جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


تحکیم خانواده در آموزه های قرآنی


تحکیم خانواده در آموزه های قرآنی
● خانواده های ماقبل
در خانواده های شرقی، از جمله ایرانی، خانواده جدید از خانواده های ماقبل (والدین زن و مرد) بریده نمی شود و همیشه یك وابستگی عاطفی و امدادی با آنان را حفظ می كند. پدران و مادران هم چندان رضایتی در استقلال كامل زوج جوان ندارند. از این رو گاه با دخالت های دلسوزانه خود زمینه اختلاف میان زوج جوان را فراهم می آورند. این ارتباطات گرچه از حیث روانی مطلوب است، اما چنانچه به افراط كشیده شود، مخرب خواهد بود.
تفریط در این روابط ها آسیب زننده است. زیرا زوج های جوان تا مدت ها پس از ازدواج، نیازمند راهنمایی و توجه والدین شان می باشند و حذف حضور بزرگان به طور مطلق در تحكیم روابط اولیه زوجین، تاثیر منفی دارد.
در تربیت فرزندان و رابطه والدین جدید با آنان نیز حضور خانواده های ماقبل به عنوان مادربزرگ و پدربزرگ مفید است؛ البته حضوری معتدل به نحوی كه به نقش والدین اصلی لطمه نزند، حضور بزرگان در خانواده در تحكیم روابط همسران و رابطه آنان با فرزندان موثر است و در بسیاری از مواقع از سردی روابط و پراكندگی اعضا ممانعت می كند. به همین سبب خانواده های گسترده در گذشته و حال از بسیاری آسیب های خانوادگی در امان بوده و هستند و میزان طلاق در آنان بسیار پایین است.
اسلام بر ادامه رابطه فرزندان با خانواده های ماقبل تاكید دارد و آن را مایه بركت می داند. احترام به والدین، سرپرستی و نگهداری بزرگسالان و تامین آن ها و همچنین وجوب نفقه پدر، مادر، مادربزرگ و پدربزرگ از سفارشات اكید در روایات ائمه(ع) است.
خداوند در قرآن كریم، تكریم والدین را در چندین مورد توصیه می كند:
۱) احسان به پدر و مادر، وصیت خداوند است. «و وصینا الانسان بوالدیه حسناً.»(عنكبوت، ۸؛احقاف۱۵،)
۲) بعد از شكر خداوند، والدین را شكرگزاری كنید. «و وصینا الانسان بوالدیه... ان اشكرلی و لوالدیك و الی المصیر.»(لقمان۱۴،)
۳) احسان به پدر و مادر، سفارش خداوند بعد از سفارش به پرستش خود است. «واذ اخذنا میثاق بنی اسراییل لاتعبدون الا الله و بالوالدین احساناً و ذی القربی...»(بقره۸۳،)
روشن است كه احسان مرتبه ای بالاتر از احترام و اطاعت است. در مكتب اسلام، احترام به هر بزرگ تری وظیفه است و اطاعت از هر كس كه به انسان خدمتی كرده، از ادب و اخلاق شمرده می شود، اما والدین جایگاه احسان را دارند، نه فقط احترام و اطاعت را.
۴) اطاعت از والدین مگر در امر به شرك. «و ان جاهداك لتشرك بی ما لیس لك به علم، فلا تطعهما»(عنكبوت۸،) «اگر والدین بكوشند تا به من (خداوند) از روی جهل شرك ورزی، از امر آن ها اطاعت مكن.»
● عوامل درون خانوادگی
عوامل درون خانوادگی، در تحكیم روابط بسیار متعدد است. چنان كه به طور مبسوط خواهد آمد، تفكیك امور حقوقی و اخلاقی در خانواده، بسیار مشكل است؛ زیرا همه رفتارها و برخوردها در روابط اعضا نقش دارد.
خانواده، حقوقی ترین و حساس ترین فضای اجتماعی است. در این مجموعه روابط باید پایدار و دایمی باقی بماند. بنابراین هیچ امری نباید موجب تضعیف آن شود. در یك دسته بندی كلی می توان عوامل موثر بر تحكیم روابط در درون خانواده را چنین برشمرد:
▪ توجه به جایگاه خانواده
درك موقعیت و جایگاه خانواده از سوی اعضا اولین گام در تنظیم روابط است. هر یك از افراد باید به هدف اصلی خانواده كه سكونت اهل آن است، توجه داشته باشد و در جهت تامین آن تلاش كند و خواسته ها و توقعات خود را به سمت آن هدف سوق دهد.
نگاه قرآن به خانواده، نگاه به چند نفر كه قصد همزیستی زیر یك سقف را دارند، نیست. قرآن، خانواده را نظامی جامع و در مسیر كمال می بیند و بالقوه آن را یك مجموعه متعالی برای تامین اهدافی مقدس می انگارد كه برای به فضیلت رساندن آن برنامه ریزی می كند و جایگاه حقوقی و وظایف افراد را با این ویژگی تعیین می نماید.
آیات ذیل به این ویژگی خانواده مومن اشاره دارد:
▪ «والذین یقولون ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قرهٔ اعین و اجعلنا للمتقین اماماً»(فرقان۷۴،) «و كسانی اند كه می گویند، پروردگارا، به ما از همسران و فرزندان مان آن ده كه مایه روشنی چشمان ما باشد و ما را پیشوای پرهیزگاران گردان.»
خداوند در سوره فرقان، دوازده ویژگی برای عبادالرحمن نام می برد. در یازدهمین ویژگی به توجه خاص مومنین به خانواده و فرزندان اشاره می نماید. بر طبق آیه مباركه آن ها تنها به ابراز احساسات اكتفا نمی كنند، بلكه برای خانواده خویش دعا می كنند. «بدیهی است كه منظور این نیست كه تنها در گوشه ای بنشینند و دعا كنند، بلكه دعا دلیل شوق و عشق درونی شان به این امر است و رمز تلاش و كوشش. مسلماً چنین افرادی آنچه در توان دارند، در تربیت فرزندان و همسران و آشنایی آن ها به اصول و فروع اسلام و راه های حق و عدالت، فروگذار نمی كنند....» (مكارم شیرازی، :۱۳۶۸ج،۱۵ص۱۶۷) و در پایان آیه كه می فرماید: «واجعلنا للمتقین اماماً» دعایی بسیار متعالی برای جمع خانواده می كند و نمی فرماید: «واجعلنی للمتقین اماماً» و امامت و رهبری امت را برای خود و اهل بیت خود می خواهد. به طور مسلم این دعا خودسازی و آمادگی آنان برای الگو شدن در میان امت را می طلبد. در حقیقت یك مومن با یك برنامه درازمدت خود و خانواده خود را تربیت می كند تا به عالی ترین مرتبه از بندگی یعنی جایگاه عبادالرحمن -مومنین ممتاز- دست یابند.
▪ «و وصینا الانسان بوالدیه احساناً، حملته امه كرهاً و وضعته كرهاً و حمله و فصاله ثلاثون شهراً حتی اذا بلغ اشده و بلغ اربعین سنهٔ قال رب اوزعنی ان اشكر نعمتك التی انعمت علی و علی والدی و ان اعمل صالحاً ترضیه و اصلح لی فی ذریتی انی تبت الیك و انی من المسلمین.»(احقاف۱۵،)
آیه فوق رابطه سه نسل با یكدیگر را بیان می كند. خداوند انسان را به احسان والدین سفارش می كند و برای توجه دادن به فرزند رنج مادر در سال های حمل، زایمان و شیر دادن (۳۰ ماه) را یادآور می شود تا این كه نسل دوم به سن ۴۰ سالگی یعنی به سن كمال می رسد و از خداوند توفیق شكر نعمت های الهی نسبت به خود و والدینش را می خواهد و برای فرزندانش- نسل سوم- دعا می كند كه صالح باشند و مورد رضای خالق قرار گیرند. تربیت جامع قرآنی در این آیه مشهود است.
طبق آیه مباركه مسلمان باید خود ریشه خود و نسل بعد از خود را به خداوند وصل كند و از او برای اصلاح همگان كمك بطلبد. این جامعه مطلوب قرآنی است كه در آن پیوستگی نسل ها با محوریت عبودیت و خداجویی حفظ می شود و هر كس با رشته محبت و وفا به دو نسل قبل و بعد خود وابسته می شود.
حضرت امام سجاد(ع) در دعایی كه به یكی از دوستان خود تعلیم داد، فرمود: «رب لاتذرنی فرداً و انت خیرالوارثین، و اجعل لی من لدنك ولیا یرثنی فی حیاتی و یستغفرلی بعد موتی واجعله لی خلقا سویا و لاتجعل للشیطان فیه نصیبا، اللهم انی استغفرك و اتوب الیك، انك انت الغفور الرحیم»(مجلسی، :۱۳۶۴ج،۸ص۵۴۴)، «پروردگارا، مرا تنها مگذار و تو بهترین وارثانی، برای من از جانب خود فرزندی قرار ده كه در زندگی وارث من باشد و بعد از مرگم، برایم طلب آمرزش كند و او را از نظر خلقت، سالم و هماهنگ گردان و برای شیطان، در او بهره ای قرار مده، خدایا! از تو طلب آمرزش می كنم و به درگاهت توبه می نمایم كه تو آمرزنده و رحیمی.» در این دعا نیز مومن برای خود و وارثانش از خداوند مغفرت، خلقت نیكو، دوری از شیطان و زیبایی ظاهر و باطن طلب می كند.
ضروری است كه اهل خانه به این پیوستگی عاطفی و الهی توجه داشته باشند و خود را در خدمت اعضا بدانند، نه طلبكار از آنان و چنان كه اشاره شد، خدمت به دیگران، دعا در حق آنان و رعایت اخلاقیات را وظیفه خود و حق آنان دانسته، نه لطف و مرحمت نسبت به آن ها. حاكمیت این فرهنگ قرآنی، به طور مسلم در تحكیم و تحسین روابط خانواده موثر خواهد بود.
▪ تثبیت نقش ها
خانواده، جامعه كوچكی است كه نیازمند مدیریت است. بهترین نمود مدیریت خانواده، در تثبیت نقش هاست. زن و مرد مسلمان، در سایه ازدواج، پیمان وحدت بسته اند و دست بیعت بر ایجاد محیطی سرشار از تفاهم و رشد داده اند.
آن ها بنیانگذار یك خانواده و یك نسل انسانی هستند. لازمه دستیابی به این هدف مقدس آن است كه در یك نظام صحیح، موقعیت هر فرد طراحی و تعیین شود و بپذیرد كه نسبت به دیگری حقوقی دارد و در قبال آن وظایفی را متعهد می شود. مرد همسر و پدر خانواده است و حق همسری و پدری دارد؛ پس باید حقوق او در جایگاهش رعایت شود و زن نیز همسر و مادر خانواده است و باید حقوق او نیز در هر دو جایگاه محفوظ باشد.
در این میان انتظارات افراد از یكدیگر بر حسب نقش ها تعدیل می شود. فرزندان باید پدر را در جایگاه پدری باور كنند، نه خدمت گزار و بانك خانواده و مادر را نیز در جایگاه مادری باور كنند، نه خدمه ای با محبت و سخت كوش.
همسران نیز باید موقعیت یكدیگر را در نظر داشته باشند. البته همكاری و كمك به دیگری در خانواده به معنای تزلزل یا جابه جایی نقش ها نیست و اختلاف سلیقه هم امری پذیرفته است. در خانواده قرآنی، پدرسالاری، مادرسالاری یا فرزندسالاری معنا ندارد. همه تابع حق اند و عدالت.
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید