چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

تهدیدآفرینی یک ارتش زخمی


تهدیدآفرینی یک ارتش زخمی
در خاورمیانه كه از لحاظ منابع انرژی بسیار غنی است، تنها دو كشور ایران وسوریه كه خود را با خواست های اساسی واشنگتن هماهنگ نكرده اند. بنا بر این آنها درنگاه آمریكا دشمن محسوب می شوند؛ و از این دو ، ایران به مراتب، دشمن بزرگ تری است.
همان طور كه در دوران جنگ سرد معمول و متعارف بود، امروزه نیز به تدریج، توسل به خشونت در واكنش به نفوذ حریف، امر موجهی به شمار می آید و این كار اغلب با سست ترین بهانه ها انجام می شود. شگفت آور نیست كه در همان زمانی كه بوش نیرو های بیشتری را به عراق می فرستد، افسانه هایی از دخالت ایران در امور داخلی عراق ظاهر می شود؛ گویی كه عراق كشوری است كه دچار دخالت خارجی دیگری نیست - پیش شرط این تصور، پذیرفتن این فرض است كه واشنگتن بر جهان حق حاكمیت دارد.
در ذهنیت شبه جنگ سرد واشنگتن ، تهران در قله هلال معروف كشور های شیعه تصویر می شود كه از ایران تا لبنان و ازجنوب عراق تا سوریه كشیده شده است، باز هم عجیب نیست كه افزایش شورش ها در عراق و بالا رفتن تهدید و اتهام ها برضد ایران همراه با تمایل برای شركت در كنفرانسی از قدرت های منطقه است جهت تنظیم برنامه ای كه به مسائل عراق محدود می شود.
فرض بر این است كه این حد اقل ژست دیپلماتیك، ترس ها و خشم هایی را كه در جهان به خاطر ستیزه جویی های فزاینده واشنگتن به وجود آمده است ، از بین ببرد. این نگرانی ها به مطالعه مفصلی كه پیتر برگن و كروئیك شانك ، كارشناسان تروریسم داشته اند، محتوای تازه ای داده است كه آن را در كتاب خود به نام « تأثیر عراق» مطرح كرده ا ند. این كتاب آشكار می كند كه جنگ عراق « تروریسم را در جهان به هفت برابر رسانده است» كه البته تأثیر جنگ با ایران می تواند این وضع را وخیم تركند، حتی تروریسم را شدت بیشتری ببخشد.
برای آمریكا موضوع اصلی در خاور میانه، كنترل مؤثر ذخایر انرژی بی نظیر آن است و خواهد بود. دستیابی به این ذخایر مسأله دوم است. كنترل منابع نفتی به یك مفهوم، ابزاری برای سلطه بر جهان، شمرده می شود.
نفوذ ایران در هلال شیعه، سلطه آمریكا را به چالش وامی دارد. بر اثر یك تصادف جغرافیایی ، بیشتر منابع نفت جهان و همین طور ذخایر طبیعی در بخش های شیعه نشین كشور های عربی و ایران قرار دارد. و به همین دلیل بد ترین كابوس برای واشنگتن، ایجاد اتحادی شیعی برای كنترل بیشتر نفت جهان و استقلال از آمریكا است. اگر چنین بلوك یا جبهه ای ایجاد شود حتی ممكن است به شبكه امنیت انرژی آسیا ( Asian Energy Security Grid ) كه پایگاه آن در چین است، بپیوندد كه به احتمال زیاد ایران محور اصلی چنین بلوكی خواهد بود. اگر اشتباهات طراحان دولت بوش موجب وقوع چنین كاری شود، به شكلی جدی موقعیت قدرت آمریكا در جهان تضعیف خواهد شد.
ازدید واشنگتن، گناه اصلی تهران بر می گردد به گستاخی آنها در براندازی شاه در سال ۱۹۷۹ و بحران گروگان گیری در سفارت آمریكا. به این ترتیب آمریكا برای مجازات و تلافی ، از جنگ صدام حسین برضد ایران حمایت كرد كه صد ها هزار كشته بر جای گذاشت، سپس موضوع تحریم های جنایت بار بوش نپذیرفتن كوشش های دیپلماتیك ایران به میان آمد.
در جولای گذشته اسرائیل به لبنان حمله ور شد، كه پنجمین حمله آن به این كشور از سال ۱۹۷۸ به حساب آمد. این نمایش به سرعت در محاسبات آمریكا و اسرائیل رنگ باخت. بهانه تهاجم مشترك اسرائیل-آمریكا به لبنان می توانست راكت های حزب الله باشد كه عامل بازدارنده ای است دربرابر حمله آمریكا-اسرائیل به ایران.
با وجود قدرت نمایی ها و تهدید و ارعابی كه وجود دارد، من شك دارم كه دولت بوش به ایران حمله كند. شاید نظر برخی در آمریكا و جهان به شدت مخالف این كار است. به نظر می رسد كه ارتش آمریكا و مجموعه اطلاعاتی آن نیز، این حمله را تأیید نمی كنند. شاید تصوراولیه این باشدكه ایران نمی تواند در مقابل آمریكا از خود دفاع كند ولی واقعیت این است كه ایران می تواند به طرق دیگری پاسخ چنین حمله ای را بدهد، تاجایی كه مورخ نظامی بریتانیایی كورلی بارنت در كتاب خود می نویسد، حمله به ایران احتمال زیادی دارد كه جنگ جهانی سومی را به دنبال داشته باشد.
واشنگتن در مورد ایران درمرحله ای به دنبال بی ثبات كردن این كشور از درون بود ،با این امید كه جمعیت اقلیت ها یا قومیت ها را تحریك كند، به طورمثال در خوزستان - جایی كه نفت ایران متمركز است-این سیاست پیگیری شد. تمایل جدایی خواهی در بعضی از این گونه مناطق از طرف قدرت های خارجی دامن زده می شود وهمواره این احتمال وجود داشت كه واشنگتن می خواهد از این راه وارد شود.
آمریكا همچنین تهدید های فزاینده ای را به كار می گیرد و به دیگران فشار می آورد تا به تحریم اقتصادی برضد ایران بپیوندند. این برنامه همان طور كه پیش بینی می شد تاكنون در مورد اروپا موفق شده است. عمل قابل پیش بینی دیگری كه آمریكایی ها دوست دارند درصحنه ایران پیگیری شود این است كه دستگاه ها ی حكومتی ایران را نهادی بی اعتنا به امراصلاح امور و معیشت مردم نشان دهند تا شاید از این طریق به مقصودشان برای ایجاد نافرمانی و نارضایتی دست یابند. آنها همچنین لازم می دانند مقام های ایران را در انظار جهانی، افرادی ترسناك نشان بدهند.درهمین راستا در غرب هر صحبت تند مقامهای ایرانی را در خبر ها بزرگ می كنند و بار ها تكرار می كنند. ولی صحبت های اصولی را كه اغلب تكذیب همان بزرگنمایی ها وتند گویی هاست واز طرف مقامهای بالاتر ابراز می شود نادیده می گیرند.
تهاجم آمریكا به عراق درعمل به ایران آموخته است كه به بازدارنده های هسته ای روی آورد.ایرانی ها به تجربه دریافته اندكه پیام جنگ عراق این است كه تا وقتی دراین كشمكش ها،كشور هدف ضعیف و بدون دفاع باشد ، از حمله آمریكا مصون نیست. اكنون حلقه ای به دور ایران به وسیله نیرو های آمریكایی در افغانستان، عراق، تركیه ، در خلیج فارس و دولت ها ی نزدیكی مانند پاكستان و اسرائیل درست شده است كه زیر حمایت آمریكا درمنطقه قراردارند.
در سال ۲۰۰۳ بود كه پیشنهاد مذاكره ایران وآمریكا در باره همه موضوع های مهم مورد اختلاف مطرح شد. از جمله مذاكره در باره سیاست های هسته ای و مناسبات فلسطین-اسرائیل . پاسخ واشنگتن به این پیشنهادها، نكوهش و به باد انتقاد گرفتن دیپلمات سوئیسی بود، یعنی همان فردی كه پیشنهادهای یاد شده به وسیله او ارائه شده بود. سال بعد ازاین ماجرا، اروپا و ایران به توافقی در مورد تعلیق غنی سازی اورانیوم دست یافتند و در عوض قرار شد كه اروپایی ها امنیت ایران را تضمین كنند - منظور امنیت در برابر تهدید های آمریكا- اسرائیل بود . اما در ظاهر زیر فشار آمریكا ، اروپا مذاكره در این مورد را ادامه نداد وهمین بدقولی اروپایی ها موجب شد، ایران هم غنی سازی را از سر گرفت.
این را هم باید بگویم كه ایالات متحده كه با ناكامی های زیادی رو به رو شده است ، به حیوانی زخمی می ماند. یك متجاوز زخم خورده هم اغلب بیشتر خطرناك و كم تر آینده نگر می شود. در نومیدی برای حفظ و نجات چیزی ، شخص یا دولتی ممكن است حتی از خطر های دیگری استقبال كند كه می داند به موفقیت نمی انجامد. دولت بوش فاجعه غیر قابل تصوری را در عراق ایجاد كرده است وازطرف دیگر نتوانسته دولت قابل اتكایی را هم در آن كشور به وجود آورد ومعضل سوم این كه نمی تواند بدون از دست دادن كنترل منابع انرژی خاور میانه ،از آن كشور بیرون بیاید، نتیجه این فرضیه ها این است كه باید مراقب بود تا این موجود زخمی، برای منحرف كردن اذهان جهانی از این شكست به كارهای نامعقول دیگری دست نزند.
منبع: گاردین
نوشته: نوآم چامسكی
ترجمه: پوراندخت مجلسی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید