چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


نوروز یعنی چه؟


نوروز یعنی چه؟
به نظر من آنچه كه ملت ایران در باب عید نوروز انجام داده است، یكی از زیباترین و شایسته ترین كارهایی است كه می شود با یك مراسم تاریخی و سنّتی انجام داد. اوّل سال شمسی ما ایرانیها، - یعنی اوّل بهار - عید نوروز است. اوّلاً ملت ایران افتخار دارد كه سال شمسی او هم سال هجری است؛ یعنی همچنان كه سال قمری ما از مبدأ هجرت خاتم الانبیاء علیه و علی آله الصّلاه والسّلام است، سال شمسی ما هم از مبدأ هجرت است. بقیه ملتهای مسلمان برای سال شمسی خود، از سال میلادی استفاده می كنند؛ ولی ما ایرانی ها، هجرت نبیّ اكرم را، هم مبدأ سال قمری قرار دادیم، هم مبدأ سال شمسی.
این، مطلب اوّل كه به نظر من نشانگر هنر و عشق و علاقه ایرانی به تعالیم مقدّس اسلام و به آثار مطهّر و مقدّس نبوی است. در ضمن، اوّل سال را اوّل فصل بهار انتخاب كرده ایم، در حالی كه مسیحیان، اوّل زمستان را اوّل سال قرار می دهند! البته فرق آنها با ما این است كه ولادت حضرت مسیح، تاریخ مشخّصی ندارد و یك مطلب حدسی است؛ در حالی كه هجرت نبیّ مكرّم اسلام، از نظر تاریخی كاملاً دقیق و مشخّص است. به هر حال ما اوّل بهار را اوّل سال خودمان قرار داده ایم كه این هم یك ذوق و سلیقه ایرانی است.
اوّل بهار، اوّل رویش طبیعت، اوّل بیداری باغ و راغ و بوستان و اوّل بالندگی همه موجودات زنده است. این بهتر از زمستان است كه وقت مردن و انجماد طبیعت و گیاه و نباتات است.
● برخورد اسلام با سنت های قبل از اسلام
اسلام با سنّتهایی كه از قبل از اسلام باقی مانده است، دو نوع رفتار می كند. اوّلاً بعضی سنّتهای غلط را به كلّی از بین می برد و نابود می كند؛ چون سنّتهای درستی نیست. مثل این كه عربها قبل از اسلام، دختران خودشان را نگه نمی داشتند، یا بیشتر ملتهای غیرمسلمان، جنس زن را تحقیر و اهانت می كردند! اسلام این سنّت را به كلّی از بین برد؛ چون به كلّی غلط بود.
ثانیاً اسلام بعضی از سنّتها را از بین نبرده است. كالبد سنّت را نگه داشته و محتوا و روح آن را عوض كرده است؛ مثل بسیاری از اعمال و مراسم حج. این طوافی را كه ملاحظه می كنید، قبل از اسلام هم بود؛ منتها محتوای طواف، محتوای شرك بود! اسلام آمد و این عمل را از محتوای شرك آلود، خالی و از محتوای توحید پر كرد. طواف در آن زمان، مظهر گرایش انسان به آلهه و ارباب ادّعایی و پنداری بود؛ آن را تغییر داد و مظهر ارادت انسان به مركز عالم وجود - یعنی حضرت حق متعال و وجود مقدّس پروردگار - قرار داد.
ظاهر را نگه داشت و باطن را عوض كرد.اسلام در بسیاری از مواقع، با سنّتها این كار را می كند. مردم ما عین همین كار را با نوروز كردند؛ نوروز را نگه داشتند و محتوای آن را عوض كردند. نوروز در ایران، جشنی در خدمت حكومتهای استبدادی قبل از اسلام بود! به همین خاطر است كه »نوروز باستانی«، »نوروز باستانی« می گویند! »نوروز« اش خوب است، ولی« باستانی« اش بد است! »باستانی« یعنی این كه همه این جشنهای دوره سال - مثل جشن »نوروز«، یا جشن »مهرگان«، یا جشنهای دیگری نظیر »خردادگان«، »مردادگان« و جشنهای گوناگونی كه قبل از اسلام بوده است - در خدمت حكومتهای استبدادی و سلطنتهای پوسیده دوران جاهلیت ایران بود! محتوای نوروز، محتوای مردمی و خدایی نبود؛ توجّه و ارادت به حضرت حق در آن نبود؛ جهات عاطفی و انسانی و مردمی در نوروز نبود! ملت ایران نوروز را نگه داشتند؛ اما محتوای آن را عوض كردند. این محتوای امروز نوروز ایرانی، غیر از محتوای باستانی است.
نوروز برای ملت ما، امروز عبارت است از اوّلاً : توجّه مردم به خدا. اوّل تحویل سال كه می شود، مردم دعا می خوانند، »یا محوّل الحول والاحوال« می گویند، آغاز سال را با یاد خدا شروع می كنند، توجّه خود را به خدا زیاد می كنند. این، ارزش است. ثانیاً نوروز را بهانه ای برای دید و بازدید و رفع كدورتها و كینه ها و محبّت به یكدیگر قرار می دهند. این همان برادری و عطوفت اسلامی و همان صله رحم اسلام است؛ بسیار خوب است. .. نوروز را نگه داشتند، محتوای آن را كه غلط بود، به محتوای صحیح و درست تبدیل كردند. این هنر ملت ایران و ذوق و سلیقه ایرانی مسلمان است.
● نوروز به چه معناست؟
نوروز، یعنی روز نو. در روایات ما - بخصوص همان روایت معروف »معلّی بن خنیس(۱)» - به این نكته توجّه شده است. معلّی بن خنیس در كنار امام صادق علیه الصّلاه والسّلام زندگی خود را گذرانده و بعد هم به شهادت رسیده است. معلّی بن خنیس - با این خصوصیات - خدمت حضرت می رود؛ اتفاقاً روز »نوروز« بوده است - در تعبیرات عربی، »نوروز« را تعریب می كنند و »نیروز« می گویند حضرت به او می فرمایند : »أتدری ماالنیروز؟« آیا می دانی نوروز چیست؟
بعضی خیال می كنند كه حضرت در این روایت، تاریخ بیان كرده است! كه در این روز، هبوط آدم اتّفاق افتاد، قضیه نوح اتّفاق افتاد، ولایت امیرالمؤمنین علیه السّلام اتّفاق افتاد و چه و چه. برداشت من از این روایت، این نیست. من این طور می فهمم كه حضرت، »روز نو« را معنا می كنند. منظور این است: امروز را كه مردم، »نوروز« گذاشته اند، یعنی روز نو! روز نو یعنی چه؟ همه روزهای خدا مثل هم است؛ كدام روز می تواند »نو« باشد؟
شرط دارد. روزی كه در آن اتّفاق بزرگی افتاده باشد، نوروز است.
روزی كه شما در آن بتوانید اتّفاق بزرگی را محقّق كنید، نوروز است. بعد، خود حضرت مثال می زنند و می فرمایند: آن روزی كه جناب آدم و حوّا، پا بر روی زمین گذاشتند، نوروز بود؛ برای بنی آدم و نوع بشر، روز نویی بود. روزی كه حضرت نوح - بعد از توفان عالمگیر - كشتی خود را به ساحل نجات رساند، »نوروز« است؛ روز نویی است و داستان تازه ای در زندگی بشر آغاز شده است. روزی كه قرآن بر پیغمبر نازل شد، روز نویی برای بشریت است - حقیقت قضیه همین است؛ روزی كه قرآن برای بشر نازل می شود، مقطعی در تاریخ است كه برای انسانها روز نو است - روزی هم كه امیرالمؤمنین علیه السّلام به ولایت انتخاب شد، روز نو است.... بحث این است كه هر روزی كه این طور خصوصیاتی در آن اتّفاق بیفتد، روز نو و »نوروز« است؛ چه اوّل فروردین، چه هر روز دیگری از اوقات سال باشد.
● پیروزی انقلاب هم نوروز است
من حالا به شما عرض می كنم. روزی كه انقلاب پیروز شد »نوروز« است، روز نویی بود. روزی كه امام وارد این كشور شد، برای ما نوروز بود. روز فتوحات عظیم این جوانان مؤمن و این ایثارگران ما در جبهه نبرد - علیه نظامیانی كه از »ناتو« و »ورشو« و امریكا و شوروی و خیلی از مراكز دیگر قدرت تغذیه می شدند - روز پیروزی جوانان ما - با ایمانشان - بر آنها »نوروز« است؛ روز نو است.
● چگونه نوروز داشته باشیم؟
حال اگر شما می خواهید روز اوّل فروردین را هم برای خودتان روز »نو« و نوروز قرار دهید، شرط دارد. شرطش این است كه كاری كنید و حركتی انجام دهید؛ حادثه ای بیافرینید. آن حادثه در كجاست؟ در درون خود شما! »یا مقلّب القلوب والابصار. یا مدبّراللیل والنّهار. یا محوّل الحول والاحوال. حوّل حالنا الی احسن الحال«. اگر حال خود را عوض كردید، اگر توانستید گوهر انسانی خود را درخشان تر كنید، حقیقتاً برای شما »نوروز« است. اگر توانستید پیام انقلاب، پیام پیامبران، پیام امام بزرگوار و پیام خونهای مطهّر بهترین جوانان این ملت را - كه در این راه ریخته شده است - به دل خودتان منتقل كنید، برای شما »نوروز« است. ۲
پی نوشتها:
۱). بحارالانوار، ج ۹۵، ص ۲۹
۲) ۱/۱/۷۷
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید