پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


جریان شناسی عرفان یهود


جریان شناسی عرفان یهود
گرشوم گرهارد شولم به سال ۱۸۹۷ در برلین متولد شد و در سال ۱۹۸۲ درگذشت. در خلال این سال ها، او به جد و جهد در متون عرفانی یهود پرداخت و آثاری چون «مکتب گنوسی در یهود»، «عرفان مرکابا»، «سنت تلمودی» و «زوهر؛ کتاب جلال» را منتشر کرد.
شولم، محقق منصفی است که با حقیقت زیست. وی این کتاب را به دوستش، والتر بنیامین، فیلسوف آلمانی تقدیم کرده است. مترجم در مقدمه ای بر کتاب می نویسد؛ قوم یهود در بین ادیان توحیدی، کهن ترین کتاب منسوب به خدا را دارند و در این کتاب، می توان مفاهیم اخلاقی و شریعت و عرفان و فلسفه را یافت.
به سبب شدت بلایایی که در گذر تاریخ بر قوم یهود وارد شده است و به علت آوارگی چند هزار ساله خویش، به ظاهر چنین می نماید که آنان فقط توانستند شریعت خویش و بخشی از تفاسیر خود بر کتاب الهی را حفظ کنند، اما نیاراستند که به تدوین عرفان و فلسفه خویش بپردازند؛ عرفان یهود در این دوران دچار لاغری و باریکی گشت ولی نمرد. با این وصف، می توان بقایایی از فلسفه یهود را از عصر فیلون تا سعدیا و موسی بن میمون در تاریخ فلسفه سراغ گرفت.
در عرفان نیز از مکتب قبالا می توان نشانه های کهنی یافت ولی اوج عرفان یهود، به قرون دوازدهم و سیزدهم میلادی یا پنجم و ششم هجری در اسپانیای اسلامی باز می گردد که آن مریض لاغر، اینک رو به فربهی گذاشت. برخی از عارفان و فیلسوفان یهودی نظیر ابن باقودا و موسی بن میمون حتی برای تدوین کتاب خویش زبان عربی را برگزیدند و به آن سخن گفتند.
در ایران نیز شعرایی نظیر ابن شاهین و ابن امینا نیز به فارسی مثنوی ها سرودند و افکار عرفانی خویش را به نظم آوردند. کتاب هایی که در بستر هلاخا نوشته شد، بعد از عصر ابن مسر، یعنی در زمانی بود که عطار و سنایی می زیستند. کتاب سترگ زوهر در دورانی مرقوم شد که مولانا و ابن عربی زندگی می کردند. در همین دوره بود که ابوالعفیا بزرگ ترین عارف یهودی می زیست. عرفان یهود بعد از این تاریخ غنی تر و پربارتر گشت و شاهدی شد بر این رای که عرفان هر دین ماندگارترین بخش هر دین است.
عرفان یهودی خصوصیات خویش را دارد و برای خواننده فارسی زبان شاید چندان آشنا نباشد. مهمترین مکتب عرفانی یهود را تحت عنوان قبالا یا کبالا می شناسند که اخیرا در سراسر دنیا طرفدارانی نیز یافته است.
قبالای یهود - همان قسم که در متن این کتاب معلوم خواهد شد - تفسیر سری و قلبی از کتاب مقدس است که بسیاری از یهودیان و مسیحیان در قرون وسطی به آن باور داشتند. این تفسیر با آنکه بسیاری می پندارند به طور شفاهی توسط حضرت ابراهیم نقل شده است، اما حقیقت آن است که در قرون وسطی در حوالی قرن هفتم میلادی به قید کتابت درآمد و تا قرن هجدهم نیز رونق داشت.
اوج مکتب قبالا را باید قرون دوازدهم و سیزدهم میلادی دانست که بر طبق تحقیقات شولم در این کتاب، مهمترین متون قبالایی، از جمله کتاب زوهر، در همین دوره نوشته شده است. مکتب قبالا به شدت متاثر از فلسفه نوافلاطونی است، یعنی همان فلسفه ای که در عرفان و فلسفه اسلامی و مسیحی دخیل بود.
در آثار قبالایی تاکید بر حروف و ارزش عددی آنها چنان زیاد است که به وصف نیاید (درست مانند کاربرد حروف ابجد در برخی از علوم اسلامی) و در این خصوص گاه چنان به افراط رفت که حتی تهجی و آکسان ها نیز حائز اهمیت بودند و عاقبت نیز به سحر و جادو و بازی با حروف منجر گشت. دو ماخذ عمده در مکتب قبالا وجود دارد.
یکی کتاب خلقت که به احتمال بسیار زیاد در قرن ششم میلادی نوشته شده است و دو دیگر، کتاب زوهر است که بر طبق استنادات این کتاب حاضر، در قرن سیزدهم نوشته شده است ولی یهودیان مقلد آن را به قرن دوم نسبت می دهند.
همین جا باید افزود که فرد یهودی به یکی از این دو مشرب زیر تعلق خاطر دارد، یا نگاه تلمودی به دین دارد و یا دین را از منظر قبالایی می نگرد. تلمود، نام کتابی است که تفسیر فقهی از تورات را عرضه می دارد.
به عبارت دیگر تلمود را می توان شریعت خواهی یهود نامید که اندکی شبیه به فقه و اصول اسلامی است. کتاب مشتمل بر ۹ فصل است؛ خصایص کلی عرفان یهودی، عرفان مر کا با وگنویسی یهودی، حسیدیسم در آلمان قرون وسطی، ابراهیم ابوالعفیا و آموزه نبوت قبالایی، زوهر و نویسنده آن، نظام وحدت وجودی در زوهر، اسحاق لوریا و مکتب وی، جنبش شبتای و بدعت عرفانی و حسیدیسم.
گرشوم شولم
ترجمه؛ فریدالدین رادمهر
ناشر؛ نیلوفر
چاپ اول؛ ۱۳۸۵
۱۶۵۰ نسخه
۵۵۱ صفحه
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید