چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


آنارشیسم، سیاست شاعرانه


آنارشیسم، سیاست شاعرانه
واژه آنارشی در جهان غرب مایه پریشانی اكثر مردم می شود؛ این واژه حاكی از بی نظمی، خشونت و عدم قطعیت است. آنها برای ترسیدن از چنین چیزهایی دلایل خوبی دارند، زیرا سال هاست كه با آنها زندگی كرده اند، البته نه در جوامع آنارشیستی (كه هرگز وجود نداشته اند) بلكه درست در همان جوامعی كه بیشترین ترس از آنارشی را داشته اند، یعنی دولت ـ ملت های نیرومند روزگار مدرن. هربرت رید، نویسنده این اثر، شاعر و فیلسوف هنر، یك آنارشیست است.
هربرت رید از رهگذر تجربه های خاص خویش به آنارشیسم فلسفی رسید. «رویكرد زیباشناسانه به سیاست» مفهومی است كه رید در كتاب حاضر به مخاطبش عرضه می كند.
او معتقد است نظم و ترتیب فعلی دنیای سیاست، به قسمی كه در جهان امروز می بینیم، نظمی است كه به جامعه تحمیل می شود؛ نه مردم آن را می خواهند، و نه آن وقعی به نیازهای مردم می گذارد؛ به همین دلیل، آشوبناك و ویرانگر است. سیاست بختكی است كه بر احساسات ما سنگینی می كند. سیاست ناقض اساسی ترین اقتضای زیباشناسی است ـ بی بهره از زیبایی است. سیاست تحمیلی است، مثل صدایی كه با چنان بسامدی به گوش ما بكوبد كه فریادمان درآید، و كسانی كه آن را به راه انداخته اند، آن را موسیقی بنامند. «نظم» زندگی مدرن چنان همهمه و جنجالی است كه ما را نسبت به الحان ظریف تر و ملایم تر جهان تقریباً ناشنوا ساخته است. آنارشیست ها معتقدند كه نهاد سرمایه داری نهادی ویرانگر غیرعقلانی و ناانسانی است. سرمایه داری حریصانه منابع سرشار زمین را می بلعد و سپس مقادیر انبوهی از محصولات را با آنها سرهم بندی می كند.
آنارشیست ها می گویند هر ۲ نوع بوروكراسی سرمایه داری و سوسیالیستی زمانه ما نتوانسته اند به بزرگ ترین وعده خویش، كه استقرار دموكراسی است، عمل كنند. جوهر و ذات دموكراسی این است كه مردم باید كنترل زندگی خویش را در اختیار داشته باشند، ولی زندگی های ما با مجتمع سیاسی ـ نظامی ـ صنعتی دولت های بزرگ هدایت می شود.
آنارشیست ها معتقدند كه عبارت «نظم و قانون» از نیرنگ های بزرگ دوران ماست. قانون موجب نظم نمی شود. قانون، اگر چیزی به دنبال آورد، همانا نظم دولت توتالیتری، یا نظم ارتش است كه در آنها ترس و تهدید موجب می شود مردم سر جای خود بمانند. قوانین، بنابه طبع، نمی توانند جامعه خوبی بیافرینند؛ چنین جامعه ای فقط به دست شمار عظیم مردمانی خلق می شود كه ذخایر و منابع و نیز خودشان را به صورت داوطلبانه به نظم و ترتیب می كشند. آنارشیست ها تمدن مدرن را به نقد می كشند و می گویند كه تمدن مدرن، با «حكومت قانون» و فعالیت های غول آسای صنعتی، و با «دموكراسی نمایندگی»اش، چه چیزی به ارمغان آورده است؟ در حالی كه خود آنارشیست ها هم متهم شده اند كه طرفدار خشونتند و آن را روش ایجاد تغییر انقلابی می دانند. اما حقیقت این است كه آنارشیست ها تغییر انقلابی را چیزی فوری و بی واسطه می انگارند، چیزی كه هم اكنون هرجا كه هستیم، هرجا كه زندگی می كنیم، و هرجا كه كار می كنیم باید انجام دهیم. چنین انقلابی یك هنر است.یعنی نیازمند جسارت تخیل نیز هست.
آنارشیست ها می كوشند رابطه پیچیده و بغرنج نهادهای در حال تغییر و فرهنگ در حال تغییر را سر و سامان دهند. آنان می دانند كه ما باید هم اینك در فرهنگ شروع به انقلاب كنیم: اما این را هم می دانند كه این انقلاب بسیار محدود خواهد بود تا وقتی كه راه تازه ای برای زندگی توده های مردم باز شود. «رید» در این باره می نویسد: «نمی توان فرهنگ را از بالا تحمیل كرد ـ فرهنگ باید از پائین بجوشد. فرهنگ از میان مردم، از بطن كار و زندگی روزانه آنان برمی آید. فرهنگ تجلی خودجوش سرخوشی های مردم در زندگی و در كار است، و اگر این سرخوشی وجود نداشته با شد، فرهنگ هم وجود ندارد».
به اعتقاد هربرت رید فن و هنر انقلاب باید فراتر از آنچه «عقل» و آنچه «علم» می نامند برود. چون هم عقل و هم علم به تجربه ناقص گذشته محدود هستند.
هربرت رید
ترجمه حسن چاوشیان
نشر اختران
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید