پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

دانشجویان فعلاً خاموش‌اند


دانشجویان فعلاً خاموش‌اند
روز ۲۰ آذرماه که رئیس جمهور احمدی نژاد برای سخنرانی پا به سالن تربیت بدنی دانشگاه امیرکبیر گذاشت، می شد اعتراض های دانشجویی را به روشنی دید. آن روز پلاکاردهایی با محتوای انتقادی در دست دانشجویان بود، برخی عکس ها را واژگون شده در دست گرفته بودند، لنگه کفش پرتاب شد، وسط سخنرانی چند ترقه منفجر شد و یک بار هم عکس رئیس جمهور جلوی دوربین ها به آتش کشیده شد.
دانشجویان فریاد می کشیدند اما به دلیل این که پیش از ورود دانشجویان، حدود دو سوم ظرفیت سالن از پیش اشغال شده بود می توان نتیجه گرفت شدت اعتراضات می توانسته است بیش از اینها باشد. رئیس جمهور در واکنش به این اعتراضات گفت که با دانشجویان معترض و مخالف «مهرورزی» خواهد کرد، با این حال، یک هفته بعد یکی از تشکل های دانشگاه امیرکبیر عکس معترضان را روی سایت خبری خود گذاشت.
اعتراضات دانشجویی در بسیاری از موارد با خشونت همراه بوده -چه خشونت معترضان و چه خشونت - و اگر در دوره اخیر خشن نیست از سر ناچاری و مصلحت است. از سال ۱۳۱۳ که دانشگاه تهران افتتاح شد و از ۱۳ سال پس از آن که دانشگاه تبریز در دیاری که متفقین جنگ جهانی دوم اشغال کرده بودند کار خود را آغاز کرد، دانشگاه ها صحنه اعتراض به تنگناهای اجتماعی و سیاسی داخل و بیرون دانشگاه بوده اند. شاید اولین بار دانشجویان دانشکده فنی بودند که در سال ۱۳۱۵ در اعتراض به کمبود وسایل آموزشی و استاد اعتصاب کردند. کتاب «اسنادی از جنبش دانشجویی ایران» که در دوره ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی با همکاری مرکز اسناد ریاست جمهوری منتشر شده است، حاوی برخی از اولین سرکوب ها نیز است؛ علی اکبر سیاسی رئیس دانشگاه تهران در دهه ۲۰ و اوایل دهه ۳۰، در سال ۱۳۲۵ خطاب به نخست وزیر وقت می نویسد؛ «روز دوشنبه هنگامی که در محوطه دانشگاه گروهی از دانشجویان دانشکده حقوق راجع به انتخابات تظاهرات می کردند ناگهان جمع کثیری از افراد غیر محصل وارد دانشگاه شده و به دانشجویان بدگویی کرده، با آنها به مبارزه می پردازند و چندین نفر را مضروب و مجروح می سازند.از قرار اظهار دانشجویان گروه مهاجم خود را به وسیله چند کامیون به دانشگاه رسانیده بوده اند.»
در سال ۱۳۲۹ سازمان دانشجویان دانشگاه تهران تاسیس شد. همزمان تشکیلات سوسیالیستی دانشگاه ها اعلام موجودیت کردند و تقریباً یک دهه پس از آن انجمن های اسلامی دانشجویان به وجود آمدند. چند ماه پس از کودتای ۲۸ مرداد پلیس به سه دانشجوی دانشکده فنی دانشگاه تهران تیراندازی کرد و آنها را کشت. تا پیروزی انقلاب اسلامی دانشجویان مرتب با پلیس درگیر بودند اما فعالیت های خود را ادامه می دادند و اتفاقاً دایره عملشان گسترده تر هم می شد. در سال های پایانی دهه ۴۰ پلیس با نام «گارد دانشگاه» رسماً وارد دانشگاه ها شد و سعی کرد فضای دانشگاه را کنترل کند. سال های ۵۶ و ۵۷ سال های درگیری هر روزه دانشجویان با پلیس و ماموران امنیتی بود.
پس از انقلاب دفتر تحکیم وحدت تاسیس شد و اعتراضات دانشجویی با اشغال سفارت امریکا در سال ۵۸ به اوج خود رسید. دانشجویان ایرانی سرنوشت کشور را با بیش از یک سال گروگان گرفتن کارکنان سفارت امریکا در دست داشتند و حتی بر انتخابات ریاست جمهوری امریکا نیز تاثیر گذاشتند و باعث شکست جیمی کارتر شدند. تا این زمان درگیری و برخورد همیشه از ویژگی های اعتراضات دانشجویی بوده است.
سه سال دانشگاه ها برای انقلاب فرهنگی تعطیل شد. پس از انقلاب فرهنگی چهره دانشگاه ها عوض شد و فعالیت های بسیار محدود تا ۲ خرداد ۷۶ و شروع ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی ادامه پیدا کرد. با ظهور خاتمی فعالیت دانشجویی اوج گرفت و دانشگاه ها تا پیش از حمله به کوی دانشگاه هر روز شکوفاتر می شدند و البته زد و خورد میان لباس شخصی ها و گروه های فشار با آنها بیشتر می شد.
اما با حادثه کوی دانشگاه و التهاب یک هفته یی کشور پس از آن و دستگیری وسیع دانشجویان جنبش دانشجویی فرود آمد و با ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد تقریباً متوقف شد. هنوز دو دانشجوی حادثه کوی در زندان، دوران محکومیت خود را می گذرانند.
اکنون اعتراضات دانشجویی با احتیاط بسیار بیشتری دنبال می شود. حالا اگر در دانشگاهی تجمعی برپا شود نیروی انتظامی دور دانشگاه را کنترل خواهد کرد. دانشجویان نیز مراقبند که راهپیمایی شان به بیرون از دانشگاه سرایت نکند چون بلافاصله دستگیر می شوند. ظهر روز ۱۵ آذرماه امسال، دفتر تحکیم وحدت تجمعی به مناسبت روز دانشجو با نام «دانشگاه زنده است» ترتیب داده بود. در این مراسم دانشجویان در غربی دانشگاه را شکستند. دلیل شکستن در، رفتن به بیرون دانشگاه نبود بلکه می خواستند دانشجویان دانشگاه های دیگر را که برای شرکت در مراسم آمده بودند اما اجازه ورود به دانشگاه به آنها داده نشده بود، وارد دانشگاه کنند.
از هنگامی که محمدمهدی زاهدی وزیر علوم شده است یعنی از حدود یک سال و نیم پیش تا به حال، ۳۵ نهاد دانشجویی از جمله ۱۲ انجمن اسلامی که در دانشگاه ها پیشرو فعالیت های سیاسی هستند تخریب، تعطیل یا تعلیق شده است و ۵۷ نشریه دانشجویی توقیف شده اند. چندی از فعالان سیاسی به دادگاه ها احضار شده اند، برخی به کمیته های انضباطی رفته اند و بعضی با عنوان «ستاره دار» یا «ردصلاحیت شده» با وجود داشتن نمره علمی قابل قبول، از پذیرش برای مقطع کارشناسی ارشد محروم شده اند.
در آخرین مورد، یک دانشجوی دوره دکترای دانشگاه امیرکبیر که حتی در امتحان جامع دکترا نیز قبول شده بود، بورسیه اش لغو و از دانشگاه اخراج شده است.
حتی کار برای فعالان صنفی نیز بسیار محدود شده است؛ دو هفته پیش دبیر شورای صنفی دانشکده علوم اجتماعی و ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی به همراه شش تن از دختران دانشجوی خوابگاهی که راضی نشده بودند در خوابگاهی با امکانات کم و نامطلوب زندگی کنند، به کمیته انضباطی فراخوانده شدند و احکامی همچون دو ترم و یک ترم تعلیق یا اخراج از خوابگاه برایشان صادر شده است. با اینکه وزارت علوم اعلام می کند تعداد احکام صادر شده در کمیته های انضباطی ۴۰ درصد کاهش یافته اما از ابتدای سال ۱۳۸۵ این کمیته ها در دانشگاه هایی چون شیراز، علوم پزشکی شهرکرد، علم و صنعت، علامه طباطبایی، مازندران، بوعلی سینا، سبزوار، تهران، امیرکبیر، یاسوج، لرستان، کردستان و شریف احکامی کوچک و بزرگ برای فعالان دانشجویی صادر کرده اند.
گروه بزرگی از دانشجویان معتقدند که در یک سال و نیم اخیر فعالیت های دانشجویان بسیار محدود شده و این ممکن است به حرکت های تند و رادیکال دانشجویی منجر شود. معاون فرهنگی وزیر علوم بارها تاکید کرده است که باید «گفتمان علمی» در دانشگاه ها حاکم باشد.
او معتقد است که جنبش دانشجویی باید سیاسی اما خارج از سیاست باشد و به گفته او جنبش دانشجویی در طول تاریخ دانشگاه های ایران ابزار دست احزاب و گروه های خارج از دانشگاه بوده اند و دانشجویان از این مساله خسته شده اند و رادیکالیسم را پس می زنند. اما فعالان دانشجویی همین گفته ها و محدودیت های عملی وزارت علوم برای فعالیت های دانشجویی را باعث و بانی تندروی دانشجویان حتی فراتر از خشونت متداول در اعتراض های دانشجویی می دانند.
محمد هاشمی دبیر تشکیلات دفتر تحکیم وحدت می گوید؛ «رادیکالیسم معلول علت هایی است و آن علت ها برخوردهای دولت نهم با فعالان دانشجویی و تشکل های قانونی در دانشگاه ها است.» علی نیکونسبتی عضو دیگر شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت نیز می گوید؛ «وزیر علوم در حالی از حاکم کردن گفتمان علمی و پیشرفت علمی دانشگاه ها حرف می زند که عملکرد وی و معاونانش چیز دیگری را نشان می دهد. سهم ایران از تولید علم جهان کمتر از نیم درصد است و هیچ دانشگاه ایرانی در بین دو هزار دانشگاه برتر جهان جایی ندارد. روند مهاجرت نخبگان شتاب گرفته، مسوولان با زیر پا گذاشتن برنامه چهارم توسعه حتی نیمی از بودجه مصوب را به تحقیقات اختصاص نمی دهند.»
تقریباً در تمام سال های تاریخ دانشگاه های ایران، دانشجویان با ابزار مشابهی اعتراض خود را بیان کرده اند؛ پلاکارد و بیانیه و شعار دادن و نرفتن به کلاس و جلسه امتحان یا تجمع و تحصن و تریبون آزاد و در موارد معدودی اعتصاب غذا از روش های مصلحانه اعتراض های دانشجویی است. به هم ریختن کلاس ها و سلف سرویس و زد و خورد با پلیس و شکستن در و پنجره و بیرون راندن رئیس دانشگاه از دانشگاه نیز از روش های قهرآمیز دانشجویان برای نشان دادن نارضایتی به حساب می آید.
فعلاً دانشجویان با شرایط مدیریت جدید وزارت علوم برخی از روش های مصلحانه اعتراض را در پیش گرفته اند اما هر لحظه ممکن است دست به روش های رادیکال هم بزنند. با شرایط فعلی پیش بینی عکس العمل دانشجویان در برابر محدودیت ها برای اعتراضات مدنی آسان به نظر نمی رسد.
سعید ارکان زاده یزدی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید