چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

داستان در قرآن کریم


داستان در قرآن کریم
قرآن، پیش از هر چیز یك كتاب است، یك پیام، و فلسفه وجودی‌اش ایجاد آگاهی،‌حركت، نجات مردم،‌استقرار عدالت و آموزش رهبری اجتماعی و معنوی و تكامل نوعی انسان است و در عین حال یك ساخت اعجاز آمیز است و ساختمان چون جهان طبیعت دارد. قرآن طبیعتی است ساخته از كلمات، چنانكه طبیعت، قرآنی است ساخته از عناصر، تصادفی نیست كه قرآن خود، پدیده‌های طبیعت را « آیه » می خواند، آنچنانكه جملات قرآن را.
قوانین مادی طبیعت و حیات را وحی می‌نامد، آنچنانكه حقایق قرآن را.
اینستكه اسرار جهان را و شفاعت خدای را در كتاب طبیعت همچنانكه با بررسی‌های عینی و آماری و كشف قوانین مادی،‌و با وسائل پیشرفته فنی می‌توان دریافت.
امید آن كه رهرو واقعی این كتاب مقدس باشیم و بقول شاعر معروف :
هر دم از روی تو نقشی زندم راه خیال « حافظ »
● داستان در قرآن
داستان در قرآن، وسیله‌ای است برای اثبات یگانگی خدا، وحدت ادیان، قدرت نمایی خداوند، بیم و امید، سرانجام نیكی و بدی و سپاسگزاری و غرور و سرمستی و بسیاری از اهداف دیگر كه قرآن به آنها عنایت دارد. پس در این جا به مهمترین این هدفها اشاره می‌كنم.
۱) یكی از هدفهای داستان گوئی( نقل سرگذشت اقوام گذشته) اثبات وحی و رسالت است. چرا كه محمد(ص) خواندن و نوشتن نمی دانست و با دانشمندان یهود و نصاری همنشین نبود. با اینهمه در نقل روایات پیامبران گذشته از ابراهیم گرفته تا یوسف و موسی و عیسی گاه چنان اشارت درست و دقیق است كه حقانیت وحی محمدی را به اثبات می‌رساند.
در آغاز سورهٔ یوسف می‌خوانیم كه « ما قرآن را به زبان عربی نازل كردیم تا شما بیندیشید. با زیباترین داستان را بموجب همین قرآنی كه به تو وحی كردیم برتو حكایت می‌كنیم با آنكه پیش از نزول آن واقعاً از جمله بی‌خبران بوده‌ای»
و نیز در سورهٔ قصص آیه ۴۴ تا ۴۶ می‌خوانیم :
« و چون امر پیامبری را به موسی واگذاشتیم تونه در جانب غربی(طور) بودی و نه از جمله گواهان. لیكن نسل‌ها پدید آوردیم عمرها پریشان همی گذشت و تو در میان ساكنان شهر مدین مقیم نبودی تا بر ایشان آیات ما بر خوانی، لیكن این ما بودیم كه فرستنده پیامبر بودیم و آندم كه موسی را ندا در دادیم تو در جانب طور نبودی ولی رحمتی از پرودگار توست. تا قومی را كه هیچ هشدار دهنده‌ای، قبل از تو، بریشان نیامد. بیم دهی، شاید كه آنها بپذیرند!»
و یا در سورهٔ آل عمران آیه ۴۴ و یا سورهٔ صاد آیه ۶۷ تا ۷۱ و یا در سورهٔ هود آیه ۴۹ كه چنین آمده است « اینها از اخبار نهان است كه بسوی تو آنها را وحی می‌كنیم پیش از این نه تو خود و قومت، آن را می‌دانستید»
۲) غرض دیگر از داستان بیان این واقعیت است كه همهٔ ادیان منبع الهی دارند، از روزگار نوح تا عهد محمد(ص) و خدای پرورگار همگان است و مؤمنان امت واحدی‌اند. گاه آنچه مربوط به انبیاست و نظر به هدف والای دعوت دارد در سوره واحدی نظیر سوره پیامبران یا انبیاء می‌آید.
« و در حقیقت موسی و هارون را فرقان دادیم و كتابشان برای تقوی طلبان روشنایی و اندرزی است. همان كسانی كه از پروردگارشان در نهان می‌ترسند و از ساعت رفتن بجهان دیگر یا قیامت هراسناكند و این كتاب یادكردن خجسته است كه آن را نازل كرده‌ایم، آیا باز انرا انكار می‌كنید؟» آیه ۴۸ تا ۵۰ انبیاء و یا در آیه ۷۰ تا ۹۲ سورهٔ انبیاء كه چنین آمده است.
خدایی غیر از تو نیست، منزهی تو از نقص و بیهوده كاری! راستی را كه من از ظالمان بودم. پس اجابتش كردیم و او را از اندوه رهاندیم و مؤمنان را چنین نجات دهیم ! و ذكریا چون پرودگار خود را خواند: پرودگار من ! مرا تنها مگذار و تو بهترین ارث برندگانی! پس اجابتش كردیم و یحیی را بدو بخشیدیم و زنش را برای شایسته و مستعد حمل كردیم زیرا آنها در كارهای نیك شتابزدگی می‌نمودند و ما را از روی رغبت و میل می‌خواندند و برای ما فروتن بودند! و آن زن كه خود را پاكدامن نگاهداشت و از روح خویش در او دمیدیم و او و پسرش را برای جهانیان آیتی قرار دادیم! این است شما براستی امتی یگانه است و منم پروردگار شما، پس مرا بپرستید …
۳) دیگر از اهداف داستان تأكید روی یگانگی دین و الوهیت واحدست و در تأیید این مطلب حكایت پیامبران پیاپی نقل می‌شود. مثلاً « ما در حقیقت نوح را به سوی قومش فرستادیم. پس او گفت: ای قوم من ! خدا را بپرستید كه شما را جز او معبودی نیست! »
« و به سوی قوم عاد، هود برادشان را فرستادیم. گفت : ای قوم من ! خدا را بپرستید كه شما را جز او معبودی نیست.»
و به سوی قوم ثمود برادرشان صالح را فرستادیم، گفت : ای قوم من ! خدا را بپرستید، شما را جز او معبودی نیست. » اعراف آیه ۷۳
« و به شهر مدین برادرشان شعیب را فرستادیم گفت: ای قوم من خدا را بپرستید شمار را جز او معبودی نیست » اعراف آیه ۸۵
۴) دیگر از اهداف داستان بیان این معناست كه همه پیامبران بیك نحو دست به دعوت می زنند و واكنش و استقبال قوم آنها نیز همه یكسان است. علاوه بر آن دین خدا یكی است و یك مبنا دارد. اینك نمونه‌هائی چند دربارهٔ طریق دعوت:
« همانا نوح را به سوی قومش فرستادیم تا آنجا كه گفت : ای قوم من! خدا را بپرستید، شما را غیر او معبودی نیست. من بر شما از عذاب روزی بزرگ بیمناكم! اعراف آیه ۵۹
و یا در این آیات :
« و در حقیقت نوح را به سوی قومش فرستادیم. تا آنجا كه گفت : من شما را هشدار دهنده‌ای آشكارم. تا جز خدا را میپرستید كه در واقع من از عذاب روزی دردناك بر شما بیمناكم. سران آنهائی كه از قومش كافر شده بودند گفتند: ما ترا جز بشری مثل خود نمی‌بینیم و نمی‌بینیم ترا كسی، جز مشتی از فرومایگان ساده‌لوح پیروی كرده باشد و شما را بر ما مزیتی نیست بلكه شما را دروغگو می‌دانیم ! گفت : ای قوم من! آیا درست ملاحظه می‌كنید؟ اگر من از طرف پروردگارم حجتی داشته باشم و مرا از نزد خود رحمتی بخشیده كه بر شما پوشیده است ـ با اینكه آنرا ناخوش می‌دارید. آیا باید بزور شما را بر آن وادار كنیم ؟ وای قدم من ! از شما بر این رسالت درخواست مالی نمی‌كنم ! مزد من جز بر عهدهٔ خدا نیست. هود آیه ۲۵/۲۹
تا آنجا كه از قول كافران فرماید: « گفتند ای نوح با ما جدال كرده و بسیار هم جدال كردی پس اگر از راستگویانی آنچه را به آن بیم می‌دهی بر سرما بیار!» هود آیه ۳۲
« و به سوی عاد برادرشان هود را فرستادیم تا آنجا كه گفت: ای قوم من خدا را بپرستید، شما را بجز او خدائی نباشد! ولی شما جزء دروغ زن نیستید ای قوم من برای این رسالت از شما پاداشی درخواست نمی‌كنم پاداشم جز بر عهدهٔ كسی كه مرا آفریده نیست! آیا نمی‌اندیشید و ای قوم من از پرودگارتان آموزش می خواهید پس به سوی او توبه كنید كه از آسمان بر شما براش فراوان فرستد و نیروی بر نیروی شما بیفزاید و چون مجرمان روی مگردانید. گفتند : ای هود! ما را دلیل روشنی نیاوردی و ما به صرف گفتن تو از خدایان خود دست بردار نیستیم و ما ترا باور نداریم ! چیزی نمی‌گوییم جز اینكه بعضی از خدایان ما ترا چشم زخمی رسانیده‌اند. گفت: من خدا را گواه می‌گیرم و شاهد باشید كه من از آنچه بیرون از او شریك می‌گیرید بیزارم ! پس همه شما در كار من نیرنگ كنید و مرا مهلت مدهید. هود آیه ۵۵ ـ ۵۰
۵) دیگر از اهداف آوردن داستان در قرآن بیان اصل مشترك دین محمد و دین ابراهیم است بخصوص و منبع تمام ادیان توحیدی است بطور عام.‌چنانچه در زیر نمونه‌هایی از این آیات آورده شده است. « آیا بدانچه در صحیفه‌های موسی آمده خبر نیافته است؟ و نیز در نوشته‌های همان ابراهیم كه وفا كرد كه هیچ گناهكاری بار گناه دیگری را بر نمی‌دارد و اینكه انسان را به جز آنچه حاصل تلاش اوست نباشد» نجم آیه ۳۹ـ ۳۶ « در حقیقت سزاوارتین مردم به ابراهیم همان كسانی‌اند كه او را پیروی كرده‌اند و این پیامبر است و كسانی كه به آئین او ایمان آورده‌اند » آل عمران آیه ۶۸
« و قرآن را به حق ـ مؤید آنچه از كتاب پیش از آنست و نگهبان بر آن بر تو فرو فرستادیم.» مائده ـ آیه ۴۸
« آئین پدر شما ابراهیم همانكس كه از پیش شما را مسلمان نامید» حج ـ آیه ۷۸
۶) دیگر از اهداف داستان تأیید این مطلب است كه سرانجام خدا پیامبران خود را یاری و دروغزنان را به هلاكت می‌رساند و این مطلب تأیید دین محمد(ص) و ترغیب گروندگان بدوست و به پیامبر ما می فرماید غرض از نقل حوادث و سرگذشت پیامبران بر تو دلگرم داشتن و محكم ساختن قلب تو اندرز و یادآوری برای مؤمنان است. در تأیید این اندیشه داستان پیامبران پیاپی گوشزد و خاطرنشان می‌شود. مثلاً در سورهٔ عنكبوت آیه ۱۴ كه چنین آمده است.
« ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و در میان آنها نهصدو پنجاه عام درنگ كرد تا طوفان آنها را خدا گرفت در حالی كه ستمكاربودند.
« و چون ابراهیم به قوم خود گفت: خدا را بپرستید و از او بترسید و اگر بترسید و اگر بدانید این امر بیشتر بصلاح شماست گفتند او را بكشید یا بسوزانید. تا آنكه خدا او را از آتش رهانید…
« و لوط را فرستادیم و هنگامی كه بقوم خود گفت آیا به چنان كار زشتی مبادرت می‌كنید كه هیچكس از مردم زمین در آن بر شما پیشی نجسته است !» اعراف ـ آیه ۸۰
« و به شهر مدین برادرشان شعیب را فرستادیم تا آنجا كه گفت: ای قوم من خدا را بپرستید و به زور بازپسین امید داشته باشید و در زمین سر بفساد برمدارید! دروغگویش خواندند و زلزله ایشان را فرو گرفت و بامدادان در خانه‌هایشان مرده و بزانو در آمده بودند» عنكبوت ـ آیه ۳۷ ـ ۳۶
۷) و نیز از اغراض داستان هشدار و بشارت است نظیر:
« به بندگان من خبر ده كه منم آفریدگار مهربان و شكنجه من شكنجه‌ای دردناكاست و آنها را زا مهمانی ابراهیم خبرد ده چون بر او درآمدند و سلام گفتند ابراهیم گفت: ما از شما بیمناكیم گفتند: مترس! ما ترا به پسری دانا مژده می‌دهیم. حجرـ آیه ۴۹ ـ ۵۳
كه این بخش مژده خوش است ولی در دنباله همخین سوره حكایت از تهدید و خبری بكاریست.
« پس چون بر خانواده لوط آمدند گفت: شما مردمی ناشناس‌اید گفتند بر عكس ترا چیزی آورده‌ایم كه آنها در آن شك دارند و ترا براحتی خبر آورده‌ایم و واقعاً ما راستگویانیم. پس پاسی از شب گذشته خانواده‌ات را ببر و خودت پشت سر آنها برو و هیچیك از شما نباید واپس نگرد و هر جا به شما دستور داده می‌شود بروید و این امر را به او آگاهانیدیم كه بخ و بنیاد این قوم صبحگاهان بریده خواهد شد. حجر ـ آیه ۶۶ ـ ۶۲
« و مردم سنگستان نیز فرستادگان ما را به دروغ گرفتند و آیات خود را بریشان ارائه دادیم ولی از آنها اعراض كردند و آسوده خاطر برای خود از كوهها خانه‌هائی می‌تراشیدند. تا فریاد آنها را در دم صبح خدا گرفت و آنچه را بدست آورده بودند بكار ایشان نخورد» حجر ـ آیه ۸۴ ـ ۸۱
۸ ) دیگر از فوائد داستان بیان نعمت خداست بر پیامبران و گزیدگان و پاكان چون ماجرای سلیمان،‌داود، ایوب، ابراهیم، مریم، عیسی، زكریا، یونس و موسی كه در قرآن نمونه‌های فراوان دارد.
۹) و نیز هدف دیگر از داستان هشدارستبه فرزندان آدم كه از اغوای شیطان برحذر باشند كه چرا میان او آدم‌ها دشمنی دیرینه است و پروردن این مطلب در لباس داستان مؤثرتر و زیباتر و دلنشین‌تر است تا از مكر این وسواسگر كهنه‌كار كه هرگز خیر آدمیان را نمی‌خواهد. در امان باشند و بهمین جهت داستان آدم در موارد عدیده تكرار شده است.
۱۰) اغراض دیگری نیز در نقل داستان نهفته كه از آن جمله است بیان قدرت خدا در امور خارق عادت نظیر خلق آدم و تولد عیسی و ابراهیم و حكایت چهارپرنده و داستان مردی كه بر شهر ویران می گذشت و نیز باز نمودن فرجام صلاح و فساد و داستان دو باغادار و ماجرای فرزندان اسرائیل پس از عصیان آنها و یاران اخد ودو سد مآرب و هم چنین تفاوت میان حكمت شتابزده انسانی و حكمت دوربین الهی در داستان برخورد موسی با بنده‌ای از بندگان ما كه به حكم رحمتی از جانب خود علمی از پیش خود بدو آموخته بودیم. و هم چنین تفاوت میان حكمت شتابزده انسانی و حكمت دوربین الهی در داستان برخورد موسی با بنده‌ای از بندگان ما كه به حكم رحمتی از جانب علمی از پیش خود بدو آموخته بودیم. و هم چنین داستانهای دیگر با نتایج اخلاقی آن از این نمونه‌هایند.
نویسنده: محمد رضا مقدم پاشا
منبع: ایسكا
منبع : سایت قرآنی سحر سحر


همچنین مشاهده کنید