چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


نفت و پول


نفت و پول
مسأله تولید و عرضه نفت و چگونگی افزایش ظرفیت و سرمایه گذاری در بخش های بالادستی و پایین دستی همواره یکی از دغدغه ها و دل مشغولی های عمده مدیران و سیاست گذاران صنعت جهانی نفت بوده است. در دهه ،۱۹۶۰ مسأله مهم چگونگی پاسخگویی بازار نفت و تولیدکنندگان به رشد سالیانه ۷درصدی تقاضا در جهان بود.
در دهه ،۱۹۷۰ شوک های اول و دوم نفتی به تلاش بی وقفه شرکت های نفتی و دولت ها برای ارتقای سطح سرمایه گذاری در صنعت نفت و افزایش تولید در مناطق مختلف جهان انجامید و سرمایه گذاری در پرهزینه ترین میدان های نفتی دنیا هم در دستور کار قرار گرفت.
دردهه ۱۹۸۰ سقوط قیمت نفت و غیراقتصادی بودن فعالیت در مناطقی که در دهه قبل از آن با پیش بینی روند رو به رشد قیمت نفت انجام گرفته بود، به جدی ترین مسأله صنعت نفت بین المللی نفت تبدیل شد.
در دهه ۱۹۹۰ هم دل مشغولی صنعت نفت در مسیر وضعیت دهه ۱۹۸۰ همچنان ادامه یافته. شرکتها و دولتها از انجام سرمایه گذاری های عمده طفره می رفتند و بیشتر وقت خود را در بازی بامیزان ذخایر نفتی جمهوری های تازه استقلال یافته شوروی پیشین و اقیانوس نفت تازه ای که حالا قرار بود به دست آید، سپری می کردند. در این میان قوت یافتن هواداران محیط زیست در اروپا و آمریکا و رؤیای دنیایی عاری از سوخت های فسیلی و هسته ای، به کم توجهی زمامداران نفتی جهان به اهمیت و ضرورت سرمایه گذاری و توسعه صنعت نفت دامن زد.
در دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ پالایشگاههای کشورهای صنعتی با ظرفیت کمتر از ۶۰درصد کار می کردند و دولت ها پیوسته با وضع مقررات و قوانین تازه، استاندارد پالایش انواع فرآورده های نفتی را بالاتر می بردند. در همین حال فروپاشی شوروی پیشین و باز شدن بازار کشورهای اروپای شرقی، تمایل به انجام سرمایه گذاری ها را به سوی مناطق مزبور کشانید و موضوع سرمایه گذاری در صنعت نفت تا حدی حاشیه ای شد.
● اهمیت سرمایه گذاری در صنعت نفت
طبق اصول اولیه اقتصاد، منابع مالی برای سرمایه گذاری در هر فعالیت اقتصادی که بازده کمی دارد، نایاب است؛ از این رو در دهه های ۹۰ - ۱۹۸۰ و در سطوح پایین قیمت جهانی نفت که به ندرت از مرز ۲۰دلار در بشکه می گذشت، یافتن منابع مالی دشوار بود. تحقق هدف های سرمایه گذاری و نرخ بازگشت سود سرمایه در هر دو بخش بالادستی و پایین دستی نسبت به سایر فعالیت های اقتصادی پایین تر بود. در دوره یاد شده نرخ بازگشت سود سرمایه در بخش هایی مانند الکترونیک، خدمات ماهواره ای و اطلاع رسانی در فاصله نسبتاً زیادی با صنعت نفت قرار گرفته بود. البته آن بخش از سرمایه گذاری که در دوران پررونق دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ صورت گرفته بود، به بازده رسیده و بخش عمده ای از سرمایه اصلی مستهلک شده بود، اما سرمایه گذاران جدید در دهه های ۹۰ - ۱۹۸۰ حق انتخاب داشتند و میان فعالیت های متفاوت اقتصادی در نقاط مختلف جهان، به طور بهینه تصمیم گرفتند.
در بخش پایین دستی شرایط به مراتب دشوارتر هم بود. مقررات جدید زیست محیطی و اعمال مقررات و چارچوب هایی که دولت ها در ممالک صنعتی برای تولید و مصرف فرآورده های نفتی وضع می کنند، هزینه های پالایش نفت خام را پیوسته افزایش می دهد. تعدادی از پالایشگاهها همچنان ترجیح می دهند که به جای بازسازی و نوسازی ساختار پالایشی خود به منظور انطباق با قوانین زیست محیطی، فعالیت بخش های مربوط در پالایشگاه را متوقف سازند.
مالیات بر تولید و مصرف فرآورده ها در تمام کشورهای صنعتی، درآمد مهمی را نصیب دولت ها می کند، اما به کاهش قدر مطلق مصرف انرژی نسبت به سطوح قبلی منجر نمی شود و در نتیجه تنها از سود پالایشگر کاسته می شود. در همین حال، اعمال انواع مالیات ها بر مصرف فرآورده های نفتی ازانتقال کاهش بهای جهانی نفت در دوره ۱۹۹۰ - ۱۹۸۰ به مصرف کننده نهایی جلوگیری می کرد که در نتیجه بازار در ظاهر خود را با تقاضای مؤثر جدیدی مواجه نمی دید.
بیشتر تحلیلگران نفتی غربی، درمطالعات و گزارش های خود در دو دهه اخیر، تصویری را از صنعت نفت ترسیم می کردند که نمایشگر تولید و عرضه نامحدود نفت بود.
به خوبی به یاد دارم که در سمینار مؤسسه معتبر انرژی آکسفورد در سال ،۱۹۸۹ در جمع بندی نهایی همایش گفته شد که میلیاردها بشکه نفت خام برای همیشه در زیرزمین مدفون مانده و بهره برداری و استفاده نخواهد شد، همچنان که صدها میلیون تن زغال سنگ دهها سال است که بهره برداری نشده است. البته این مطلب از زاویه ای درست به نظر می رسد. به این معنا که دنیا قرار نیست که تا آخرین قطره نفت را استفاده کند و آنگاه به فکر تولید و عرضه انرژی جانشین باشد. در هر صورت تفکر حاکم بر صنعت جهانی نفت در ۲۰ تا ۲۵ سال گذشته، به طور عمده حکایت از مقوله امنیت تقاضا داشت تا امنیت عرضه. به عبارتی امنیت عرضه، امری حاصل شده و قطعی بود که تنها در صورت وقوع عوامل سیاسی و نظامی می توانست آسیب پذیر شود.
در همین ارتباط بیان این نکته درست است که در دهه های گذشته، تمام تحولات بازار جهانی وافزایش های به وقوع پیوسته در بهای نفت برخاسته از عزم سیاسی تولیدکنندگان برای تجدید تولید و عرضه بین المللی نفت بوده است. در سالهای ۳ - ۱۹۷۲ و ۸۰ - ۱۹۷۹ عوامل سیاسی، زمینه های کاهش تولید و افزایش قیمت نفت را فراهم آورد. در حقیقت، در تاریخ صنعت نفت جهان این نخستین بار است که عوامل فنی بازار و بر هم خوردن تعادل میان عرضه و تقاضا، سبب افزایش قیمت نفت شده است. بدیهی است که عوامل سیاسی، نظامی و امنیتی هم هر یک به نوعی آن را تشدید کرده اند. دنیای غرب چند دهه را با رؤیای حاکمیت بی چون و چرا بر اقیانوس نفت سپری کرده است و اکنون خود را با واقعیتی پیچیده روبه رو می ببیند.
● چشم انداز سرمایه گذاری در صنعت نفت
میزان سرمایه گذاری در صنعت نفت جهان از متوسط ۱۰۰میلیارد دلار در دهه ،۱۹۶۰ به متوسط ۱۵۰میلیارد دلار در دهه ۷۰ - ۱۹۶۰ افزایش یافت، اما از نظر سهم آن در کل سرمایه گذاری جهانی از ۴‎/۵ درصد در دوره ۷۰ - ۱۹۶۰ به کمتر از ۳‎/۵ درصد در دهه ۱۹۸۰ کاهش یافت. در دهه ۱۹۹۰ متوسط سرمایه گذاری در صنعت نفت جهانی به ۲۳۰ میلیارد دلار رسید، ولی سهم آن در کل سرمایه گذاری جهان به کمتر از ۲درصد کاهش یافت. بخشی از کاهش نسبی نرخ سرمایه گذاری جهانی در صنعت نفت ناشی از نسبت بالای سرمایه گذاری در دهه های ۷۰ - ۱۹۶۰ است، اما این سرمایه گذاری ها در طول دهه ۱۹۹۰به تدریج کهنه و مستهلک شده و قابلیت تکنولوژیک خود را تا حد زیادی از دست داده است.
جهان تا سال ۲۰۲۵ نیازمند روزانه ۱۰۰میلیون بشکه نفت است. اوپک در حداکثر ظرفیت کنونی خود روزانه کمی بیش از ۳۰میلیون بشکه در روز تولید می کند.
تولیدکنندگان خارج از اوپک هم امید چندانی به جلوگیری از روند رو به کاهش ظرفیت تولید نفت خود ندارند. در این حال اوپک خاورمیانه که بیش از ۷۰ درصد از تولید جمعی سازمان را در اختیار دارد، مورد بی مهری آمریکا و غرب قرار دارد.
به اعتقاد کمپل، دستیابی به سطح تولید و عرضه ۱۰۰ میلیون بشکه نفت در سال ،۲۰۲۵ ایجاب می کند که میزان سرمایه گذاری در صنعت جهانی نفت در دو دهه آتی به ترتیب ۲‎/۵ برابر و ۲‎/۷ برابر دهه ۱۹۹۰ باشد. این در حالی است که شرکت های نفتی حتی از سرمایه گذاری در عراق که دولت آن در ظاهر مورد اطمینان آمریکاست نیز پرهیز دارند. به گزارش مؤسسه ماریل لینچ ، عراق تا پایان دهه جاری، مکان مناسبی برای سرمایه گذاری های عمده نفتی ارزیابی نمی شود.
منبع : شبکه رشد


همچنین مشاهده کنید