پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

برنامه هزاره سوم سازمان ملل


برنامه هزاره سوم سازمان ملل
امروز، ریشه کنی فقر یک آرمان جهانی شده است. نیم قرن پس از صدور اطلاعیه حقوق بشر، اعلامیه دیگری در آغاز قرن بیست و یکم برای حل اساسی مشکل فقر و جهل و بیماری انسان ها توسط سازمان ملل صادر شد که موجب ارتقاء مطالبات مردم و گروه های سیاسی همه کشورها شده است.
ریشه کنی فقر و گرسنگی، یکی از هشت برنامه اساسی پیشنهادی این اطلاعیه می باشد، اعلامیه ای که در سپتامبر سال ۲۰۰۰ به تصویب ۱۸۹ کشور عضو سازمان رسیده است در میان امضاء کنندگان این اعلامیه مهم نام ۱۴۷ نفر روسای کشورها نیز دیده می شود.
برنامه های موضوع این اعلامیه از حالت کلی و فلسفی درآمده و به صورت کمی، تعریف شده اند زمانبندی اجرایی برنامه نیز، جزئی از مصوبه سازمان ملل را تشکیل می دهد، برای سنجش پیشرفت برنامه ها، هدف های مشخص تری، در هر مورد تعریف شده و شاخص های کمی دقیق تری مبنای گزارش دهی کشورها را تشکیل می دهد.«ریشه کنی فقر و گرسنگی» را به عنوان مثال درنظر بگیرید و به شاخص های مقداری آن توجه کنید.
الف) در تعریف سازمان ملل، افرادی فقیر تلقی می شوند که درآمدی کمتر از یک دلار در روز، به ازای هر فرد از افراد خانواده نصیب آنها می شود.
ب) جمعیت افراد فقیر، در آغاز برنامه و تغییرات سالانه آن بایستی توسط دولت ها به سازمان ملل گزارش شود.
ج) نسبت افراد فقیر، به کل جمعیت در هر کشور محاسبه می شود.
د) سهم ۲۰ درصد فقیر جامعه، از کل درآمد ملی کشور نیز، بایستی محاسبه و گزارش شود.
▪ هدف برنامه:
نسبت افراد فقیر، به کل جمعیت هر کشور، تا سال ۲۰۱۵ به نصف رقم آغاز برنامه کاهش یابد. وضعیت آماری در سال ۱۹۹۰ به عنوان مبنا قرار گرفته و در سال ۲۰۱۵ این آمار بایستی به نصف برسد.همچنین تعداد افرادی که با تعریف سازمان ملل، از گرسنگی رنج می برند بایستی به نصف کاهش یابد.
شاخصه های اندازه گیری، همگی تعریف های مشخص دارند، به عنوان مثال آمار دسترسی مردم به آب آشامیدنی سالم، سرویس بهداشتی، مسکن حداقل، هوای پاک، برق و منابع سوخت، برخی از شاخص های پیشرفت در زمینه محیط زیست را تشکیل می دهد.
هریک از واحدهای زیرمجموعه سازمان ملل امروز سایت اینترنتی مفصلی برای ارتباط با همه مردم جهان تاسیس کرده اند. گزارش های کارشناسان هریک از این واحدها در حد امکان تنظیم و عملکرد کشورها درجهت اجرای برنامه هزاره سوم روی سایت اینترنتی آنها به نام MDG مرتبا منعکس می شود تا مردم هر کشور بتوانند از آخرین وضعیت فقر و گرسنگی در موطن خویش و موقعیت نسبی آن با سایر کشورها مطلع شوند.
جا دارد از دولت جمهوری اسلامی و رسانه های دولتی بخواهیم، این اطلاعات را به نحوی که در اختیار سازمان ملل قرار داده اند در اختیار مردم خویش نیز بگذارند. اولین گزارش اهداف توسعه هزاره ایران در سال ۸۳ توسط سازمان مدیریت و برنامه ریزی منتشر و ترجمه انگلیسی آن در ۵۴ صفحه، روی سایت اینترنتی UNDP طی سه سال گذشته، بدون تجدیدنظر قابل ملاحظه بوده است.
گزارش مزبور، به دلیل عدم ارائه آمار و اطلاعات درمورد برخی از شاخص ها، مانند نسبت خانوارهای دارای مسکن ایمن یا نسبت جمعیت دارای دسترسی به داروهای اساسی بسیار ناقص تهیه شده و در سایر موارد نیز اطلاعات داده شده از دقت کافی برخوردار نمی باشد، به نحوی که «گزارش توسعه انسانی» (HDI) سازمان ملل با بررسی علمی و آماری و تحلیل داده ها ضمن کشف عدم انسجام لازم در اطلاعات داده شده درصد باسوادان در ایران را ۷۷ درصد برآورد کرده اند در مقایسه با رقم رسمی دولت که بالای ۹۰ درصد می باشد.
کشور ما با امضای اعلامیه برنامه هزاره سوم یا MDG خود را نسبت به اجرای برنامه های مناسب برای نیل به این اهداف متعهد ساخته است. آیا تاکنون این برنامه ها توسط مراجع داخلی به طور کامل تدوین شده، لوایح و قوانین مربوط به آن به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده، منابع مالی و نیروی کارشناسی لازم برای اجرای آن تدارک دیده شده است؟
کدام سازمان مسوولیت بررسی میزان پیشرفت کشور در جهت دستیابی به اهداف برنامه هزاره سوم را عهده دار می باشد. دولت ما خود را پیشتاز حمایت از حقوق محرومان می داند و باتوجه به تعهدی که ایران اسلامی به طور مشخص به جامعه بین المللی داده، آیا قادر است زودتر از سال ۲۰۱۵ یعنی زمانبندی پیشنهادی سازمان ملل این برنامه ها را در کشورمان محقق سازد؟
آیا می تواند فقر و گرسنگی را طی ۸ سال آینده ریشه کن نماید؟ مدت باقیمانده زمان کافی در اختیارمان قرار می دهد، زیرا کشور ایران که درآمد ناخالص داخلی اش امسال بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار می باشد، برای تامین یک دلار در روز برای دهک های پایین درآمدی جمعیت خویش منابع کافی در اختیار دارد، کافیست که برنامه های اقتصادی مناسبی برای ایجاد اشتغال یا توزیع درآمد تدوین شود. مجموعه تشکیلات سازمان ملل و نحوه واگذاری مسوولیت امور تخصصی به آنها در سطح جهانی، مشابه تشکیلات وزارتخانه های کشور خودمان است.
فهرست زیر معادل هر یک از وزارتخانه ها را تداعی می کند که می توانند یک دولت جهانی بالقوه را به وجود آورند. برنامه هزاره سوم یا MDG به طور گسترده ای به همه واحدهای تابعه سازمان ملل مربوط می شود و هر یک از این واحدها، دستیابی به اهداف برنامه را در دستور کار خود قرار داده اند و می کوشند همه ساله از پیشرفت برنامه های دولت ها در جهت نیل به این اهداف، کسب اطلاع کنند و در صورت نیاز کمک های تخصصی در هر زمینه در اختیار مراجع تصمیم گیری کشورهایی بگذارند که رسما از سازمان ملل درخواست نمایند.
دولت ها برای اجرای برنامه های خود می توانند از منابع مالی و اقتصادی کشور خود و همچنین از قدرت سیاسی، نظامی، اقتصادی و قضائی و بالاخره قانون گذاری استفاده نمایند. سازمان ملل راسا فاقد هرگونه قدرت اجرایی است. سازمان، قادر به اخذ مالیات از اعضای خود نمی باشد.
هیچ قانونی اجازه نمی دهد که سازمان برای کسب وجوه از اعضای خود متوسل به زور شود بنابراین هر یک از دولت ها در حدی که مصالح سیاسی آنها اقتضا کند، منابعی را در اختیار سازمان ملل قرار می دهند. اجرای تصمیمات مجمع عمومی سازمان ملل صرفا منوط به موافقت قوه مجریه در هر کشور است. اطلاع رسانی از عدم کفایت اقدامات دولت ها، مهمترین ابزار فشار سازمان ملل در ایجاد حرکت برای مبارزه با فقر به شمار می رود.
گروه سوم (متوسط) شامل کشورهایی مانند؛ ترکیه در رده ۸۵، ایران در رتبه ۹۸ و هند در رده ۱۲۴ می باشد.گروه چهارم شامل؛ برخی کشورهای آسیایی مانند؛ پاکستان، یمن و بیشتر کشورهای آفریقاست. کشورهای دیگر مانند افغانستان، عراق، سومالی و کره شمالی در گروه پنجم قرار دارند.
به نظر سایت توسعه انسانی، کشور ایران طی شش سالی که از قرن بیست و یکم می گذرد در اغلب زمینه ها پیشرفت هایی در جهت نیل به اهداف برنامه هزاره سوم داشته و یک مورد یعنی رساندن آب لوله کشی سالم موفق گردیده به هدف تعیین شده دست یابد. اما در مورد ثبت نام دانش آموزان سن تحصیل ابتدایی پیشرفت مناسبی نداشته و تعداد کودکانی که نتواسته اند در مدرسه ثبت نام کنند، همچنان قابل توجه است. تاسیس صندوق های بازنشستگی و سازمان بهزیستی قبل از انقلاب نمونه هایی از کاربرد تجربیات جهانی در برخورد با مشکل فقر در ایران است با گسترش فعالیت این نهادها در سه دهه اخیر میلیون ها شهروند ایرانی تحت پوشش این برنامه ها قرار گرفتند.دو برنامه مهم دیگر با اتکای نظریه ها و سنت های بومی کشور در زمینه فقرزدایی پس از انقلاب به اجرا گذاشته شد:
۱) اول: کمیته امداد که با کمک های مردمی آغاز به کار کرد و امروز بخش عمده بودجه خود را از دولت دریافت می کند.
۲) دوم: اعطای وسیع قرض الحسنه توسط بانک ها و صندوق های دولتی ویژه ای که به موجب قوانین بیشمار مجلس و مصوبات دولت در وزارتخانه های کار، تعاون، کشاورزی، کشور و غیره تاسیس شده و اخیرا با ادغام فعالیت تعدادی از آنها تحت عنوان صندوق مهررضا (ع) به کار خود ادامه می دهند. بنابراین می توان گفت طی پنجاه سال گذشته چهار برنامه عمده دولتی که کاهش فقر در کشور را هدف گرفته اند عبارتند از؛ سازمان بهزیستی، نظام بازنشستگی، کمیته امداد و اعطای وسیع قرض الحسنه، اخیرا نیز دو گام بلند دیگر با تاسیس وزارت رفاه و طرح سهام عدالت به امید کارآیی بیشتر در زمینه فقرزدایی برداشته می شود.
اگرچه تاثیر این برنامه ها قابل انکار نیست، لکن پیشرفت سریع برخی کشورهای آسیایی در سه دهه اخیر در زمینه کاهش فقر نگاه به خارج را توجیه پذیر می نماید. دفتر UNDP در تهران به عنوان یکی از نهادهای سازمان ملل پیگیر برنامه فقرزدایی در ایران بوده و همه ساله در «روز جهانی فقرزدایی» سمیناری برگزار می کند و از ایران دعوت می نماید تا از تجربیات بین المللی در جهت استقرار استراتژی فقرزدایی استفاده کند. به پیشنهاد این نهاد بین المللی برخی روش های توزیع مجدد منابع به منظور ریشه کنی فقر در شهرها می تواند در چارچوب یک برنامه وسیع و استراتژیک تدوین و با حمایت شورای شهر توسط شهرداری ها به اجرا گذاشته شود.
نظام اسلامی با الهام از آموزه های امیر مومنان علی ابن ابیطالب عدالت اجتماعی را محور همه سیاست های خویش قرار داده است. دولت نیز با برافراشتن پرچم عدالت توانسته حمایت وسیع مردم را جلب نماید. «برنامه های توسعه هزار سوم (MDG)» تجسم علمی و تاحدود زیادی محتوای عملی عدالت در مفهوم امروزی آن است.
در صورتی که خدای نکرده شعار عدالت محوری ما تا سال ۲۰۱۵ با تعریف جهانی اش، در ایران محقق نشود، موجب شرمندگی دولت و نظام مدیریت ما خواهد بود. ممکن است شاهد وضعیتی باشیم که سایر کشورهای جهان این زمینه گوی سبقت از ما بربایند و شعار عدالتی که توسط نظام اسلامی مطرح شده در جوامع دیگر عملی شده باشد، لکن بخشی از مردم ایران زمین، همچنان از فقر و جهل و بیماری رنج ببرند. علیهذا پیشنهاد می شود.
۱) اولا: اجرای دقیق و سریع برنامه توسعه هزاره سوم در دستور کار دولت نهم قرار گیرد و مسوولیت پیگیری و مراقبت از مراحل پیشرفت پروژه طبق جدول زمانی خاص به یکی از معاونان محترم ریاست جمهوری محول شود.
۲) ثانیا: به وزیران محترم رفاه، آموزش و پرورش، بهداشت و آموزش پزشکی و سایر وزارتخانه ها نیز ماموریت داده شود تا با واحدهای سازمان ملل که در حوزه کاری ایشان فعالیت می نماید تعامل داشته از امکانات و بودجه های مطالعاتی و برنامه ریزی آنها حداکثر بهره برداری بشود.
۳) ثالثا: یکی از معاونین وزراء ذی ربط در هر وزارتخانه، اطلاع رسانی به موقع در سطح جهان از موفقیت های نظام و میزان پیشرفت در جهت اهداف تعیین شده را عهده دار شوند و گزارشات خود را به نحوی تنظیم نمایند که شکل، محتوا، مفاهیم و اندازه گیری های آن با استانداردهای جهانی مطابقت داشته باشد.
۴) رابعا: برنامه ها، سیاست ها، مقررات و آیین نامه های مناسب در هر یک از وزارتخانه های ذی ربط، همراه با جدول زمانی تحقق اهداف، به تفکیک استانی طراحی، ابلاغ و اجرا شود.
۵) خامسا: استانداران وضعیت پیشرفت و مراحل اجرایی برنامه های هشتگانه، در استان خود را تحت نظر قرار دهند و تحقق اهداف آن را، از ادارات ذی ربط در هر استان پیگیری نمایند، زیرا که زمانبندی نیل به اهداف برنامه توسعه هزاره سوم در استان های محروم بسیار متفاوت خواهد بود.
▪ اهداف توسعه هزاره
۱) ریشه کن سازی فقر مفرط و گرسنگی
۲) دستیابی به تحصیلات ابتدایی همگانی در سطح جهانی
۳) بهبود وضعیت برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان
۴) کاهش مرگ ومیر نوزادان
۵) بهبود وضع سلامت مادران
۶) مبارزه با ایدز، مالاریا و دیگر بیماری ها
۷) حصول اطمینان از پایداری زیست محیطی
۸) ایجاد مشارکت جهانی در راستای توسعه
در سال ۲۰۰۰ بیش از ۱۰ میلیون نفر از مردمان بسیج شدند تا از فرآیند تحقق برنامه جهانی ریشه کن سازی فلج اطفال از طریق واکسینه کردن بیش از ۵۵۰ میلیون کودک، پشتیبانی بکنند، بیشینه این جمعیت، شهروندان دغدغه مندی بودند که در اجتماعات خویش بار مسوولیت داوطلبی را عهده دار گشته بودند. آنان با صرف وقت خویش سعی در حصول اطمینان از این مسئله کردند که کودکانی که پایگاه های واکسیناسیون معرفی شده اند، واکسن خوراکی خود را دریافت کرده و مستندات این کار به طور صحیحی تهیه شده است.
ارزش مادی این پشتیبانی داوطلبانه مردمی چیزی حدود ۲۰ میلیارد دلار تخمین زده شده است که بی شک فراتر از توان دولت ها و یا نهادهای ملی و بین المللی می باشد.
همین نمونه به خوبی بیانگر این نکته است که همبستگی و خلاقیت میلیون ها نفر مردم عادی که از طریق داوطلبگرایی هم دستان شده اند، چگونه می تواند در خدمت رسیدن به اهداف توسعه هزار درآید.
به واقع اگرچه اهداف توسعه هزاره در سال ۲۰۰۰ عنوان گشته اند، اما دهه ها بوده است که تعداد بی شماری از داوطلبان و نهادها و شبکه های داوطلبانه در پی تعقیب و تحقق اهداف اصلی در پس از اهداف توسعه هزاره مجاهدت می کرده اند و از این روست که امروزه در بسیاری از مناطق شاهد فعالیت های داوطلبانه در جهت پشتیبانی از توسعه در سطح محلی، ملی و جهانی هستیم.
پی نوشت
اهداف توسعه هزاره، گزاره های مورد توافق سران جهان در اجلاس جهانی هزاره در سپتامبر سال ۲۰۰۰ می باشند. اهداف توسعه هزاره مجموعه ای سنجش پذیر از اهداف و مقاصد هستند که مباحث؛ مبارزه با فقر، گرسنگی، بیماری ها، بی سوادی، تخریب محیط زیست و تبعیض جنسی علیه زنان را مدنظر دارند. همچنین این اهداف را می توان چارچوبی برای دولت ها، کل نظام سازمان ملل، جامعه مدنی، بخش خصوص، رسانه ها و مراکز دانشگاه متصور شد که از طریق آن برای آینده ای مشترک و در دسترس، با انسجام به عمل بپردازند.
احمد حاتمی یزد
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید