جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

پسرفت به جای تحول


پسرفت به جای تحول
در پی شكست نه چندان دور از انتظار تیم ملی تنیس ایران در برابر كویت در همان دور اول رقابت های جام دیویس (تنیس تیمی قهرمان مردان جهان) ۲۰۰۷ و ارجاع شدن تیم ما به مرحله پلی اف و لزوم رویارویی آن با هنگ كنگ در فروردین ماه تغییراتی در تركیب تیم ملی تنیس ما صورت گرفته است.
بهتر بود می گفتیم مسوولان تیم ملی كوشیده اند تغییراتی را در تركیب تیم صورت دهند، زیرا اتفاقی كه ۱۰ روز پیش افتاد و طی آن عیسی خدایی حذف نام دو نفر (شامل شهاب حسنی) و اضافه شدن انوشا شاهقلی را به تركیب تیم اعلام كرد، در عمل تغییر و تحولی اساسی را در تیم ملی به وجود نیاورد و به واقع كمترین تغییر را موجب شد.
انوشا كه پسر نوروز شاهقلی تنیسور مطرح اواخر دهه ۱۳۴۰ و دهه ۱۳۵۰ تنیس ایران است، بازیكن شایسته ای است اما او تقریباً در تمامی ۵ سال اخیر عضو تیم ملی بوده و نمی توان وی را عنصری جدید و به تبع آن قادر به ایجاد تحول در تیم ملی دانست. آن هایی هم كه حذف شدند، در تعریفی از همین دست می گنجند.
● همان تركیب
اولین فرض و حالتی كه با تغییر فوق در اردوی ملی تنیس ایجاد شده، این است كه در دیدار با هنك كنگ شاهد حضور شاهقلی و اشكان شكوفی در دیدارهای انفرادی خواهیم بود. اما این نیز تركیبی تازه نیست و در اكثر،۴ ۵ سال اخیر همین دو نفر آرایش تیم ملی را در مسابقات مختلف تشكیل می دادند و استفاده مجدد از این تركیب نه تنها نوید دهنده یك تحول نیست. بلكه بیشتر یك پسرفت و عقب گرد محسوب می شود.
كاری مستقیم به دلایل كنار ماندن شاهقلی از دیدار اخیر با كویت نداریم اما وقتی از او استفاده نشد و افرادی چون شهاب حسنی جای او را پر كردند، فرض این بود كه مربیان تیم ملی در جست وجوی چیز تازه ای پس از ،۴ ۵ سال استفاده از تركیب های تكراری در تیم ملی هستند اما امروز بازگشت به تركیب ثابت قبلی بدین معنا است كه تلاش اخیر برای تغییر و تحول بی فایده بوده است و مسوولان امر به این نتیجه رسیده اند كه نمی توان با تركیب و نفرات به كار گرفته شده طی بازی با كویت به مقصود رسید.
● گستره انتخاب
تمام موارد فوق، هیچ یك به خودی خود یك اتفاق منفی بزرگ نیست و رویداد تلخ اصلی این است كه تنیس ما و دار و ندار ملی آن همانی است كه گفتیم و از همان نفرات و افرادی شكل می گیرد كه نامشان آمد. كل تنیسورهای ما كه قابل ارایه به میادین ملی و بین المللی باشند از ۱۰ و یا در خوشبینانه ترین حالت از ۱۵ تن فراتر نمی روند و بدیهی است كه در چنین دایره محدودی نمی توان چشم به رشدی اساسی داشت و برعكس فقط ركود در كار است. تنیس در سایر كشورهای مدعی هم بر روی كاكل تك ستاره ها می چرخد اما حداقل ۱۰۰ تنیسور قابل عرضه به میدان های بین المللی دارند و تعداد آن ها و حضور دائمی شان در این صحنه ها باعث ایجاد شرایطی بهتر در اردوی ملی آنان می شود و گزینه ها و گستره انتخاب شان به اندازه ما محدود نیست.
● در ۹۵ درصد اوقات
در ایران ،۴ ۵ سالی است كه هر فینال داخلی معمولاً با شركت شاهقلی و شكوفی برپا شده و در بیش از ۹۵ درصد اوقات یكی از این دو تورنمنت های داخلی را برده اند. بنابراین سایرین نه فرصتی برای ابراز وجود یافته اند و نه خودشان جوهره چنین كاری را داشته اند. ثبت و تكراری بودن نفرات برتر در مسابقات داخلی تنیس ایران باعث شده هیچكس برای رشد بیشتر تلاش نكند و همان ،۳ ۴ نفر اصلی مطمئن باشند كه باز به اردوی ملی دعوت خواهند شد. در چنین شرایطی هیچكس كوششی بزرگ را برای ارتقای خود به كار نمی گیرد و به حداقل راضی است زیرا می داند به هر حال عضو تیم ملی است و بد یا خوب، مسوولان امر مجبورند وی را به عرصه هایی مثل میدان مصاف با كویت و هنگ كنگ بفرستند.
اصل آموزش هم در تنیس ما همچنان ناقص و ضعیف است و ملی پوشان ایران از هدایت های مدرن روز بی بهره اند و به همین خاطر در رویارویی با خارجی ها كم می آورند و چوب هدایت بهتر رقبا توسط مربیان آنان را می خورند. به رغم این كه خدایی از بهترین های تنیس ایران طی ۳۰ سال اخیر بوده اما شاید یك مربی خارجی برای درازمدت بیشتر جواب بدهد و باعث پیشرفتی شود كه این همه در ابعاد فنی در جست وجوی آن بوده و به آن نرسیده ایم.
● حتی اگر هنگ كنگ را ببریم...
با بساط فعلی ممكن است ما هنگ كنگ را ببریم و در دسته دوم آسیا ماندنی شویم و برخلاف دو سال پیش به دسته سوم قاره (پایین ترین گروه آسیا) نرویم، اما همین كه دائماً دور و بر آن چرخ می خوریم، به مثابه سقوط به آن و زندگی در آن است و این یك وضعیت ناگوار و واقعیت تلخ است كه خبر از سكون و ركود چشمگیر تنیس ما طی دهه های اخیر می دهد.
همیشه از سوی تنیسورهای ملی پوش ما و یا مربیان و مسوولان تنیس ما عنوان شده كه اگر تعداد تورنمنت های بین المللی را كه در آن شركت می كنیم، بیشتر سازیم بچه های ما پیشرفت می كنند و به حد و حدود بالاتری می رسند اما این فقط یك وجه قضیه است و ایراد اصلی تر نداشتن بنیادهای كار در ایران است و اگر فقط تعدد حضور در مسابقات بین المللی مطرح و شرط می بود الان می بایست وضع مان از ،۱۰ ۱۵ سال قبل بهتر می بود، حال آن كه در سال های ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۰ وضعیت و جایگاه تنیس ایران در آسیا بهتر از امروز بود، حال آن كه به اندازه نصف و حتی یك سوم امروز هم تورنمنت های بین المللی تنیس را تجربه نمی كردیم و برخلاف امروز هیچ خبری از برگزاری تورنمنت های پرشمار ساتر لایت و چلنجر و فیوچرز در كشورمان نبود.
وحید رسولی
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید