جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


چگونگی اصلاح و گسترش مهارتهای خواندن


چگونگی اصلاح و گسترش مهارتهای خواندن
● خواندن گروهی از کلمات در یک نگاه :
ثابت شده که چشمان ما وقتی از حرکت می ایستند می توانند اطلاعات را ذخیره کنند.پس همواره این روش اجرا می شود : حرکت - توقف - خواندن - حرکت - توقف - خواندن.این امر را خیلی راحت می توانید امتحان کنید.فقط کافیست مقابل دوستتان و چشم در چشم او بایستید و کتابی را بالا نگاه دارید و هنگامی که دوستتان در حال خواندن است در چشمهایش نگاه کنید.راه حل به حداقل رساندن تعداد توقف ها و به حداکثر رساندن تعداد کلماتی که در یک توقف دیده می شوند را در تمرین های زیر می توان یافت :
▪ تمرین اول :
شخص به هر لغت فقط یک بار نگاه می کند.
▪ تمرین دوم :
شخص یک بار به هر لغت نگاه می کند اما همراه با لغات اطرافش.
▪ تمرین سوم :
شخص در هنگام خواندن فقط به لغات کلیدی توجه می کند(خواندن به شکل عمودی یا افقی).
اما کسی که تمرین اول را انجام می دهد درک و فهم بیشتری از متن نسبت به کسی که به تمرین سوم رسیده است دارد.کمی در این باره فکر کنید.جواب "شاید" است! اگر کسی که به تمرین سوم رسیده واقعا دو تمرین قبل را انجام داده باشد سرعت بالای خواندنش به خاطر انتخابی خواندنش است و این فرصت را پیدا می کند که بیشترین انرژی ذهنی خود را صرف ایجاد ارتباط با متن مربوطه کند.پس آرام خواندن به معنای بهتر فهمیدن نیست.
"ویلیام جیمز" می گوید : "هنر باهوش و خردمند شدن هنر دانستن چیزی است که نمی دانیم".یک خواننده زیرک کسی است که از روش سوم استفاده می کند.یعنی تمام کتاب یا یک فصل را به طور دقیق نگاه و مطالعه می کند.سپس به عقب برگشته و ترکیبی از دو تمرین اولی را انجام می دهد تا موارد مرتبط به هم را در آن بخش از کتاب پیدا کرده و روی آنها تاکید کند.برای با هم به کار بردن تمرین دوم و سوم باید تمرین هایی برای قوه بینایی به کار برد.
شما باید سکوت کنید و بدون صدا بخوانید و یاد بگیرید که به چشمانتان اعتماد کنید.این بدین معناست که فعالیت خواندن را از "دیدن - گفتن - فهمیدن" به فقط "دیدن - فهمیدن" تغییر دهید.یک راه برای ایجاد این تغییر بالا بردن قدرت ماهیچه های بینایی است.همین طور یکی از راه های ترک عادت بلند خواندن این است که سرعت حرکت چشمانتان را بر روی کاغذ بالا ببرید و تا آنجا که نیاز به بلند خواندن ندارید این کار را ادامه دهید.در واقع می توانید کلمات را در حین خواندن در سرتان بگویید.
این بدین معناست که از آغاز حرکت چشم تا جایی که به استراحت و توقف نیاز پیدا می کند باید گروهی از لغات را به ذهنتان منتقل کرده باشیداین گروه کلمات نباید حتما از یک خط باشند بلکه بهتر آن است مربوط به چند خط مختلف باشند.
● انتخابی تر خواندن :
اصل موضوع این است : " هر چه میزان اطلاعاتی که به مغز وارد می شود بیشتر شود نیاز به دقیق تر بودن بیشتر می شود و باید اطلاعات ورودی را دقیق تر و با سطحی بالاتر نگریست و در رابطه با مطالعه جزئیات انتخابی تر عمل کرد."
وقتی ما چیزی را می خوانیم هدفمان فقط نگاه کردن به کلمات و عکس ها با تمام سرعتی که می توانیم نیست.بلکه هدف تا حد ممکن مشخص کردن و فهمیدن منظور اصلی نویسنده است و سپس انتقال این اطلاعات به حافظه دراز مدت و یادداشت کردن آنها برای مراجعه در آینده.
تصور کنید که به کنار یک دریاچه بزرگ رسیده اید و به شما گفته می شود که جایی در آب گنجی مدفون شده است.
برای پیدا کردن آن می توانید وارد آب شده و یا بر قایق تندرویی که مجهز به سیستم رادار است سوار شده و هر چیز را که شبیه گنج است در زیر آب ردیابی کنید.این کار این امکان را به شما می دهد که با سرعتی نسبتا زیاد تمام دریاچه را بپیمایید.
نقاط تعیین شده را معین کنید و سپس به تک تک آنها برگردید لنگر بیندازید و شنا کنان زیر آب بروید.اینگونه شانس بیشتری برای پیدا کردن گنج دارید چون شما بخشهای مورد نظرتان را از قبل انتخاب کرده اید.وقتی شروع به خواندن می کنید بخش نیمه هوشیار مغزتان نقش همان رادار را بازی می کند و برای زمانی که شما اطلاعات را به مغزتان منتقل می کنید برنامه ریزی شده است.البته وقتی انتخابی شروع به خواندن می کنید مهم ترین چیز آن است که بدانید در قسمت درستی از دریاچه شنا می کنید.
در واقع ما می خواهیم بدانیم که چگونه سمت چپ مغزمان را به امر خواندن نزدیک کنیم.از آنجایی که امور غیر منتظره مربوط به سمت راست مغز می باشد یکی از راهها این است که زمان محدود و خاصی را به این امور اختصاص دهیم.هنگامی که حس می کنیم نسبت به زمان بی تفاوت شده ایم در واقع سمت راست مغزمان به کار افتاده است و اگر برای فعالیتهای مربوط به سمت راست مغزمان زمان محدودی در نظر نگیریم این بخش از مغز تمایل پیدا می کند که هر گاه مایل است کار مربوط به خود را انجام دهد.
● مطالعه طبقه بندی شده :
علاوه بر استفاده از رادار بخش نیمه هوشیار ذهن شما می توانید با استفاده از طبقه بندی مطالعه انتخابی تر بخوانید.اینجا ۴ توصیه عمومی برای طبقه بندی مطالعه ارائه شده است :
▪ نگاه سطحی :
هر صفحه کتاب را در یک ثانیه یک نگاه گذرا و سطحی بکنید و ساختار و ریتم آن را معین کنید.سعی کنید با تمرین کل کتاب را در ۵ دقیقه از نظر بگذرانید.
▪ مرور قبلی :
حال باید آنچه را که گذرا دیده اید عمیق تر ببینید.فصل اول را مرور کنید(هر صفحه در ۴ ثانیه).توجه خاصتان روی شروع و پایان قبل که شامل مقدمه و نتیجه گیری و جمله آغازین پاراگرافها و بخشهاست باشد.می توانید بخشهای کلیدی را با ماژیک زرد یا چسب زدن مشخص کنید.
▪ خواندن :
اگر فصلی از کتاب نیاز به توجه بیشتری داشت به عقب برگردید و آن را با هر سرعتی که راحت تر هستید بخوانید.
▪ دوره :
بهتر است پس از مطالعه یک مطلب جدید یک دوره کوتاه انجام دهید.این کار حجم اطلاعات ورودی به حافظه درازمدت را بیشتر می کند.
دیدن هر ورق از مطلب مزایای بسیاری دارد.این کار باعث می شود که اندکی ترسمان از ندانستن و نفهمیدن موضوع برطرف شود.همچنین باعث می شود که آسان تر مفهوم را درک کنیم و وقتی چشمان ما دوباره مطلبی را می بیند سرعت حرکتشان نسبت به یک بار خواندن بیشتر می شود و بالاخره سمت راست مغز ما از چنین وضعی راضی تر است چون در این حالت لااقل اطلاعات اندکی از متن و یا تصویری از مطالب موجود را به دست می آورد.
به عقیده بعضی ها فقط با یک سرعت خواندن مثل ماشینی است که فقط با یک دنده حرکت می کند.در واقع خواندن طبقه بندی شده بدین معناست که در امر خواندن انعطاف پذیر باشیم یعنی با توجه به هر مطلب نوشته شده یکی از روشهای خواندن را به کار بریم.
در اینجا چند پیشنهاد اضافی برای انتخابی تر خواندن ارائه شده است :
▪ روی لغات کلیدی تمرکز کنید و با بقیه لغات کاری نداشته باشید.بیشترین معنای جمله توسط چند لغت کلیدی منتقل می شود.لازم نیست همه "است ها" و "واو ها" را بخوانید.
▪ به آنچه قبلا می دانستید کاری نداشته باشید.
هنگامی که شما اطلاعات بیشتر و بیشتری را به حافظه درازمدتتان منتقل می کنید می توانید کمی از بخشهای قبلی را حذف کنید و بدین ترتیب حرکت شما در طول منحنی یادگیری سریع تر می شود.
▪ مطالبی که به کارتان نمی آید را حذف کنید.
▪ مطالب گیج کننده را حذف کنید و یا اگر لازم است دوباره به آن بخشها برگردید و دوباره مرور کنید.
▪ دادن یک زمان محدود به بخش نیمه هوشیار مغز باعث کمک شایان توجهی به فهم سریع تر مطالب می شود.
نوسنده : Patrick T. Magee
گردآورنده: الهام لاله زا
كارشناس روان شناسی بالینی
عضو اصلی خانه روان شناسان امروز
منبع : خانه روانشناسان امروز


همچنین مشاهده کنید