پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


تفکر خلاق


تفکر خلاق
در آغاز، اجازه دهید اشتباه رایجی را که درباره مفهوم تفکر خلاق وجود دارد، رفع کنیم. تا کنون به ناروا، علم، فناوری، هنر و ادبیات، به عنوان تنها مجاری معتبر خلاقیت، شهرت پیدا کرده‏اند. برای بیشتر مردم، تفکر خلاق، تداعی‏گر اموری مانند کشف الکتریسیته یا واکسن فلج اطفال یا نوشتن یک رمان یا اختراع تلویزیون رنگی است.
بی‏شک، همه این دستاوردها، شاهدی بر وجود تفکر خلاق است. هر گامی که برای تسخیر فضا برداشته شده است، نتیجه تفکر خلاق و پویایی آن است؛ ولی تفکر خلاق، به قلمرو خاصی اختصاص ندارد و منحصر به افراد فوق‏العاده باهوش نیست.
● تفکر خلاق چیست؟
افراد یک خانواده کم درآمد، نقشه‏ای می‏ریزند تا بتوانند پسر خود را به دانشگاه معتبری بفرستند. برنامه‏ریزی آنها، ثمره یک تفکر خلاق است.
خانواده‏ای، بدمنظره‏ترین زمین مخروبه خیابانشان را تبدیل به زیباترین فضای سبز آن ناحیه می‏کنند. اقدام آنها، نمایان‏گر اندیشه خلاق است.
پیدا کردن راه‏هایی برای ساده‏تر کردن روش‏های دفتر اداری، فروش جنس به مشتری‏هایی که اصلاً در فکر خرید نیستند، واداشتن بچه‏ها را به مشغولیت‏های سازنده، ایجاد شرایطی برای افزایش علاقه کارمندان به کار و جلوگیری از وقوع یک جنجال «حتمی»، همه و همه نمونه‏هایی از فکر خلاق روزمره و علمی است.
تفکر خلاق، یعنی یافتن راه‏های جدید و مؤثر، برای انجام دادن کارها. موفقیت‏های گوناگون - اعم از موفقیت در خانه، محل کار و اجتماع - به یافتن راه‏هایی برای انجام هر چه بهتر کارها بستگی دارد. اما برای به وجود آوردن تفکر خلاق و حفظ آن، چه کاری می‏توانیم انجام دهیم؟
● ایمان داشته باشید که می‏توانید
یک حقیقت اساسی این است که برای انجام هر کار، باید اول ایمان پیدا کنیم که این کار، می‏تواند انجام شود. اعتقاد داشتن به این که کاری می‏تواند انجام پذیرد، ذهن را برای یافتن راه انجام آن به حرکت وا می‏دارد. وقتی به کاری ایمان داشته باشید، فکرتان راه‏های انجام آن را پیدا می‏کند.
این آزمایش، تنها یک نتیجه دارد و آن این که وقتی ایمان بیاورید که چیزی ناممکن است، فکرتان در پی دلایلی می‏گردد که این مطلب را اثبات کند؛ ولی وقتی ایمان حقیقی داشته باشید که کاری شدنی است، فکرتان راه‏های انجام آن را می‏یابد.
ایمان داشتن به امکان تحقق مسائل، در حقیقت، جاده را برای راه‏حل‏های خلاق، هموار می‏سازد؛ در حالی که ایمان داشتن به عدم تحقق آنها، تفکری ویران‏گر است. این نکته را می‏توان به تمام موقعیت‏ها - چه بزرگ و چه کوچک - تعمیم داد. آن دسته از اقتصاددانانی که اعتقاد دارند رکودهای اقتصادی اجتناب‏ناپذیر است، نمی‏توانند راه‏های خلاقی برای شکستن این دور باطل در اقتصاد، پیدا کنند.
اگر اعتقاد به توانایی خود داشته باشید، می‏توانید راه‏هایی برای دوست داشتن یک فرد پیدا کنید.
اگر اعتقاد به توانایی خود داشته باشید، می‏توانید راه‏حل‏هایی برای مشکلات شخصی‏تان پیدا کنید.
اگر اعتقاد به توانایی خود داشته باشید، می‏توانید راهی برای خریدن خانه‏ای بهتر که آرزوی خریدنش را دارید پیدا کنید.
ایمان، نیروهای خلاق را آزاد می‏کند و فقدان ایمان، آن نیروها را به بند می‏کشد. برای نیل به تفکر خلاق، ایمان داشتن را یاد بگیرید.
● اگر اراده کنید، ذهنتان راهی پیش پایتان می‏گذارد
ایمان داشته باشید به این که از عهده کارها بر خواهید آمد. این جمله، اساس تفکر خلاق است. دو راه‏حل زیر، به شما کمک می‏کند تا به یاری ایمان، از قدرت خلاق برخوردار شوید:
الف) کلمه ناممکن را از فرهنگ لغات خود خارج کنید. ناممکن، واژه ویرانگری است. فکر «این کار نشدنی است»، زنجیروار، افکار منفی دیگری را در تأیید خود تولید می‏کند.
ب) به چیزی بیندیشید که زمانی دوست داشتید آن را انجام بدهید؛ اما به دلیل این که آن را ناشدنی می‏پنداشتید، از انجام آن خودداری کرده بودید و حالا برای انجام آن تلاش کنید. بسیاری از ما، تنها به این دلیل که فکرمان را روی دلایل عدم توانایی خود متمرکز می‏کنیم، آرزوهای خود را به بند کشیده، سرکوب کرده‏ایم؛ حال آن که تنها چیزی که شایسته است تا ذهن خود را به آن معطوف کنیم، دلایل توانایی است.
● تفکر خود را عوض کنید
تفکر سنتی، دشمن اصلی و درجه یک انسانی است که دوست دارد یک برنامه پیشرفت فردی خلاق داشته باشد. تفکر سنتی، ذهن شما را منجمد می‏کند؛ جلوی پیشرفت شما را می‏گیرد و اجازه نمی‏دهد از خلاقیت بهره‏ای ببرید.
در این جا سه راه برای مقابله با این نگرش می‏بینید:
الف) به نظرات افراد توجه کنید؛ فکرهای جدید را پذیرا شوید و با افکاری چون «نتیجه نمی‏دهد»، «نمی‏شود»، «بی‏فایده است» و «احمقانه است»، مبارزه کنید.
ب) پیوسته در حال جست‏وجو باشید. سنت‏شکن باشید. رستوران‏های جدید را امتحان کنید. کتاب‏های تازه را بخوانید و با دوستان جدید، آشنا شوید. برای رفتن سر کار، راه‏های تازه را انتخاب کنید. برای تعطیلات سالانه، به مناطق جدید بروید و در تعطیلات آخر هفته، کارهای تازه و متفاوتی انجام دهید. این کار، خستگی شما را رفع می‏کند و شما را برای مسئولیت‏های بزرگ‏تری آماده می‏سازد.
ج) پیشرو باشید، نه دنباله‏رو. نگویید «در جایی که کار می‏کردم، از این روش، برای انجام کارهایمان استفاده می‏کردیم؛ بنابراین، این جا هم باید طبق همان شیوه عمل کنیم»؛ بلکه چنین بگویید: «چطور می‏شود این کار را بهتر از آن چه در گذشته انجام می‏دادیم، انجام دهیم»؟ تفکر دنباله‏رو و ارتجاعی، نتایجی منفی دارد؛ در حالی که تفکر پیشرو و راهگشا، نتایجی مثبت و ثمربخش دارد. تصور کنید که اگر مدیریت کمپانی فورد موتور، به خودش اجازه می‏داد که این چنین فکر کند: «امسال پیشرفته‏ترین اتومبیل‏ها را ساخته‏ایم و دیگر بهتر از این نمی‏شود و بنابراین، تمام فعالیت‏های مربوط به طراحی و مهندسی تجربی را برای همیشه خاتمه می‏دهیم»، چه اتفاقی برای این کمپانی می‏افتاد؛ حتی چنین کمپانی غول‏آسایی هم با این نگرش، به سرعت، تحلیل می‏رود.
حیات مردم موفق هم مانند شغل‏های موفق، به این سؤال بستگی دارد که «چطور می‏توانم کیفیت کارم را بالا ببرم و چطور می‏توانم بهتر عمل کنم»؟
در تمام فعالیت‏های انسانی، از ساختن موشک گرفته تا تربیت فرزند، کمال مطلق، حدی دست نیافتنی است و معنایش این است که برای پرواز فکر انسان، فضایی نامتناهی در پیش روست. مردم موفق، این راز را می‏دانند و به همین دلیل، همیشه در جست‏وجوی راه‏های بهتری هستند. انسان موفق، نمی‏پرسد که «آیا می‏توانم این کار را بهتر انجام بدهم»؟ زیرا او می‏داند که می‏تواند؛ پس از خود، چنین می‏پرسد: «چطور می‏توانم این کار را بهتر انجام بدهم»؟
موفقیت‏های بزرگ، درِ خانه مردمی را می‏زند که معیارهای عالی‏تری برای خودشان و دیگران در نظر می‏گیرند؛ مردمی که در جست‏وجوی راه‏هایی برای افزایش کارایی، به دست آوردن حداکثر نتیجه از حداقل هزینه و انجام کار بیشتر با زحمت کمتر هستند. پیشرفت‏های عالی، نصیب افرادی خواهد شد که چنین می‏گویند: «می‏توانم بهتر از این عمل کنم».
فلسفه «می‏توانم - بهتر - عمل - کنم» معجزه می‏کند. وقتی از خود می‏پرسید که «چطور می‏توانم بهتر عمل کنم»، دکمه قدرت خلاق، زده می‏شود و شیوه‏های بهتر برای انجام کارها، خودشان را معرفی می‏کنند.
● توانایی، یک برداشت ذهنی است
میزان کاری که می‏توانیم انجام بدهیم، به میزان تصوری که از توانایی انجام آن کار داریم، بستگی دارد. وقتی به راستی ایمان داشته باشیم که می‏توانیم کار بیشتری انجام دهیم، ذهنمان خلاقانه در پی راه‏هایی می‏گردد که کلید کار را به دستمان بدهد.
توانایی، به راستی، یک برداشت ذهنی است. به نظر می‏رسد که هر روز، چنین اتفاقاتی در دنیای پرتحول کسب و کار، روی می‏دهند. رئیسی کارمندش را احضار می‏کند و می‏گوید که کار خاصی باید انجام شود و بعد می‏گوید: «می‏دانم که خودت یک دنیا کار داری؛ ولی آیا می‏توانی این کار را هم قبول کنی»؟ در بیشتر موارد، کارمند، چنین جواب می‏دهد: «خیلی شرمنده‏ام؛ کارهای خودم مانده؛ خیلی دلم می‏خواست قبول کنم؛ ولی واقعیت این است که سخت گرفتارم».
در چنین شرایطی، رئیس از این موضوع به زیان کارمندش استفاده نمی‏کند؛ زیرا این کار را به اصطلاح، یک «وظیفه اضافی» می‏داند. با این حال، رئیس، پیوسته در فکر آن است که کار باید انجام شود و آن قدر می‏گردد تا کارمندی را پیدا کند که گرچه مثل بقیه گرفتار است، ولی احساس کند که می‏تواند کار بیشتری را قبول کند و این کارمند، همان کسی است که خودش را با نیروی ایمان به کار، بالا می‏کشد.
معجون موفقیت در زمینه کسب و تجارت، خانه و اجتماع، این است: «بهتر از گذشته کار کن (کیفیت بازدهی‏ات را بهتر کن) و بیشتر از گذشته کار کن (میزان بازدهی‏ات را بیشتر کن)».
اگر متقاعد شده‏اید که انجام بیشتر و بهتر کارها مقرون به صرفه است، این دستورالعمل دو مرحله‏ای را انجام بدهید:
الف) مشتاقانه پیشنهادهایی را برای انجام کار بیشتر بپذیرد. کسی که مسئولیت کاری را به شما محول می‏کند، در حقیقت، روی شما حساب کرده است. پذیرفتن مسئولیت‏های بزرگ‏تر در کار، شما را برجسته‏تر می‏کند و نشان می‏دهد که ارزش بیشتری دارید. مثلاً وقتی همسایگانتان از شما می‏خواهند تا در یک مسئله اجتماعی، داور آنها شوید، بپذیرید. این اقدام، به شما کمک می‏کند تا اعتبار اجتماعی بیشتری به دست آورید.
ب) سپس روی این مسئله تمرکز کنید که «چطور می‏توانم بیشتر کار کنم»؟ در این حال، جواب‏های خلاق از راه می‏رسند. بعضی از این جواب‏ها ممکن است شامل برنامه‏ریزی، انضباط بیشتر و یا مختصر و مفید بودن فعالیت‏های روزمره، یا حذف امور غیرضروری باشد؛ ولی راه‏حل «بیشتر کار کردن»، خودش پیدا می‏شود.
منبع:
کتاب جادوی فکر بزرگ، د. شوارتز، ترجمه ژنا بخت‏آور، انتشارات فیروزه، ۱۳۷۴.
منبع : پرسمان


همچنین مشاهده کنید