جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


ابرهای توفانی در بازار جهانی


ابرهای توفانی در بازار جهانی
ساز و كار مالی جهان پر رمز و راز، هیجان‌برانگیز و گاهی بی‌پرواست. اكنون جنبه‌ای دیگر به این بازار اضافه شده و آن نقدینگی است. آیا این شرایط اوضاعی گذراست یا مانند سال‌های ۱۹۹۷ و ۱۹۹۸ و بحران مالی آسیا، تهدیدی برای كل اقتصاد جهان به همراه می‌آورد؟ این پرسش مهمی است.
قبل از پاسخ دادن به این پرسش باید معنای این عبارت نقدینگی بیشتر باز شود. نقدینگی عبارتی معمول و گمراه‌كننده در دایره لغات اقتصادی است. بازارهای مالی چه بازار سهام و چه اوراق قرضه، وقتی دچار نقدینگی توصیف می‌شوند كه خرید و فروش در آن آسان می‌شود. داد و ستدها بدون دردسر و به سرعت انجام می‌شود. اما در بازاری كه نقدینگی در آن نیست خرید و فروش همواره با احتیاط و بعد از اما و اگر بسیار انجام می‌شود. قیمت‌ها هم در چنین بازاری خیلی به سرعت و پرشتاب بالا و پایین می‌روند. در بازارهایی با نقدینگی بالا سرمایه‌گذاران ریسك بالایی را می‌پذیرند تا اندوخته خود را به كار بیاندازند.
اما ممكن است در این میان حباب‌های كاذبی شكل بگیرد و خسارات هنگفتی به همراه داشته باشد. نشانه‌های آن را دیده‌ایم.
همین اواخر اچ‌اس‌بی‌سی كه یك شركت بانكداری است اعلام كرد بیش از ۱۰میلیارد دلار دچار خسارت شده است. این خسارت از ناحیه وام‌های مسكن غیر اولویت‌دار به این شركت وارد شده‌است. وام مسكن غیر اولویت دار كه ۲۰درصد كل‌ وام‌ها را در آمریكا در سال ۲۰۰۶ تشكیل می‌داد، وام‌هایی هستند كه به وام‌گیرندگان ضعیف‌تر كه سابقه مالی غیر مطمئنی دارند تعلق می‌گیرد. وقتی وام‌گیرندگان اعتبار چندانی ندارند وام آنها نرخ بهره بالاتری خواهد داشت. بنابراین این وام برای وام دهندگان سود زیادی دارد و بسیاری را وسوسه می‌كند. اما این كار خسارت‌هایی هم دارد. آنچه كه معلوم نیست اینكه آیا خسارات ناشی از این نوع وام وقایع جداگانه و بی‌سابقه‌ای هستند یا بخشی از پیامدهای ناشی از این نوع سرمایه‌گذاری.
در ربع قرن گذشته نظام مالی یعنی راهكاری كه از طریق آن اندوخته راهی به سوی سرمایه‌گذاری پیدا می‌كند، سه تغییر عمده داشته است. اولین این تغییرات وثیقه‌ای شدن است.
بانك‌ها و موسسات سپرده‌گذاری و وام و شركت‌های بیمه از پرداخت وام مستقیم خودداری می‌كنند. مثلا در سال ۱۹۸۰ این موسسات اكثر وام‌های مسكن را متقبل می‌شدند. اما اكنون اكثر این وام‌ها به وثیقه‌هایی شبیه اوراق قرضه تبدیل شده و به سرمایه‌گذاران موسساتی همچون صندوق‌های بازنشستگی و بیمه و همچنین بانك‌ها فروخته شده است. همین اتفاق برای بدهی‌های كارت‌ اعتباری، وام‌های خودرو و شركت‌های تجاری افتاده‌است. نزدیك به ۵۳درصد از بدهی‌های غیر مالی آمریكا اكنون وثیقه‌ای شده‌اند. در سال ۱۹۸۰ این رقم ۲۸درصد بود.
تغییر دوم این بازارها به حد انفجار رسیدن تعداد نهادهای مالی از جمله صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترك و صندوق‌های خصوصی است. كانال‌های اندوخته در سال‌های اخیر چندین برابر شده است. مثلا صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترك كه ثروت افراد و نهادهای سرمایه‌گذاری را در خود جای داده است، بیش از یك تریلیون دلار در اختیار دارند.
و بالاخره تغییر دیگر بازارهای مالی جهان این است كه این بازارها جهانی شده‌اند. در سال ۱۹۸۰ اكثر كشورها به غیر از آمریكا شهروندان خود را از سرمایه‌گذاری خارجی محدود یا ممنوع می‌كردند و خارجی‌ها را هم از سرمایه‌گذاری در كشورهایشان منع می‌نمودند. از آن زمان به بعد دولت‌ها اكثر این كنترل‌های سرمایه‌ای را كمتر كرده‌ یا از میان برداشته‌اند. سرمایه‌گذاری فرامرزی اكنون سالانه از مرز ۶تریلیون دلار می‌گذرد.
اكنون ما با یك بازار پولی جهانی رو به رو هستیم. یك صندوق سرمایه‌گذاری مشترك در آمریكا می‌تواند به همراه سرمایه‌گذاران اروپایی پول خود را در وام‌های غیر اولویت‌دار آمریكا یا بازار سهام برزیل سرمایه‌گذاری كند. این موضوع از نظر تئوری خوب است چرا كه اندوخته‌ها به سمت سرمایه‌گذاری‌های مولد هدایت می‌شوند. به این ترتیب می‌توان گفت كه سرمایه‌گذاری نسبتا امن شده است. از دهه ۱۹۸۰ چرخه‌های تجاری كمتر از گذشته متلاطم و آشفته شده‌اند. بسیاری از كشورهایی كه عنوان بازارهای در حال ظهور را پیدا كرده‌اند مانند چین، برزیل و هند عملكردی بهتر از یك دهه گذشته دارند. البته این تغییراتی كه اشاره شد هیچكدام پایدار نیستند.
نگرانی از نقدینگی بیش از حد بیشتر از سیاست‌های نرخ پایین بهره سرچشمه می‌گیرد كه آمریكا، اروپا و ژاپن بعد از سال ۲۰۰۰ آن را اتخاذ كردند. هدف از این سیاست‌ها انحراف مسیر ركود عمیق بود. فدرال ریزرو یك شبه نرخ بهره را در آمریكا به یك درصد، بانك مركزی اروپا به ۲درصد و بانك مركزی ژاپن به صفر كاهش دادند. با این نرخ بهره پایین كوتاه‌مدت، سرمایه‌گذاران پول خود را به وثیقه‌ها و اوراق قرضه بلند مدت با سود بالا و همچنین بازار سهام سرازیر كردند.
این سرمایه‌گذاری‌ها اغلب از طریق وام‌های كوتاه مدت با نرخ بهره پایین تامین مالی می‌شود. نگرانی بزرگی كه اكنون در بازارهای جهانی وجود دارد نگرانی از وضعیت ین است. سرمایه‌گذاران ین با بهره یك یا دو درصد وام می‌گیرند و آن را به دیگر پول‌ها مثل لیر تركیه تبدیل می‌كنند و دوباره آن را در كشورهایی كه نرخ بهره بالا دارند سرمایه‌گذاری می‌كنند.
در برزیل و تركیه نرخ بهره وام سه ماهه معمولا ۱۳ تا ۱۹درصد است. نرخ بهره پایین برای وام‌هایی كه به فرانك سوئیس پرداخت می‌شود هم جای نگرانی دارد. خطر جدی این است كه تغییر عمده در نرخ برابری ارزها یا نرخ بهره بالاتر در كشور وام دهنده ممكن است این كارهای تجاری را غیر سود‌ده كند.
بازار مالی جهان همچون یك حفره سیاه می‌ماند. در دنیای امروز سرمایه‌گذاران بیشتری در كشورهای بیشتری پول بیشتری را در بازارهای بیشتری سرمایه‌گذاری می‌كنند. پس همه چیز رو به وفور رفته است. اما در همین بازار دچار وفور شده، خسارت‌ها هم زیاد و در حد كلان است. خسارت در یك بازار می‌تواند بازارهای دیگر را هم دچار خسران كند و در این شرایط است كه اعتماد مصرف‌كننده و هزینه كردن‌های آنها كاهش می‌یابد.
با وجود همه آنچه تا كنون گفته شد باز هم موضوع نگران‌كننده در بازار پولی جهان آن چیزی نیست كه ما می‌دانیم بلكه آن چیزی است كه هنوز نمی‌دانیم.
مترجم: نیلوفر قدیری
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد


همچنین مشاهده کنید