شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


مناقشه پارادیم های علمی


مناقشه پارادیم های علمی
فلسفه علم یکی از حوزه های جدید معرفت بشری است که به بررسی ماهیت علم می پردازد. علم چه ویژگی هایی دارد؟ و «روش علمی» که به حسب ادعا به نتایج ممتاز و قابل اتکا منجر می شود، چیست؟ اینها پرسش هایی هستند که این حوزه سعی دارد پاسخی برای آنها بیابد. ابتدایی ترین دیدگاه در این حوزه علم را حاصل به کارگیری روش تجربی می داند.
این روش شامل جمع آوری «واقعیات» به وسیله مشاهده و آزمایش دقیق، و سپس به مدد نوعی شیوه منطقی، استنتاج قوانین و نظریه ها از آن واقعیات است. در ابتدای قرن بیستم، پوزیتیویست ها معتقد بودند این شیوه منطقی «روش استقراء» است.
بعدها مشکلات اساسی این دیدگاه را بسیاری از فلاسفه آشکار و نگتیویست ها روش دیگری برای تبیین علم پیشنهاد کردند که بر ارائه نظریه و سپس آزمون آن توسط شواهد تجربی و سعی در ابطال آن مبتنی بود.
در نیمه دوم قرن بیستم، تحولی جدید در علم شناسی فلسفی رخ داد که به طور روزافزونی نظریه پردازی های روش شناسانه هنجاری - اعتباری و توصیه و تجویزهای منطقی - فلسفی درباره چگونگی انجام کاوش های علمی را ناصواب یافت و از آنها اجتناب کرد و در عوض تلاش کرد تا هرگونه نظریه پردازی روش شناختی را با واقعیت بسیار پیچیده و متنوع شیوه های کاوش علمی در فرایند تکوین علم - بدانگونه که در تاریخ علم تحقق یافته است - سازگار و همخوان کند. لازمه این رویکرد جدید، توجه بسیار جدی به تاریخ علم و انجام پژوهش های موردی و موضوعی بود. اینگونه پژوهش ها در تاریخ علم نشان داد که نظریه های علمی را نمی توان به طور قطعی اثبات یا ابطال کرد و بسیاری از رویدادهای علمی بنا بر روش هایی که فلاسفه تجربه گرای منطقی تجویز و توصیه می کنند، رخ نداده اند.
تامس ساموئل کوهن فیزیک دان، تاریخ دان و فیلسوف معروف علم، در میان متفکرانی که با این رویکرد جدید به بررسی تحول و تکون علم پرداخته اند، از همه پرنفوذتر بوده است. کتاب به یادماندنی وی، ساختار انقلاب های علمی، اول بار در سال ۱۹۶۲ و سپس در سال ۱۹۷۰ با الحاق پی نوشتی به آن، از نو انتشار یافت. تاکنون بیش از یک میلیون جلد از این کتاب به ۱۹ زبان دنیا منتشر شده است. این کتاب را می توان نقطه عطفی در تاریخ فلسفه علم و آغازی بر فلسفه غیرپوزیتیویستی - نگتیویستی علم به شمار آورد.
کتاب ساختار انقلاب های علمی از زمان انتشار تاکنون مباحث فراوانی را در حوزه معارف دیگر برانگیخته و سبب شده است که قطعیت روش شناختی دانش ها و رشته های دیگر نیز به پرسش گرفته شود. برای مثال، دیوید هولینگر در مقاله «نظریه علم کوهن و کاربردهای آن در تاریخ» تلاش می کند تاثیر نظریه کوهن را در تاریخ نشان دهد. مقاله «پارادایم ها و نظریه های سیاسی» نوشته شلدون ولین، نظریه پارادایمی را در علوم سیاسی به کار می گیرد. ایان باربور نیز در مقاله «پارادایم ها در علم و دین»، شباهت ها و تفاوت های میان تعهد به پارادایم دینی و پارادایم علمی را بررسی می کند.
کتاب حاضر مبتنی بر سه فصل است؛ مبانی نگرش تامس کوهن، قیاس ناپذیری و پیامدهای قیاس ناپذیری. در فصل اول، نویسنده با بیان انواع تاریخ نگاری های علم و نوع نگرش گشتالتی کوهن، سعی کرده است مبانی و چگونگی نگرش وی را بررسی کند.
در فصل دوم، جنبه های گوناگون قیاس ناپذیری با استناد به شواهد متعدد از تاریخ علم شرح داده شده است و در فصل سوم، پیامدهای مناقشه برانگیز قیاس ناپذیری بررسی شده است.
غلامحسین حیدری مقدم ـ ناشر؛ نی
چاپ اول؛ ۱۳۸۵
۱۱۰۰ نسخه/ ۱۵۲ صفحه
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید