جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

تربیت دینی؛بایدها و نبایدها


تربیت دینی؛بایدها و نبایدها
در فرهنگ‌ اسلامی‌، تربیت‌، علاوه‌ بر «پرورش‌» جسمانی‌، شامل‌ تزكیه‌ و پرورش‌ معنوی‌ نیز می‌شود. اگر تربیت‌ را به‌ معنی‌ اتمام‌، اصلاح‌، رشد بخشی‌ و نمو دادن‌ مرحله‌ به‌ مرحلهٔ‌ مترب‍ّی‌ تا حد نهایی‌ آن‌ در نظر بگیریم‌، لفظ‌ تربیت‌، خاص‌ و ویژه‌ حیات‌ انسان‌ در نظر گرفته‌ خواهد شد. اما نباید فراموش‌ كرد كه‌ «پرورش‌»، ویژهٔ‌ رشد، در مفهوم‌ عام‌ است‌. لذا، «پرورش‌» فاقد جهت‌ است‌، اما تربیت‌ رو به‌ سوی‌ ملكوت‌ دارد. طبعاً اجزای‌ «پرورش» را «آموزش‌» تشكیل‌ می‌دهد. اما اجزای‌ «تربیت‌» را «تعلیم‌» تشكیل‌ خواهد داد.
«تعلیم‌»، به‌ ادراك‌ و شعور رساندن‌ است‌. «تعلیم‌»، نشان‌ دادن‌ حقایق‌ به‌ فرد یا متربی‌ است‌. به‌ تعبیری‌ ساده‌تر، «تربیت‌» مثل‌ ساختمانی‌ است‌ كه‌ «تعلیم‌»، آجرها و مصالح‌ آن‌ را تشكیل‌ می‌دهد.
با مقدمه‌ای‌ كه‌ آورده‌ شد، می‌توان‌ به‌ این‌ نكته‌ اشاره‌ داشت‌ كه‌ بین‌ «آموزش‌ دینی‌» و «تربیت‌ دینی‌» فرق‌ است‌. آموزش‌ دینی‌ نتیجه‌گراست‌ و با برنامه‌های‌ رسمی‌ در آموزش‌ و پرورش‌ از طریق‌ دروسی‌ مثل‌ دینی‌، قرآن‌، عربی‌ و... از پایهٔ‌ دوم‌ دبستان‌ تا پیش‌دانشگاهی‌ تداوم‌ دارد، و با ارزشیابی‌ كمّی‌ قابل‌ اندازه‌گیری‌ است‌. اما «تربیت‌ دینی‌»، كه‌ بر پایه‌ «تعلیم‌» استوار است‌، فرایند مدار است‌. امری‌ است‌ كه‌ تدریجی‌ اتفاق‌ می‌افتد، رشد و پویایی‌ دارد، بسیار تحولگراست‌، و با ارزشیابی‌ كم‍ّی‌ قابل‌ اندازه‌گیری‌ نیست‌.
اگر ما هدف‌ از تربیت‌ دینی‌ را حضور بخشیدن‌ به‌ قرآن‌ و سیرهٔ‌ معصومین‌ ـ علیهم‌ السلام‌ ـ در متن‌ زندگی‌ نوجوان‌ و جوان‌ بدانیم‌، قرائت‌ و تلقی‌ از تربیت‌ دینی‌، فقط‌ حفظ‌ كردن‌ دروس‌، آموزش‌ دین‌ و مناسك‌ و نماز و قرآن‌ نخواهد بود؛ و نگاه‌ ما از جنبهٔ‌ صرفِ «یادگیری‌»، به‌ ب‍ُعد تعلیمی‌ مسئله‌، یعنی‌ به‌ ادراك‌ و شعور رساندن‌ و همچنین‌ نشان‌ دادن‌ حقایق‌، تغییر خواهد كرد.
اگر تلاش‌ همهٔ‌ ما بر این‌ قرار گیرد كه‌ از طریق‌ روح‌ حاكم‌ بر كلیهٔ‌ برنامه‌های‌ رسمی‌ و غیررسمی‌ (خارج‌ از آموزش‌ و پرورش‌) تربیت‌، تزكیه‌ و تأدیب‌، صورت‌ گیرد، و مفاهیم‌ نظری‌ به‌ صورت‌ «رفتار دینی‌» درآید، می‌توانیم‌ ادعا كنیم‌ كه‌ «تربیت‌ دینی‌» تا حد زیادی‌ تحقق‌ پیدا كرده‌ است‌.
تربیت‌ دینی‌ زمانی‌ محقق‌ می‌شود كه‌ نوجوان‌ و جوان‌ ما به‌ مرحله‌ تأدیب‌ به‌ مفهوم‌ حسن‌ خلق‌ و تخلق‌ به‌ اخلاق‌ حسنه‌، رسیده‌ باشد.
یعنی‌ آنچه‌ كه‌ قرآن‌ به‌ عنوان‌ «اسوهٔ‌ حسنهٔ‌» وجود مبارك‌ حضرت‌ محمد ـ صلوات‌ الله‌ علیه‌ ـ معرفی‌ می‌كند باید الگوی‌ متربی‌ ما قرار بگیرد؛ كه‌ همان‌ حضور بخشیدن‌ به‌ قرآن‌ و سیره‌ معصومین‌ ـ علیهم‌ السلام‌ ـ در متن‌ زندگی‌ نوجوان‌ و جوان‌ ماست‌.
آنچه‌ كه‌ با توجه‌ به‌ مقتضیات‌ زمان‌ در تربیت‌ دینی‌ باید مطمح‌ نظر قرار گیرد، اصلاحات‌ در روشهای‌ تربیت‌ دینی‌ است‌. مدیران‌ مراكز آموزشی‌ و فرهنگی‌ ما، با توجه‌ به‌ تفاوتهای‌ فردی‌ در دانش‌آموزان‌، باید اصل‌ زیبایی‌شناسی‌ و ابراز هنر را، خصوصاً در غنی‌سازی‌ اوقات‌ فراغت‌ و فوق‌ برنامه‌ لحاظ‌، و در این‌ مسیر، عمدتاً به‌ مراحل‌ رشد كودكان‌ و نوجوانان‌ در گروههای‌ سنی‌ پیش‌ از دبستان‌، دورهٔ دبستان‌ و دورهٔ راهنمایی‌ توجه‌ كنند.
● یكپارچگی‌ و تربیت‌ دینی‌ در جامعه‌
وحدت‌ نداشتن‌ در بینش‌ و منش‌، همچنین‌ وحدت‌ نداشتن‌ در هدف‌ و خط‌مشی‌، از عوامل‌ مهم‌ آسیب‌ زننده‌ به‌ تربیت‌ دینی‌ در جامعهٔ‌ ما به‌ شمار می‌آید. تضاد در روشهای‌ تربیت‌ دینی‌ بین‌ مراكز متولی‌ تربیت‌ دینی‌ (مثل‌ رسانه‌ها، نهادهای‌ فرهنگی‌ و هنری‌ در جامعه‌ و...) باعث‌ تضاد تربیتی‌ و سرگردانی‌ نسل‌ جوان‌ ما در جامعه‌ گردیده‌ است‌. اگر یكپارچگی‌ به‌ مفهوم‌ واقعی‌ كلمه‌، در ساختار و تشكیلات‌، با رویكرد تلفیق‌ فعالیتهای‌ آموزشی‌ و پرورشی‌، شكل‌ منسجم‌ خود را پیدا نكند، قطعاً آسیب‌پذیری‌ نسل‌ جوان‌ ما در آینده‌، بیشتر از گذشته‌ خواهد بود. در همین‌ راستا، با توجه‌ به‌ استعداد جامعه‌ و جایگاه‌ دین‌ در عرصه‌ بین‌المللی‌ و بحث‌ جهانی‌ شدن‌، باید به‌ جاذبه‌های‌ دینی‌، توجه‌ دقیق‌ و زیركانه‌ داشت‌.
اگر تربیت‌ دینی‌ بر این‌ مبنا كه‌ دین‌ جوهر زندگی‌ است‌ اعمال‌ شود، آنگاه‌ آگاهی‌ نسبت‌ به‌ اهمیت‌، ضرورت‌، فواید و نسبت‌ دین‌ با دیگر حوزه‌های‌ معرفتی‌ مشخص‌ خواهد شد. توسعه‌ و ایجاد مدارس‌ به‌ مفهوم‌ امروزی‌، گسترش‌ سریع‌ تكنولوژی‌ و ارتباطات‌، صنعتی‌ شدن‌ جوامع‌ و نیازهای‌ متنوع‌ عصر انفجار دانش‌، دایرهٔ‌ تأثیر عوامل‌ مختلف‌ را بر افكار و اندیشه‌های‌ نسل‌ جوان‌، گسترده‌تر از گذشته‌ كرده‌ است‌. لذا، سهم‌ خانواده‌ها و حتی‌ معلمان‌ در تكوین‌ شخصیت‌ فرزندان‌ خود، روز به‌ روز كمتر می‌شود. در این‌ ارتباط‌، عوامل‌ محیطی‌، بویژه‌ رسانه‌ها، نقش‌ عمده‌ای‌ را به‌ عهده‌ گرفته‌اند، و به‌ صورت‌ شبانه‌روزی‌، در تغییر اندیشه‌ها و افكار كودكان‌، نوجوانان‌ و حتی‌ بزرگسالان‌،نقش‌ تأثیرگذار و مهم‌ خود را ایفا می‌كنند.
آنچه‌ مسلم‌ است‌، هنوز مراكز آموزشی‌ و فرهنگی‌ ما، به‌ عنوان‌ اصلی‌ترین‌ كانونهای‌ تربیتی‌، باید موردتوجه‌ و برنامه‌ریزی‌ قرار بگیرند.
اگر نظام‌ آموزش‌ و پرورش‌ ما بخواهد از مسیر آموزشهای‌ صرف‌، به‌ سمت‌ تربیت‌ دینی‌، اخلاقی‌ و اجتماعی‌ حركت‌ كند، لازم‌ است‌ بسیاری‌ از اهداف‌ و روشها را عوض‌ كند. در محیطهای‌ آموزشی‌، به‌ دانش‌آموز، به‌ تناسب‌ علاقه‌ و استعدادش‌ باید آموزش‌ داده‌ شود. بحث‌ محوریت‌ كتاب‌ حذف‌ شود، و به‌ جای‌ تكیه‌ كردن‌ بر حافظه‌ و محفوظات‌، روش‌ كسب‌ اطلاعات‌ و یادگیری‌ خلاق‌، محور كار باشد. ساختار و تشكیلات‌ به‌ گونه‌ای‌ طراحی‌ شود كه‌ علاوه‌ بر متولیان‌ امور پرورشی‌ در مدارس‌، بحث‌ تلفیق‌ آموزش‌ و پرورش‌ و مشاركت‌ همهٔ‌ عوامل‌ دست‌اندركار در تربیت‌ دین‌، به‌ دست‌ فراموشی‌ سپرده‌ نشود. در غیر این‌ صورت‌، و اگر شرایط‌ مذكور در مدارس‌ ما حاكم‌ نباشد، تربیت‌ دینی‌، راه‌ به‌ جایی‌ كه‌ مطلوب‌ و مورد نظر ماست‌، نخواهد بود.
یكی‌ از عوامل‌ مؤثر در ایجاد انگیزه‌های‌ اخلاقی‌ و رشد و پویایی‌ نسل‌ جوان‌، امر نورانی‌ نماز در مدارس‌ است‌. آمار و تحقیقات‌ نشان‌ می‌دهد، مراكزی‌ كه‌ در زمینهٔ‌ بالا بردن‌ انگیزه‌های‌ برگزاری‌ نماز جماعت‌ در نوجوانان‌ و جوانان‌ موفق‌ بوده‌اند، زمینه‌های‌ علاقه‌مندی‌ و تحقق‌ تربیت‌ دینی‌ را در آنها افزایش‌ داده‌اند. چون‌ ارتباط‌ انسان‌ با خالق‌، ستون‌ دین‌ قلمداد شده‌ است‌.
انسانی‌ كه‌ با خالق‌ محبوب‌ خود در ارتباط‌ قرار می‌گیرد، آرام‌ آرام‌ تعلق‌ به‌ خویشتن را از دست‌ می‌دهد؛ و این‌ تسلیم‌شدگی‌، به‌ معنای‌ عجز و درماندگی‌ وی نیست‌، بلكه‌ احساسی‌ از شكوه‌ و اقتدار را در او شكل‌ می‌دهد.
چه‌ زیباست‌ آنگاه‌ كه‌ موجودی‌ ضعیف‌ و كوچك‌، در مقابل‌ وجودی‌ بی‌نهایت‌ و لایزال‌ می‌ایستد، و با آهنگی‌ موزون‌، از سر صدق‌ و صفا و اخلاص‌، به‌ نیایش‌ می‌پردازد. خودشناسی‌، هنری‌ است‌ بس‌ بزرگ‌، كه‌ ادیان‌ انحرافی‌ از آن‌ محروم‌اند؛ و ما مسلمانان‌ در پرتو نور معنوی‌ نماز به‌ آن‌ می‌رسیم‌.
هر جامعه‌ و هر ملتی‌، دارای‌ هویتی‌ است‌. پایه‌های‌ هویت‌ هر ملت‌ را، ممكن‌ است‌ پیشینهٔ‌ تاریخی‌ و یا مذهبی‌ آن‌ جامعه‌ تشكیل‌ دهد. هرگاه‌ آسیبی‌ به‌ هویت‌ فرهنگی‌، تاریخی‌ و مذهبی‌ یك‌ ملت‌ برسد، قطعاً فرد و جامعه‌ نیز آسیب‌پذیر خواهند شد. لذا، در چنین‌ جامعهٔ‌ آسیب‌پذیری‌، فرد، هویت‌ فرهنگی‌ و دینی‌ خود را از دست‌ خواهد داد، و متحیر و سرگردان‌ در دوراهی‌ها و چند راهی‌ها متوقف‌ خواهد ماند.
یكی‌ از شاخصها و مؤلفه‌های‌ مهم‌ هویت‌ دینی‌ ما، نماز است‌. نماز، انسان‌ را از مرزهای‌ محدود مادیت‌ رهایی‌ می‌بخشد. با نماز، انسان‌ احساس‌ تنهایی‌ و بی‌هویتی‌ نخواهد كرد، و مغلوب‌ مظاهر مادی‌ و مفسده‌های‌ اجتماعی‌ نخواهد شد.
نماز، ستون‌ دین‌، معراج‌ مؤمن‌، میزان‌ اعمال‌، و نور چشم‌ پیامبر اكرم‌ ـ صلوات‌ الله‌ علیه‌ ـ است‌. نماز، عامل‌ تزكیه‌ و تربیت‌ است‌.
تردیدی‌ نیست‌ كه‌ تقویت‌ پایه‌های‌ اعتقادی‌ و دستیابی‌ به‌ معتقدات‌ محكم‌ دینی كه‌ بر معرفت‌ و آگاهی‌ استوار باشد، نشاط‌ و شادابی‌ زیادی‌ به‌ انسان‌ عطا می‌كند. بنابراین‌، برای‌ كودكان‌ و نوجوانان‌ و همچنین‌ جوانان‌، كه‌ دارای‌ اذهان‌ روشن‌ و تازه‌ای‌ هستند، ایجاد زمینه‌های‌ مناسب‌ جهت‌ رشد و تعالی‌، باید همواره‌ با شور و شادابی‌ و احساس‌ فلاح‌ فردی‌ و اجتماعی‌ همراه باشد.
تشویق‌ و ترغیب‌ مناسب‌ گروههای‌ سنی‌ مختلف‌ در جامعه‌، مدرسه‌ و خانه‌، و داشتن‌ برنامه‌های‌ متنوع‌ و قابل‌ پذیرش‌، برای‌ آنها آرامش‌، اطمینان‌ همراه‌ با احساس‌ دوستی‌ و صمیمیت‌ ـ در مسیر تربیت‌ دینی‌ ـ به‌ همراه‌ خواهد داشت‌.
امیر مرادحاصل
منبع : سوره مهر


همچنین مشاهده کنید