چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

لیگی که ما داریم، لیگی که ما نداریم


لیگی که ما داریم، لیگی که ما نداریم
لیگ فوتبال ما یكپارچه نیست؛ یعنی نظم ندارد، ساختار مستعد و مناسبی هم ندارد و نمی توان هماهنگی و یكسان بودن را بین زیرشاخه های آن پیدا كرد. قوانین درنظر گرفته شده، كارآیی لازم راندارند و همین موضوع باعث ایجاد مشكل برای باشگاهها شده است. باشگاهها به عنوان ركن اول فوتبال باشگاهی، كوچكترین حق مداخله در تعیین سرنوشت خود را ندارند چرا كه در نهادهای تصمیم گیرنده برای لیگ اساساً حتی یك نماینده هم برای باشگاهها درنظرگرفته نشده. درحقیقت شورایی متشكل از كارمندان دفتری فدراسیون فوتبال هستند كه تصمیم می گیرند تعداد تیم های حاضر در لیگ چندتا باشد،
تیم ها چگونه به لیگ بالاتر یا پایین تر راه پیدا كنند، چگونه و به چه صورت و با كدام جزییات، بازیكن به خدمت بگیرند.برای باشگاههای فوتبال،كوچكترین سهمیه ای در كمیته برگزاری مسابقات لیگ های مختلف درنظر گرفته نشده كه منافع و نظرات باشگاههای حاضر در مسابقات را فراهم نماید. به زبان بی زبانی، كمیته مسابقات خودش می برد و خودش می دوزد و برتن دیگران می كند، بدون اینكه حتی حق نظردادن را برای باشگاهها درنظر بگیرد.
از نظر نظام برنامه ریزی فوتبال باشگاهی، باشگاهها به مانكن های پلاستیكی شوی لباس می مانند. بدون چشم، بدون گوش، بدون زبان، بدون روح. فقط آفریده شده اند كه لبخندی بزنند، پیراهن را برتن كنند و تا شوی بعدی لباس، ساكت بمانند و در گوشه ای بی حركت صبر كنند.این می شود كه باشگاهها در روند و در نظام برنامه ریزی مسابقات هیچ كاره و تنها دریافت كننده هستند یعنی باید به آنها دیكته شود كه چه بكنند و چه نكنند! غیر از این فكر كنیم، تنها خودمان را گول زده ایم.
نظام نقل و انتقالات فوتبال ایران عجیب ترین نظام نقل و انتقالات فوتبال دنیا را دارد. در حالی كه بزرگترین بازیكنان دنیا در بزرگترین لیگ دنیا به سادگی آب خوردن تیم خود را عوض می كنند و به تیم دیگری در همان رده لیگ منتقل می شوند، در لیگ برتر فوتبال ما كه باید برترین لیگ ها باشد، چنین اتفاقی صورت نمی گیرد و تنها در پاره ای اوقات و برای پاره ای از بازیكنان - آن هم به شرطی كه قبلاً بازی نكرده باشند و هزار و یك شرط دیگر- پیش می آید كه بتوانند به این افتخار نائل گردند كه در میانه های مسابقات به تیم دیگری ملحق شوند.
به عبارت دیگر اگر سرمربی یك تیم لیگ برتری تنها برای یك ثانیه از وجود یك بازیكن در مسابقات استفاده كند و بعد او را به روی سكوها تبعید كند، آن بازیكن نگونبخت و بخت برگشته چاره ای ندارد غیر از تمكین و صدالبته شكستن تخمه به وقت تماشای بازی ها از روی سكو!می شنویم، می خوانیم و می نویسیم كه در لیگ های حرفه ای، چنین بازیكنانی به سادگی از تیم خود جدا شده و در همان سطح فوتبال باپیراهن تیم دیگری توانایی های خود را به نمایش می گذارند، در حالی كه در لیگ برتر ما این قانون وجود ندارد.بامزه تر اینكه انتقال بازیكن از یك تیم به تیم دیگر در لیگ های دسته اول و دسته دوم باشگاههای كشور بلامانع است و تنها تیم های لیگ برتری هستند كه نمی توانند از این فرصت بهره مند شوند!به نظر شما خون بازیكنان لیگ دسته اول و دسته دوم از لیگ برتری ها، رنگین تر است؟!
فوتبال باشگاهی ما دچار مشكلات فراوانی است. اولین مشكل آن را باید در خود باشگاهها جست؛ جایی كه نه اتحادی وجود دارد و نه رفاقتی! باشگاهها نه تنها اتحادیه ندارند - كه حرفهایشان یكسو شود، كه قدرت تصمیم گیری داشته باشند، كه بتوانند شرایط راحت تری را فراهم كنند - بلكه به دنبال اتحاد هم نیستند.بهتر است از اتحادیه مدیران باشگاهها اصلاً حرفی نزنیم. آنهایی كه حتی توانایی برگزاری مسابقات جام اتحادیه باشگاههای كشور را هم ندارند راچه به تأثیرگذاری در فوتبال باشگاهی كشور؟!
قوانین صعود و سقوط به لیگ های دیگر نامشخص و ناهماهنگ است. از لیگ برتر به لیگ دسته اول آمدن پلی آف دارد. از لیگ دسته اول به لیگ دسته برتر آمدن هم پلی آف دارد. اما سقوط از دسته اول به دسته دوم و صعود از دسته دوم به دسته اول پلی آف ندارد و به حالت مستقیم، آزاد و امتیازی است. از نظر تصمیم گیرندگان فوتبال باشگاهی ما، تنها گلوگاه، پلی آف، گلوگاه ورود و خروج به لیگ برتر و از لیگ برتر است. یعنی صعود و سقوط به دسته های دیگر كوچكترین اهمیتی ندارد كه برای آن پلی آف و پلی اوت برگزار كرد؟
از طرف دیگر پلی آف هم قوانین خود را دارد. پلی آف را باید شانس دیگری دانست برای آنهایی كه قهرمان نشدند و مستقیم صعود نكردند و یا در انتهای جدول دست و پا زدند و سقوط كردند اما اینجا اصلاً مهم نیست كه اول باشی یا دوم و یا پانزدهم باشی و یا شانزدهم! اساساً صعود و سقوط مستقیم تعریف نشده. ممكن است از ۲۲ بازی در لیگ دسته اول ۶۶ امتیاز - یعنی صد درصد امتیازات - را كسب كنی و بعد با ۲ مساوی حذف شوی، به همین سادگی!
یا از این سمت بام به پایین می افتند و یا از آن سمت بام! حتی در آیین نامه ها صعود و سقوط، مستقیم تیم های اول و آخر رانمی گنجانند كه رقابت معنا پیدا كند. به جای اینكه تیم های اول ۲ گروه دسته اول مستقیم به لیگ برتر صعود كنند و پاداش قهرمانی خود را با صعود كسب كنند و به جای اینكه تیم آخر لیگ برتر مستقیم به دسته اول سقوط كند و جریمه شود و تیم های دوم به پلی آف برسند، همه با هم در پلی آف شركت می كنند! خشك و تر با هم می سوزند دیگر، نه؟!
ضعف بعدی در این است كه قوانین صعود و سقوط، اواسط فصل مشخص می شود نه ابتدای فصل! یعنی تیم ها اول وارد مسابقات می شوند و نیم فصل بازی می كنند و بعد تازه می فهمند كه باید برای چه بجنگند؟!
آیا برای اول شدن بجنگند كه مستقیم صعود كنند و یا اینكه دوم شوند و انرژی خود را برای پلی آف ذخیره كنند!بهتر - منطقی تر و متمدنانه تر - نیست كه تكلیف همه چیز از اول مشخص شود؟ اینكه ۳ تیم صعود می كنند یا ۴ تیم یا ۲ تیم یا یك تیم را از همان اول مشخص كنید. آیا این كار تا این اندازه سخت است؟
ایراد و اشكال فراوان است و شكوه و گلایه زیاد اما وقت و مجال كافی نداریم. در ادامه بازهم این بحث را پیگیری می كنیم.
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید