پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

موسم حج و تلاقی افکار


موسم حج و تلاقی افکار
عدّه‏ای پیوسته می‏كوشند این فكر را به مردم القا كنند كه موسم حجّ ، تنها زمان عبادت (آن هم به معنا خاصّ و محدود؛ یعنی مراسم و اعمال، بدون فهم معنا و آثار آن) می‏باشد و هیچگونه فعل و حركت دیگری در موسم حج، هر چند به سود و صلاح مسلمانان، و در راستای مقاصد شریعت باشد، نباید در اراضی مقدّسه انجام گیرد. ولی آنگاه كه به قرآن مراجعه كنیم، می‏بینیم كه خداوند خانه كعبه را وسیله‏ای برای حفظ كیان جامعه اسلامی می‏شمارد، و هیبت و احترام آن، در دل مؤمنان را، مایه حلّ بسیاری از مشكلات آنان به حساب می‏آورد و می‏فرماید: «جعل اللَّه الكعبهٔ البیت الحرام قیاماً للناس».۱ قرطبی در تفسیر این آیه می‏نویسد: «به خاطر شكوه و عظمتی كه خدا برای كعبه، در دل مسلمانان نهاده است، هركس بدان پناه آورد، از هر آسیبی محفوظ است، و هر كس ستمی دیده باشد، با پناه آوردن به آن، تحت حمایت قرار خواهد گرفت».۲ بنابراین، اختلافات فكری و اعتقادی و سیاسی مسلمانان، در غیر موسم حج را كه بسا ممكن است منشأ جنگ‏ها و نزاعهای خونین باشد، می‏توان به بركت موسم، و حرمت بیت و حرم، با گفتگو و مذاكره و تفاهم حل كرد، و با كمك از معنویت این فریضه بزرگ الهی، بلاهای بسیاری را از مسلمانان دور كرد. سوء استفاده دشمنان دین، از اختلاف مسلمین‏.
خداوند متعال می‏فرماید: «لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحكم واصبروا ان‏اللَّه مع الصابرین».۳ «با یكدیگر به ستیزه‏جویی مپردازید كه مایه شكست و ضعف شما می‏گردد و آبرویتان می‏رود. پایدار و شكیبا باشید كه خدا با شكیبایان است». تفرقه و اختلافی كه مایه تقسیم نیروهای مسلمان و درگیر شدن آنها با یكدیگر باشد، در اسلام حرام است، و در قرآن به شدّت از آن نهی شده است. از این رو اسلام، جدایی و قهر میان دو برادر مسلمان، بیش از سه روز را، جایز نمی‏داند. از پیامبر - ص - نقل شده است كه فرمود: «لا یحل لِمُسْلِمٍ ان یهجر اخاه فوق ثلاث، فمن هجر اخاه فوق ثلاث فمات، دخل النار». «مسلمان حق ندارد كه با برادرش بیش از سه روز قهر كند، و اگر كسی با برادرش بیش از سه روز قهر كند و بمیرد به دوزخ می‏رود».۴ و در همین رابطه، ثواب اصلاح میان مسلمانان و آشتی دادن آنان را، از نماز، روزه و صدقه بیشتر می‏داند، و فساد میان امّت را مایه نابودی دین می‏شمارد.۵ برخورد نادرست و انحرافی، با اختلافات‏ در طول تاریخ اسلام، گاه اتفاق افتاده است كه بر اثر دور شدن از روحیه تسامح و پرورش فكر، برخی از مسلمانان و رهبران آنان، با این تفاوتهای فكری، به گونه نادرستی برخورد كرده‏اند و به مسیر می‏كشانده شده‏اند كه خدا و پیامبر، به یقین از آنها خشنود نبوده است. روشهای نادرست كه گاه برای حلّ این اختلافات به كار می‏رفته به این شرح است:
۱) تكفیر، تفسیق و اعلام برائت و بیزاری از مسلمانانی كه دارای گرایش فكری متفاوتی هستند، و حتّی در مواردی مسلمانان را بدتر از كفار و مشركین قلمداد كردن!
۲) حكم به وجوب قتل آنان.
۳) اعلام جنگ و جهاد بر ضدّ آنان.
۴) سعی در شكنجه و آزار آنان، برای تغییر دادن عقیده‏شان.
۵) خودداری از همكاری با مسلمانان، برای دفاع از اصل اسلام.
۶) دعوت از كفّار و مشركین رسمی، برای نابود كردن مسلمانها.
۷) خودداری از نصیحت و ارشاد و مذاكره با مسلمانان، بلكه تحریم مذاكره و بحث با آنها.
۸) اولویت دادن به مبارزه با آنها و غافل شدن از جهاد برای حفظ اصول اسلام. بدیهی است كه این روشها، در مقاطعی از تاریخ، باعث بروز اغتشاشاتِ بزرگ، در پایتختهای اسلامی شده، و قدرت توده‏های میلیونی مسلمان را در هم شكسته و در نهایت به حاكمیت دشمنان انجامیده است.۶ سنت پیامبر، در زمینه بهره‏برداری از فصل حج برای تعلیم دین‏
پیامبر اكرم - ص - در حجهٔالوداع، در جای جایِ مشاعر و مواقف، از اجتماع مردم بهره‏برداری نموده، مناسكِ حج، مسائل فقهی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دین را به آنان تعلیم فرموده است. خطبه‏های آن حضرت در این سفر، در مواضع زیر نقل و ثبت شده است:
۱) مسجد خیف در منی‏.۷
۲) در صحرای عرفات.۸
۳) خطبه حضرت در پایان حجهٔالوداع در غدیر خم.۹ در زمان پیامبر - ص - هیچگاه این سخن مطرح نمی‏شد، كه موسم حج و مشاعر و مواقف آن، تنها جای انجام مناسك است، بحث و سخن دیگری نباید در آن زمان و مكان انجام گیرد. بویژه اموری كه با دین و دنیای عموم مسلمانان سر و كار داشت، در آنجا مطرح می‏شد؛ اعراب مسلمانی كه شنیده بودند، پیامبر می‏خواهد به حجّهٔالوداع (آخرین حج زندگی خود) برود؛ مشتاق بودند، تا آنجا كه ممكن است، از راهنماییهای حضرتش استفاده كنند. شمار آنان از ۱۴۰ هزار تن فراتر می‏رود، پیامبر برای آنان خطبه‏هایی خواند و همه امور دین و دنیا را در این خطبه‏ها مطرح فرمود. سیره سلف: تبادل نظر در موسم حج‏ از نخستین روزهای طلوع خورشید اسلام، صحابه و تابعین، و قبل از همه، رسول خدا - ص - از این زمان و مكان برای انتقال افكار و نظریات و علوم و معارف، بهره‏برداری كرده‏اند كه ما در اینجا بطور گذرا به نمونه‏هایی اشاره می‏كنیم: تا روشن شود كه بحث و گفتگوی دینی و دنیوی در موسم حج، سیره صحابه و تابعین بوده است.
الف) مباحثات عقیدتی و فقهی‏
۱) رسول اكرم - ص - در موسم حج و در حرم مكه و مسجدالحرام به بحث و گفتگوی دینی با مشركان می‏پرداخت.۱۰
۲) نمایندگان خوارج و معاویه در همین موسم به تبادل نظر پرداختند.۱۱
۳) امام حسین بن علی - ع - در همین مسجد به بیان علل دینی و اجتماعی قیام خود بر ضدّ یزید پرداخت و با كسانی چون عبداللَّه بن عباس، عبداللَّه بن عمر و عبداللَّه بن زبیر در این زمینه بحث و گفتگو نمود.۱۲
۴) عبداللَّه بن زبیر در مسجدالحرام با سران خوارج مانند نافع بن ازرق به بحث دینی پرداختند.۱۳
۵) فرزدق، قصیده شیوای خود را در مدح امام زین‏العابدین در حجّ، و در همین مسجد سرود.۱۴
۶) امام باقر - ع - در همین مسجد و در موسم حج با نافع مولی عمر، مناظره كرده‏اند.۱۵ در زمینه مسائل دینی، فقهای صحابه و تابعین، در فصل حج، به افتاء، تدریس و مناظره می‏پرداختند؛ گویا به نظر آنان، حجّ، با تعلیم و تعلّم و تبادل‏نظر سالم و سازنده در امر دین، هیچگونه منافات و ناسازگاری نداشته است.
۷) امام شافعی در مسجدالحرام، در مسائل فقهی مناظره می‏كرد.۱۶
ب) تدریس معارف دینی در موسم حج‏ یكی از فعّالیتهای علما و دانشمندان، در مسجدالحرام، و در موسم حج، تدریس بوده است، و بسیاری از ائمه مذاهب، در همین زمان و مكان با شخصیتهای بزرگی آشنا شده‏اند و تحت تأثیر آنها قرار گرفته‏اند. به چند نمونه در این زمینه توجه كنید:
۱) ابن عباس، كه به بحرالعلم یا «حبر امت» مشهور بود، هر ساله، در موسم حج، به مكه می‏آمد و به تدریس و افتا می‏پرداخت.۱۷
۲) سفیان ثوری از تابعین معروف، در مسجدالحرام، حلقات تدریس و گفتگوی دینی به پا می‏كرد.۱۸
۳) عطاء بن ابی رباح در مسجدالحرام می‏نشست و به بحث می‏پرداخت.۱۹
۴) ابوحنیفه در دوران جوانی در كنار خانه خدا از عطاء بن اُبی رباح درس می‏آموخت.۲۰
۵ ) ابوحنیفه وقتی خود، امام شد؛ هرساله به حج می‏آمد و در همین مكان، به تدریس می‏پرداخت.۲۱
۶) شافعی نیز مدّتها در مسجدالحرام تدریس می‏كرد.۲۲
۷) احمد بن حنبل نیز در حجّ از امام شافعی درس می‏آموخت.۲۳
۸) صحابه والامقامی چون جابربن عبداللَّه انصاری، و تابعینی چون محمدبن منكدر و سفیان و طاووس یمانی، حتی در حال طواف حدیث نقل می‏كرده‏اند.۲۴
۹) محمد بن عبدالأعلی با سند متصل از عبیدبن عمیر نقل می‏كند كه برای حیان بن عمیر در برابر «ركن» حدیث نقل می‏كرد و در ضمن آن می‏گفت: درهای آسمان برای ستایش خدا باز می‏شود و تكبیر، میان زمین و آسمان را پر می‏كند.۲۵
۱۰) جمعی از محدّثین بزرگ، در مسجدالحرام و در حال طواف، حدیث نقل كرده‏اند.۲۶ج ) بحث‏های سیاسی و مسائل اداری و كشوری‏
۱) رسول اكرم - ص - به امر خداوند، فرمان برائت از مشركین را كه به صورت آیه‏ای از قرآن نازل شده بود، به علی - ع - داد تا در موسم حج در مسجدالحرام بر مردم بخواند.۲۷
۲)پیامبر، اعلام عفو عمومی برای مشركان را از مسجدالحرام صادر فرمود.۲۸
۳) عمربن خطاب، در موسم حج، فرمانداران خود را كه هریك كشور بزرگی را زیر فرمان داشتند، جمع می‏كرد و از مردم می‏خواست اگر شكایتی از كشورداری آنها دارند، اعلام كنند و سپس همانجا آنها را تنبیه می‏كرد.۲۹
۴) معاویه، مسأله جانشینی فرزندش یزید را در سفرحجّ مطرح كرد.۳۰
۵) عثمان در فصل حج كسانی را كه با فرمان او مخالفت كرده بودند مجازات كرد و به زندان افكند.۳۱
۶) در قیام بنی عباس برای برپایی خلافت خود، نماینده آنان یعنی داود بن علی در سال ۱۳۲
هـ) در ایام حج برای مردم سخنرانی كرد و اهداف و برنامه‏های قیام را برشمرد و برای آنان مسائل سیاسی روز را تشریح كرد.۳۲ ۷ - ابوجعفر منصور به حجّ آمد، تا در ضمن این سفر، محمدبن عبداللَّه بن حسن را بر سر جایش بنشاند.۳۳ ۸ - مهدی موعود - ع - از همین مسجد، ندای خود را به گوش جهانیان می‏رساند.۳۴ ۹ - مردم با مهدی - عجّ - در میان ركن و مقام بیعت می‏كنند.۳۵ د) دیدار برادران مسلمان با یكدیگر درموسم حج‏
یكی از فواید حجّ، زیارت برادران دینی، و مسلمانان میهمان خدا، از كشورهای مختلف است: در این باره صحابه و تابعین نه تنها منعی نكرده‏اند، بلكه تشویق نیز دارند. از سفیان نقل شده كه گفت: یكی از چیزهایی كه رغبت مرا به حجّ زیاد می‏كند، دیدار برادرانی است كه آنها را در غیر حجّ نمی‏توانم ببینم.۳۶ با یك بررسی اجمالی، از آنچه نقل شد، دانسته می‏شود كه تماس با برادران دینی، انتقال علوم و اطلاعات مفید، بحث و گفتگوی دینی و سیاسی، در صورتی كه با هدفی سازنده و به دور از نزاع و مشاجره ناپسند، انجام گیرد، نه تنها، با اهداف عالیه حج ناسازگار نیست، بلكه در راستای اهداف آن است. در این رابطه، كتاب و سنّت، نه تنها، تبادل افكار را در فصل حج نهی نفرموده، بلكه آن را بهترین فواید حج می‏شناسد. صحابه و تابعین و ائمه طاهرین از اهل بیت، چنانكه دیدیم، از فضای معنوی حج و بلد حرام برای نشر معارف دینی و حلّ مشكلات فكری جامعه، به بهترین وجه، استفاده می‏كردند، بنابر این نمی‏توان گفت كه هرگونه گفتگوی دینی در فصل حجّ، «جدال در حج» است و نكوهیده و ممنوع به شمار می‏رود. طرح عملی برای تلاقی افكار مسلمین‏ پس از آنكه دانسته شد اسلام راه اجتهاد و استنباط را باز گذاشته و از گفتگو و تبادل نظر در فصل حج نه تنها جلوگیری نكرده، بلكه آن را تشویق نیز فرموده است، باید در پی راههای عملی تحقیق این مهم بود، كه این مقاله، راههای زیر را به عنوان آغاز حركت به سوی تبادل نظر و تحقق بخشیدن به اصل «شوری» در اسلام پیشنهاد می‏كند:
الف) برپایی كنفرانسهای سالانه در موسم حج‏
در ایّام حج، به خصوص در روزهایی كه حجاج باید در یك منطقه جمع شوند، بهترین فرصت برای آشنایی، تبادل نظر، و مشورت و تصمیم‏گیری و رسیدن به توافق است، مكّه، عرفات و منی كه چند میلیون حاجی مسلمان را از ملّیتهای كاملاً متنوع، و از سرزمینهای دور، در خود جمع می‏كند، خود، بهترین گردهمایی اسلامی است، به شرط آنكه به صورت مطلوب از آن بهره‏برداری شود. راه كار پیشنهادی ما در این مقاله این است، كه اندیشمندان و دانشمندان اسلامی در مكه و منی، در كنفرانس سالانه اسلامی گردهم آیند و با تشكیل جلسات عمومی و خصوصی و كمیسیونها و شوراهای تخصصی، به بحث و بررسی در باره مشكلات اسلام و مسلمین، بلكه مشكلات جهانیان بپردازند، و راه‏حلهای عملی برای اصلاح امور پیشنهاد كنند، از جمله اگر اختلافاتی در میان خود مسلمین وجود دارد، یا برخی از ملّتهای مسلمان نیازمند كمك و امداد هستند، در آن گردهماییها، مسأله مطرح و در باره آن تصمیم‏گیری شود، و دست‏كم آن را به كشورهای خود منتقل سازند و در آنجا چاره‏جویی كنند. دولت عربستان می‏تواند، با برپایی اینگونه گردهماییها، خدمت شایانی را به جهان اسلام بلكه به كل بشریت، تقدیم كند، و نام نیكی برای خود برجای نهد، این كنفرانس اسلامی (به معنای واقعی) را می‏توان به كمیسیونهایی به شرح زیر تقسیم نمود:
۱) سیاسی‏
۲) اقتصادی
‏ ۳) امنیتی
‏ ۴) اجتماعی
‏ ۵) تربیتی و آموزشی‏
۶) خبری و تبلیغاتی
‏ ۷) حقوقی‏ در هر كمیسیون، كارشناسان، و مقامات مسؤول و ذی‏ربط آن، شركت كنند، و نتیجه كار آنها به صورت گزارشهای ویژه چاپ و نشر و در معرض استفاده عموم قرار گیرد. ب - توسعه و بهبود كنفرانسهای موجود اگرچه دولت عربستان، در حال حاضر نظیر این كنفرانسها را در مكه و منی برگزار می‏كند، و كسانی هم در آن شركت می‏كنند و نتیجه هم به صورت كتابی منتشر می‏گردد، ولی نكته‏ای كه در اینجا قابل ذكر است، اینكه كنفرانسهای موجود، هرچند در راستای هدف فوق، برپا شده است، ولی باز هم می‏توان آنها را با كیفیت بهتری برگزار كرد. مثلاً نكات زیر اگر مورد نظر قرار گیرد، بر كارآیی و تأثیر آنها، صد چندان می‏افزاید:
۱) در انتخاب میهمانان، فقط به مسؤولان اداری كشورها توجه نشود، بلكه دانشمندان و صاحب نظران غیر دولتی نیز دعوت شوند.
۲) مذاهب و فرق اسلامی كه به حج می‏آیند، همه، بدون تبعیض یا تعصّب مذهبی در آن راه داشته باشند، به دیگر سخن، كسانی بیایند كه نماینده طرز تفكر جناحهای مختلف مسلمین و جریانات فكری اسلامی باشند.
۳) وجود این كنفرانسها قبلاً در كشورهای اسلامی و غیراسلامی كه اقلیت مسلمانی در آن زندگی می‏كنند، به اطلاع مسلمین برسد، و پیشاپیش از آنها دعوت شود.
۴) موضوعات مطروحه در كنفرانس قبلاً به اطلاع آنها برسد، و از آنها خواسته شود كه همراه با اطلاعات مفید و نظریات سازنده در جلسه حاضر شوند.
عباسعلی براتی‏
پاورقی‏ها: - ۱ - مائده: ۹۷ .
۲ - الجامع لاحكام القرآن، ج ۳، ص ۳۲۵، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۹۶۵ م.
۳ - انفال: ۴۶ .
۴ - ابوداود، سنن، كتاب الأدب، حدیث ۴۷ - بخاری، صحیح، كتاب الأدب، حدیث ۵۷ و ۶۳ - مسلم، صحیح، كتاب البرّ، حدیث ۲۳، ۲۵، ۲۶ .
۵ - احمد، مسند ج ۶، ص ۴۴۵ - ابوداود، سنن، كتاب الأدب، حدیث ۵ - ترمذی، سنن، كتاب قیامت، حدیث ۵۶ .
۶ - ابوالفداء، المختصر فی تاریخ البشر، ۲/۸۲ - دكتر یوسف القرضاوی، الصحوهٔ الإسلامیهٔ بین الجمود والتطرف، ص ۵۹ - دكتر سعید رمضان البوطی؛ السلفیهٔ، ص ۲۴۴، مجله رسالهٔ الاسلام، سال دوّم، شماره ۴، ص ۳۵۷ .
۷ - علی متقی هندی، كنزالعمال ص ۳، ۲۳ و ۶۲، ۸/۲۰۲ و ۲۲۸ - ابن كثیر، البدایهٔ والنهایهٔ، ج ۵ ، ص ۱۴۸ و ۱۹۷ و ۱۹۴ و ۱۹۸ .
۸ - ابن ماجه، سنن، حدیث ۵۶۵ - ابن حجر هیثمی، مجمع‏الزواید ج ۷ ، ص ۳۳۸، مصر، ۱۳۵۲ ه .
۹ - حاكم نیشابوری، مستدرك الصحیحین، ج ۱، ص ۹۳ - ابن سعد، الطبقات الكبری، ج ۲ ، ص ۱۸۵ .
۱۰ - دیاربكری، تاریخ الخمیس، ج ۱ ، ص ۲۹۲ - ابن هشام، السیرهٔ النبویّهٔ، ج ۱، ص ۳۸۰ - ۳۹۰ (باب مالَقیَ رسول اللَّه من الأذی). دار احیاء التراث العربی، بیروت، بدون تاریخ.
۱۱ - همان، ج ۲، ص ۱۸۰ - ابن عساكر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۳ ، ص ۲۹۸ (ترجمهٔ الامام علی - ع -)
۱۲ - ابن عساكر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۴ ، ص ۳۲۸، تحقیق محمد باقر محمودی - طبری، تاریخ، ج ۵ ، ص ۱۹۳، مؤسّسهٔ عزّالدین، بیروت، ۱۴۰۷ ه / ۱۹۸۷ م.
۱۳ - المبرّد، الكامل، ج ۲ ، ص ۲ - ۲۰۳ - ۲۰۶ - طبری، تاریخ، ج ۵ ، ص ۵۶۳، ۵۶۶ .
۱۴ - الشبراوی، الإتحاف بحبّ الأشراف، ص ۵۱ - قرمانی، اخبار الدول، ص ۱۱۰، ابن عساكر، تاریخ مدینه دمشق، ۳۶ و ۱۶۱؛ بستانی، دائرهٔالمعارف، ج ۹ ، ۳۵۶ - زهرالآداب، ج ۱ ، ص ۱۶۳، ابن نباته، شرح العیون، ص ۳۹۰ - انوارالربیع، ج ۴ ، ص ۲۵ - ابن صباغ المالكی، الفصول المهمّهٔ، ص ۱۹۳ - نهایهٔالأدب، ج ۲۱ ، ص ۳۲۷ - ۳۳۱ .
۱۵ - ابن عساكر، تاریخ مدینه دمشق، ترجمهٔ الامام الباقر، ص ۱۶۷ - ۱۶۸ تحقیق محمد باقر المحمودی.
۱۶ - دكتر مصطفی شكعهٔ، الأئمهٔ الاربعهٔ، ط ۷، ج ۳، ص ۱۸۶، الشركهٔ العالمیهٔ للكتاب، بیروت، ۱۴۰۳ ه / ۱۹۸۳ م.
۱۷ - همان، ج ۱ ، ص ۴۶ - المبرد، الكامل فی الأدب، ج ۲ ، ص ۱۳۷، ۱۶۳، ۱۶۴ .
۱۸ - همان، ص ۴۶ - ۱۵۰ - ابن عنبه، عمدهٔ الطالب فی انساب آل ابی‏طالب، ص ۲۸۷، ط ۲، النجف، ۱۳۸۰ ه/ ۱۹۶۱ م.
۱۹ - أزرقی، ابوالولید محمد بن عبداللَّه بن احمد(م ۲۴۴ ه)؛ اخبار مكه، ج ۱ ، ص ۳۱۴ - ۳۱۵، دارالثقافهٔ، مكّهٔ، بدون تاریخ.
۲۰ - دكتر مصطفی شكعهٔ، الأئمهٔ الأربعهٔ، ج ۱، ص ۴۱، ۴۶، ۴۷ - ابونعیم، حلیهٔ الاولیاء، ج ۳ ،ص ۳۱۰ - ابن خلكان، وفیات الاعیان، ترجمه عطاء بن أبی رباح.
۲۱ - همان، ج ۱، ص ۱۵۸ .
۲۲ - همان، ج ۳، ص ۱۸۰ .
۲۳ - همان، ج ۴ ص ۳۹ - ۴۱ - ذهبی ترجمهٔ الامام احمد در مقدّمه مسند، ص ۶۰ .
۲۴ - فاكهی، محمد بن اسحاق، اخبار مكّه، ج ۲ ، ص ۳۵۰ - ۳۸۰، ط ۱، مكّه المكرمه، ۱۴۰۷ ه / ۱۹۸۷ م (ر.ك: أزرقی، اخبار مكه، ج ۱، ص ۳۱۶ - بلادی، فضایل مكه، ج ۱ ، ص ۲۲۵، و نیز فاكهی، اخبار مكّه، ج ۱، ص ۹۳).
۲۵ - همان، ج ۲ ، ص ۱۷۷ .
۲۶ - همان، ج ۱، ص ۳۲۵ - ۳۳۱ - ذهبی، تاریخ الاسلام، ج ۶ ، ص ۲۴۱ - همو، سیر اعلام النبلاء، ج ۷ ، ص ۱۸۶ - احمد مسند، ج ۲ ، ص ۱۶۱ - ۱۶۲ - سیوطی، الجامع الكبیر، ج ۱ ، ص ۷۱۵ - ابن حجر، تعجیل المنفعهٔ، ص ۴۹۸؛ عبدالرزاق، المصنف، ج ۱۱ ، ص ۲۴ - ابوداود، سنن، كتاب أدب، ج ۴ ، ص ۳۵۶ - بخاری، صحیح، كتاب مغازی، ج ۷ ، ص ۳۱۷ - مسلم، صحیح، كتاب صلاهٔ، ج ۶ ، ص ۹۲ - فاكهی، محمد بن اسحاق، اخبار مكه، ج ۱ ، ص ۲۰۵ - ۲۱۵،ط ۱، مكهٔالمكرمهٔ، ۱۴۰۷ ه / ۱۹۸۷ م.
۲۷ - نسائی، سنن، كتاب حج، ص ۱۶۱ - دارمی، سنن، كتاب سیر، ص ۶۲؛ احمد، مسند، ج ۱ ، ص ۳ و ج ۲، ص ۲۹۹ - مسبوطی، الدارالمنثور، تفسیر سوره برائت، بخاری، صحیح، ج ۲، ص ۱۵۳ .
۲۸ - ابن القیم الجوزیهٔ، زادالمعاد فی هدی‏ خیرالعباد، ج ۲، ص ۱۶۵، دارالفكر، بیروت، تصحیح الشیخ حسن محمد المسعودی.
۲۹ - ابن سعد، الطبقات الكبری، ج ۳، ص ۲۱۱ - كاندهلوی، حیاهٔ الصحابهٔ، ج ۲ ، ص ۳۳۴، منتخب كنزالعمال، ج ۴ ، ص ۴۱۹.
۳۰ - ذهبی شمس الدین، دول الاسلام، ص ۲۸، مؤسسهٔالاعلمی، بیروت، ۱۴۰۵ ه ۱۹۸۵/ م.
۳۱ - یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۱۶۴ - ۱۶۵، دارصادر، بیروت.
۳۲ - همان، ج ۲، ص ۳۵۳ .
۳۳ - همان، ج ۲، ص ۳۷۴ .
۳۴ - ابن ماجه، السنن، كتاب الفتن، باب خروج المهدی، ج ۲، ص ۱۳۶۶ - ۱۳۶۸، حدیث شماره ۴۰۸۲ تا ۴۰۸۸ - دكتر محمد أحمد جلیّ، دراسهٔ عن الفرق فی تاریخ المسلمین، ص ۱۵۶ - ۱۶۲، ط ۱، الریاض، ۱۴۰۶ ه / ۱۹۸۶ م.
۳۵ - الفاكهی (ت ۲۷۲)، اخبار مكّه، ج ۱، ص ۴۰۷، تحقیق عبدالملك بن دهیش، مكتبهٔ النهضهٔ، مكهٔ المكرمهٔ، احمد، مسند، ج ۱ ، ص ۹۹ - عاتق بن غیث البلادی، فضایل مكهٔ، ج ۱، ص ۲۲۳ - ۲۲۵، دار مكّهٔ - مكّهٔ المكرمهٔ، ۱۴۱۰ ه / ۱۹۸۹ م.
۳۶ - فاكهی، اخبار مكه، ۲/۳۸۲ .
منبع : فصلنامه الکترونیکی میقات حج


همچنین مشاهده کنید