کمیته رسانه‌ای اسلامی ‏

‏"تروریسم" بهانه ای بود تا چكمه پوشان یانكی را از آن سوی آب های اقیانوس اطلس به افغانستان و عراق بكشاند. آمریكا مدعی است كه درگیر جنگ جهانی با تروریسم است و رهبری این مبارزه جهانینیز بر دوش آنان نهاده شده است. اما واقعیت این جنگ را تنها نباید در كوه های افغانستان و یا كوچه ها و خیابان های عراق جستجو كرد كه همه جنگ ،تنها لشكركشی و اسلحه به دست گرفتن نیست و این رفتار، تنها پروژه پایانی جریان جهانی سلطه است. ‏ با بررسی آنچه كه در سال های اخیر در خاورمیانه و به ویژه در افغانستان و عراق اتفاق افتاد این مساله كاملا واضح است كه "اتاق جنگ" نظام سلطه به یك "مركز فرماندهی رسانه‌ای" احتیاج داشته است تا با بهره گیری از تولید خبر، تحلیل و گزارش های وارونه به اقناع افكار عمومی بین الملل و مشروعیت بخشیدن به رفتارهای غیر انسانی خود دست یابند. ‏
به واقع بخشی از حوادثی كه سالیان گذشته جهان با آن روبرو بوده است را نه تنها در كاخ سفید و پنتاگون كه باید در اتاق های خبری خیابان های لندن و نیویورك دنبال نمود. نظام سلطه با لیدری ایالات متحده آمریكا نشان داده است كه قابلیت و تخصص بالایی در استفاده از وسایل ارتباط جمعی و رسانه های تلویزیونی - اینترنتی برای تحریف واقعیت جهانی دارد. در حالی كه كشورهای مسلمان در این حوزه تلاش قابل ملاحظه‌ای را برای مقابله با رسانه های ضد اسلامی اسراییل - آمریكایی نداشته اند. ‏
آنچه كه در جنگ عراق و افغانستان در دیروز و ماجرای پرونده هسته ای ایران در حال حاضر نمود بی نقصی داشته آن است كه افراطیون نومحافظه كار آمریكایی و لابی های صهیونیستی‌ای چون آیپك با در اختیار داشتن رسانه های تصویری - اینترنتی و مكتوبی در سطح جهان دست به راه اندازی "كمیته های ارتباطات رسانه ای" نموده و در این راه نشان دادند كه در بهره‌گیری از نخبگان تاثیرگذار بر افكار عمومی بین الملل و تغییر اذهان كاملا موفقند. ‏
اگر عملكرد و رسانه ای نظام سلطه در جهان غرب را به مثابه بزرگترین فروشگاه اینترنتی در نظر بگیریم، عملكرد رسانه های اسلامی همچون بقالی های تهی از جنس بوده است. ‏
مدعای این مدعی این مساله است كه مجموع نشریات مكتوب، شبكه های تلویزیونی و سایت های خبری كشورهای اسلامی به چه میزانی است. برای مثال در كشورهایی چون تونس، الجزایر، مراكش، كویت، عربستان و... بیشترین تیراژ یك نشریه ملی به ۵۰ هزار نسخه نخواهد رسید در حالی كه دیش های ماهواره را به راحتی می توان بر بالای بام ها و بالکن های خانه ها مشاهده نمود. شبكه هایی كه بدون استثناء در راستای منافع نظام سلطه طراحی و برنامه ریزی شده اند و مراكز برنامه سازی اكثر آنها در غرب است و منشی ضد اسلامی دارند. در این میان برخی از شبكه های بین المللی اسلامی كه فعالیت می كنند ،نیزعملكرد خام و ناپخته‌ای دارند كه این آماتوری رسانه ای هیچ تاثیر گذاری برای جلوگیری از فعالیت رسانه های مخرب غربی نخواهد داشت. ‏
امروز باید دانست كه هر چه كشورهای اسلامی در تدوین یك چارچوب استراتژیك ارتباطی بیشتر درنگ كنند، خلاء موجود بیشتر توسط رسانه ها و منابع خبری خصومت آمیز و تحریف كننده غربی پرخواهد شد. ‏
بر همین اساس به نظر می رسد كه دولت های اسلامی باید هر چه سریعتر به ضرورت راه اندازی بزرگترین پایگاه رسانه‌ای - اینترنتی اسلامی پی برده و با دعوت از كارشناسان و متخصصان حوزه رسانه، یگانی را در برابر یگان رسانه ای نظام سلطه كه وظیفه بسترسازی برای لشكركشی را دارد، تدوین نمایند. دولت ایران با توجه به قابلیت و پتانسیلی كه در این خصوص دارد می‌تواند با برگزاری یك همایش منطقه ای به بررسی پیش فرض های این پیشنهاد همت گمارد و در نهایت با شناخت اهداف و خلاءها و كاركردهای جبهه رقیب به ساماندهی امور رسانه ای كشورهای اسلامی بپردازد. جنگ رسانه ای خود بخشی از استراتژی مافیای نظامی - امنیتی حاكم بر جهان است، نباید به سادگی از كنار آن گذشت كه امروز با توجه آنكه امواج بیداری اسلامی از مرزهای خاورمیانه گذاشته است، می توان بزرگترین سد و ضربه را به یگان رسانه ای جبهه سلطه وارد نمود. ‏

مجتبی حسینی ‏
[e-mail]

منبع : روزنامه حمایت