جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


بسترهای لازم برای خصوصی سازی چیست؟


بسترهای لازم برای خصوصی سازی چیست؟
کارشناسانی که «نگاه مهندسی» به مسائل اقتصادی دارند، بسترهای لازم برای خصوصی سازی را «حرف هایی کلی» می دانند، حال آنکه ملزومات و بسترهای لازم برای موفقیت خصوصی سازی در اقتصاد ایران روشن و شفاف است و خوشبختانه در سیاست های ابلاغی اصل ۴۴ هم تا حدودی مورد توجه قرار گرفته اند؛
۱) تعیین محدوده نظری و قانونی «وظایف دولت» و «دخالت دولت» در اقتصاد.
این همان نکته ای است که متاسفانه آقای دکتر احمدی نژاد اهمیت آن را دست کم گرفتند. همان نکته ای است که بی توجهی به آن باعث شده تا سیاست ها و تصمیم های اقتصادی دولت نهم، بی هدف و متناقض به نظر برسند. از آنجا که دولت نهم (بر خلاف دولت آقای خاتمی) میل زیادی برای به تحرک درآوردن اقتصاد از خود نشان می دهد، بی توجهی آن به مسئله «وظایف و محدوده دخالت دولت در اقتصاد»، اشتباهی راهبردی است.
۲) انحصار زدایی، بسط رقابت و آزادی اقتصادی و رسیدن به حداقلی از شاخص های رقابت و آزادی اقتصادی. بررسی های بین المللی نشان می دهند وضع اقتصاد ایران از نظر«شاخص های آزادی و رقابت» متاسفانه در حد مفلوک ترین اقتصادهای دنیاست.
۳) ساز و کاری فعال و پویا برای اطلاع رسانی درباره خصوصی سازی های در شرف وقوع و اقناع افکار عمومی درباره سلامت و ضرورت خصوصی سازی های در حال انجام.
۴) چاره جویی برای بیمه کارگران شرکت های در شرف واگذاری و ارائه تضمین واقعی و موثر به کارگران این شرکت ها که بر اثر خصوصی سازی، وضع آنها بدتر نخواهد شد. (با وضع سیاسی - اجتماعی کشور ما، خصوصی سازی بزرگ و جامع بدون اقناع و همراه کردن کارگران قطعا محکوم به شکست است، چراکه نظام جمهوری اسلامی از نظر عقیدتی و فرهنگی نمی تواند با اعتراضات گسترده کارگری به وسیله پلیس ضد شورش و باتوم مقابله کند پس برای موفقیت خصوصی سازی، چاره ای جز توجیه و اقناع کارگران نیست).
۵) منع خریداران شرکت های دولتی از توقف خط تولید و فروش سرمایه و زمین های شرکت های واگذار شده. بی توجهی به این نکته مهم در دور قبل خصوصی سازی باعث شده بود تا مشتریان شرکت های دولتی بیشتر «دلالان» باشند، تا «کارآفرینان».
۶) رفع موانع گسترده تولید و سرمایه گذاری و سودآور کردن سرمایه گذاری تولیدی در کشور. اگر قرار باشد «تولید» در کشور ما در مقایسه با تجارت و بورس بازی، همچنان فعالیتی «غیر اقتصادی» باشد، شرکت های دولتی به بهایی نازل فروخته و اموال و زمین هایش نصیب دلالان خواهد شد. متاسفانه در رتبه بندی های بین المللی از نظر سهولت تولید و سرمایه گذاری نیز، کشور ما در ردیف های آخر و هم عرض کشورهای فقیر آفریقایی قرار دارد.
۷) ترویج فرهنگ کار و تلاش و پس انداز و سرمایه گذاری خصوصی به جای فرهنگ رایج راحت طلبی، مفت خواری و توقع کمک و یارانه دولتی داشتن.
شاید این آخری به لحاظ ماهیت فرهنگی اش در کوتاه مدت محقق نشود، اما استقبال شدید مردمی از شعارهایی چون «هر ایرانی ماهی۵۰ هزار تومان» یا «آوردن نفت سر سفره های مردم» نشان می دهد جامعه ما از نظر فرهنگ کار و تلاش و تولید با شرایطی که «بخش خصوصی متکی به کار و ابتکار خود» ، فعال و پیش برنده اقتصاد باشد، فاصله عمیقی دارد.
۸) سلامت، شفافیت و امنیت اقتصادی. شرایطی که به عنوان مثال وقتی چک مشتری یک عامل اقتصادی برگشت می خورد یا دچار کلاهبرداری می شود، به راحتی و سرعت از طریق قانون و قوه قضائیه و پلیس، حقش را بگیرد نه اینکه برای استیفای حقش به شرخر و چک نقد کن و... متوسل شود.
۹) منع شرکت ها و بنگاه های دولتی از خرید سهام شرکت های در حال واگذاری. نکته ای که خصوصی سازی های گذشته را به شکست کشاند و طبق اخبار منتشره، اتفاقا در واگذاری اخیر سهام شرکت مس هم به این نکته توجه نشده است.
به نقل از سایت الف
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید