پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

مرگ‌، سامان‌ زندگی‌


مرگ‌، سامان‌ زندگی‌
▪ امام‌ علی‌ (ع) می‌فرماید:
به‌ خدا سوگند، یاد مرگ‌ مرا از بیهودگی‌ بازمی‌دارد، و فراموشی‌آخرت‌، او را نگذارد كه‌ سخن‌ حق‌ بر زبان‌ آرد.
● زندگی‌ هدف‌ نیست‌
زندگی‌ دوست‌ داشتنی‌ و زیبا است‌. هر زنده‌ای‌، به‌ طور غریزی‌، برای‌زندگی‌ (بقا) می‌كوشد. از دلفین‌ و نهنگ‌ تا كرم‌های‌ ریز و از نوزاد تا كهنسال‌همه‌ می‌كوشند نیازهای‌ زندگی‌ را برآورند و به‌ حیات‌ خود ادامه‌ دهند. هیچ‌موجود جانداری‌ از زنده‌ ماندن‌ سیر نمی‌شود؛ چنان‌ كه‌ مولا علی‌ (ع) فرموده‌است‌:
آدمی‌ از همه‌ چیز سیر می‌گردد، جز زندگی‌؛ زیرا در مرگ‌ لذّت‌ وآسایشی‌ نیست‌. زندگی‌ همانند دانش‌ است‌ كه‌ دل‌ با آن‌ می‌تپد و دیده‌ به‌یاری‌اش‌ می‌بیند و گوش‌ در سایه‌اش‌ می‌شنود. زندگی‌، هر عطشی‌ رافرو می‌نشاند و پایه‌ توانگری‌ و سلامتی‌ است‌.
آری‌، اگر زندگی‌ نباشد، توانایی‌ و لذّتی‌ نیست‌. شعله‌ فروزان‌ زندگی‌ بنیان‌همه‌ تلاش‌ها، لذّت‌ها و توان‌ها است‌. ما زندگی‌ را دوست‌ داریم‌ و حتّی‌ دربستر بیماری‌های‌ سخت‌ و طولانی‌ بدان‌ می‌اندیشیم‌. عشق‌ به‌ زندگی‌ و دل‌بستن‌به‌ جاذبه‌ها و لذایذ آن‌ انسان‌ را چنان‌ سرگرم‌ و خشنود می‌كند كه‌ به‌ چیزی‌ دیگرنمی‌اندیشد. بعثت‌ها و دعوت‌ها و هشدارها نیز وقتی‌ ضرورت‌ می‌یابند كه‌انسان‌ حیات‌ دنیوی‌ را هدف‌ نهایی‌ و اصلی‌ خود بداند. این‌ همان‌ است‌ كه‌«زندگی‌ حیوانی‌»اش‌ می‌خوانیم‌. در زندگی‌ حیوانی‌ جز زندگی‌ هدفی‌ در میان‌نیست‌. تلاش‌ موجود زنده‌ برای‌ آن‌ است‌ كه‌ به‌ زندگی‌ خویش‌ ادامه‌ دهد.
بی‌گمان‌، این‌ گونه‌ زندگی‌ در شأن‌ آدمی‌ نیست‌. او فطرتاً می‌داند كه‌زندگی‌، هدفی‌ دیگر دارد. علی‌(ع) از این‌ كه‌ آدمی‌ در مرحله‌ زندگی‌ حیوانی‌از حركت‌ باز ماند، سخت‌ بیمناك‌ است‌:
من‌ آفریده‌ نشده‌ام‌ كه‌ همواره‌ شكم‌ خویش‌ را انباشته‌ از غذاهای‌ لذیذكنم‌. من‌ حیوان‌ پرواری‌ نیستم‌ كه‌ جز آن‌ كه‌ علف‌ خورَد و فربه‌ گردد،همّتی‌ ندارد و با آن‌ حیوانی‌ بیابانی‌ دگرگونم‌ كه‌ كارش‌ چریدن‌ و شكم‌پركردن‌ است‌ و از آینده‌ بی‌خبر است‌. مرا بیهوده‌ نیافریده‌اند و بازیچه‌نیستم‌... . من‌ عنان‌ اختیار خویش‌ را به‌ دست‌ حیات‌ دنیوی‌ نخواهم‌ دادكه‌ مرا به‌ پستی‌ بكشاند. به‌ خدا سوگند، اگر خدا بخواهد، چونان‌خویشتن‌ را به‌ سختی‌ و ریاضت‌ می‌اندازم‌ كه‌ اگر نفْس‌ تكه‌ نانی‌ بیابد،شاد شود و نمك‌ را به‌ جای‌ نان‌ خورش‌ غنیمت‌ شمارد.
● سهم‌ مرگ‌ در فهم‌ زندگی‌
می‌گویند هر چیز را با ضدّش‌ می‌توان‌ بازشناخت‌. از مصداق‌های‌ این‌حقیقت‌، موضوع‌ زندگی‌ و مرگ‌ است‌؛ زندگی‌ را تنها در سایه‌ مرگ‌ می‌توان‌شناخت‌. اگر زندگی‌ همیشگی‌ بود، كم‌تر كسی‌ به‌ چیزی‌ جز خود زندگی‌ توجّه‌می‌كرد. هر چه‌ از این‌ زندگی‌ بگذرد و هر چه‌ بیش‌تر با كامیابی‌ همراه‌ شود،بیش‌تر دلچسب‌ و فریبنده‌ می‌شود و انسان‌ به‌ طول‌ عمرش‌ بیش‌تر از زندگی‌وابسته‌ می‌گردد. علی‌ (ع) در نامه‌ای‌ به‌ معاویه‌ چنین‌ تذكّر می‌دهد:
دنیا انسان‌ را چنان‌ به‌ خود سرگرم‌ می‌سازد كه‌ نمی‌تواند به‌ چیزی‌ دیگرتوجّه‌ كند. دنیازدگان‌ هر چه‌ از دنیا كامیاب‌تر گردند، بر دلبستگی‌ وآزمندیشان‌ افزوده‌ می‌شود و هرگز به‌ داشته‌ها دل‌ خوش‌ نمی‌كنند و به‌دنبال‌ چیزهایی‌ خواهند بود كه‌ هنوز به‌ دست‌ نیاورده‌اند.
در این‌ میان‌، آنچه‌ انسان‌ را از دنیازدگی‌ باز می‌دارد و سمت‌ مسائل‌ مهم‌ترمی‌كشاند مرگ‌ و ناپایداری‌ حیات‌ دنیوی‌ است‌. انسان‌ تنها در سایه‌ توجّه‌ به‌مرگ‌ در ارزیابی‌ امور دنیوی‌ به‌ راه‌ درست‌ می‌رود و می‌تواند خود را ازدنیازدگی‌ نجات‌ بخشد؛ زیرا دنیا با توجّه‌ به‌ مرگ‌ ارج‌ و منزلت‌ خود را ازدست‌ می‌دهد؛ چنان‌ كه‌ علی‌ (ع) دنیادوستان‌ را هشدار می‌دهد:
آیا چنین‌ دنیایی‌ را هدف‌ خویش‌ قرار می‌دهید و با آرامش‌ بدان‌ دل‌می‌بندید؟! دنیا چه‌ خانه‌ بدی‌ است‌ برای‌ خوشبینان‌ كه‌ خطرهایشان‌ رانادیده‌ می‌گیرند. بدانید و بی‌گمان‌ می‌دانید كه‌ دنیا را رها می‌كنید و ازآن‌ كوچ‌ خواهید كرد. عبرت‌ گیرید از كسانی‌ كه‌ می‌گفتند: «چه‌ كسی‌ ازما نیرومندتر است‌؟»ولی‌ آنان‌ را به‌ گور سپردند، بی‌هیچ‌ تشریفاتی‌، با تن‌ پوشی‌ از خاك‌ دركنار استخوان‌های‌ پوسیده‌...، در جمعی‌ كه‌ گرچه‌ باهمند، تنهایند وهرچند همسایه‌ یكدیگرند، از یكدیگر دورند.
وقتی‌ انسان‌ از دنیازدگی‌ نجات‌ می‌یابد، به‌ اندكی‌ قناعت‌ می‌كند:
وَ مَن‌ْ اَكثَر مِن‌ ذِكْرِ الموت‌ِ رَضِی‌َ مِن‌َ الدّنیا بِالیَسیرِ؛ و آن‌ كه‌ بسیار یاد مرگ‌كند، از دنیا به‌ اندكی‌ راضی‌ می‌شود.
از سوی‌ دیگر، یاد مرگ‌ از توجّه‌ انسان‌ به‌ دنیا كاسته‌، وی‌ را سمت‌ نیكی‌هامی‌كشاند: «آن‌ كه‌ در انتظار مرگ‌ است‌، به‌ انجام‌ كارهای‌ نیك‌ می‌شتاد».
وقتی‌ توجّه‌ انسان‌ به‌ مرگ‌ بیش‌تر شود، با حقیقت‌ زندگی‌ آشنا می‌گردد وسرانجام‌ به‌ این‌ حقیقت‌ پی‌ می‌برد كه‌ مرگ‌ راه‌ رسیدن‌ به‌ حیات‌ معنوی‌ وكمالات‌ ذاتی‌ است‌.
● مرگ‌اندیشی‌ و سامان‌ زندگی‌
مرگ‌اندیشی‌ای‌ كه‌ علی‌ (ع) می‌آموزد، هرگز انسان‌ را به‌ پوچ‌گرایی‌ وترك‌ دنیا نمی‌كشاند. هدف‌ از مرگ‌اندیشی‌ این‌ نیست‌ كه‌ انسان‌ از دنیا ولذّت‌هایش‌ بهره‌مند نشود؛ زیرا چنان‌ كه‌ بارها یاد كردیم‌، آفرینش‌ انسان‌ پیوندبا دنیا را اقتضا می‌كند و آدمی‌ وظیفه‌ دارد زندگی‌ دنیا را براساس‌ سعادت‌اخروی‌ خود تنظیم‌ كرده‌، این‌ جهان‌ را مزرعه‌ جهان‌ دیگر بشمارد.
بنابر این‌، منظور از مرگ‌اندیشی‌ چیزی‌ جز تعدیل‌ زندگی‌ دنیوی‌ و سامان‌بخشیدن‌ به‌ آن‌ نیست‌. ما نباید دنیا را جانشین‌ آخرت‌ سازیم‌ یا با پرداختن‌ به‌آخرت‌ حیات‌ دنیوی‌ را نادیده‌ گیریم‌. امام‌ علی‌ (ع) ما را به‌ پذیرش‌ این‌ دو دركنار یكدیگر فرا می‌خواند:
آن‌ كس‌ كه‌ از دنیا به‌ اندكی‌ قناعت‌ ورزد، خویش‌ را ایمن‌ ساخته‌ است‌ وآن‌ كس‌ كه‌ در بهره‌مندی‌ از دنیا زیاده‌روی‌ كند، خویشتن‌ را به‌ نابودی‌كشانیده‌ است‌.
علی‌ (ع) در نامه‌ای‌ به‌ محمّد بن‌ ابی‌بكر ـ هنگامی‌ كه‌ او را به‌ حكومت‌ مصربرگزید ـ درباره‌ اعتدال‌ در زندگی‌ چنین‌ نوشته‌ است‌:
ای‌ بندگان‌ خدا، به‌ هوش‌ باشید كه‌ پارسایان‌، دنیا و آخرت‌، هر دو رابردند. با اهل‌ دنیا زندگی‌ دنیوی‌ را به‌ سر بردند، امّا همانند آنان‌ ازآخرت‌ بازماندند. در بهترین‌ خانه‌های‌ دنیا سكونت‌ گزیدند و از بهتری‌خوراكی‌ها خوردند و در لذّت‌های‌ اهل‌ دنیا شریك‌ گشتند و سهم‌ خودرا از دنیا فراموش‌ نكردند و سرانجام‌ از این‌ جهان‌ با زاد و توشه‌ فراوان‌و تجارتی‌ پر سود به‌ جهان‌ باقی‌ رفتند. لذّت‌ پارسایی‌ را در همین‌ دنیاچشیدند و یقین‌ كردند كه‌ فردای‌ قیامت‌ در نزد خدایند. به‌ هر چه‌خواهند، می‌رسند و به‌ هر لذّتی‌ كه‌ آرزو كنند، دست‌ می‌یابند.
مراد از مرگ‌اندیشی‌ این‌ است‌ كه‌ آدمی‌ در كنار برخورداری‌ از حیات‌دنیوی‌، به‌ حیات‌ معنوی‌ و اخروی‌ نیز بیندیشد و توشه‌ بردارد. علی‌ (ع) پس‌ ازگفتاری‌ درباره‌ بی‌اعتباری‌ دنیا و بی‌توجّهی‌ انسان‌ به‌ عربت‌ها، از سهم‌ مرگ‌در حیات‌ دنیوی‌ بشر یاد می‌كنند و هشدار می‌دهد كه‌ مرگ‌، كامجویی‌ آدمی‌را فرو می‌پاشد؛ آرزوها را بر باد می‌دهد و تلخی‌ و ناكامی‌ پدید می‌آورد؛ازاین‌ رو، همواره‌ باید به‌ یادش‌ بود و از خداوند برای‌ انجام‌ وظایف‌ و سپاس‌نعمت‌ها یاری‌ جست‌. بدین‌ سان‌، دو عنصر مرگ‌اندیشی‌ و یاد خدا در تنظیم‌زندگی‌ دنیوی‌ شایسته‌، نقش‌ بنیادین‌ دارند.
منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان


همچنین مشاهده کنید