جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


جهانی شدن، همکاری رقابتی است


جهانی شدن، همکاری رقابتی است
ادوارد پرسكات برنده جایزه نوبل ۲۰۰۴ اقتصاد در مقاله‌ای که برای روزنامه وال استریت ژورنال نوشته است از جهانی شدن دفاع می‌كند.
از میان تمام كارهایی كه اقتصاددانان هنگام آموزش دادن اصول اقتصادی به مردم انجام می‌دهند، این مفهوم كه وضعیت جامعه بهتر خواهد شد اگر به برخی صنایع اجازه دهیم تا نابود شوند، كارگرانشان مشاغل خود را از دست دهند و سرمایه‌گذاران سرمایه‌شان از دست رود، همگی به خاطر شكوه و جلال جهانی‌شدن، قطعا در راس آن کارها قرار دارد. این مفاهیم اقتصادی برای بسیاری از مردم (‌كه در بین آنها سیاستمداران هم هستند) خلاف واقع به نظر می‌رسد چون مردم، مسوولیت اقتصادی دولت را حمایت از صنایع، اشتغال و ثروت در برابر نیروهای رقابت خارجی می‌بینند. اگر برای دولت نقش اقتصادی تعریف می‌كنیم بی‌شك اینها جزو آن است.
اما واقعیت غیر این است. دولت وظیفه و رسالت والاتری دارد. فراهم كردن فرصت‌هایی برای مردم تا تامین معاش خویش را طبق‌نظر خویش در بازارهای باز بین‌المللی با حداقل دخالت ممكن از دولت پی ‌بگیرند. منظور این نیست كه نباید سیاست‌های بیمه اجتماعی كوتاه‌مدت در اختیار كسانی كه از رقابت خارجی آسیب دیدند بگذاریم بلكه هدف این كمك‌ها باید آماده ساختن كارگران و نه حمایت كردن از آنها باشد.
به‌طور كلی آن كشورهایی كه مرزهای خود را بر روی رقابت بین‌المللی باز كردند بالاترین درآمد سرانه را دارند. چگونه این پدیده را توضیح دهیم؟ پاسخ قاطع به رقابت برمی‌گردد. ایالات متحده را در نظر بگیرید كه از همان روزهای اولیه تاسیس، با رقابت سالم بین بنگاه‌ها و صنایع در ایالت‌های عضو خود، باعث خلق ثروت شد.
همین همكاری رقابتی توانسته است موتور اقتصادی اروپا را به مدت۵۰ سال روشن نگه دارد. شواهد دیگری در سایر مناطق جهان به نفع باز بودن اقتصادها هست. در استرالیا نیز مثل آمریكا ماجرا رقابت بین ایالت‌های عضو است. پنج كشور ثروتمند شرق آسیا، تایوان، سنگاپور، ژاپن، كره‌جنوبی و هنگ‌كنگ، در چند دهه قبل وضع اقتصادی خوبی نداشتند. اما تعهد آنها به بازارهای صادراتی و رقابت بین‌الملل باعث شد در مسیر رشد اقتصادی قرار بگیرند كه زندگی میلیون‌ها نفر را بهبود بخشید.
وضعیت در آمریكای‌لاتین چگونه است؟ بدبختانه، این منطقه یك مورد از بلایای حمایتگرایی اقتصادی است. شواهد بسیاری از این ادعا پیشتیبانی می‌كند كه دلیل رشد پایین آمریكای لاتین موانع رقابتی است.
البته سایر عوامل وجود دارند كه تفاوت‌های حاشیه‌ای در بهره‌وری و ثروت بین كشورهایی كه ثروتمند هستند را توضیح می‌دهند، نرخ‌های مالیاتی در بین آنها هستند، اما آنها تکه خامه‌هایی بر روی كیك هستند. و كیك در این مورد تعهد نهادی به رقابت بین‌المللی است.
حمایت‌گرایی اغواكننده است، اما كشورهایی كه به حمایتگرایی روی آوردند خیلی زود فهمیدند در این نبرد مغلوب گشته و ناامید شدند. برعكس، كشورهایی كه متعهد به مرزهای باز و رقابت هستند آینده اقتصادی درخشان‌تری پیدا می‌كنند. این درس را نباید هیچ‌گاه فراموش كرد چون همیشه سیاستمداران و سیاست‌گذاران‌درصدد برمی‌آیند تا موانع حمایتی‌تری بسازند. باز بودن اقتصادها به مردم فرصت می‌دهد تا از استعدادهای كارآفرینی خویش برای ایجاد مازاد اجتماعی استفاده كنند به‌جای اینكه از استعداد خویش برای حمایت از آنچه كه قبلا داشته‌اند استفاده كنند (‌یا آنچه كه اقتصاددانان معمولا می‌گویند حفظ و ایجاد رانت). مازاد اجتماعی موجب افزایش استاندارد زندگی می‌شود که رشد اقتصادی را بالا می‌برد و مازاد اجتماعی به وجود می‌آورد و همین‌طور‌ حمایت از رانت‌ها، رشد را متوقف می‌كند و مردم را فقیر نگه می‌دارد.
مردم همه كشورها انگیزه بهبود شرایط زندگی خود را دارند و همه كشورها نیز صاحب استعدادهای ریسك‌پذیر هستند، اما بدون وعده‌ها و امیدهایی كه نظام رقابتی به وجود می‌آورد، آن انگیزه و آن استعدادها فقط نهفته خواهد ماند.
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد


همچنین مشاهده کنید