پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


زنان، نقشهای محوری یا در سایه


زنان، نقشهای محوری یا در سایه
● حضور اندك زنان در عرصه مدیریت چه توجیهی دارد ؟
بدون شك پیشرفت فزاینده زنان در سالهای پس از انقلاب واقعیتی است كه از حقیقت جایگاه زن در اسلام و نگاه مترقی حضرت امام رحمه ا... علیه كه هر دو در قانون اساسی، تبلور پیدا كرده، بدست آمده است امام با فراخوانی زنان به جدی‏ترین عرصه حضور، كه مبارزه‏ای تمام عیار در برابر یك استبداد فریبكارانه و تابه دندان مسلح بود یك جبهه جدید را آفرید و زنان جه درك مومنانه و آگاهانه‏ای از این فراخوانی پیدا كردند و چه عاشقانه و بی اعتنا به زندان و زنجیر استبداد، به صحنه در آمدند زنان در این مبارزه طولانی زخمی شدند، زندانی شدند و در نهایت شهید شدند و هیچ‏یك ازاینهاترس و تردید در راهی كه برگزیدند برایشان ایجاد نكرد و به حقیقت مصداق"قالو ربنا ا... ثم استقاموا... " شدند و چه شایسته رهبر بیدار انقلاب درباره ایشان فرمود: زنان در این نهضت بیشتر و پیشتر از مردان متحول شدند و باز بدون هیچ تعارف و تملق فرمودند: ما نهضت را مرحون بانوان هستیم و باز فرمودند: ما می‏خواهیم زنان در مقدرات اساسی این مملكت دخالت داشته باشند و پژواك این جملات با صدای آرام و ایمانی پیر جماران، هنوز در نهان خانه دل و گوش ما جاری است و ما زنان بیش از هركس، آزادی خود را، درك درست از اسلام را در باره زن، ارج گذاشتن به شخصیت زن را، و استفاده كارآمد نه كالایی از زنان را مرحون اندیشه‏های مترقی حضرت امام رحمه ا... علیه كه برخواسته از اسلام ناب است می‏دانیم و حاصل این فضای هموار و همراه، آن شد كه زنان كه در عرصه‏های گوناگون علمی و فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... درخشیدند امروز كسی نیست كه بتواند در جامعه به راحتی بر علیه زنان حرف بزند و یا زنان را به وضعیت قبل از انقلاب بكشاند تا آنها را یا متحجر و بسته و غیر فعال كنند و یا عروسكی و بزمی و ملعبه.
اما آنچه در سالگشت پیروزی انقلاب اسلامی باید گفت این است كه مراحل زیادی را آمدیم ناهمواری‏های بسیاری را پشت سر گذاشتیم امروز حضور ارزشمند زنان با مدیریت سالم و سخت كوشانه كه حتی زبانزد بسیاری از مردان است حاصل شرایطی است كه انقلاب برای زنان بوجود آورد كه باید گفت كه تا نقطه مطلوب راه زیادی مانده است و در نقطه موجود هم موانع و مشكلات بسیاری است كه بایست" عالمانه" واكاوی شود و "شجاعانه " طرح و تدبیر و اقدام گردد در هر حال هنوز مشكلات زیادی بر سر راه زنان در دادگاه‏ها، در پرونده‏های قضایی و در دو اثر و مراكز دولتی و همچنین در صحن علنی جامعه وجود دارد كه باید با سخت كوشی علمی برای یافتن راه حل هایی متناسب با فرهنگ داخلی، رفع و دفع گردد اما نكته‏ای كه در حل مشكلات و معضلات جامعه زنان و به ویژه در نظام فقهی، حقوقی قابل طرح است این است كه آیا از همه ظرفیت فقیه برای حل مسائل زنان استفاده شده است؟
آیا از همه ظرفیت فقه برای حل مشكلات زنان استفاده شده است؟ آیا از همه ظرفیت حكومت برای حل مسائل و مشكلات زنان استفاده شده است ؟بدیهی است پاسخ هر سه سوال منفی است ما فایل هایی ناگشوده زیادی داریم كه اینها باید با جهد و جدیت و درك ضرورت موضوع گشوده شود و نگاه مترقی اسلام نسبت به زن در تمامی عرصه‏ها اولا تحصیل شود و ثانیاً تحقق یابد و یكی از راهها برای آنكه آن سه پرسش پاسخ‏های مثبت خود را بیابد به كارگیری درست زنان در عرصه‏های مدیریت كلان است تا با حضور و توزیع حساسیت خود به سایر مدیران در سطوح به ویژه كلان و عالی راه را برای استفاده هر چه بیشتر ظرفیت حكومت برای حل مشكلات زنان بازتر و هموارتر نمایند اما مع الاسف باید گفت در حوزه مدیریتی كشور در شش سطح مدیریتی اعم از مدیریت ملی (روسای سه قوه) مدیران كلان (وزرا) مدیریت عالی (معاونین وزرا) مدیریت ارشد (مدیران كل) مدیریت مبانی (معاونین ادارات كل) مدیریت پایه (روسای ادارات) فقط ۲/۷ % زن حضور دارد در برابر ۹۷/۳% حضور مدیران مرد آیا واقعاً آنچه پدید آمده حاصل شایسته سالاری است یا حاصل بایسته سالاری! حاصل لیاقت علمی و تجربی است یا حاصل قوانین نا نوشته اما تعیین شده برای حضور زنان ما در سطح ملی و كلان حضور زن را حتی در قالب وزرا نداریم اما در سطح مدیریت عالی (۱) ۸ زن در برابر ۳۳۳ مرد داریم و در سطح مدیریت مبانی ۲۷۳ مدیر زن در برابر ۱۳۳۸۶مدیر مرد و در سطح پایه ۹۰۴ مدیر زن در برابر ۲۸۹۸۳مدیر مرد (۲) است اگر كسی هم اعتراض كند چرا تعداد مدیران زن اینقدر كم است بلافاصله شما را به دور باطل حواله می‏دهند كه اگر وزیر زن نداریم چون باید اول زنان معاون وزیر شوند! وقتی می‏پرسی پس چرا معاون وزیر نداریم می‏گویند چون زنان باید اول مدیر كل باشند! وهمین طور هر خبری نیست مرحله بالاتر، دلیلش خبری نیست مرحله پایین‏تر است! حقیقتاً جویبار ۲/۷% حضور زنان در عرصه مدیریت در برابر رودخانه مواج و رونده، ۹۷/۳ % حضور مردان در عرصه مدیریت با توجه به رقم قابل توجه زنان متعهد آگاه و كارآمد چه توجیهی دارد!؟
آیا با این وصف زنان نقش‏های در سایه نخواهند بود حضور زنان در نقش‏های محوری نه از جهت توسعه قلمرو قدرت، بلكه برای وسعت بخشیدن خدمات، به جامعه زنان است اگر ما می‏گوییم زنان در عرصه‏های مدیریتی كلان باشند برای این است كه با احساس درد، نه همدری، برای بهبود و رفع مشكلات زنان كاری كنند برای مثال وضعیت ۱۲/۵ میلیون زن خانه داری را پیگیری كنند كه امروز در خانه‏های فداكاری، مشغول بخشش از جان و جوانی خود هستند برای آینده این زنان و اكرام آنان، تامین فردای مبادایی كه همواره از آن خوف دارند و این خوف در تصمیم‏گیری هایی از جمله ازدواج، مهریه، جهیزیه و غیره سایه می‏اندازد، فكری كنند به هر حال اسلام برای كسب عالی‏ترین منصب اجرایی توسط زنان نظر مخالف ندارد اگر چه ممكن است مسلمانهای زیادی مخالف باشند!! زیرا عالی‏ترین منصب اجرایی كه ریاست جمهوری ست، چه زن باشد چه مرد، باید احساس و اعتقاد دائمی و قلبی شان این معنا باشد كه در ذیل ولایت و رهبری كاركند چرا كه ولایت و رهبری از مترقی‏ترین اصول قانون اساسی و بلكه بیمه قانون اساسی است كه " جمهوریت " را از خطر غلطیدن به انواع استبدادها و دموكراسی هایی كه در آغوش مراكز قدرت و سرمایه دارند و " اسلامیت " را از خطر غلطیدن به انواع التقاط و انحرافها و تحجرها حفظ می‏كند به هر حال حضور زن در عرصه‏های مدیریتی كلان موضوعی است كه در قرآن نظر مخالف نسبت به آن اعلام نشده وقتی خداوند داستان بلقیس را به عنوان رئیس آحاد و جمهور یك كشور مطرح می‏كند از هوشمندی، تدبیر و شعور بالای مدیریتی این زن در مشاركت دادن آراء و نظرات دیگران به نیكویی یاد می‏كند و جالب آنكه بلقیس بدون آنكه از نظام توحیدی كه قوای باطنی و انسانی را پرورش می‏دهد، بهره‏ای داشته باشد رفتاری پسندیده می‏كند قرآن می‏فرماید: وقتی هد هد نامه سلیمان را می‏آورد و مردان كه ذاتاً عاقل اند!
به او می‏گویند اعلام جنگ بده تا ما چنین و چنان كنیم اما بلقیس كه مثل سایر همنوعانش ذاتاً احساسی است! در برابر آن مردان می‏گوید: نه آنچه را كه من می‏بینم نامه‏ای است از سوی یك انسان كریم و بزرگوار، ما باید تدبیر كنیم و فرستاده نامه را با ارسال هدایا و جواهرات محك بزنیم اگر او نبی حق باشد مادی نیست و هدایای ما را پس می‏فرستد و اگر ملك و پادشاه باشد مادی است مابقی جریان شما خود بهتر می‏دانید كه چگونه این تدبیر زیبا و عاقلانه، بلقیس هم كشورش را نجات دارد و هم خودش به هدایتی كه سلیمان منادی آن بود، سر تسلیم فرود آورد، حال این قصه قرآنی كه در آن از مدیریت رده بالای یك زن، آن هم زنی كه از تربیت یافتن در نظام توحیدی بی بهره یا كم بهره بوده چنین یاد می‏كند چه می‏شود كه ما به نام دین، زن مسلمان مهذب سخت كوش درس خوانده مهارت دیده مجرب را از كیلومترها مانده به مشاغل كلیدی، با صدای دورباش و راه بسته است می‏خواهیم مایوس و منصرف نماییم به هر حال گمان نگارنده این است كه حقیقتاً برخی از مردان درباره زن " ممنوع " می‏اندیشند " مجاز " حرف می‏زنند و" مرموز " عمل می‏كنند، این مطلب یعنی انكه، برخی از مردان درباره زن آنقدر نازل و پایین می‏اندیشند كه نمی‏توانند آن را برای دیگران بگویند، چون نه با اسلام انطباق دارد نه با اندیشه‏ها و آرمانهای امام و رهبری، اندیشه شان حاصل تجارب فردی از زن‏های اطراف خودشان است اما همین افراد با ادبیات مجاز از زنان حرف می‏زنند گاه تعریف و تمجید می‏كنند ولی در عمل همان اندیشه ممنوع خود را به طور مرموز پیاده می‏كند.
با این حال بدون انكه ذره‏ای مایوس شویم مفتخریم كه نظام حقوقی اسلام، علی رغم چشم لوچ فمنیسم، كه از دو حق زنان یعنی الف: حق مساوی بودن، ب: حق متفاوت بودن را آن هم ناقص می‏بیند ولی در نظام حقوقی اسلام كه اصلی‏ترین سند آن قرآن است به هر دوی این حق‏ها پرداخته می‏شود لذا كل آیات كه یا در بردارنده گزاره‏های دینی است مثل آنكه: جهان چگونه خلق شده؟پایان جهان چه خواهد بود؟... یا در بردارنده آموزه‏های دینی است مثل دروغ نگویید، غیبت نكنید و... و یا متضمن الگوهای دینی ست مثل فرازهایی از زندگی موسی (ع)، عیسی (ع)، حضرت ابراهیم (ع) و حضرت محمد (ص)... همه و همه دارای "پیام عام " است و متضمن حق مساوی بودن است و سایر آیات دیگر قرآن كه به خصوص در سوره نساء، سوره طلاق، سوره احزاب، و... به طور خاص، مشخص و جزیی درباره زنان سخن به میان آورده، همه و همه دارای " پیام خاص " است و متضمن حق متفاوت بودن زن است و جمله اخیر از شدت آشكاری، نیاز به تبیین ندارد اما برای جمله قبل كه همه آیات الهی به جز آیاتی كه به طور خاص در باره زن است، مربوط به همه، اعم از زنان و مردان است، نیازمند توضیح است در واقع خداوند یك بار با زنها در قالب پیام عام صحبت كرده و یك بار هم در قالب پیام خاص، كه این خود بیان گر صدها لطف و عنایت از خدا به زن می‏باشند و یكی از دلایل عمومیت داشتن پیامهای عام قرآنی برای زن و مرد، این كریمه شریفه است كه: من عمل صالحا من ذكرا و انثی فهو مومن خدای متعال در این آیه با بیان این عبارت كه هر كس عمل صالحی انجام دهد خواه زن و خواه مرد، او مومن است در واقع خداوند یك معنای برخواسته از لغت عرب را كه فوراً مشخص می‏كند مربوط به مونث ایت یا مذكر، به یك فرهنگ قرآنی تبدیل می‏كند و بندگانش را از قیل و قال و صدر و ذیل لغات و تنگنای كلمات خارج می‏نماید در این آیه خدا سه مطلب را می‏فرماید كه :
▪ كسی كه عمل صالح انجام دهد
▪ خواه زن باشد خواه مرد
▪ او مومن‏است خداونداز زن ومردی كه عمل صالح انجام می‏دهند با كلمه مومن یا می‏كند.
لذا می‏فرماید: " فهو مومن " اگر به لغت عرب نگاه كنیم مومن یعنی مرد مومن در حالی كه این جا می‏فرماید زن و مرد صالح مومن هستند این همان رها شدن مقصد قرآنی از تنگنای لغت و كلمه است، لذا با این آیه كلیدی، همه چیز را روشن می‏فرماید كه مومن ومومنین در هر كجا بیاید منظور زن و مرد مومن است. و یا در جای دیگر باز خداوند می‏فرماید من المومنین رجال یعنی از همین زنان و مردان با ایمان، رجالی هستند كه به عهد الهی وفادارند، در اینجا " رجال " به جای آنكه بیان گر جنسیت باشد بیانگر یك صفت است برای مثال یك وقت ما می‏گویم اگر پای مردی در این كار باشد یعنی منظور جنسیت است یعنی اگر پای یك مذكر در كار باشد اما یك وقت می‏گویم اگر پایمردی در كار باشد، این جا منظور از پایمردی یك صفت انسانی است كه برای زنان و مردان استفاده می‏شود به همین دلیل است وقتی كسی راجع به این اصل قانون اساسی، كه باید رئیس جمهور از رجال سیاسی، مذهبی باشد از شهید مظلوم بهشتی سوال می‏كند كه آیا زن هم می‏تواند رئیس جمهور شود یا خیر شهید بهشتی می‏فرماید: ابتدا اصل را طوری تنظیم كرده بودند كه صریحاً می‏خواست بگوید از نظر اسلامی بانوان نمی‏توانند رئیس جمهور شوند كه این رای نیاورد چون آرای مخالف حتی از نظر فقهای حاضر در جلسه زیاد بود (۳) و باز ایشان در جای دیگری گفتند برای خود من دلایلی كه در روایات آورده می‏شود كه زن نمی‏تواند زمام دار و رئیس جمهور باشد كافی نیست و هیچ وقت هم كافی نبوده است از ابتدا كه در این مسئله به صورت بررسی اجتهادی تحقیق كردم دلایل برایم غیر كافی بوده است (۴).
به هر حال در سال گشت پیروزی انقلاب اسلامی بابت هم پیشرفتها و سرافرازی‏ها و خدمات بزرگی كه برای زنان یا توسط زنان فرهیخته و فداكار این سرزمین صورت گرفته صمیمانه‏ترین شادباش‏ها را عرض می‏نمایم و آرزومند آنیم كه باطرد تن آسایی علمی و عملی و درك درست شرایط موجود و حفظ اصول و ارزشها ،زمینه پیشرفت و ترقی را بیش از پیش فراهم نماییم زیرا كم نیستند دشمنانی كه با انواع دسیسه‏ها می‏خواهند " جلودارها " را بازمانده و در نهایت " بازنده " كنند.
مهری سویزی
۱ - دومین همایش توانمند سازی زنان صفحه ۵۰
۲ - مجموعه مقالات همایش موانع حضور زنان - دانشگاه مازندران - صفحه ۷۷
۳ - مبانی نظری قانون اساسی از آیت ا... شهید دكتر بهشتی - صفحه ۳۴
۴ - همان منبع - صفحه ۳۵
منبع : نشریه سبا


همچنین مشاهده کنید