جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


نوروز، بخشی از فرهنگ عامه مردم آذربایجان


نوروز، بخشی از فرهنگ عامه مردم آذربایجان
تقسیم و تنظیم زمان از نیازهای بنیادی فرهنگ و تمدن انسانی است. تقویم ملت‌های جهان برپایه این نیاز پدید آمدند و عناصر تكرار شونده در طبیعت مبنای سنجش و شمارش زمان قرار گرفتند و زمان‌های مقدس نقطه‌های آغاز و تكرار شدند تا زندگی و جامعه انسانی به نظم كشیده شود.
در فرهنگ و سنن هر قوم و ملتی، روزهایی وجود دارد كه ریشه تاریخی و فرهنگی داشته و جلوه‌ای از باورهایی است كه حتی با مقدسات دینی و مذهبی آنها پیش رفته و هویت فرهنگی و تاریخی آن جامعه را به نمایش گذاشته است.
یكی از این روزها مربوط به سال نو خورشیدی می باشد كه یكی از شایع‌ترین آیین های جهانی است و كمتر تمدنی را خواهیم یافت تا از آن تهی باشد، هر قومی بر اساس تاریخ و فرهنگ و مذهب خود آغاز سال نو را در قالب برپایی مراسم و جشن های ملی و مذهبی پاس می دارد.
عید نوروز و جشن های سال نوی ما ایرانیان با برخورداری از یك فرهنگ و تاریخ اصیل و طولانی همچنین مصادف بودن آن با حیات هستی و جان گرفتن مجدد زمین ، از امتیاز خاصی برخوردار بوده و آن را از اعیاد مربوط به سال نوی اقوام و ملل دیگر متمایز ساخته است و آیین باستانی آن فراتر از تجدید خاطره یك تمدن می باشد، حلقه پیوند گذشته و حال و آینده است به این سبب است كه پس از ظهور اسلام در این سرزمین فضیلت بیشتر می یابد و در بزرگداشت آیین و مراسم آن تاكید ورزیده می شود.
گفته شده است، آفرینش و هبوط آدم به زمین و همچنین بعثت پیامبر اكرم ( ص ) و خلافت حضرت علی ( ع ) نیز در این روز آغاز گشت و ایرانیان باستان نیز عقیده داشتند كه با حیات طبیعت روح رفتگانشان باز می گردد و چند روزی را در سرای دنیویشان با بستگانشان می گذرانند.
مجموعه این عوامل باعث شد كه علی رغم گذر سالیان بسیار و سیر پرفراز و نشیب تاریخ، نوروز همچنان پایدار و استوار بماند و نه تنها در ایران بلكه هر آنجایی كه فرهنگ تمدن كهن ایران اثری دارد و جای جای این كره خاكی حتی یك ایرانی وجود دارد این روز را پاس داشته و این رسم دیرینه را شادمانه جشن گیرند و خداوند متعال را به خاطر نعماتش شكر گویند.
● نوروز در ایران
برگ برگ صفحات تاریخ این قوم گواهی می دهد نوروز باستانی همواره كهن ترین سنت قوم ایرانی و عزیزترین روز سال نزد ایرانیان بوده است. نوروز برجای مانده از روزگاری است كه جز با كمك خیال و اوهام و جز به مدد افسانه و اسطوره راهی به آن دیار نیست. در گردونه سالانه تكرار تنها نوروز یك تنوع روحی و یك انبساط روانی است، خاصه قوم ایرانی كه دوام خویش را در فراز و نشیب تاریخ مدیون این سنت دیرینه و خردمندانه است.
با طلوع اسلام در این سرزمین نوروز زیباتر شد و بزرگترین حادثه تاریخ اسلام به خصوص تشیع یعنی اعلام ولایت علی ( ع ) در روز غدیرخم از سوی پیامبر اكرم ( ص ) در نخستین روز بهار مصادف با نوروز باستانی بوده است. تشیع از همان ابتدا كه با فرهنگ ایرانیان عجین گشت، هیچگاه به نوروز بی مهری نكرد و آن را مورد تقدیر قرار داد چرا كه هر جزئی از آیین نوروز نمادی از ستایش زیبایی و اخلاق انسانی و مهر و دوستی است.
نوروز در ایران اگر چه یك سنت ملی و برآمده از روزگاران بسیار دور است در عین حال با حال و هوایی معنوی و روحانی عجین است.
هر گوشه از گیتی كه نوروز باستانی جشن گرفته می‌شود، عطر و بوی ایران را می‌توان حس كرد و آن‌جا را پاره‌ مام وطن، ایران تاریخی، نامید.
عید نوروز برای بسیاری از مردمان كشورهای جهان ایام جشن و شادمانی است و با پرشكوه‌ترین آداب و آیین‌های سنتی گرامی داشته می‌شود و تنها در جغرافیای كنونی ایران محدود نشده است.
مردم اكثر كشورهای آسیای مركزی، قفقاز و شبه قاره هند، این عید باستانی را گرامی می‌دارند. در مناطقی از عراق، تركیه و روسیه هم نوروز جشن گرفته می‌شود. هر چند در هر یك از این مناطق و جمهوری‌ها عید نوروز با آیین‌های و سنت‌های ویژه‌ای گرامی داشته می‌شود، اما در برخی موارد شباهت‌هایی نیز وجود دارد و همه این‌ها موید این مطلب است كه روزگاری تمامی این مردمان در سرزمینی می‌زیستند كه در آن اعتدال ربیعی، جشنی مبارك پنداشته می‌شد و سیر حوادث تاریخی چنان رقم خورد كه این سرزمین واحد ایرانی به كشورها و ممالك مختلفی مبدل شد.
● ارزش برجسته و شاخص نوروز
نوروز ارزش‌ها یا كاركردهای شاخص و برجسته متعددی دارد، كه می‌توان یكی از آنها را بارزتر از دیگرها به شمار آورد. با وجود این، یكی از عمده ترین نقش های نوروز ایجاد وحدت و تقویت همبستگی ها و یگانگی ها است. این ارزش ناشی از دو ویژگی عمده نوروز است.
یكی استمرار بدون انقطاع نوروز، طی چند هزار سال تاریخ آن كه به اختصار توضیح داده شد و در نتیجه این استمرار نوروز گسترده ترین و كهن ترین جشن و آیین مشترك همه سرزمین هایی شد كه امروزه كشورهای ایران ، افغانستان، پاكستان، بخشی از هندوستان، كشورهای آسیای میانه و قفقاز، مناطق كردنشین تركیه، عراق و سوریه را در بر می گیرد و همچنین است در مورد مردمان بسیار دیگری، در سایر نقاط جهان كه ریشه و پیشینه مشتركی با حوزه جغرافیایی نوروز دارند.
استمرار ناگسسته و چند هزار ساله نوروز در پهنه وسیع سرزمین های یاد شده تعلق همگانی مردمان این مناطق را به نوروز سبب شده و آن را به نقطه اشتراك گروه های قومی و اعتقادی گوناگون تبدیل است. امروزه این نقطه اشتراك در محدوده كشور ایران، یك عامل مهم تحكیم وحدت ملی و در گستره سرزمین های حوزه نوروز، عامل همبستگی منطقه‌ای است.
ویژگی دوم كه ارزش وفاقی نوروز را موجب می شود، خصلت وحدت آفرینی یك یك رسم های آن است.
● خصلت و كاركرد وحدت آفرینی رسم های نوروزی
یكی از كاركردهای عمده آیین ها، ایجاد وفاق و همبستگی در سطوح مختلف از خانواده تا روستا، محله، شهر و كشور تا حوزه های فرهنگی و جغرافیایی فراتر از آن است. نوروز از جمله آیین هایی است كه در اجزا و در كلیت خود دارای كاركرد نیرومند وفاقی است و این خصلت را در همه سطوح یاد شده دارا است.
باورها و رفتارهای آیینی در سنت های نوروزی معمول در گوشه و كنار سرزمین های پهناور حوزه نوروز، همه سرشار از عناصری است كه مهر آفرین و آشتی سازند، و نوروز در كلیت خود، پرچم بلند و همبستگی است كه در سرآغاز هر سال و هر بهار، بر بلندای روابط دیرین سال مردمان این سرزمین های برافراشته می شود.
ببینیم خصلت وفاقی و وحدت آفرینی را با چه مشخصه هایی در رسم های نوروزی جستجو كنیم، پاسخ را در نگاه به خود نوروز و توصیف رسم های آن می جوییم.
از زبان شاه عباس صفوی نقل كرده‌اند كه گفته بود در سال فقط یك شب با خیال راحت "پلو" می‌خورم و آن شب نوروز است كه می‌دانم همه مردم كشور همین غذا را می خورند. صرف نظر از درستی یا نادرستی این نقل آنچه مهم است این است كه پادشاه مقتدری مثل شاه عباس برای این كه خود را به مردم نزدیك كند به این خصوصیت نوروز تكیه می كند و این امر حاكی از این واقعیت است كه در شب نوروز در همه خانه ها در حد توان اجاق ها هم مثل چراغ ها روشن است و دل ها هم با گرد آمدن افراد خانواده، از گرمای محبت و با هم بودن شاد.
خانواده نخستین هسته اجتماعی است كه در شمول كاركرد وفاقی نوروز قرار می گیرد. در نوروز همه مردم هر جا باشند به خانه و كاشانه خویش باز می گردند تا در ساعت تحویل سال و صبح نوروز در جمع خانواده و كنار سفره عیدی باشند. این حضور جمعی خانواده در پی فعالیت یك ماه استقبال از نوروز و تمیز كردن و آماده ساختن خانه و تدارك لوازم عید است و همراه با آدابی است كه همه ملزم به رعایت آن هستند.
رعایت این آداب نقشی پویا در انسجام خانواده دارد. برای حضور در كنار سفره عیدی و لحظه تحویل سال كه هر دو از بار تقدس برخورداند، باید پاكیزه بود، باید شست و شو كرد و آراسته، به ادب و به آیین باید بر كنار سفره عید نشست. آیینه و آب ، چراغ روشن ، كتاب و شمایل مقدس و سبزه نورسته و سكوت در انتظار آغاز سال، فضای راز آمیز و روحانی ایجاد می كند، كه برای همیشه در خاطره كودكان تصویری ماندگار و آمیخته باشادی و محبت است و بزرگترها را به فراموش كردن دل آزردگی ها می خواند. سپس كلام مبارك باد و شیرینی سفره عید، همه را شیرین كام می كند و راهی دید و بازدیدهای نوروزی.
● فرهنگ عامه مردم آذربایجان
مردم آذربایجان مردمی اصیل هستند. آنها در دوستی ثابت قدم، در برابر مشكلات شجاع و مقاوم و به غیرت شهره‌اند. از جمله خصلت های این مردم مهمان نوازی، سلحشوری، آزادمنشی، راستگویی، مرزداری و پایبندی به اعتقادات مذهبی است.
یكتاپرستی و ایمان به پروردگار در اعماق دل و روح مردم این سامان ریشه دارد و احساسات وطن دوستی آنان در تمام ادوار تاریخ ضرب المثل بوده است.
قیام های مكرر اهالی تبریز در هنگام جنگ های عثمانی و دولت استبدادی روسیه تزاری سرشار از فداكاری ها و جانبازی های شگفت انگیزی است كه در تاریخ ، جاودان خواهد ماند.
«حسینقلی كاتبی» در كتاب « آذربایجان و وحدت ملی» می نویسد:« طرز معاشرت، برخورد اجتماعی، تعارفات، طرز برگزاری جشن های ملی و مذهبی مثل مراسم نوروز و چهارشنبه سوری و سیزده به در ، عید غدیرخم ، میلاد مولی علی (ع) ، رسوم مهمانی و عروسی، تعزیه و عزاداری و غیره در تمامی سرزمین ایران یكسان اجرا می شود. از دیگر ویژگی های ایرانی در اخلاق ملی مثل مهمان نوازی، ادب و احترام و خوش سلوكی و حسن معاشرت در میان عموم ایرانیان از خراسانی و آذربایجانی و كرمانی و كرد و بلوچ یكسان است.»
آیین‌ها و سنت‌های قدیمی هر سرزمین و دیار یادگارهایی گران‌سنگ از گذشته‌های دور مردم آن سرزمین هستند. سنت‌ها و رسم‌هایی كه سینه به سینه از دوردست‌های تاریخ به امروز رسیده‌اند و شاید بسیاری از آن‌ها در تاریكی گذر زمان به فراموشی سپرده شده‌اند. نوروز یكی از ماندگارترین این سنت‌هاست كه مانند هزاران سال پیش هم‌چنان پویا و زنده در زندگی ایرانیان متبلور است.
در این بین آذربایجانی‌ها هم نوروز باستان را با ده‌ها رسم و سنت قدیمی‌اش محفوظ نگاه داشته‌اند و هر سال با شكوه‌تر از سال پیش آن‌را برپا می‌دارند.
نوروز بزرگ‌ترین عید مردم آذربایجان محسوب می‌شود و در تمامی مناطق این خطه از ایران‌ زمین برگزار می‌شود. آذربایجانی‌ها از این عید با عنوان‌هایی چون « نوروز بایرامی» و « ایل بایرامی» یاد می‌كنند و گاه لفظ بایرام به معنای عید عموما به این عید بزرگ اختصاص داده می‌شود.
واژگانی چون «‌بایرام آخشامی» (عصر عید)، «بایرام آیی» (ماه عید)، « بایرام گونی» (روز عید)، « بایرام بازاری» (بازار عید)، « بایرام سفره‌سی» (سفره‌ی عید)، «‌بایرام پالتاری» ( لباس عید)، «بایرام یومورتاسی» (تخم‌مرغ عید)، « بایرام ایش لری» (كارهای عید)، « بایرامائق» (عیدی) و ... همه و همه در ارتباط با عید نوروز استعمال می‌شوند.
در گذشته مردم این منطقه از واژه بایرام برای نام‌گذاری فرزندان خود نیز بهره می بردند. ممكن بود كودكی در روز عید نوروز متولد شود و نام‌هایی چون بایرام، بایرامعلی، بایرام خاتون، نوروز، نوروز علی و ... را به خود گیرد.
تبریك‌هایی چون «‌بایرامئز مبارك اولسون» (عیدتان مبارك‌باد)، « یوز بئله بایراملار گوره سیز» ( صد سال به از این سال‌ها)، « گلن گون لریز خیره قالئن» (روزهای آینده‌تان به خیر و نیكی ختم شود)، « نئچه بئله ایل لره یئتیشه سیز» (سال‌هایی به همین خوبی در پیش رو داشته باشید ) و ... از رایج‌ترین شادباش‌های مردم آذربایجان به مناسبت عید نوروز است.
نوروز مقدمه‌هایی را هم دارد، زنان كدبانوی آذری از چند روز مانده به عید دست به كار می‌شوند و كار خانه‌تكانی را آغاز می‌كنند. شستن فرش‌ها، گردگیری، رنگ كردن خانه و تزیین اتاق مهمان (قوناق اتاقی) از جمله این كارهاست پخت انواع كلوچه‌های سنتی مانند «دستانا»، «نزیك»،‌ تهیه تخم مرغ رنگ‌شده، تهیه سبزه و سمنو و آماده كردن سفره عید از دیگر امور مقدماتی عید نوروز هستند. ایام عید آجیل مخصوص خود را دارد و تبریز و ‌آذربایجان در مرغوبیت و تنوع آجیل زبان‌زد خاص و عام هستند.▪ چهارشنبه سوری
چهار آتش افروزی در چهار چهارشنبه به عدد رمزی چهار اشاره دارد. فیثاغورث عدد چهار را اصل و ریشه طبیعت جاودان می داند. چهار طبع انسانی، چهار عنصر حیات ، نشان از وجهی مهم و مثبت دارند كه اگر چه به تدریج شكل گرفته، اما امر واحدی است.
بنابراین عدد چهار در این آیین، حكایت از چهار وجه طبیعت دارد كه به تدریج عنصری واحد یعنی طبیعت، سال، مكان یا هر پدیده چهار وجهی را می سازند. به این ترتیب كه اولین چهارشنبه منسوب به باد است و در آن نیز باد می آید. دومی خاك، سومی آتش و سرانجام آب كه در این زمان از یخ بستن خاك كاسته می شود و زمین نفس می كشد. صبح آخرین چهارشنبه سوری مردم بر سر آب رفته و از روی آن می پرند و می خوانند: آتیل ماتیل چرشنبه( عاطل و باطل شود چهارشنبه) / بختیم آچیل چرشنبه(بختم بازشود چهارشنبه)
اگر آب را نماد باروری بدانیم، آخرین چهارشنبه اسفند با باروری طبیعت همراه است. در روستاها معتقدند كه چهارشنبه آخر سال، «چرشنبه خاتون» است. به همین دلیل زنان بالای اجاق خوراك پزی با آرد شكل زنی زیبا را می كشند و زیر آن یك آینه و شانه می گذارند تا وقتی چهارشنبه خاتون آمد سرش را شانه بزند. چهارشنبه خاتون تأكیدی بر بارور شدن زمین در آخرین روزهای اسفند است. در میان مردم آذربایجان شرقی هر یك از چهارشنبه ها نامی دارند.
مفصل‌ترین مراسم متعلق به آخرین چهارشنبه سوری است كه در آن شب حتماً برنج سفید پخته و به همراه آجیل و شیرینی بر سفره می گذارند. پسران جوان یا نوجوان شالی برداشته و از سوراخ بالای بام خانه ( كه عمدتاً برای تعویض هوا و خارج شدن دود تنور تعبیه شده) شال خود را پایین می اندازند. صاحبخانه نیز به فراخور حال خود، مقداری آجیل، شیرینی یا تخم مرغ در گوشه شال می بندد تا پسر آن را بالا بكشد. چنانچه پسر، خواهان دختر خانواده باشد، شال را بالا نمی كشد. چنانچه خانواده دختر راضی باشد، نشانه ای از دختر را به شال می بندند.
رسم شال اندازی در بیشتر نقاط آذربایجان رایج بوده و هنوز هم در بعضی از روستاها انجام می شود.
صبح آخرین چهارشنبه ، زنان بر سر رود یا چشمه رفته كوزه ها را پر از آب می كنند. آنها خود زودتر ازهمه از روی آب می پرند، گاه دام ها را برای گذشتن از آب به سرچشمه یا رود می برند. از آبی كه از آنجا آورده شده برای خمیر كردن ، روشن كردن سماور و یا پختن غذا استفاده می شود.
از جمله مراسم دیگری كه در این روز معمول است فرستادن خوانچه‌ای از میوه و شیرینی برای عروس و خانواده اوست. در شب چله نیز خوانچه‌ای نظیر همین فرستاده می شود.
خوردن هفت دانه روغنی، شیرینی یا غله نیز از مراسم رایج مربوط به چهارشنبه سوری در آذربایجان شرقی است. درست كردن هفت نوع خوراكی شیرین ( هفت لون)در این روز معمول است. در بعضی نقاط، شیرینی گلابیه، گردو، بادام، پسته، میوه، سیب، پرتقال، نخود و كشمش تركیب هفت لون را تشكیل می‌دهد.
دو رسم جالب در آخرین چهارشنبه سال در آذربایجان شرقی دیده شده كه حاوی نكات رمزی و نمادین بسیار است. در روستای قوریجان، زنان داخل پوست گردو، شمع روشنی می گذارند و آن را روی آب به صورت شناور رها قرار می‌دهند. در همان حال پسرانی كه نیت كرده اند صبح زود در آب شنا می كنند. دومین رسم به عشایر كلیبر برمی گردد، آنها در چهارشنبه سوری، صبح زود در دو نقطه مقابل یكدیگر با فاصله‌ای نه چندان زیاد از هم آتش بزرگی بر می‌افروزند و دام هایشان را از میان دو آتش عبور می دهندف پس از آن از آبی كه از نهر آورده اند به حیوان ها می دهند.
▪ سایاچی‌ها
سایاچی‌ها با قلب‌هایی مالامال از آرزوهای خوش و دعاهای خیر، روزشمار پایان سال را با شعر و ترانه زمزمه می‌كنند و خیر و بركت سال آینده را از درگاه بی‌همتای بخشنده طلب می‌كنند.
مراسم سنتی «سایا» از جمله زیباترین رسم‌های مردمان خطه آذربایجان به مناسبت روزهای پایانی سال و آغاز سال نو است كه از چندین ده روز مانده به عید نوروز در شهرها و روستاهای مختلف آذربایجان برگزار می‌شود.
برپا كننده این مراسم شخصی به‌ نام « سایاچی» است. وی در روزهای پایانی هر سال خانه به خانه می‌گردد و با خواندن شعرهایی مخصوص برای اهالی هر خانه‌، سالی پربركت را آرزو می‌كند. او هم‌چنین روزهای مانده به عید را شمارش می‌كند و بدین جهت می‌توان گفت به احتمال زیاد، واژه « سایا»‌ از مصدر تركی «سایماق» به معنای «‌شمردن» گرفته شده است.
سایاچی‌ها در مقابل دعاهای خیر و شعرهای دوست‌داشتنی خود از صاحب‌خانه‌ها هدیه و انعامی را دریافت می‌كنند. این هدیه ممكن است گندم و جو و شیرینی و آجیل باشد یا مبلغی پول به سایاچی هدیه داده شود. سایاچی در شعرهای خود برای كسانی كه با میل و رغبت و گشاده‌دستی به او هدیه و انعام داده‌اند، آرزوی تولد فرزند پسر در سال آینده را می‌كند و برای آن‌هایی كه هدیه‌ای اندك و كم‌ارزش داده‌اند، دختردار شدن را می‌طلبد. وصف حال احشام و گوسفندان از دیگر نكته‌های جالب توجه شعرهای « سایا» است:
«سایا گلدی، گوردوزمی؟
سلامئنی، آلدئزمی؟
آننی قاشقا قوچ قوزونی
سایاچی‌پا، وئردیزمی؟»
ترجمه (سایا آمده او را دیدید؟
جواب سلام او را دادید؟
بره پیشانی قشقا را
به ساپاچی دادید؟)
«بوسایا كیمدن قالئب؟
حضرت آدم دن قالئب
حضرت آدم گلنده
دونیا بونید اولاندا
موسی چوپان اولاندا
قئرمزی بوغدا بیننده
شیشلیگیمیز اویشدی »
ترجمه:( این سایا از كه به یادگار مانده است؟
از حضرت آدم (ع) بر جای مانده است
در زمان آمدن حضرت آدم (ع)
و زمانی‌كه بنیاد دنیا نهاد شد
و زمانی‌كه حضرت موسی (ع) چوپان بود
و زمانی‌كه گندم سرخ‌رنگ بر كشتزارها می‌رویید
كباب روی سیخمان بره سه ساله است.)
«بو سایا یاخجی سایا
هم چشمه ‌یه، هم چایا
هم الودوزا، هم آیا
هم یوخسولا هم وارا
ترجمه: (این سایا، سایای خوبی بشود
هم برای چشمه هم برای رود
هم برای ستاره و هم برای ماه
هم برای فقیر و هم برای غنی)
«جانئم آلا باش قویون
قارلی داغلار آش قویون
یاغئندان پیلو اولار
قورو دوندان آش قویون»
ترجمه:( ای جان من گوسفند آلا باش
از كوه‌های پوشیده از برف بالا برو
از روغن تو پلو به عمل می‌آید
و از كشك تو آش طبخ می‌شود)
« جانئم بوشیشك قویون
یونی بیر دوشك قویون
بولامانی بول ایله
قئرئلدی اوشاق قویون»
ترجمه: (ای جان من، بره دوساله
كه به اندازه پشم یك تشك پشم‌داری
آغوزت را فراوان كن
كه بچه‌هایم تلف شدند)
«جانئم بوز آلا قویون
ایه‌ ن سنین سایاندان
اوغلونا قئز آلا قویون»
ترجمه: (ای جان من گوسفند بوز آلا
كه در راه بی‌حال می‌شوی
صاحبت در سایه تو
برای پسرش زن اختیار كند)
▪ تكم‌گردان‌ها
تكم‌گردان‌های آذربایجان در آستانه عید نوروز باستانی، با عروسك‌های بز، «تكه» و ماجراهای شیرینش به استقبال بهار طبیعت و سال نو می‌روند.
تكم ‌گردانی یكی از آیین‌ها و سنت‌های رایج در آذربایجان در آستانه عید نوروز و سال نو خورشیدی است. "تكه" یا "تكم" واژه‌ای تركی به معنای بز نر است و برگزاركننده این مراسم در حالی‌كه عروسكی به شكل بز نر را در دست دارد و سر این بز را به این سو و آن سو تكان می‌دهد، شعرهایی شنیدنی درباره تكه و ماجراهای او را می‌خواند.
تكم‌گردان در هر كوی و برزنی حاضر می‌شود و از مردم در قبال خواندن شعرهایش و بازی دادن "تكه" عروسكی‌اش هدیه و انعام می‌ستاند.
تكم‌گردان‌ها این گونه آواز سرمی‌دهند:
بو تكه اویون ائدر
قوردونان قول بویون ائدر
یئغار ایرانئن دویوسون
چه پیشینین تویون ائدر
ترجمه: (این بز نر بازی می‌كند. با گرگ هم‌راهی می‌كند و دست برگردن او می‌اندازد. محصول برنج كل ایران را جمع‌آوری می‌كند و برای بزغاله‌اش جشن عروسی به پا می‌كند)
بو تكه آختاته
بویونوندا وار نوختا تكه
گاه قول اولار ساتئلار
گاهدا چئخار تاختاتكه
ترجمه (این بز نر، بز نر اخته كه طنابی بر گردنش بسته شده است گاه غلام و برده می‌شود و به فروش می‌رسد و گاه پادشاه می‌شود و بر تخت سلطنت تكیه می‌دهد.)
▪ بایراملئق
آغاز سال نو خورشیدی و فرارسیدن عید نوروز فرصتی است برای احیاء بسیاری از سنت‌های قدیمی كه از آن جمله می‌توان به دادن بایراملئق (عیدی) و ایل سیكه سی (سكه سال) اشاره داشت.
بایراملئق یا عیدی هدیه‌ای است كه افراد به مناسبت فرا رسیدن عید به همدیگر می‌دهند و معمولا این هدیه از طرف بزرگترها به كوچكترها داده می‌شود.
در آذربایجان این هدیه می‌تواند یك تخم مرغ رنگ شده عید باشد یا یك لباس و یا یك اسكناس تازه تا نخورده.
اسكناس نو و یا پول متداول‌ترین نوع بایراملئق است كه افراد به همدیگر می‌دهند. در برخی خانواده‌ها پدر اسكناس‌های نویی را در میان صفحات قرآن كریم نگهداری می‌كند و بعد از لحظه تحویل سال نو به اعضای خانواده هدیه می‌دهد.
دادن عیدی به تازه عروس‌ها و تازه دامادها و نامزدهای جوان از اهمیت فراوانی برخوردار است.
اما دادن "ایل سیكه سی" یا "سكه سال" رسم دیگری است كه در نزد مردم دیار آذربایجان به مناسبت عید نوروز متداول است.
معمولا برخی افراد كه به داشتن دستی با بركت و یا به اصطلاح آذری‌ها دستی سبك مشهورند با آغاز سال نو به دوستان و آشنایان "ایل سیكه سی" می‌دهند تا با دریافت نخستین پول سال از چنین دست مباركی سالی پر رونق و خوب از لحاظ اقتصادی داشته باشند. فردی كه "ایل سیكه سی" می‌دهد ممكن است پیرمردی ۸۰ ساله باشد و یا كودكی ۷ ساله هیچ تفاوتی ندارد بلكه ملاك بركت دست است و بس.
▪ طبخ انواع غذاها و خوراكی‌های خوشمزه
آذربایجانی‌ها از جمله اقوام ایرانی هستند كه در طبخ انواع غذاها و خوراك‌های خوشمزه مهارت ویژه‌ای دارند و غذاهای سنتی این خطه شهره خاص و عام است. در این بین آشپزی تبریزی‌ها چیز دیگری است و گفته می‌شود كه خوشمره‌ترین غذاها و شیرینی‌های ایران در تبریز پخته می‌شود.
برخی از غذاهای سنتی علاوه بر طبخ در طول سال در روزهای به خصوصی نیز معمولا پخته می‌شوند و مردم آذربایجان و تبریز طبق سنت‌های قدیمی خود در ایام خاص سال غذاهای سنتی مخصوص آن ایام را آماده می‌كنند. در این بین نوروز در آغازین روزش و در آخرین روز خود غذاهای ویژه‌ای را دارد.
تبریزی‌ها و مردم برخی دیگر از نقاط آذربایجان اعتقاد دارند كه پخت دلمه برگ مو "یرپاق دولماسی" در زمان تحویل سال نو خوش یمن و مبارك است و حتما باید در آن لحظه در قابلمه‌یشان دلمه بپزد و عطر این غذای خوشمزه سنتی فضای خانه را پر كند.
چرا كه دلمه نمادی از صمیمیت و دورهم بودن است. همچنان كه در داخل یك برگ مو اجزای متعددی چون برنج و لپه و بلغور و انواع سبزیجات جمع می‌شوند و خوراك دلمه را پدید می‌آورند بدین صورت نیز افراد خانواده در كنار همدیگر جمع شوند و كانون خانواده گرم تر از همیشه باشد، برای تهیه دلمه برگ مو كدبانوهای آذری از چند روز قبل از شروع عید نوروز وارد عمل می‌شوند اولین كار در این راستا تهیه برگ مو است كه معمولا در شور آب نگهداری می‌شود. مغازه داران و دست فروشان نیز با نزدیكی به روزهای پایان سال به فروش برگ مو می‌پردازند. دیگر غذای سنتی نوروز تبریزی‌ها كوفته تبریزی است كه در ۱۳ فروردین و روز ۱۳ بدر تهیه می‌شود و خانواده‌ها بعد از سپری كردن ساعات اولیه روز به گردش و تفریح دردل طبیعت بر سر سفره‌ای می‌نشینند كه كوفته خوشمزه تبریزی زینت بخش آن است.
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید