جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


نظریه: انرژی و سینرژی بودن فرهنگ عمومی


نظریه: انرژی و سینرژی بودن فرهنگ عمومی
۱) مقدمه
در جهان امروز ، انرژی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده و تحقیقات روز افزون نیز درزمینه ذخایر، منابع و روشهای بهره‌برداری منطقی از ان بعمل می‌آید.
به نظر می‌رسد وقتی در رابطه با انرژی بحث می‌گردد نظرها بلافاصله به منابع نفت و گاز ، انرژی اتمی، و یا اینكه به منابع دیگر نظیر انرژی خورشیدی ، باد ، امواج و غیره ... معطوف می‌گردد.
انرژی بیكران موجود در جامعه علیرغم فوق‌العاده با ارزش بودن آن شاید به علت نامرئی بودن نتوانسته است بنحوچشم گیری مطرح گردد كه نگارنده یك چنین نظریه فرهنگ یك چنین انرژی را تحت عنوان فرهنگ عمومی یا مبنی از انرژی و سینرژی مطرح می‌نمایم .
با بودن توان انجام كار موجودیت انرژی نیز مفهوم پیدا می‌كند و طبیعی است كه سوخت های راكتورها، و سایر منابع انرژی به علت قابل تبدیل بودن انواع انرژی به یكدیگر درزندگی روزمره چگونگی بهره‌برداری از منابع را نیز برای انسان ملموس و قابل درك می‌سازند.
در رابطه با انرژی مهمترین مسئله فناپذیری و غیر قابل برگشت بودن اكثر آنهااست كه احتیاط در مصرف را از هر نظر واجب و اجتناب ناپذیر می‌نماید. ولی آنچه مسلم است اكثر مواد انرژی زا و ارزان امروز شاید روزی تنها در قفسه‌های موزه‌ها قابل دسترس باشد كه آن نیز خود نیاز به پژوهش در رابطه با انرژی‌های فنا‌پذیر را بیشتر مورد توجه قرار می‌دهد.
در رابطه با انرژی‌های از جمله انرژی خورشیدی ، باد ، امواج و غیره كه حداقل به مدت نامحدود فنا ناپذیر یه نظر می‌رسند بایستی فرهنگ عمومی را نیز به عنوان منبعی از انرژی و سینرژی مطرح نمود.
به نظر می رسد جا افتادن نظریه‌ای احتیاج به تجزیه و تحلیل داشته و بدون تفسیر نظریه ، احتمال نتیجه‌گیری از آن مشكل باشد لذا ضمن ارج نهادن به نظریات اهل فن در این زمینه لازم می‌بینم از ابعاد مختلف بطور خلاصه یك چنین نگرشی بسط داده شود ، تا در صورت مقبول افتادن ان بشود چگونگی بهره‌برداری از این اقیانوس بیكران را نیز بررسی نمود.
۲) انسان و انرژی
جای تعجب دارد كه اكثراً وقتی از منابع انرژی بحث می‌گردد انسان منابع مورد نظر را در خارج از محدوده وجودی خودجستجو كرده و به قول معروف ازخویشتن غافل می‌ماند در حالی كه انسان را به صورت منبعی از انرژی بیكران بایستی تصور نمود.برای روشن شدن مطلب به چند نوع توان در انسان اشاره می‌گردد.
۱ـ۲) توان فیزیكی
انسان به صورت یك موجود زنده از توان خود استفاده كرده و تغییرات شگرفی ر ادر محیط زندگی خود و طبیعت بوجود می‌آورد . این توان‌ها از توان فیزیكی ساده تا توان بكارگیری تكنولوژی پیشرفته را شامل می‌گردد .
راندمان كاری انسان پیجیده‌ترین مسئله‌ای است كه بایستی به دقت در رابطه با آن برخورد نموده و آنراتجزیه و تحلیل نمود.
ماشین‌كه مصنوع دست بشر است با وجود تمام پیچیدگی‌های منظور شده در آن نمی‌توان راندمان كاری را غیر از آنچه محاسبه گردیده به نمایش گذارد و باصطلاح یك سری از واقعیت‌های طراحی شده را به صورت توان از انسان از توان موجود در حد مینیمم و یا ماكزیمم استفاده كرده و راندمان كاری را نیز به دلخواه با توجه به شرایط محیطی میتواند قابل پذیرش منعكس سازد كه تنها با كند و كاو در مسائل روان‌شناختی و بررسیهای تخصصی می‌توان از كیفیت عملكردها و بطور نسبی به نتایج در حد انتظار رسید .
پس میتوان نتیجه گرفت كه نحوه استفاده از توان فیزیكی انسانها علیرغم ساده جلوه كردن ان مسئله‌ای پیچیده بوده كه در رابطه با نظریه فرهنگ عمومی یا منبعی از انرژی و سینرژی در این رابطه بیشتر می‌تواند مورد بحث قرار گیرد.
۲ـ۲) توان تغییر پذیری
در مقایسه با منابع دیگر انرژی انسان در رابطه با محیط زیست تغییر پذیر بوده و سریعاً با شرایط موجود هماهنگ می‌گردد و یا با صطلاح انسان انرژی و توان فیزیكی خود را هر چند هم كه در مقیاس كوچه مطرح باشد نسبت به نیاز تغییر داده و در نسبتهای مشخص و معین قابل بهره‌برداری می‌سازد و یا اینكه در صورت عدم نیاز به نحو مطلوب ذخیره نموده واستفاده از آنرا در زمان و مكان مطلوب مورد بهره‌برداری قرار می‌دهد و مسلم است كه یك چنین انرژی در صورت بودن برنامه‌ریزی اصولی بهترین راندمان را نیز در پیامد می‌تواند داشته باشد .
۳ـ۲) توان فكری
كار مغز انسان بهترین بهره‌برداری از انرژی موجود در انسان را به نمایش می‌گذارد . زیرا شناخت سایر انرژیها و كاربرد آنها نیز در طبیعت ماحصل توان فكری انسانها بوده و از فعالیت آن مفهوم پیدا كرده و به منظور پیدا كرده و به ظهور رسیده‌اند.
در انسان به عنوان منبعی از انرژی ، سهم توان فكری در رابطه با تاثیر گذاری در محیط ، از مجموعه انرژی‌های شناخته شده بایستی بیشتر تصور گردد و می‌توان پذیرفت كه شناختد انرژیهای موود و مهار كردن آنها با استفاده از توان فكری انسان وانرژی ناچیز ان در مقایسه با سایر منابع صورت گرفته و با گذشت زمان این تاثیر‌پذیری در مقیاس ‌های بزرگتر نیز خود نمایی خواهد كرد.
انسان به عنوان شاهكار آفرینش با داشتن قدرت تجزیه ئ تحلیل و تفكر نمونه‌ای از تبدیل انرژی درمقیاس كوچك به انرژی در حد كلان و بی‌انتها را به نمایش می‌گذارد و كشفیات موجود دلیل قاطعی براین ادعا می‌تواند باشد .
با مروری برانچه بطور خلاصه در رابطه با منبع انرژی بودن انسان مطرح گردید و پرداختن به مواردی از توانمندی این این موجود پیچیده با چگونگی امكان بهره برداری از چنین توانها دو انرژی می‌رسیم كه آن نیز جنبه‌های انگیزشی ارتباط پیدا می‌كند كه ارتباط مستقیم با مورد تحت مطالعه با فرهنگ عمومی دارد .
۳) فرهنگ عمومی
اعتقادات و باورها در فرهنگ عمومی از نقشی حساس و فوق‌العاده برخوردار هستند . جامعه‌ای كه در آن بی تفاوتی و خنثی بودن حكم فرما باشد بیشتر موجودی پر انرژی و توان موجود در عمل استفاده نگردد. و چه بسا كه جامعه نیز از داشتن چنین قدرتی خود نیز در آگاهی كامل بسر نبرده و یا كار بردن آن به صورت منبعی از انرژی مفهوم پیدا نكند .
به نظر نگارنده اعتقادات وباورهای مشترك در فرهنگ عمومی زمینه را در جهت شناخت عوامل انگیزشی در جهت شكل‌گیری این منبع بیكران انرژی همواره كرده ودر تجزیه و تحلیل بیشتر آن به مفهوم سینرژی بودن آن نیز می‌توان رسید كه با تجزیه و تحلیل نظریه، علل پیدایش آن نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد.
۴) علل پیدایش نظریه :
با تجزیه و تحلیل منابع دیگر انرژی وموارد مصرف آنها آنچه كه بیشتر جلب توجه مب‌كند هزینه‌هایی است كه اكثر در حد قابلتوجه در جهت در دسترس قرار گرفتن این منابع لازم است صرف گردد و با صطلاح در مقابل بهای پرداخته شده امكان استفاده از انرژی پایان‌پذیر با بهره‌برداری از آن از نظر كمیت به تریج به تحلیل رفته و نابود می‌شوند.
با پذیرفتن انسان به عنوان منبعی از انرژی بیكران به چگونگی استفاده به عنوان منبعی از انرژی بیكران به چگونگی استفاده از این منبع باید دقیق شد كه با مطرح كردن نظریه فرهنگ عمومی یا منبع انرژی و سینرژی استفاده بدون هزینه و با كمك گرفتن از عوامل انگیزشی ، روش بهره‌برداری از آن نیز مفهوم پیدا می كند . جهت تجزیه بیشتر در این زمینه لازم می‌نماید به مواردی مثال گونه اشاره گردد تا روشهای كاربردی نظریه نیز روشن گردد.۱ـ۴) اعتقادات و باورهایمشترك یا عوامل انگیزشی
در بررسی رسوم، عدات و اعتقادتات ملل مختلف می توان به مواردی برخورد كرد كه با مطرح شدن آنها افراد جامعه نیز نسبت به شدت وضعیت آن واكنش نشان می‌دهند و به عبارت دیگر درتبدیل انرژی‌ها به یكدیگر می‌توان آن را به انرژی پتانسیل تشبیه نمود كه با آماده شدن زمینه ، تبدیل به انرژی جنبشی می‌گردد. این منبع بیكران انرژی در صورت نبود عوامل انگیزشی حالت نامرئی داشته و از نظر كمیت قابل توجه به نظر نمی‌رسد در حالی كه در ساده‌ترین فرم در حد توان فیزیكی فرد و در مجموع بصورت توان در جامعه می توان آنرا مد نظر گرفت .
بایستی به این موضوع دقت گردد كه دسترسی به این منبع بیكران انرژی چندان ساده نبوده و خصوصیات ویژه‌ای برای بهره‌برداری كننده باید وجود داشته باشد كه آن نیز بحث جداگانه‌ای بوده و در حد لزوم به آن اشاره خواهد گردید.
۲ـ۴) تجزیه و تحلیل نظریه
وقتی كه فرهنگ عمومی بصورت منبعی از انرژی و سینرژی مطرح می‌گردد لازم می‌نماید جهت بیشتر ملموس شدن آن به چگونگی و ماهیت ان توجه شده و به صورت ساده‌تر نیز انرا نشان داد.
انرژی ‌های جنبشی پراكنده و غیر همسو ( انگیزشی در فرهنگ عمومی ) + انرژی پتانسیل موجود در جامعه انرژی درفرم بالا قابل استفاده نبوده و برآیند انرژی‌ها به علت غیر همسو بودن و خنثی كردن اثر یكدیگر به حد صفر نزدیك می‌گردد پس نتیجه ‌گیری می‌شود كه وجود انرژی در جامعه و عوامل انگیزشی به تنهایی امكان استفاده از این منبع بیكران را نمی‌تواند عملی سازد.
پس لازم می‌نماید در فرمول بالا تغییراتی صورت گرفته و نتیجه كار نیز منجر به همسو شدن انرژی‌ها بشود . در اینجا به نكته اساسی در این مقاله می‌رسیم كه در فرهنگ عمومی نیز پیرامون آن تاكید شده و اهمیت ویژه‌ای قابل می‌شوند. و آن باورها و اعتقادات مشترك است پس در جهت همسو كردن انرژی ‌ها لازم می‌نماید در افراد جامعه اعتقادات و باورهای مشترك بوجود آید .
با رسیدن به اعتقادات و باورهای مشترك در جامعه زمینه جهت همسو شدن انرژی‌ها مساعد می‌گردد و سینرژی نیز مفهوم پیدا می‌كند .
منظور از مطرح شدن سینرژی اشاره به جمع شدن انرژی‌ها و مسو شدن آنها بوده كه در مقیاس كلی‌تر مجموع توانها می‌تواند مقدار بیشتر از آنچه را كه محاسبه نشان می‌دهد به نمایش بگذارد.
پس رسیدن به سینرژی دسترسی پیدا كردن به یك منبع بیكران انرژی است كه به صورت مستور و نامرئی در جامعه موجود می‌باشد ولی آنچه كه نباید فراموش گرددعامل اساسی در این رابطه عامل همسو یا رهبری می‌باشد كه می‌تواند فرمول پیشنهادی را به صورت زیر جامعیت بخشیده و قابل استفاده سازد .
سینرژی رهبری + عوامل انگیزشی + انرژی پتانسیل موجود در جامعه
رهبری كه در منابع مربوط به مدیریت از آن به اسمleader ship استفاده شده از نظر خصوصیات و عملكرد ویژه گیهائی را طلب می‌نماید كه در این مختصر امكان پرداختن به آن مقدور نمی‌باشد . لذا در استفاده از آن چنین تصور می‌شود كه فرد مورد نطر ویژگیهای اشاره شده را دارا بوده و با استفاده از عواملی انگیزشی بتواند به منبع بیكران سینرژی دسترسی پیدا كند .
در بررسی تاریخ ملل مختلف به آسانی می‌توان پی‌برد كه این منبع عظیم انرژی چگونه پس از ایجاد اعتقادات و باورهای مشترك بدون هزینه در دسترس قرار گرفته و كارهائی را كه در محاسبات عادی غیر ممكن به نظر می‌رسیدند با بهره جستن از آن به انجام رسانده و تحولات شگرفی را نیز در سورنوشت ملل مختلف پدید آورده‌اند .
چنانچه دوباره به موضوع پیچیده بودن انسان برگردیم واعمال و حركات انسان را از ابعاد روانی و انگیزشی مرور كنیم ، در رابطه ببا اعتقادات و باورهای مشترك به اسانی می‌توان به این نتیجه رسید به این مرز نیاز به مهارت‌های ویژه و خاص داشته و بسی مشكل می‌باشد ولی آنچه كه پس از آن اهمیت فوق‌العاده پیدا می‌كند محور قرار گرفتن خواست‌های مشترك می‌باشد كه با ایثار و فداكاری ها و گذشتن از جان و مال نمود پیدا می‌كند كه به مثالهای زنده در رابطه با آن میتوان در جنگ‌ها اشاره كرده و دفاع عده‌ای قلیل و غیر مسلح در مقابله عده‌ای كثیر و مجهز و یا در تهاجم داوطلبانه كه امكان برگشت متحمل به نظر نمی‌رسد و یا در مثال ساده‌تر خزیدن والدین در دورن شعله‌هاب آتس در جهت رسیدن به اعتقادات و باورها به نمایش می‌گذارد .
به نظر می‌رسد در ممالك در حال توسعه، با غنی بودن از چنین اعتقادات و باورهاكه به اشكال مختلف در قالب مذهب، رسوم ، عادات و... غیره متجلی می‌گردند بابررسیهای دقیق و همه جانبه می‌توان كمكهای شایانی را درجهت پرداختن به كارهای زیر بنائی عاید جامعه نمود .
جنگ تحمیلی و دفاع ایران درمقابل عراق كه توسط مدیریت نامرئی در جهت به یغما بردن چگونگی مورد استفاده بودن یك چنین منبع بیكران انرژی را در اعتقادات و بودن باورهای مشترك به نمایش می‌گذارد كه به نوعی با فداكاریهای ملت ژاپن در جنگ دوم جهانی و هندوستان در جهت رهایی از یوغ استعمارگران خارجی قابل مقایسه بوده و مورد استفاده قرار گرفتن یك چنین منبع انرژی را در عمل توجیه پذیر می‌سازد .
جهان در حال توسعه مشكلات متعددی را در استفاده و در تبدیل انرژیها به یكدیگر تجزیه می‌كند و نگارنده مشكلات موجود در جهان در حال توسعه را به ویژه در جنبه‌های تحقیقی، تولیدی ، فنی‌و... در مقالات متعددی كه به نحوی با مدیریت ارتباط پیدا می‌كنند مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و راه حلهای نوینی را نیز در جهت رفع مشكلات پیشنهاد كرده است.
انرژی در فرد و مجموعه آن در جامعه نظیر سایر انرژی‌ها نیاز به برنامه‌ریزی، هماهنگی و سازماندهی دارد. در صورت عدم توجه كافی به موارد ذكر شده امكان به تحلیل رفتن و یا به هدر رفتن آن كه سرمایه‌ای كلان در هر جامعه می‌تواند محسوب گردد وجود خواهد داشت .
در رابطه با انسان به عنوان منبع انرژی مطالعات عمیق و دامنه دار لازم می‌باشد كه با نتایج آن بتوان زمینه را در جهت بهره‌گیری در حد نیاز بویژه از توانهای فكری جامعه آماده نمود.
عدم شناخت كافی از مسائل روانی، انگیزشی، اعتقادی .... موجب می‌گردد كه در نقیاس وسیعی نتوان از این منابع استفاده نمود و در مقابل آنچه بیان گردید انرژی و یا بهتر بگوئیم سینرژی موجود در فرهنگ عمومی در صورت بوجود آمدن عوامل انگیزشی مخرب در جامعه و تاثیر ان در یك چنین منبع بیكران انرژی به انرژی مهار شده در حالت تخریبی عمل كرده و زبانهای جبران ناپذیری را نیز می‌تواند متوجه جامعه سازد كه آثار و عواقب آن به آسانی قابل ترمیم نمی‌تواند باشد .
با پذیرفتن نظریه انرژی و سینرژی بودن فرهنگ عمومی ، مسئولیت سیاست‌گزاران و روشنفكران جامعه در چگونگی برخورد با آن فوق‌العاده خطیر و حساس می‌گردد.
در جهان پیشرفته، تكیه برمنابع مختلف انرژی كه در طبیعت به اشكال مختلف قابل رویت و قابل استفاده می‌باشند مطرح نبوده و بلكه بهره‌برداری از منابع انسانی جامعه و توان فكری از اولویت خاص برخوردار می‌باشد و با بها دادن به آن به مهار كردن سایر انرژیها و استفاده بهینه از آنها پرداخته می‌شود .
در نهایت جهت جبران عقب‌ماندگی‌ها، جهان در حال توسعه نیاز به بهره‌گیری از منابع مختلف و موجود خود دارد با مطرح شدن نظریه انرژی و سینرژی بودن فرهنگ عمومی و روشهای كاربردی آن به نظر می‌رسد این منبع بیكران انرژی موجود در جامعه كه با بكارگیری اهرمهای ویژه انگیزشی با كمترین هزینه و در بالاترین مقدار در دسترس قرار می‌گیرد بتواند از نقشی فعال و سازنده برخوردار باشد .
● نتیجه‌گیری و پیشنهادات
۱) فرهنگ عمومی منبع انرژی و سینرژی است و شناخت آن رد هر جامعه‌ای از اهمیت فوق‌العاده برخوردار می‌باشد .
۲) با وجود اعتقادات و باورهای مشترك می‌توان انرژی‌های پراكنده را همسو نمود و به سینرژی مورد نظر دسترسی پیدا كرد.
۳) رهبری و انگیزش دو عامل عمده در دسترسی به این منبع بیكران انرژی محسوب می‌شوند.
۴) فرهنگ عمومی و تقویت اعتقادات و باورهای مشترك در جامعه زمینه را در جهت استفاده بهینه از این نوع انرژی آماده تر می‌سازد .
۵) بایستی دقت گردد كه بدون برنامه‌ریزی اصولی و همه جانبه احتمال بهدر رفتن این منبع بیكران انرژی موجود بوده و حتی به صورتهای تخریبی نیز می‌تواند نمود پیدا كند لذا بررسی های دقیق علمی و تخصصی در این زمینه فوق‌العاده حائز اهمیت به نظر می‌رسد.
نویسنده : دكتر عظم ساحتی مهر
منبع : شورای فرهنگ عمومی


همچنین مشاهده کنید