جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

وضعیت قابل پیش بینی المپیک ۲۰۰۸ پکن


وضعیت قابل پیش بینی المپیک ۲۰۰۸ پکن
حساب دو دو تا چهارتا است. اصلاً مساله پیچیده یی نیست. اگر پول باشد می شود کار کرد اگر هم نه که خب تماشا می کنیم. بقیه چه کار می کنند و درس می گیریم، حداقل تجربه شخصی خودمان بیشتر می شود.
حدود ۵/۷ سال پیش علی کفاشیان وقتی می خواست بودجه سال ۸۵ کمیته المپیک را ببندد در محاسبات خود می گفت برای کسب هر مدال باید حدود ۳۰۰ میلیون تومان هزینه کنیم، یعنی اگر ۵۰ مدال می خواهیم باید ۱۵ میلیارد تومان برای ورزش قهرمانی کنار بگذاریم.
با این محاسبات و جنگ رسانه یی که به نفع ورزش راه افتاد کمیته المپیک بودجه ۱۰ میلیاردی به عنوان کمک بودجه های ملی به کمیته داد تا مدیران کمیته گله یی برای عدم موفقیت احتمالی نداشته باشند. ماه ها گذشت و کاروان ایران در دوحه صاحب ۴۶ مدال شد؛ اتفاقی که تاکنون نیفتاده بود. اما نکته جالب این بود که محاسبات کفاشیان با ۱۶ درصد خطا درست از آب درآمد. هر مدال برای ایران ۳۴۸ میلیون تومان آب خورد، به این ترتیب کفاشیان حرف خود را ثابت کرد و حالا چشم به بودجه یی بیشتر داشت؛ ۵۵ میلیارد تومان.
با تمام این حرف ها و استدلال ها کمتر کسی فکر می کرد کمیته المپیک سال ۸۶ با کمبود بودجه روبه رو شود خصوصاً که علی آبادی برای سال ۲۰۱۰ جایگاه سوم آسیا را نشانه رفته بود و در مراسمی رسمی هم خطاب به روسای فدراسیون گفته بود شما برنامه بدهید برای سوم شدن در آسیا نگران هزینه آن نباشید اما زمانی که فصل بودجه رسید همه چیز به هم ریخت و به کمیته المپیک شوکی غیرقابل باور وارد شد؛ «۱۵ میلیارد برای کمیته المپیک».
استدلال هم کاملاً واضح بیان شد؛ «آنها سال ۸۶ کاری ندارند. فقط بازی های داخل سالن آسیا است که چندان مهم نیست.» به این ترتیب چالش بزرگ آغاز شد.
استدلال کاهش دهندگان بودجه کمیته المپیک چندان منطقی نبود چرا که رقابت های انتخابی المپیک پکن پیش رو قرار دارد، حتی در برخی رشته ها آغاز هم شده است. (جودو، فوتبال و وزنه برداری)
در واقع اگر قرار است در المپیک چهره یی مقبول تر از سال ۲۰۰۴ داشته باشیم ناگزیریم بیشتر هزینه کنیم و با برنامه پیش برویم در حالی که به این مهم توجه نمی شود. شاید هم با توسل به همان محاسبات کفاشیان که هزینه کسب هر مدال را ۳۰۰ میلیون تومان می داند و فرض کسب ۶ مدال در پکن ۲۰۰۸ بودجه را بسته اند. (با توجه به اینکه ۳ میلیارد به بودجه افزوده شده است.) اما واقعیت این است که کسب مدال در المپیک تنها شاخصه رده بندی مدالی است و بس در حالی که شاخصه رشد ورزش تعداد ورزشکاران حاضر در المپیک است.
توجه کنید که IOC (کمیته بین المللی المپیک) به جهت کم کردن هزینه های میزبانی و افزایش سطح کیفی بازی های المپیک سعی در محدودسازی و حتی کوچک سازی المپیک دارد. اکنون مسابقات المپیک در ۳۸ رشته برگزار می شود و چند دوره است که تعداد ورزشکاران حاضر در المپیک ها حدود ۹ هزار نفر ثابت مانده است.
(مقایسه کنید با بازی های آسیایی در ۳۹ رشته و ۱۰۵۰۰ ورزشکار) یعنی ورزشکارانی که بتوانند از سدهای محکم رقابت های انتخابی عبور کنند خبره و نخبگان هستند و این خود شاخصی بسیار مهم برای پیشرفت است. حالا نگاهی کنیم به المپیک قبل. ایران با ۳۷ ورزشکار راهی آتن شد که اغلب قریب به اتفاق آنها در رشته های «زورکی» توانسته بودند راهی المپیک شوند. جودو ۸ نفر، کشتی ۱۲ نفر، وزنه برداری ۶ نفر، تکواندو ۲ نفر، بوکس یک نفر و جمعاً ۲۹ نفر. باقی هم عبارت بودند از شنا یک نفر، تیراندازی یک نفر، دو و میدانی ۲ نفر، تنیس روی میز یک نفر و دوچرخه سواری ۳ نفر.
سهم بانوان تنها یک نفر بود که آن هم با wildcard به رقابت های تیراندازی راه پیدا کرد. وضعیت نماینده شنا هم همین بود. او هم با استفاده از سهمیه به این رقابت ها راه پیدا کرد. یعنی ما ۳۵ نماینده واقعی داشتیم که اتفاقاً در رشته هایی حاضر بودند که رسمیت خاصی هم نداشت.
۶ مدال آتن هم حاصل قدرت نمایی در همین رشته ها بود. کشتی در سالن های تقریباً خالی برگزار شد، وزنه برداری هم در روزهای نخست چندان با اقبال روبه رو نبود. تنها تکواندو از طرف تماشاگران جدی گرفته شده بود که آن هم از طرف IOC محدود شده است.
پس از آن بازی ها مهرعلیزاده که تحت تاثیر جشنواره ورزشی جهان قرار گرفته بود صحبت از اعزام کاروان ۱۰۰ نفره به پکن کرد و البته او هم اشتباه کرده بود چرا که در آرزوهایش تیم های فوتبال، بسکتبال و والیبال ایران را در المپیک می دید که خب با راهیابی این سه تیم تعداد نفرات کاروان ایران به ۸۴ نفر می رسید.
اما آنچه که مهم است حضور پررنگ در رشته های پایه است. ایران تاکنون نتوانسته است در شنا و ژیمناستیک جواز حضور در المپیک را بگیرد، در دو و میدانی هم برای اولین بار بود که دو نماینده ایران در آتن با رکوردهای خودشان به المپیک رسیدند. از طرف دیگر در دو رشته مدال آور قایقرانی و تیراندازی هم نتوانسته ایم هرگز نماینده یی را با مجوز انتخابی به المپیک بفرستیم.
پس از انقلاب هرگز یک رشته تیمی (که نمادی از کار گروهی محسوب می شود) از ایران به المپیک راه پیدا نکرده است. اینها را بگذارید کنار این واقعیت که در طول تاریخ تنها در وزنه برداری، کشتی و تکواندو (سه رشته مبتنی بر زور) توانسته ایم مدال بگیریم. پس نمی توانیم چشم بر عقب ماندگی ورزش خود ببندیم. اما چرا عقب ماندیم؟ اگر انصاف داشته باشیم سه عامل را به خوبی می بینیم؛ اول نبودن بودجه، دوم چشم تنگی های مدیریتی نمونه اش همین درگیری تازه که بودجه ورزش قهرمانی را تحت تاثیر قرار می دهد.
آنهایی که از نزدیک با روند کار کمیته المپیک آشنا هستند می دانند که در کمیته بعضی ها تمام وقت خود را به گرفتن عکس یادگاری و مصاحبه و ملاقات و پر کردن فرم نظرسنجی می گذرانند، بعضی ها کار می کنند.
این را امیر خادم هم در گفت وگوهایش ذکر کرده است و حتی گفته که کمیته به تعهداتش در قبال ۱۰ میلیاردی که سال ۸۵ اضافه گرفته است عمل نکرده اما این دلیل نمی شود که ورزش از این بودجه که مال او است محروم بماند. خادم که می گوید «این نمی شود که عده یی خاص فقط در کمیته کار کنند» باید فکری به حال آنهایی کند که تماشاگر هستند نه اینکه ورزش را از حق خود محروم کند.
آنچه که امروز مسلم است، ما در المپیک پکن نتیجه یی درخور نام ایران نخواهیم گرفت و از همین الان می شود اتفاقات شهریور ۸۷ را پیش بینی کرد که همه دنبال مقصر شکست هستند و کمیته های بررسی علل شکست در جاهای مختلف تشکیل می شود. دوستان همین امروز می شود علل شکست را به وضوح دید. البته اگر کمی چشم ها را بشوییم و جور دیگر ببینیم.
حمیدرضا افتخاری
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید