جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


نگاهی به مستند رئیس جمهور میر قنبر کار محمدشیروانی


نگاهی به مستند رئیس جمهور میر قنبر کار محمدشیروانی
محمد شیروانی در فیلم مستند رئیس جمهور میر قنبر توانسته میان دو فضای واقعی و خیالی همنشینی جالب توجه را پدید آورد.
او علاوه بر این كه به نمایش مختصات زندگی میر قنبر روستایی می پردازد و وی را از منظر اجتماعی، شخصیتی و ... در معرض دیدگان بیننده اش قرار می دهد، بستری دراماتیك را هم تدارك می بیند تا نگاه شخصی خود را به زندگی این فرد تسری دهد. همنشینی از این نقطه آغاز می شود كه آمال و آرزوهای میر قنبر بسیار به زندگی دن كیشوت شباهت دارد.
دن كیشوت هم به همراه دستیار و مباشرش سانچو در راه دست یافتن به آرزوهای بلندپروازانه اش راهی سفری دور و دراز می شود و از این میان بیشتر و بهتر به واقعیت های زندگی دست می یابد.
پیش از این كه بخواهم به طور جزئی وارد بحث و تحلیل در باره فیلم شوم ، حیفم می آید كه پرانتزی را باز نكنم؛ با تولید فیلم هایی همچون رئیس جمهور میر قنبر، تهران انارندارد و آثار مستندی از این دست، جای خالی نمایش عمومی این فیلم ها بیش از پیش حس می شود. افرادی كه از منظر اقتصادی اكران این شكل فیلم های مستند را مقرون به صرفه نمی داند، كافی است یك یا دو فیلم همراه از این مجموعه ها را با یكدیگر به نمایش بگذارند تا دریابند بازخورد عمومی آنها چگونه خواهد بود. با توجه به نمایش عمومی چندین مستند بلند در جشنواره فیلم فجر سال گذشته- كه به انصاف از بهترین بخش های جشنواره بود- مشكل تولید و سرمایه گذاری روی فیلم های مستند بلند مرتفع شده و حالا برای كامل شدن این چرخه باید فكری به حال نمایش عمومی آنها كرد. ما همچنان منتظریم.
اما؛ رئیس جمهور میر قنبر، محمدشیروانی در جنس چینش میزانسن ها و انتخاب زوایای دوربین به نظر می رسد میل به بازسازی دوباره واقعیت زندگی شخصیت مطروحه در فیلمش دارد. اگرچه به شخصه طرفدار این شكل سینمای مستند هستم، اما سؤالی كه در وهله اول هنگام تماشای آن به ذهن خطور می كند این است كه چرا شیروانی قصد نكرده بادستمایه ای كه از شخصیت میر قنبر داشته سراغ یك كارداستانی برود. این سؤال ما را به ابتدای بحث باز می گرداند و آن هم همنشینی واقعیت و داستان است.
این كه جای واقعیت در یك دنیای داستانی كجاست. شیروانی در واقع میر قنبر را در موقعیت هایی قرار داده كه بتواند دست به فرافكنی بزند. باوجود روحیه فرافكن شخصیت و در واقع سوژه مطروحه در فیلم، به نظر می رسد كه دست یابی به درون شخصیت میر قنبر چندان كار راحتی نباشد؛ پس شیروانی در جایگاه كارگردان فضایی را فراهم می آورد تا میر قنبر بتواند بهتر مكنونات خودرا برای تماشاگر آشكار سازد.
شاید در همین راستاست كه میر قنبر در لحظه ای از فیلم به كارگردان اعتراض می كند كه گروه فیلمبرداری در حال سوء استفاده از زندگی او و تمنیات اجتماعی اش هستند.فضای دوگانه اثر، درهمان فصل نخستین خود را به نمایش می گذارد.
زاویه ای كه دوربین در آن به سطح جاده قرار گرفته و گرافیك عمق میدان این تصویر ناشی از فضایی بازسازی شده دارد. اما سریع به هنگام ورود گروه فیلمبرداری و حضور میر قنبر و دوچرخه اش كه در طول فیلم به شخصیتی جدا نشدنی از میر قنبر بدل می شود، فضا می شكند و كارگردان تماشاگر را وا می دارد تا سوژه را دنبال كند.
بخشی از اطلاعات پیرامون شخصیت میر قنبر در فیلم از طریق گفت وگویی انجام می شود كه كارگردان با او انجام داده است. اما جنس تصویر و فضاسازی این گفت وگو نیز با آنچه مألوف تماشاگر بوده تفاوت های آشكار دارد.
تصاویر با این كه پس از مدتی به ذهنیتی جدا نشدنی از تماشاگر تبدیل می شود، حالتی خاص دارد. عمق میدانی تاحدودی خالی است كه فقط همسر میر قنبر بخشی از آن را پر كرده است، نمایشگر تنهایی میر قنبر در دستیابی به هدفش به نظر می رسد. هدفی كه تنها و جزئی از سوی خانواده اش حمایت می شود و بس.
اگر چه میانی نویس های این گفت وگوها نیز با شكل خطی كه انتخاب شده بیشتر در راستای فضای كمیك كار است؛ اما در عمل به موقعیت نامتعادل میر قنبر صحه می گذارد. پس از اعلام نظرات میر قنبر شیروانی در خلال روایت فیلمش، او را داخل اجتماع می برد و سفر ادیسه وار او را برای جمع كردن رأی موافق به تصویر می كشد.
تنهایی و گفت وگوهایی كه با همراهش انجام می دهد موضوع مطرح شده از سوی فیلمساز را از سطح به عمق می برد. اینجاست كه خصلت های دراماتیك وجود میر قنبر نمود پیدا می كند. او با وجود ساده دلی، آدمی است بلند پرواز كه قصد دارد خود و دنیای اطرافش را متحول كند. اینجاست كه خصلت های دن كیشوت وار او رخ می نماید.
میر قنبر به همراه دوچرخه ای كه پرچمی پشت آن نصب كرده بهانه ای می شود تا به هرگوشه سربكشد و سعی كند دیگران را با نظریات خود همسو و همراه كند، اما نكته جالب در اینجا حضور دستیار و مباشرش است. دستیاری كه در بسیاری موارد از خود او معقول تر به نظر می رسد. میر قنبر پس از چند دوره تجربه شكست، حضور در عرصه رقابت را به نوعی وظیفه خود می داند و از روی عادت هم كه شده هر دوره راه روستاهای مختلف ناحیه محل زندگی اش را پی می گیرد تا بتواند به آنچه قصد دارد برسد. اما در نهایت بازهم همچون دن كیشوت در نبرد با دشمن خیالی نیزه بر آسیاب های بادی فرو می كند.
شیروانی به هیچ وجه سعی نكرده دنیای شیرین این دن كیشوت ایرانی را برهم بزند. بلكه با او همراه می شود تا هرچه بیشتر به درونش نفوذ كند. حتی در برخی لحظات میزانسن های خود را به گونه ای طراحی كرده كه به او نزدیك نشود و از فاصله ای دور او را به بیننده اش نشان دهد. فاصله ای كه بیننده را كمی از فضای كمدی كار دور كرده و به فكر وا می دارد.
در خلال این سفر و رفتار و زندگی طبیعی كه دن كیشوت داستان شیروانی دارد، لحظاتی هم دوباره شیروانی با او به گفت وگو می نشیند تا در سفر و خروج از سكوی اولیه ، نظرات شخصیت میر قنبر را به تماشا گرش نشان بدهد.
جالب این كه میر قنبر همچنان ساده دلانه و پرشور تر از شروع داستان بر هدف خود پافشاری می كند و راسخ تر از گذشته اصرار به پیمودن راهش دارد. شخصیت فیلم شیروانی آنچنان در آینده و هدفش گم شده كه شاید ساده ترین الزامات زندگی اش را به فراموشی سپرده است. فیلم به راحتی می توانست هجویه ای باشد از این شخصیت ها، اما شیروانی كوشیده از پس داستان یك قهرمان ساده دل شكست خورده، ابعاد انسانی و درونی میر قنبر را برای تماشاگرش به تصویر بكشد.
نكته جالبی كه در این زمینه و در طراحی جنسی تصاویر دو قسمت سكون و مسافرت میر قنبر را از هم متمایز می كند، شكل دفرمه ابتدایی فیلم و تصاویر رؤیاگونه سفر میر قنبر است.
هرچقدر ما در ابتدا با تصاویری با عمق میدان بالا رو به رو هستیم، این تصاویر در هنگام سفر جای خود را به تصاویری می دهد كه میر قنبر را همچون جزئی از یك طبیعت فراخ نمایش می دهد و فضایی رؤیاگونه را برای تماشاگر و شخصیت اصلی فیلم فراهم می آورد، تا بیشتر و بر خلاف بخش های نخستین از ظاهر فاصله گرفته و ما را به درون این شخصیت نزدیك كند.
در تدوین هم فیلمساز نماها را سریع قطع نمی كند و به تماشاگر اجازه می دهد با طمأنینه داستان این شخصیت را دنبال نماید.
بنابراین اطلاعاتی كه در ابتدا همچون یك كپسول كامل در اختیار تماشاگر قرار گرفته با سفر میر قنبر، آرام آرام باز می شود و مخاطب بر آینه این اطلاعات و كردار شخصیت فیلم به منظور فیلمساز دست می یابد، عناصری را كه شیروانی در مستند رئیس جمهور میر قنبر كنار هم قرار داده علاوه بر این كه با آموزه های سینمای مستند قابل تحلیل است ما را به سوی نوعی تحلیل دراماتیك نیز رهنمون می كند.
لحن كمدی فیلم از یك تناقض شكل می گیرد. تناقضی كه موقعیت اجتماعی میر قنبر با هدف غایی اش دارد. آسیب پذیری همراه او، كه به نوعی قابل تسری به شخصیت میر قنبر هم هست. در واقع شخصی كه در نهایت او را در راه و هدفش همراهی می كند، انسانی است آسیب پذیر كه نمی تواند یاور كاملی برای او باشد.
سفر نیز در كلیت فیلم بستری است برای شناخت بیشتر مخاطب از میر قنبر در این سفر قرار نیست برخلاف الگوی آشنایی روایت سفر شخصیت طرح شده در فیلم متحول شود؛ بلكه این تماشاگر است كه پس از سفر میرقنبر به تحول می رسد.
دنیای درونی آدم ها همواره از مسائل مورد علاقه شیروانی بوده است. نخستین فیلمی را هم كه از او دیدم درباره پیر مردی بود كه در پشت بام منزلش به یاد دوران كودكی، دورو پنهان از چشم دیگران با یك حلقه آهنی همچون كودكان به بازی می پرداخت. در اینجا هم میر قنبر ساده دل گویا وارد یك بازی شده است. او كودكی به نظر می رسد كه قصد دارد وارد بازی بزرگان شود و طنز تلخ فیلم نیز از همین نقطه شكل می گیرد.
رامتین شهبازی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید