پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


رانت نفتی


رانت نفتی
● رانتریسم
در ادبیات مربوط به دولت رانتیر، این دولت معمولاً این‌گونه معرفی شده که دارای یک شیوه‌ی خاص سیاست و حکومت می‌باشد. این شیوه‌ی خاص سیاست و حکومت که ما آن را راتریسم می‌نامیم، دارای دو مشخصه‌ی عمده است؛ اول این که رانت توسط نخبگان حاکم کنترل می‌شود و دوم این که نخبگان حاکم از این رانت برای جلب همکاری و کنترل جامعه استفاده می‌نمایند تا در نتیجه ثبات سیاسی دولت را حفظ کنند.
بنابراین ادبیات مربوط به دولت رانتیر چنین تصور می‌نماید که سیاست و حکومت در تمام دولت‌های رانتیر در چارچوب مدل رانتریسم قرار می‌گیرد؛ به عبارت دیگر، رانتریسم به عنوان جزء داخلی رفتار دولت رانتیر متصور می‌شود.
در ادبیات مربوط به دولت رانتیر، سه تأثیر عمده در نظر گرفته شده است که عبارتند از:
۱) تأثیر بر روی خود دولت
۲) تأثیر بر روی رابطه‌ی دولت و جامعه
۳) تأثیر بر روی اقتصاد.
▪ تأثیر بر روی دولت
تأثیر عمده‌ی مقادیر عظیم رانت بر روی دولت، زمانی قابل رؤیت است که دولت دریافت کننده‌ی مستقیم و تنها دریافت کننده‌ی رانت باشد. الگوی رانتریسم زمانی وجود دارد که رانت تحت کنترل نخبگان حاکم باشد. نخبگانی که بر اریکه‌ی قدرت تکیه زده و از قدرت انحصاری در تصمیم‌گیری در مورد هزینه کردن آن برخوردارند. این قدرت انحصاری در تصمیم‌گیری در مورد هزینه کردن آن برخوردارند. این قدرت انحصاری به دو علت به وجود می‌آید؛ یکی اینکه دسترسی دولت رانتیر به مقادیر عظیم رانت موجب تقویت استقلال آن از جامعه می‌باشد. این استقلال به نوبه‌ی خود باعث می‌شود تا دولت قدرت انحصاری کسب کرده و در اتخاذ و اجرای سیاست‌های خود مجبور به در نظر گرفتن منابع جامعه نباشد. دوم اینکه نخبگانی که رانت را در اختیار دارند، می‌توانند از آن برای جلب همکاری دیگر گروه‌ها و نخبگان در جامعه استفاده کنند و معمولاً چنین کاری را انجام می‌دهند. بنابراین اولین تأثیر عمده‌ی رانت بر روی دولت این است که استقلال آن را از جامعه افزایش می‌دهد و دولت به علت دارا بودن قدرت انحصاری در استفاده از رانت، از آن برای حفظ و تداوم قدرت انحصاری خود استفاده می‌نمایند.
تأثیر دوم رانت بر روی دولت این است که به واسطه‌ی وجود رانت، توانایی و کار ویژه‌ی استخراجی و دوباره‌ی توزیعی دولت تضعیف می‌شود. بر خلاف اکثر دولت‌ها که مجبور به اخذ مالیات از جامعه و صنایع خود می‌باشند تا بتوانند به حیات خود ادامه دهند. دولت رانتیر نیاز واقعی به اخذ مالیات ندارد؛ زیرا قسمت اعظم درآمد آن را رانت‌های خارجی تشکیل می‌دهد.
▪ تأثیر بر روی روابط دولت و جامعه
رانتی که توسط دولت رانتیر دریافت می‌شود، به آن اجازه می‌دهد تا آن را در راستای کسب و حفظ مشروعیت خود به کار ببندد. دولت رانتیر برای کسب و حفظ مشروعیت می‌توانند با مصرف رانت در راستای رفاه مردم و جلب همکاری نخبگان و گروه‌های غیر حاکم توسط دولت رانتیر اغلب شکل پاتریمونیالیستی به خود بگیرد. به عبارت دیگر، ارتباطات خانوادگی و فامیلی به طور آشکار مورد استفاده قرار می‌گیرند تا افراد مورد نظر دولت رانتیر مورد حمایت واقع شوند. این حمایت می‌توانند به شکل اعطای مشاغل عالی‌رتبه، قراردادهای نان و آب‌دار، وام‌های بدون بهره و دیگر مواهب و مزایا باشد. استراتژی کلی گروه حاکم این است که قسمتی از ثروت هنگفتی را که از رانت به دست آورده‌اند، میان جامعه توزیع نمایند. این رانت در راستای رفاه عمومی جامعه مصرف می‌گردد. به عنوان مثال فراهم آوردن فرصت‌های مناسب اقتصادی مانند اشتغال و اعطا‌ی قراردادهای دولتی و همچنین ایجاد زیرساخت‌های اقتصادی و خدمات دولتی مانند خدمات بهداشتی و آموزشی مجانی و ... می‌تواند توسط دولت رانتیر برای حفظ سلطه و مشروعیت خویش به کار گرفته شوند.
تأثیر رانت بر روی روابط دولت – جامعه همچنین در عرصه‌ی بوروکراسی قابل ملاحظه می‌باشد. نه تنها در این راستا رشد حجم بوروکراسی و سازمان اداری دولت رانتیر را می‌توان به عنوان یک تأثیر رانت بر روی روابط دولت – جامعه دانست، بلکه توسعه و گسترش بوروکراسی را نیز می‌توان به عنوان وسیله‌ای قلمداد کرد که دولت رانتیر توسط آن هم رانت را به طور مؤثری میان جامعه توزیع می‌کند و هم یک منبع گسترده برای اشتغال گروه‌های مختلف جامعه باشد. همزمان و شاید مهم‌تر اینکه یک بوروکراسی گسترده، به معنای فراهم بودن مناصب متعدد است که دولت می‌تواند برای جلب حمایت اعضای گروه‌های مختلف از آن استفاده نماید.
وابستگی فزاینده دولت رانتیر به درآمد رانت، بدین معناست که از فشار مالی بر جامعه کاسته می‌شود؛ زیرا دولت هیچ‌گونه مالیاتی از جامعه دریافت نمی‌کند یا اینکه مالیات بسیار کمی از آن دریافت می‌نماید. به عبارت دیگر، کار ویژه‌ی توزیعی دولت صرفاً متوجه رانت می‌باشد، نه مالیات اخذ شده از جامعه.
▪ تأثیر بر روی اقتصاد
رانت باعث می‌شود تا در کشور یک نوع روحیه‌ی رانتی حاکم شود. ویژگی عمده‌ی روحیه‌ی رانتی این است که در گزاره‌ی «کار و کوشش علت ثروتمند شدن است»، خدشه به وجود می‌آید. به عبارت دیگر، در اقتصاد رانتی کار و فعالیت شدید اقتصادی علت ثروتمند شدن نیست، بلکه شانس و تصادف است که ثروت می‌آفریند. این روحیه‌ی رانتی به طور خودکار به پدیده‌ای منجر می‌شود که چاتلوس آن را «اقتصاد چرخشی» نامیده است. وی این اصطلاح را در مقابل اصطلاح «اقتصاد تولیدی» به کار می‌برد.
دولت رانتیر برای ارضا‌ی تقاضاهای فزاینده‌ی جامعه‌ی تازه ثروتمند شده (نوکیسه) اقدام به واردات زیاد به ویژه کالاهای لوکس و مواد غذایی می‌نماید و در نتیجه وابستگی دولت به این واردات زیاد می‌شود. علاوه بر این، در دسترس بودن کالاهای وارداتی خارجی که معمولاً ارزان و با کیفیت مرغوب هستند، ضربه‌ی مهلکی بر فعالیت‌های تولیدی داخلی وارد می‌سازد. یکی از تأثیراتی که محققان به بررسی آن پرداخته‌اند، تمایل دولت‌های رانتیر برای گسترش تولیدات داخلی و در نتیجه کاهش وابستگی به رانت خارجی است. این تمایل در اغلب موارد به ایجاد صنایعی منجر شده که کارایی لازم را نداشته و به هیچ وجه در سطح جهانی رقابتی نبوده‌اند. در این رابطه به کاهش تولیدات کشاورزی و عدم توجه به آن نیز پرداخته شده است. در واقع در دسترس بودن مقادیر عظیم رانت خارجی باعث شده تا واردات مواد غذایی راحت‌تر و کم‌هزینه‌تر از تولیدات داخلی باشد. همچنین فرصت‌های جذابی که در شهرها به وجود می‌آید، باعث جذب نیروی کار کشاورزی به شهرها شده است.
نویسنده: سید عبدالمجید زواری
منبع: باشگاه اندیشه
منبع : شبکه رشد


همچنین مشاهده کنید