جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

جایگاه الگوی نیروهای پنجگانه پورتر در عصر اینترنت


جایگاه الگوی نیروهای پنجگانه پورتر در عصر اینترنت
پیش از ظهور اینترنت و به‌طور كلی، اقتصاد الكترونیك، صنایع شامل دو بخش فیزیكی و اطلاعاتی بودند. در حال حاضر، صنایع با توجه به هزینه‌های بالای برقراری ارتباط، جمع‌آوری و پردازش اطلاعات و انجام معاملات دچار محدودیت شده‌اند. نظامهای اطلاعاتی هزینه‌های سنگینی را بر سازمانها تحمیل كرده است. پورتر در سال ۱۹۸۰ در كتابش با عنوان «استراتژی رقابتی» بر موفقیت سازمان در چارچوب نیروهای پنجگانه تاكید ورزید. شكل زیر، الگوی نیروهای پنجگانه پورتر را نشان می‌دهد:
پورتر چنین استدلال می‌كند كه پنج نیروی موجود در رقابت تعیین‌كننده جذابیت صنعت هستند، اما مساله این است كه چگونه می‌توان الگوی نیروهای پنجگانه مزبور را در عصر اقتصاد اینترنتی تشریح كرد؟ اما باید گفت كه استفاده از اینترنت، قواعد اساسی اقتصاد را تغییر نداده است، بلكه فقط روش انجام كسب و كار را دچار تغییر كرده است. در اقتصاد الكترونیك، اینترنت و ابزار تبادل و پردازش الكترونیك داده‌ها و اطلاعات باید در تمامی فعالیتهای سازمانی دخیل شوند تا از ارزش‌آفرینی لازم برخوردار باشند. استفاده از آن فقط به‌عنوان تسریع‌كننده و تسهیلگر باعث ایجاد هزینه بیشتر برای سازمان می‌شود. با توجه به اینكه هزینه تولید اطلاعات نسبتا بالاست، ولی بازتولید آن بسیار ساده‌‌تر است، می‌توان گفت كه هزینه اصلی بالا و هزینه حاشیه‌ای پایین است.
▪ مهم‌ترین نظرات پورتر در زمینه اقتصاد اینترنتی به صورت زیر است:
۱) اینترنت از مهمترین عوامل رفع موانع ورود به عرصه كسب و كار جدید است. فناوری مزبور باعث شده است تا خریداران دسترسی بهتری به اطلاعات مربوط به محصولات و تامین‌كنندگان داشته باشند و بر این اساس، قدرت چانه‌زنی خریداران افزایش می‌یابد.
۲) از طریق رویكردهای جدید برای برآوردن نیازها و انجام وظایف، می‌توان جانشینهای جدید را مطرح كرد.
۳ ) فناوریهای اینترنت گرایش به كاهش هزینه‌های متغیر و ایجاد تغییر در ساختار هزینه‌ها حول هزینه‌های ثابت دارند و به‌طور معنی‌داری فشار بیشتری بر صنایع برای بازسازی ساختار هزینه وارد می‌شود.
می‌توان گفت كه در مورد آن دسته از عواملی كه بر «اقتصاد جدید» تاثیر می‌گذارند و ریشه در عناصر قدیمی دارند، هنوز نظریه پورتر قابل توجه است. در حال حاضر دیگر نمی‌توان فقط به منحنیهای عرضه و تقاضا اكتفا كرد، بلكه مواردی همچون: قیمت‌گذاری متغیر، اثرات شبكه و گروههای محصول را نیز باید مورد توجه قرار داد. استفاده از اینترنت در كسب و كار مستلزم بازنگری نحوه انجام كسب و كار است و در صورت لزوم، سازمانها باید از قوانین و اصول جدید در كسب و كار سود جویند. از این رو، پیش از تعیین استراتژی، شناسایی موقعیت سازمان در عرصه رقابتی ضروری است.
سپس باید طرحی مشتمل بر پاسخهایی به پرسشهای مربوط به مشتریان هدف، محصولات و خدمات مورد نظر، قیمت فروش و نحوه مدیریت ارائه كرد.
سازمانها باید بدانند كه تنها در صورت حضور در عرصه و تعامل و ارتباط با سازمانهای دیگر است كه می‌توانند فرصتها را بشناسند و مورد بهره‌برداری قرار دهند. نوآوری نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. چنانچه سازمانی در در ارزیابی نوآوری دچار اشتباه شود، نه تنها خود آسیب می‌بیند و از موقعیت رقابتی ساقط می‌شود، بلكه ممكن است حتی صنعت را دچار مشكل كند. هنوز ما در دوران گذار هستیم و ثبات در آینده اتفاق می‌افتد و در آن شرایط نیز می‌توان نیروهای پنجگانه پورتر را با شدت نوآوری صنعت تركیب كرد.
● كیفیت اطلاعات و نظام اطلاعاتی
امروزه به سهولت می‌توان گفت كه اطلاعات بیشترین مشتری را در كل عرصه كسب و كار جهانی به خود اختصاص داده است. اطلاعات و به‌ویژه سطوح و جنبه‌های مختلف آن در تمامی عرصه كسب و كار و زنجیره‌های ارزشی تمامی سازمانها جریان دارد و می‌توان در هر تبادلی از آن به عنوان ارائه‌كننده و مشتری ویژه‌ای یاد كرد. با توجه به آنكه اطلاعات، تاثیر قابل توجهی در تصمیم‌گیری و نهایتا بهبود كیفیت محصولات و خدمات دارد، بی‌توجهی به ابعاد و ویژگیهای كیفی آن ممكن است باعث انحراف و سر در گمی شود. چنانچه نظام اطلاعاتی سازمانها بر اساس اصول كیفی مناسبی فعالیت كند، زمینه مناسب‌تری را برای بهره‌گیری خلاقانه و مبتكرانه از اطلاعات به‌منظور ایجاد ارزش بهتر فراهم خواهد كرد.
كاركرد كیفی نظام اطلاعاتی سازمان بستگی به سخت‌افزارها، نرم‌افزارها و ابزارهای فكری تحلیل و پردازش اطلاعات توسط كاركنان دارد. چنانچه برای تضمین كیفیت چنین عواملی، طرح مناسبی وجود نداشته باشد، با توجه به جریان اطلاعات و یكپارچگی نظامهای مربوط، هر اشتباه كوچك منجر به زنجیره‌ای از اتفاقات نامطلوب خواهد شد و نهایتا زیانهای چشمگیری را بر سازمانها تحمیل خواهد كرد. سازمانها همواره محصولات و خدمات انبوهی را روانه بازار می‌كنند و می‌توان وجود برخی خطاها را در آنها طبیعی قلمداد كرد، ولی با توجه به محدودیت تعداد نرم‌افزارها و سخت‌افزارها و روشهای تحلیل، ضروری است نسبت به بی‌نقص بودن آنها كاملا مطمئن شد.
البته، كیفیت نظام اطلاعاتی نیز همانند هر نظام كسب و كار دیگر از طریق لحاظ كردن ذی‌نفعان و كاربران مختلف آن قابل ملاحظه است. شناسایی درست فرهنگ سازمان و نحوه عملكرد آن در تصمیم‌گیری و اجرا در ابتدای طرح‌ریزی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، زیرا بسیاری از اشتباهات از این مرحله نشات می‌گیرد و از طرف دیگر، بازگشت برای رفع اشتباهات و طرح‌ریزی دوباره مستلزم صرف هزینه‌های بالایی است. گرچه بی‌نقص بودن نظام اطلاعاتی یك هدف آرمانی است، اما با ملاحظه برخی موارد زیر می‌توان تا حدود زیادی كیفیت مطلوب نظام و عوامل سخت و نرم آن را تضمین كرد:
▪ كاربران، ویژگیها، اهداف و خواسته‌های آنان
▪ هماهنگی با استانداردها
▪ درست و قابل اعتماد بودن بروندادها
▪ جذابیت و سهولت به‌كارگیری و فراگیری كار با آن
▪ انعطاف‌پذیری در توسعه
▪ قابلیت حذف خطاها، امنیت، پشتیبانی و ...
به‌عنوان مثال، با توجه به اینكه نظام اطلاعاتی نهایتا به كاربران تعلق دارد، درگیر كردن آنان در مراحل اولیه طراحی و كسب بازخوردهای مختلف و دستیابی به توافقی نهایی با آنها اولا موجب شناسایی و رفع مطلوب‌تر نیازها و خواسته‌ها می‌شود و ثانیا رفع تنش در به‌كارگیری و جذابیت بخشیدن به توسعه و تكمیل محصول را در آینده به‌همراه دارد.
بدیهی است كه برخی تعارضات بین عوامل مزبور وجود داشته باشد و از این‌رو، تا حدودی با عدم قطعیت روبرو هستیم. با این‌حال، می‌توان با اولویت‌بندی و ارزش‌گذاری علمی و تجربی عوامل مزبور، محصول نهایی مناسب را روانه بازار كرد. البته با توجه به سیال بودن بازار و تغییر در اولویتهای یاد شده، برخورداری از سازوكاری پویا برای پیگیری وضعیت محصول ضروری است. بر این اساس، مدیریت محصول از اهمیت بالایی برخوردار است و هم اوست كه می‌تواند هماهنگی بین سطوح مختلف زنجیره ارزش را در طول زمان فراهم آورد. زبان تفسیری سازمان برای برقراری گفتمانی سازنده و موثر بین مشتریان، كاربران، طراحان، مدیران پروژه، پشتیبانها و از این قبیل از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.
با توجه به ضرورت انطباق بین تولیدكنندگان مختلف به‌ویژه در مراحل نگهداشت و توسعه نظامهای اطلاعاتی، توجه به استانداردهای مشترك مربوط به هر یك از معیارهای كیفی اهمیت زیادی می‌یابد. در این زمینه می‌توان به الگوهای مختلف و از جمله سلسله‌مراتبی عمل كرد كه بر اساس رویكرد مزبور، ابعاد كیفی مختلف را در نظام اطلاعاتی شناسایی و آنگاه برای هر یك از آنها به استانداردهای پذیرفته شده مراجعه كرد. سازمانهای موفق می‌توانند علاوه بر این به موارد اضافه دیگری كه در عرصه رقابتی به‌عنوان مزیت محسوب می‌شوند توجه داشته باشند. الگوهای دیگری نیز وجود دارد كه از آن جمله می‌توان به الگوی مك‌كال موكد بر رفع شكاف بین كاربر و توسعه‌دهنده در مراحل مختلف تولید، ارائه و به‌كارگیری نظام اطلاعاتی و الگوی سلسله‌مراتبی بوهم، موكد بر معیارها و زیرمعیارها اشاره كرد.
یزدان محمدبیگی yazdanmb@yahoo.com
منبع : ماهنامه تدبیر


همچنین مشاهده کنید