جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

رمز و راز آن پرچم سرخ!


رمز و راز آن پرچم سرخ!
در فرازهای آخر دعای ندبه، فراز قابل توجهی دیده می‌شود كه از آن به آسانی نمی‌توان و نباید گذشت.
در این فراز آمده است: «این الطالب بدم المقتول بكربلا»؛ كجاست طلب كننده خون كشته كربلا؟ نخستین مطلبی كه در این عبارت به صورت اشاره به آن پرداخته شده، انتقام‌گیری از قاتلان امام حسین و طلب خون بناحق ریخته مظلوم كربلاست و جالب اینجاست كه در این عبارت، علاوه بر این كه نامی به صراحت از امام حسین برده نشده، از آوردن عنوان بقیه شهدای كربلا هم در آن اثری دیده نمی‌شود. گویی، شهدای كربلا فانی در حسینند و به قول آن عارف بزرگ، همه آنان در روز عاشورا، بسته به مراتب وجودی‌شان به یك حسین تبدیل شدند، چه جز حسین ندیدند و جز از حسین نشنیدند و جز در راه او سر و جان نباختند.
در این میان، پرسش اساسی كه به ذهن می‌رسد، این است كه امام زمان (عج) كه برای آینده بشریت و نه تنها مسلمانان ذخیره الهی است و بر همین مبنا در قرآن بقیه‌الله نام گرفته است، شخصاً طالب خون بناحق ریخته جد مظلومش حسین بن علی است و تا قیام ایشان همچنان پرچم خونخواهی مظلوم كربلا به دست با كفایت ایشان است، پس از گذشت قرن‌ها چگونه و از چه كسانی خون آن حضرت را مطالبه می‌كنند؟
در زمان ظهور آن حضرت، بنی‌امیه و آل زیاد و آل مروان به عنوان مسببان قتل سیدالشهدا، كه در زیارت عاشورا آن همه لعن و نفرین ابدی نثارشان شده است، كجا هستند كه آن حضرت تا خون جد اطهرشان را از آنان مطالبه كنند؟ پس از گذشت بیش از سیزده قرن، بر فرض كه گفته شود قاتلان آن حضرت در كربلا، وارثان و فرزندانی دارندف آیا مطالبه خون شهید كربلا از ورثه و اولاد و نسل‌های پس از آنان با اصول حقوقی و شرعی سازگاری دارد؟
از این كه بگذریم، پرسش مهم‌تر دیگر این كه مگر نه مختار كه رحمت خدا بر او باد در سال ۶۴ از ابن سعد و حرمله و همه كسانی كه به گونه‌ای دستشان به خون شهدای كربلا آغشته شده بود، به سختی انتقام كشید و هر یك را به تناسب جرمی كه در كربلا مرتكب شده بودند، به شیوه خود آنان به مجازات رسانید و دعای خیر امام سجاد را برای خود خرید كه خداوند رحمت كند مختار را كه خانه‌های ما را آباد و فرزندان یتیم شهید و اهل بیت را شاد ساخت. آیا خونخواهی حسین در قضیه قیام مختار محقق نشده است كه حضرت صاحب (عج) باید عهده‌دار این امر مهم شوند؟
در میان قبایل عرب از گذشته تاكنون، رسم چنین بوده و هست كه اگر كسی در قبیله‌ای بناحق كشته شود و خاندان و قبیله او به هر دلیل، نتوانند خون كشته خود را از قاتلان وی بگیرند و یا قاتلان وی را قصاص كنند، بر سردر منزل آن كشته، پرچم سرخی به علامت یادمانی از خونی كه از وی بناحق بر زمین ریخته، نصب و پس از انجام خونخواهی، پرچم سیاهی را به جای آن برافراشته می‌كنند كه بر فراز گنبد مرقد امام حسین (ع) و گنبد حرم حضرت عباس (ع) و دیگر شهدای كربلا، اعم از حر در روستای حر و دو طفلان مسلم در روستای مسیب نیز چنین پرچم هایی دیده می‌شود كه اشاره به این دارند كه هنوز خون حسین می‌جوشد و وارث آن امام زمان (عج) به خونخواهی وی قیام نكرده؛ این است رمز و راز سرخی آن پرچمی كه قرن‌هاست بر گنبد حرم حسینی، چشم عالم و آدم را مجذوب و مسحور خود ساخته است كه حسین مظلوم كشته شده و هنوز كه هنوز است خونخواه او در پی طلب خون مطهر اوست.
با این مقدمه و طرح چند مطلب، پرسش اصلی فراروی ماست كه در عصر ظهور، كه در آن شاید حتی اولاد یزید و معاویه نیز از رابطه نسبی با اجداد خود بی‌خبر باشند، این خون چگونه و از چه كسانی مطالبه خواهد شد؟
امویان عصر چه كسانی هستند و كمان‌های حرمله و تیغ‌های شبث بن ربعی و حكیم بن طفیل و عمرو بن حجاج و شمر بن ذی الجوشن و قیس بن اشعث به دست چه كسانی سپرده شده است؟
با اندك تأملی پیرامون این پرسش و ارتباط آن با نهضت جهانی حضرت مهدی (عج) كه امید و آمال و كعبه مقصود و وعده همه انبیای گذشته به ملت‌های خود بوده است، به خوبی می‌توان دریافت كه مراد از خونخواهی حضرت امام حسین، مطالبه خون آن حضرت از وارثان و امتداددهندگان خط بنی امیه و بنی مروان و آل زیاد و آل مروان است؛ كسانی كه در تداوم همان رذالت‌ها و قساوت‌ها و در پی بهره‌مندی از لذت‌های زودگذر دنیای فانی به قیمت استحكام حكومت‌های ظالمانه خویش به نابودی ارزش‌های الهی و محو فضایل اخلاقی كه ثمره و نتیجه دعوت و بعثت تمامی انبیاست، كمر بسته‌اند و اگر سپاه كوفه به دستور ابن زیاد زنازاده، امام و نزدیك به یك‌صد و بیست تن از یارانش را به شهادت رساند، آنان از كشتن و نابودی صدها و هزاران برابر این تعداد در عصر حاضر ابایی ندارند كه نمونه آن را می‌توان در جنایات حكومت‌های ننگین و ستمگر طالبان و حزب بعث صدامی در افغانستان و عراق و هم‌اكنون به دست پس‌مانده‌های آنان و با حمایت نیروهای اشغالگر در بغداد و بصره و كربلا و كاظمین و دیگر شهرهای عراق به خوبی دید و كیست كه نداند اگر امام حسین اكنون در بین ما بود، همان‌گونه كه در زمان خود حكومت جابر و جائر یزید و ابن زیاد را بر اسلام و مسلمین برنمی‌تافت بر ستمگران زمانه ما می‌خروشید و با نثار خون خود و جوانان و اصحاب فداكارش در سرنگونی حاكمیت ضد الهی آنان می‌كوشید و در همین زمانه، ندا می‌داد كه اگر دین محمد جز با كشتن من بر پا نمی‌شود و بجا نمی‌ماند، پس ای شمشیرها من را در بر گیرید.
به عبارت دیگر، همه كسانی كه به گونه‌ای با جنایات سپاه كوفه در كربلا همداستانند و به تعبیر «فرضیت به» زیارت وارث كه راضی به انجام آن جنایات و ستم‌ها هستند، همان آل زیاد و آل مروان و بنی امیه معاصرند.
در كتاب شریف اصول كافی، حدیث جالبی نقل شده كه كسی از معصوم پرسید: چرا كفار برای مثلاً شصت سال زندگی كافرانه خویش، باید در عذاب جهنم الهی مخلّد و جاویدان باشند و كجای این عقوبت با عدل الهی سازگاری دارد كه امام در پاسخ فرمودند: این بدان جهت است كه ملاك عذاب در نیت‌های آنان نهفته است، چه اگر اینها عمر جاودان داشتند در ادامه عمر خود، دست از جنایات و ستم‌هایشان بر نمی‌داشتند و در روایتی دیگر، وقتی حضرت علی (ع) در یكی از جنگ‌ها به اصحاب خود می‌فرمایند همه كسانی كه دل و نیتشان با ما در این جنگ بود، ولی امكان حضور در صحنه را نداشتند و نیز آنهایی كه هنوز از مادر متولد نشده‌اند، ولی دلهایشان با این پیروزی همراه هست، در ثواب جهاد ما شریكند، یكی از اصحاب با تعجب می‌پرسد: ما این همه زحمت كشیدیم، چگونه آنان در ثواب جهاد با ما بدون حضور در میدان جنگ سهیم و شریك هستند؟
حضرت پاسخ دادند: به دلیل نیّاتشان.
و اینك مهدی، فرزند اوست كه در تداوم قیام جد مظلوم خویش، ندای «هل من ناصر ینصرنی» را در مقابله با ستمگران و یزیدیان زمان سر داده است و مسلمانان و آزادگان جهان را به مقابله با سپاه كین كه در سرتاسر جهان به مصاف سپاه دین شتافته‌ و شهرهای آنان را اشغال كرده‌اند، فرا می‌خواند.
اینك جهان كربلا شده و همه روزها، عاشوراست و حسین مهدی است و استكبار در ایفای نقش سپاه كوفه به نابودی دین كمر بسته است و به جای حرمله كه با تیر حلق كودكان و نوجوانان حرم امام حسین را هدف می‌گرفت، هزاران حرمله، مغز و فكر جوانان جامعه اسلامی را نشانه رفته‌اند و به جای آتش زدن خیمه‌های امام حسین، به یاری ابزار نوین رسانه‌ای به خانه‌های مسلمانان قصد تهاجم كرده‌اند و صد افسوس كه چه تلفاتی هم وارد كرده‌اند. اگر گوش فرا دهیم، صدای استغاثه حسین از حلقوم مبارك فرزندش به گوش می‌رسد. آیا كسی هست كه مهدی را یاری كند
غلامعلی رجایی


همچنین مشاهده کنید