پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا


مامن شورانگیز نادره های آسمان


مامن شورانگیز نادره های آسمان
استان آذربایجان غربی از نظر طبیعی و تاریخی از مناطق برجسته ایران است. پیشینه تاریخی و سابقه کهن فرهنگی استان؛ سبب وجود اماکن تاریخی، مذهبی و فرهنگی بسیاری درمنطقه شده است. آذربایجان را با توجه به پیشینه تاریخی کهن اش، در زبان های مختلف به نام های گوناگون کمابیش مشابهی نامیده شده است. آذربایجان غربی از نظر جغرافیایی بین ۳۵ درجه و ۵۸ دقیقه تا ۳۹ درجه و ۴۷ دقیقه پهنای شمالی و ۴۴ درجه و ۲ دقیقه تا ۴۷ درجه و ۲۳ دقیقه درازای خاوری قرار گرفته است. این منطقه یكی از مناطق مستعد كشاورزی و هم چنین یكی از كانون های مهم صنایع دستی ایران است.
صنایع استان آذربایجان غربی در زمینه های مواد معدنی و مواد اولیه موجود دراستان بر پا شده اند. دراین استان انواع فرش، گلیم، ‌پارچه های دستی و صنایع چوبی تزیینی تولید می شود و علاوه بر آن كارگاه های مختلف صنعتی نیز درسطح استان مشغول به كارهستند. پیشینه تاریخی و سابقه کهن فرهنگی استان؛ سبب وجود اماکن تاریخی، مذهبی و فرهنگی بسیاری در منطقه شده و جاذبه های گردشگری منطقه را افزون نموده است. برخی از جاذبه های طبیعی این منطقه نیز از ویژه گی های منحصر به فردی برخوردارند كه در مجموع همراه با جاذبه های تاریخی, فرهنگی و اجتماعی‏, دیدنی های منطقه آذربایجان غربی را تشكیل می دهند.
● مکان های دیدنی و تاریخی
استان آذربایجان غربی از نظر طبیعی و تاریخی از مناطق برجسته ایران است. وضعیت اقلیمی، زمین شناسی و توپوگرافی استان باعث ایجاد عارضه های طبیعی بسیاری در آن شده است که برخی از آن ها دارای ویژگی های منحصر به فردی هستند. برخی از جاذبه های طبیعی این استان عبارتند از: دریاچه ارومیه که شورترین و بزرگ ترین دریاچه داخلی ایران و بزرگ ترین آبگیر دایمی آسیای باختری است، جزایر داخلی دریاچه ارومیه که زیستگاه نادرترین پرندگان هستند، پارک ملی دریاچه ارومیه که یكی از ۵۹ منطقه ذخایر طبیعی جهان و دارای لوح مخصوص پارک ها است، مناطق حفاظت شده حیات وحش و چشمه های متعدد آب گرم که بیش تر خاصیت درمانی دارند، تالاب ها، رودخانه ها، آبشارها و غارهای مختلف از جمله غار معروف کرفتو.
پیشینه تاریخی و سابقه کهن فرهنگی استان؛ سبب وجود جاذبه های تاریخی, جاذبه های اجتماعی و فرهنگی بسیاری در منطقه شده است.
مكان های تاریخی و مذهبی موجود در استان؛ گویای بخشی از تاریخ مذهبی این منطقه است. مسجد جامع ارومیه از مسجدهای قدیمی استان به شمار می آید. کلیساهای قدیمی زیادی نیز در سطح استان وجود دارند که از جاذبه های دیدنی آن به شمار می آیند.
كلیسای مارقویا یكی از قدیمی ترین ابنیه مذهبی است و منسوب به حضرت قوما یكی از دوازده حواریون مسیح است. كلیسای قدیمی ماریوخنه و آتشكده آذرگشسب به همراه بازارهای قدیمی با سبک معماری خاص، تپه های باستانی که قدمت برخی از آن ها به هزاره های پیش از میلاد می رسد، شهرها و دهستان های تاریخی و قدیمی مانند تپه های باستانی روستای حسنلو، قلعه های تاریخی، پل های قدیمی، گورستان ها و قبور شعرا، عرفا و سیاست مداران که جزو مناطق دیدنی استان به شمار می آیند به همراه زندگی ایلی جذاب با صنایع دستی كم نظیر، در مجموع گویای توان بالای توریستی منطقه آذربایجان غربی هستند.
● صنایع و معادن
صنایع استان آذربایجان غربی در زمینه های مواد معدنی و مواد اولیه موجود دراستان بر پا شده اند. معادن این استان شامل معادن مصالح و سنگ های ساختمانی، گرانیت، ‌تراورتن، نمک آبی، نمک سنگی، میكا، زرنیخ، تالک، خاک نسوز و پوكه معدنی است كه هم اكنون بهره برداری می شوند. هم چنین ذخایری از مواد معدنی سرب, روی, طلا در تكاب، ذغال سنگ در میاندوآب و خاك نسوز در بوكان كشف شده و آماده بهره برداری می شوند. هم چنین اقداماتی جهت شناسایی معادن سیلیس و مواد معدنی فلزی و غیر فلزی در استان صورت گرفته است.
استان آذربایجان غربی یكی از كانون های مهم صنایع دستی ایران است. دراین استان انواع فرش، گلیم، ‌پارچه های دستی و صنایع چوبی تزیینی تولید می شود و علاوه بر آن كارگاه های صابون سازی، شمع سازی و چاقوسازی نیز درسطح استان به كار مشغولند. از میان محصولات یاد شده, بافته های دستی و صنایع چوبی مانند انواع مجسمه های حیوانات‌، انواع وسایل بازی شطرنج،و انواع نقاشی روی چرم دارای معروفیت ملی است.
● کشاورزی و دام داری
استان آذربایجان غربی یكی از مناطق مستعد كشاورزی در ایران است. با وجود این که این استان تنها ۶/۲ درصد مساحت ایران را در بر می گیرد، اما اراضی آن بیش از ۶ درصد كل اراضی مزروعی كشور را شامل می شود. ویژه گی ها و خصوصیات طبیعی واقلیمی استان بر توان بالقوه كشاورزی منطقه افزوده است. گندم و جو و محصولات باغی چون سیب و انگور از جمله مهم ترین تولیدات كشاورزی استان آذربایجان غربی است.
وجود ایلات و عشایر كه تامین معیشت آن ها در درجه اول از طریق دام داری و در درجه دوم با كشاورزی انجام می گیرد؛ در رونق دام داری استان تأثیر به سزایی داشته است.
استان آذربایجان غربی با توجه به وجود مراتع نسبتا خوب خود توانسته نقش مهمی را در دام داری كشور ایفا نماید. دام داری در این منطقه به صورت صنعتی و سنتی رواج دارد و امروزه گرایش به سمت واحد های صنعتی در این استان افزایش چشم گیری داشته است. این استان در زمینه پرورش طیور نیز دارای نقش فعالی است كه این فعالیت نیز به صورت صنعتی و سنتی رواج دارد. هم چنین بیش از ۲۵۰۰۰۰ كندوی زنبور عسل که نزدیک به چهار پنجم آن ها مدرن هستند در سطح استان آذربایجان غربی به تولید عسل مشغولند. استان آذربایجان غربی در زمینه پرورش ماهی نیز فعال است و واحدهای متعدد استخر پرورش ماهی دراستان وجود دارد كه به پرورش ماهیان گرم آبی و ماهیان سرد آبی اختصاص یافته اند. علاوه بر پرورش ماهی, صید ماهی نیز از سدهای ارس، مهاباد و سایر سدها، رودخانه ها و آبگیرهای طبیعی استان صورت می گیرد.
● وجه تسمیه و پیشینه تاریخی
سرنوشت تاریخی آذربایجان شرقی و غربی و وجه تسمیه نام آن ها بسیارشبیه هم است. آذربایجان را با توجه به پیشینه تاریخی کهن اش، در زبان های مختلف به نام های گوناگون کمابیش مشابهی نامیده اند. در فارسی میانه «آتورپاتكان»، در آثار كهن فارسی«آذربادگان» یا «‌آذربایگان»، و در فارسی كنونی «آذربایجان» نامیده شده است. هم چنین در یونانی «آتروپاتنه»‌، در بیزانسی «آذربیگانون»، در ارمنی «آتراپاتاكان»، در سریانی «آذربایغان» و در عربی «آذربیجان» گفته اند.
تاریخ باستانی آذربایجان با تاریخ قوم «ماد» درآمیخته است. قوم ماد پس از مهاجرت به ایران آرام آرام قسمت های غربی ایران از جمله آذربایجان را تصرف كرد. مقارن این ایام دولت هایی در اطراف آذربایجان وجود داشت كه از آن جمله می توان به دولت «آشور» در شمال بین النهرین، دولت «هیئتی» در آسیای صغیر، دولت «اورارتو» در نواحی شمال و شمال غرب، اقوام «كادوسی» در شرق و «كاسی» ها در حوالی كوه های زاگرس اشاره كرد.
بعد از تاسیس دولت ماد، آذربایجان به ماد كوچک (درمقابل ماد بزرگ) ‌معروف شد و مشتمل بر شهرهای قدیمی همدان، ری، ‌اصفهان و كرمانشاه بود. به عبارت دیگر ولایاتی كه در قرون اولیه اسلامی به ناحیه‌ جبال و بعدها به عراق عجم معروف بودند را در بر می گرفت. بعد از حمله اسكندر مقدونی به ایران، ‌سرداری به نام «آتورپات» در آذربایگان از اشغال آن توسط یونانیان ممانعت به عمل آورد. از آن به بعد این سرزمین به نام آتورپاتكان معروف شد.
آتورپات به پادشاهی رسید و آن ناحیه را مستقل اعلام نمود. در طول دوره‌ حكومت سلوكی ها، ناحیه آتورپاتكان هم چنان مستقل ماند و یونانیان و جانشینان اسكندر نتوانستند آداب و رسوم و تمدن یونانی را در آن محل اشاعه دهند. آذربایجان در این زمان پناهگاه زردشتیان و تكیه گاه فرهنگ ایرانی در مقابل فرهنگ یونانی شد. حكومت جانشینان آتورپات در آذربایجان در زمان اشكانیان نیز ادامه یافت و این منطقه توانست كماكان استقلال خود را حفظ كند.
اردشیر بابكان - مؤسس سلسله ساسانی – با استیلا برحكم رانان آذربایجان این منطقه را در زمره امپراتوری بزرگ ساسانی در آورد. در دوره ساسانی معمولاً‌ یكی از مرزبانان را به حكومت آذربایجان می گماردند. در اواخر آن دوره حكومت آذربایجان در دست خاندان «فرخ هرمزد» بوده پایتخت آن « شیز» یا «‌گنزب» نام داشت كه مطابق با ویرانه های لیلان در جنوب شرقی دریاچه ارومیه گزارش شده است.
پس از فتح آذربایجان به دست اعراب، قبایل عرب از بصره، كوفه، شام و یمن برای سكونت به آن جا روی آورده با خرید زمین های وسیع، ‌كشاورزی را گسترش داده و افراد بومی را رعیت خود ساختند. امرای عرب برای حفظ زمین ها و احتمالاً‌ رعایای مسلمان خود، از حملات دیگر مردم آذربایجان كه به اسلام نگرویده بودند، باروهایی در اطراف املاك وسیع خود می كشیدند كه به تدریج داخل این باروها به صورت شهرهای نسبتاً‌ مهم درآمد.
در سال ۱٩٨ هـجری - قمری بابک خرم دین با استفاده از ضعف خلافت مرکزی مأمون - خلیفه عباسی که درخراسان به سر می برد - قیام کرده قسمت های مهمی از شمال شرقی آذربایجان را دراختیار گرفت. از این پس، از ‌سلطه دستگاه خلافت برآذربایجان تا حد زیادی کاسته شد. بقایای قلعه بابک بر بلندای کوهی در نزدیکی کلیبر واقع در آذربایجان شرقی هنوز باقی است.
سلسله های ایرانی بعد از اسلام مانند طاهریان، صفاریان، سامانیان و غزنویان كه از شرق ایران برخاسته حكومت های مستقلی تشكیل دادند، هیچ گاه نتوانستند قلمرو خود را به آذربایجان برسانند. دراین مدت كه از سال ۲۰۵ هجری قمری (تأسیس سلسله طاهریان) شروع و تا سال ۴۲۹ هـ‌ ق (‌آ‎غاز حكومت سلجوقیان) ادامه می یابد، حكومت های محلی متعددی قدرت را در آذربایجان به دست گرفتند. آخرین حكام مقتدر این ایالت، ‌ساجیان (۳۱۷ ـ ۲۷۶ هـ‌. ق) بودند كه آن ها نیز عاقبت بر ضد خلفا قیام كردند.
پس از سقوط ساجیان، سلسله های محلی دیگری در آذربایجان به قدرت رسیدند كه از آن جمله می توان از روادیان نام برد. در دوران حكومت ساجیان (بنی ساج) ‌و حكومت بعد از آن حكم رانان قسمت شمالی رود ارس به حكام آذربایجان خراج می دادند كه از معروف ترین آنها شیروان شاهای، ‌خداوندان شكی، حكام گرجستان، روادیان و حكام ارمنستان بودند.
در آغاز قرن پنج هجری (یازدهم میلادی) ‌تركان «غز» به فرماندهی سلجوقیان، نخست با دسته های كوچك و سپس به تعداد بیش تر، راهی آذربایجان شده آن جا را به تصرف در آوردند. در ۵۳۱ هجری (۱۱۳۶ میلادی) آذربایجان به دست«اتابك ایلدگز» (‌الدگوز) افتاد كه تاحمله كم دوام جلال الدین خوارزم شاه (۳۱ ـ ۱۲۲۵ م، ۲۸ ـ ۶۲۲ هـ‌. ق) ‌وی و اولادش بر آذربایجان حكومت كردند. با حمله مغولان و ورودهلاكوخان ایلخان (۱۲۵۶ م، ۶۵۴ هـ. ق)‌، ‌آذربایجان مركز شاهنشاهی بزرگ وی شد كه از آموی تا شام امتداد داشت. با ضعف ایل خانان مغول، امرای مستقلی در آذربایجان قدرت یافتند که از آن جمله می توان به جلایریان، ‌چوپانیان و تركمانان اشاره كرد.
پس از تصرف آذربایجان به دست شاه اسماعیل اول صفوی (۱۵۰۲ م، ۹۰۷هـ. ق) این سرزمین سنگر گاه اصلی و مركز عمده‌ گرد آوری قوای نظامی برای شاهان صفوی شد.
در زمان صفویه آذربایجان محل جنگ های خونین میان سپاهیان ایران وعثمانی بود. پس ازسقوط دولت صفویه، نادر شاه افشار با کوتاه کردن دست عثمانیان از آذربایجان و یک پارچه کردن ایران، در دشت مغان رسماً تاجگذاری كرد. كریم خان زند در سال ۱۱۷۵ هجری (۱۷۵۵ میلادی) آذربایجان را از دست خان های محلی كه پس از مرگ نادر شاه قیام کرده بودند، باز پس گرفت. اما پس از مرگ او بار دیگر خوانین محلی سر برآوردند، تا این كه آغا محمد خان قاجار در سال ۱۲۰۵ هجری(۱۷۸۵ میلادی) ‌موفق شد كه آذربایجان را مطیع حکومت مرکزی كند. این منطقه كه هم اكنون یكی از مناطق آباد و پررونق جمهوری اسلامی ایران است در سال ۱۳۱۶ به صورت استان مستقل درآمد كه در برگیرنده شهرها, دهستان ها و روستاهای بسیاری است.
● مشخصات جغرافیایی
آذربایجان غربی از نظر جغرافیایی بین ۳۵ درجه ۵۸ دقیقه تا ۳۹ درجه و ۴۷ دقیقه پهنای شمالی و ۴۴ درجه و ۲ دقیقه تا ۴۷ درجه و ۲۳ دقیقه درازای خاوری قرار گرفته است. آذربایجان غربی در شمال باختری ایران قرار داشته و از شمال به كشورهای جمهوری خود مختار نخجوان و ارمنستان، از باختر به كشورهای تركیه و عراق، از جنوب به استان كردستان و از خاور به استان های آذربایجان شرقی و زنجان محدود می شود. طول مرز آبی و خاكی این استان با كشورهای همسایه، مجموعا ۸۲۳ كیلومتر است. این استان از طرف شمال نزدیك به ۱۳۵ كیلومتر، مرز آبی رودخانه ارس با نخجوان و ارمنستان و از طرف شمال و باختر نزدیک به ۴۸۸ كیلومتر مرز خاكی با كشور تركیه دارد.
هم چنین از طرف باختر نزدیك به ۲۰۰ كیلومتر مرز خاكی با كشور عراق دارد. رود ارس مرز ایران و جمهوری های نخجوان و ارمنستان را در آذربایجان غربی در بر می گیرد كه از محل تلاقی قره سو به ارس، شروع و در محل به هم پیوستن آق چای به ارس خاتمه می پذیرد. بخشی از این مرز طبیعی را دریاچه ارس - كه در پشت سد ایجاد شده- و بخش دیگر را قزل قشلاق از طرف جمهوری نخجوان تشكیل می دهد.استان آذربایجان غربی طولانی ترین مرز داخلی را با استان آذربایجان شرقی دارد. این مرز از پیوستن رود آق چای به ارس در باختر جلفا شروع شده، پس از عبور از خاور رود مزبور و قطع راه مرز به بازرگان و ناحیه ولدیان خوی و راه آهن ایران - تركیه، دریاچه ارومیه را كه مرز طبیعی دو استان است، در جهت شمال باختری به جنوب خاوری پشت سر گذاشته، در جنوب دریاچه، این امتداد در جهت جنوب خاوری مسیر زرینه رود «جغتو» از میان مراغه و میاندوآب، چاراویماق هشترود و صایین قلعه و تكاب عبور نموده و در مرز زنجان خاتمه می یابد. مرز آذربایجان غربی و كردستان جهت باختری - خاوری داشته و از دره رود كلوی زاب کوچک شروع شده و پس ازعبور از میان نواحی سردشت، بانه، بوكان، سقز و قطع شاخه های سیمینه رود و دریاچه زرینه رود و عبور از جنوب تكاب در چهار طاق در نقطه اتصال سه استان زنجان، كردستان و آذربایجان غربی خاتمه می یابد. استان آذربایجان غربی كم ترین طول مرز را با استان زنجان دارد كه از طریق منطقه تكاب به ماه نشان از استان زنجان اتصال پیدا می كند و جهت آن شمال باختری - جنوب خاوری است و بیش تر این ناحیه نیز از كوه های مرتفع پوشیده شده است.
استان آذربایجان غربی که مرکز آن شهر تاریخی ارومیه است، براساس آخرین تقسیمات كشوری دارای ۱۴ شهرستان بوده كه عبارتند از:
۱) ارومیه
۲) اشنویه
۳) بوكان
۴) پیرانشهر
۵) تكاب
۶ چالدران (سیه چشمه)
۷ خوی
۸) سردشت
۹) سلماس
۱۰) شاهین دژ
۱۱) ماكو
۱۲) مهاباد
۱۳) میاندوآب
۱۴) نقده
این استان در بر گیرنده شهرستان ها, شهرها, دهستان ها و روستاهای متعددی بوده و بر اساس آخرین سرشماری سراسری سال ۱۳۷۵ كشور, جمعیت آن ۲۴۹۶۰۸۰ نفر برآورد شده است.
● جاذبه های طبیعی استان آذربایجان غربی
استان آذربایجان غربی در شمال باختر جمهوری اسلامی ایران واقع شده است. در این استان می توان علاوه بر جاذبه های متعدد تاریخی، فرهنگی و اجتماعی، جاذبه های طبیعی و کمیابی را مشاهده نمود. استان آذربایجان غربی به لحاظ طبیعی در برگیرنده شورترین و بزرگ ترین دریاچه داخلی ایران و بزرگ ترین آبگیر دایمی آسیای غربی است.
این استان از جاذبه های منحصر به فرد طبیعی چون: دریاچه ارومیه، پستی و بلندی های طبیعی فراوان همراه با دره های سرسبز و نشاط بخش، چشم انداز زیبای پرندگان مهاجر در کرانه های دریاچه ارومیه، جزیره های متعدد و زیبا، پوشش گیاهی دل انگیز، جنگل های پراكنده، كشتزارهای سرسبز، جاذبه های ژئوتوریستی، انواع باغ های میوه، رودخانه های روان، دشت گل های طبیعی، چشمه های جوشان و... برخوردار است که مجموع آن ها در فصل های مختلف سال؛ تابلوهای بدیعی از شگفتی های زیبای طبیعت این استان را به نمایش می گذارند.
شهرستان های متعدد استان آذربایجان غربی هر یک از ویژگی های خاصی برخوردارند و هر کدام به دلیل موقعیت طبیعی و ساختار توپوگرافیک خود؛ رودخانه ها، تالاب ها، مرداب ها، دریاچه های كوچک و بزرگ و سواحل زیادی را در بر گرفته است. به همین لحاظ استان آذربایجان غربی به عنوان یكی از زیستگاه های مهم حیات وحش و گونه های جانوری كشور نیز شناخته شده است. جاذبه های طبیعی استان آذربایجان غربی قادر است در کنار سایر جاذبه های این استان سفری خاطره انگیز را در ذهن گردشگران به جای گذارد.
● رودخانه ها، چشمه هاو آبشارهای استان آذربایجان غربی
رودخانه ها، چشمه ها و آبشارها از جمله مهم ترین جاذبه های گردشگری طبیعی به شمار می روند و در بین طبیعت دوستان ازجایگاه ویژه ای برخوردار هستند.
استان مرتفع آذربایجان غربی چون دیواری درجهت شمال و جنوب و جنوب خاوری امتداد یافته، منبع سرشاری از نزولات جوی را به صورت برف در خود ذخیره كرده و حوزه های پر آب و متعددی را ایجاد کرده است. محدوده شمالی دریاچه ارومیه تا رود ارس، محدود باختر و جنوب دریاچه ارومیه و محدوده كرخه كه در منتهی الیه جنوب و جنوب باختری استان قرار دارد از این جمله هستند. در جنوب دریاچه ارومیه، در نواحی مرتفعی كه سرچشمه شاخه های اصلی سیمینه رود، مهاباد رود، زرینه رود و قزل اوزن است، رودها به طرف دریاچه ارومیه جاری می شوند.
این رودخانه ها از یک سو وارد دریاچه ارومیه می شوند و از سوی دیگر در قسمت مهاباد به دلیل جهت برخی از كوه های سردشت به طرف عراق سرازیر می شوند. رودهای این استان كه از كوه های مرتفع سرچشمه می گیرند، از دره های عمیق و دشت های وسیعی عبور می كنند كه هر كدام به نحوی دارای جاذبه های طبیعی - توریستی قابل توجهی هستند.
آبشار شلماش مهم ترین و مشهورتری آبشار سراسر استان آذربایجان غربی است که در منطقه سردشت واقع شده و به شدت مورد توجه گردشگران و طبیعت دوستان است. هم جواری این آبشار با دره ای سرسبز و زیبا و جنگل های پراكنده، ‌زیبایی ویژه ای به آن بخشیده و از دلایل اصلی شهرت آن است. چشم انداز آبشار قلعه جوق ماکو نیز از منظره های زیبای طبیعت است که ارتفاعی حدود ۸۰ متر دارد و فضای سبز اطراف آن یکی از جاذبه های گردشگری استان آذربایجان غربی به شمار می آید. آبشار كوه های دالاپر، فرتگی، راندوسر، شوند، شهیدان، ستاره لوند و بروینه نیز از دیگر جاذبه های طبیعی این استان به شمار می روند.
در نقاط مختلف استان آذربایجان غربی آب های گرم متعددی با خواص ویژه وجود دارد كه در طول هزاران سال مورد استفاده مردم قرار گرفته است. این چشمه ها یكی از منابع مهم صنعت جهانگردی منطقه به شمار می آیند.
چشمه زندان سلیمان، چشمه (استخر) بوكان، چشمه گراو، چشمه معدنی زنبیل، چشمه های معدنی ویشلق، چشمه های معدنی ایواوغلی، چشمه شوربولاغ بیلوار، چشمه معدنی زارعان (زوران)، چشمه معدنی دسته دره، چشمه معدنی كلوانس، چشمه معدنی شگفتی، چشمه معدنی میناس برخی ازچشمه های مهم این استان به شمار می روند که قادرند اوقات فراغت گردشگران زیادی را پر کنند.
● ژئوتوریسم (گردشگری جغرافیایی) استان آذربایجان غربی
ژئوتوریسم كه در ابتدا گردشگری زمین شناسی نامیده می شد در آخرین مطالعات محققان «گردشگری جغرافیایی» نام گرفته است كه مفهوم آن بازدید و بهره برداری از جاذبه های جغرافیایی بدون لطمه زدن به طبیعت معنی شده كه مفهومی فراگیرتر و گسترده تر از پیش داشته و دامنه وسیعی را در بر می گیرد. بازدید از جاذبه های جغرافیایی كه یكی از مهم ترین آن ها جاذبه های ژئومورفولوژی و زمین شناسی است؛ امروزه یكی از شاخه های اصلی ژئوتوریسم را تشكیل می دهد.
سرزمین آذربایجان در دوره ترشیاری (دوران سوم زمین شناسی) تحت تاثیر فشارهای وارده بر قفقاز و تركیه قرار گرفت كه این امر سبب پیدایش شكاف ها و گسله هایی در این ناحیه شده است. وجود آب های گرم معدنی در آذربایجان غربی نشان گر آن است كه این منطقه در گذشته از كانون های فعال آتشفشانی بوده و اكنون دوره خاموشی خود را سپری می سازد، از جمله این چشمه های آب گرم می توان آب گرم ایستی سو و سوط را نام برد.
دریاچه ارومیه یکی از شگفت انگیزترین جاذبه های ژئوتوریستی استان آذربایجان غربی است که از ویژگی های منحصر به فردی برخوردار بوده و خاصیت های درمانی و طبیعی بسیاری دارد. به طور كلی بخش شمالی منطقه آذربایجان یكی از مراكز بزرگ حركات درونی زمین و لرزش های شدید است. حوالی ارومیه چنان نظم طبقات به هم ریخته كه طبقات رسوبات جدید از محل اولیه پرتاب و به ارتفاع قابل ملاحظه ای بر رسوبات عهد اول (پر كامبرین) جای گرفته است.
مواد اولیه تولید كننده ی خاک و عوارض پستی و بلندی بیش از سایر عوامل خاك شناسی، در تولید خاك های آذربایجان شرقی و غربی تاثیر داشته است. توزیع انواع خاك ها بستگی زیادی به عوامل خاك شناسی دارد. در نواحی باختر دریاچه ارومیه عوامل آب وهوا نیز بیش از سایر نقاط آذربایجان غربی در تولید خاك های مربوطه موثر بوده است. خاك های حوزه آبگیر رودخانه ارس در شمال و ارتفاعات شور بلاغ در باختر و جنوب باختری و كوه های میشو داغ در جنوب و جنوب خاوری را شامل می شود.
خاک جلگه و دشت ها و نواحی اطراف رودخانه از مواد رسوبی رودخانه ای تشكیل شده است و از این قبیل جلگه ها می توان پلدشت، ماكو و خوی را نام برد. خاک هایی كه منحصرا در این قسمت از استان به مقدار زیاد یافت می شوند عبارتند از: خاك های لیتوسل متشكل از خاک های خروجی در ناحیه خاک های براون و سیروزم - خاک های چمنی مرطوب، خاک های چسنات و خاک های لیتوسل آهكی در ناحیه خاک های بیابانی و سیروزم. منطقه حوزه دریاچه ارومیه به خصوص اراضی اطراف دریاچه كه متشكل از خاك های باتلاقی شور، رسوبی شور و خاك های شور قلیایی است، از سایر مناطق آذربایجان متمایز است.
تشكیلات گچی و نمكی واقع در حوزه های آبده رودخانه های واقع در خاور و شمال دریاچه توام با مواد رسوبات قرمز هم چنین تاثیر آب شور دریاچه در زمین های اطراف دریاچه كه احتمالا قسمتی از آن ها (جلگه زرینه رود و مهاباد) زمانی زیر آب دریاچه بوده اند، مجموعا در تولید این خاک ها تاثیر داشته است. چون جلگه های زرینه رود و مهاباد و ارومیه از مواد رسوبی می باشند، لذا نقاطی كه تحت تاثیر آب دریاچه واقع نشده اند و سطح آب زیر زمین آن ها در عمق مناسبی قرار دارد از بهترین خاک های ناحیه به شمار می آیند. بعد از زمین های شور و باتلاقی كنار دریاچه به سمت تراس های مرتفع و ارتفاعات بلند، خاک های مرطوب (Hydromorphic) و بعد خاک های رسوبی (Alluvial) و سپس خاک های تراس های مرتفع مركب از خاک های رسوبی قدیمی و خاک های براون قرار گرفته و بالاخره خاک های براون توام با لیتوسل آهكی كه حد نهایی خاک های ارتفاعات منطقه ای را تشكیل می دهد، قرار گرفته اند.
مطالعات زمین شناسی این منطقه را می توان در دو بخش اصلی تقسیم و مطالعه نمود. یکی زمین شناسی تا دوره چهارم و دیگری زمین شناسی دوران چهارم. تا قبل از پایان دوره چهارم در این منطقه تشكیلات لیتولژیكی وجود داشته است، چنان چه برآمدگی های خاور ارومیه عموما از سنگ های آذرین و به خصوص از آندزیت و بازالت قلیایی مركب بوده است، بیش تر فرورفتگی های شمال خاوری ارومیه از سنگ های گرانیت مخلوط با گنیس تشكیل یافته و ضمنا این سنگ ها از فلدسپات تشكیل شده اند.این خاک ها از لحاظ پتاسیم و طبیعتا كشاورزی نیز اهمیت دارند. ماسه، ماسه ریز، رس و هم چنین تركیبات «اولترابازیك» از قبیل شیست به مقدار کافی در خاور و شمال خاوری ارومیه یافت می شود، به طور كلی مواد رسوبی و ته نشستی اطراف ارومیه خواص مواد شیمیایی تركیبات قلیایی و نمكی تشكیلات قرمز و كوه های نمک واقع در حوزه رودخانه مربوطه را منعكس می نماید.از مشخصات دوره چهارم یا هولوسن ایجاد تشكیلات آبرفتی یا تشكیلات رسوبی رودخانه است كه مواد سازنده آن ها از ذرات ریز خاك و در حدود اندازه ذرات رس بوده كه در نتیجه خاک های رسی جلگه های خاور منطقه ارومیه را به وجود آورده اند. زمین های باتلاقی و شور اطراف دریاچه ارومیه و تمام زمین های رودخانه ای منطقه ای كه هم اكنون نیز بر وسعت این تشكیلات افزوده می شود جزو این گروه هستند.
بخشی از جلگه ارومیه زمانی زیر آب دریاچه بوده و حتی در اوایل پلیوسن از دوران چهارم، وسعت دریاچه به دو برابر مساحت فعلی می رسیده و سطح آب آن تا حدود ۳۰ متر مرتفع تراز ارتفاع فعلی بوده است. به علت تاثیر آب شور دریا طی دوران كنونی زمین شناسی بخش وسیعی از زمین های شور و باتلاقی در اطراف دریاچه به وجود آمده كه به تدریج از وسعت دریاچه كم شده و به سطح زمین های مزبور اضافه می شود. تشكیلات زمین شناسی ناحیه از اواخر دوران اول شروع و تا عهد حاضر ادامه می یابد. رسوبات دوران اول از تشكیلات پرمین با وجود سنگ های دگرگونی و دولومیت ها و ماسه سنگ ها مشخص می شود.
دوران دوم از تشكیلات دوره های ژوراسیك و كرتاسه كه شامل رسوبات كنگلومرا و شیست های سیاه رنگ و دولومیت های آهكی هستند، تشكیل یافته است.
قدیمی ترین تشكیلات رسوبی منطقه مربوط به طبقات ژوراسیک است که جوان ترین آن ها تشکیلات رودخانه ای است. عقب نشینی دریاچه ارومیه در اواخر دوران سوم دشت وسیعی به مساحت تقریبی ۱۱۰۰ كیلومتر مربع ایجاد نموده است. این دشت از آبرفت های جدید كه به وسیله رودخانه ها آورده شده انباشته شده است، در بین رودخانه ها فعالیت و عملیات تخریبی رودخانه نازلوچای به علت پر آب بودن زیادتر بوده و مخروط افكنه های بزرگ تری ایجاد كرده است. در پای كوه ها و ارتفاعات، در طرفین این رودخانه تراس های رودخانه ای دیده می شود كه گسترش چندانی ندارند. آبرفت های جدید از نقطه نظر عناصر تشكیل دهنده در ابتدای مخروط افكنه ها دانه درشت بوده و دارای یک سفره آب زیرزمینی هستند.
در مركز مخروط افكنه ها اندازه دانه ها متوسط و بالاخره در انتهای دشت، آبرفت ها دانه ریز می باشند. در جلگه ارومیه ضخامت این آبرفت حدود ۱۵۰-۵۰ متر تخمین زده شده است. سنگ كف نیز در این حوزه از لایه های غیر قابل نفوذ مارن های میوسن تشكیل یافته است.
در تشکیلات دریاچه ای که حوزه بعدی به شمار می آید، رسوبات دریاچه ای تنها در اطراف بندر گلمانخانه و به وسعت ۲۵ كیلومتر مربع مشاهده شده است كه در یكی دو نقطه در بین اجزای متشكله آن توف سبز دیده شده است.
این رسوبات در کل از قلوه سنگ و رسوبات نرم كه باهم سیمانته شده تشكیل گردیده اند. آهک های ژوراسیك منحصرا در تشكیلات منطقه شمالی دیده شده و توسعه زیادی ندارند. این آهك ها كرم رنگ بوده و دارای بافت درهم هستند. كوارتزیت ها در بین این آهك ها نمایان بوده، شیب عمومی آن ها به سمت باختر و دارای امتداد شمالی جنوبی هستند و عموما از رسوبات كرتاسه تبیعت می كنند. رسوبات ژوراسیك نیز مانند كرتاسه دوبار تحت فشار های كوهزدایی واقع شده است. در جنوب خاوری این منطقه رسوبات ائوسن به طور دگر شیب بر روی تشكیلات ژوراسیك قرار گرفته است.
تشکیلات آذرین به دو بخش درونی و خروجی تقسیم می شوند که در حوزه مورد مطالعه به طور پراکنده دیده می شوند. تشكیلات آذرین درونی منطقه بیش تر از جنس گرانیت بوده و در منتهی الیه شمالی منطقه به وسعت ۱۷ كیلومتر مربع و در جنوب به وسعت ۳۷ كیلومتر مربع ظاهر شده است. گرانیت های مذكور با بافت دانه به خوبی قابل تشخیص هستند و دانه بندی آن ها از كوارتز و فلدسپات گلی رنگ دیده می شود. نوع تشكیلات نفوذی در بین طبقات رسوبی در ناحیه شمال منطقه مورد مطالعه (دهكده بهلد)، شامل پگماتیت های دانه درشت و در اطراف دهكده های مستكان و نیگچه سینیت و در شمال خاوری حوزه مورد مطالعه در دهكده گورچین، كوارتز رگه ای می باشد.
تشكیلات آذرین بیرونی به صورت توده های نسبتا كوچك و پراكنده در قسمت خاوری منطقه در اطراف بندر گلمانخانه و دهكده های چیچگلوی - باسن قلعه - صونبی - سپورغان و همچنین در قسمت شمال باختری منطقه در دهكده های سودبان آباد و من گول جمعا به وسعت ۲۷ كیلومتر مربع مشاهده می شود. جنس این تشكیلات از تراكیت های تراكی آندزیت بوده كه بافت آن ها میكرولیتیک است. فوران این تشكیلات كاملا جدید بوده و به نظر می رسد مربوط به اواخر دوران سوم و اوایل دوران چهارم باشد زیرا در تشكیلات دریاچه ای كه مربوط به همین زمان است یافت شده اند. اجزای این تشكیلات آندزیتی بوده كه بافت میكرولیتیک است، فوران این تشكیلات كاملا جدید بوده و به نظر می رسد مربوط به اواخر دوران سوم و اوایل دوران چهارم باشد، زیرا در تشكیلات دریاچه ای كه مربوط به همین زمان است اجزای تشكیلات آندزیتی و تراكتیتی مشاهده نشده است.
تشكیلات متامرفیک در شمال و شمال باختری، جنوب و جنوب خاوری جمعا در مساحتی به وسعت ۸۱۰ كیلومتر مربع مشاهده شده اند. به نظر می رسد سن این تشكیلات مربوط به دوران دوم باشد.
تشكیلات متامرفیك منطقه به دو قسمت تقسیم می شود:
۱) شمال
۲) شمال باختری حوزه مورد مطالعه كه اثر دگرگونی شدیدتری داشته است. در این منطقه به ترتیب نزدیكی با توده نفوذی، طبقاتی مشاهده می شود. گنیس چشمی كه با دانه های درشت اورتوز و با بافت جداری به خوبی تمیز داده می شود، در این ناحیه دیده شده است. اثر دگرگونی با دور شدن از توده نفوذی بر روی شیست مشاهده می شوند. آهک های این ناحیه نیز دگرگون شده و حالت مرمر به خود گرفته اند. تشكیلات متامرفیک جنوب و جنوب باختری كه به واسطه بالا آمدن توده نفوذی هاله دگرگونی آهک مشاهده می شود كه به صورت نواری اطراف توده گرانیتی را احاطه كرده است. تشكیلات متامرفیک جنوب باختری از جنس شیست و كوارتزیت و كمی آهک است كه در واقع نوار مرزی ایران - تركیه و عراق را تشكیل می دهد.
همراه این شیست ها تشكیلات كوارتزیتی دیده می شود كه بافت موزاییكی داشته و به رنگ های سفید و صورتی دیده می شود. آهک های موجود كه به طور متناوب با شیست و كوارتزیت قرار گرفته اند چندان تحت اثر دگرگونی قرار نگرفته اند.
تشكیلات الیگوسن بیش تر در مركز حوزه گسترش دارند. در قسمت های شمال و جنوب، این رسوبات مطلقا دیده نمی شوند. این تشكیلات منطقه ای به وسعت ۵۴۰ كیلومتر مربع را می پوشانده و از گنگلومرا، ماسه سنگ، مارن و بالاخره در اواخر این دوره شامل تشكیلات تبخیری گچ و نمک است. شیب عمومی این تشكیلات بین ۳۵ تا ۱۰ درجه به سمت خاور بوده كه امتداد كلی آن ها شمالی جنوبی است. در خاور دهكده گوجار این تشكیلات به صورت یک طاقدیس بزرگ ظاهر شده است. در ماسه سنگ های الیگومیوسن آثار جانوری از قبیل مرجان ها و دو كفه ای ها و شكم پایان دیده می شود.
تشكیلات ائوسن به صورت پراكنده در مساحتی بالغ بر ۲۶۰ كیلومتر مربع گسترده شده است. ابتدای ائوسن از كنگلومرا تشكیل شده كه از قلوه های آهكی - كوارتزیتی و شیستی دوران دوم و هم چنین قلوه های گرانیتی در سیمان آهكی تشكیل یافته اند. این كنگلومراها در منطقه مورد مطالعه توسعه چندانی ندارند و فقط در دره نازلوچای و گردنه قوشچی مشاهده شده اند. شیب طبقات آهكی در اثر شكست های زمین شناسی نسبت به هم متفاوت بوده و بین ۲۵ تا ۳۵ درجه متغیر است در منتهی الیه جنوب خاوری حوزه یک طاقدیس و ناودیس بزرگ مشاهده می شود كه محور چین خوردگی آن تقریبا شمالی جنوبی است. آهك های زرد كم رنگ ائوسن كه دارای خلل و فرج فراوان هستند، از نظر منابع آب های زیرزمینی دارای اهمیت زیادی بوده اند، چنان چه چشمه های نسبتا پرآبی از این آهك ها سرچشمه می گیرند (مانند چشمه علی در دهكده بزرگ آباد و چشمه بی بكران در دهكده بی بكران). در آهک های ائوسن آثار فسیل های نومولیت و دو كفه ای ها دیده شده اند.
تشكیلات كرتاسه بالایی از جنس شیست در قسمت شمالی منطقه خصوصا در گردنه قوشچی به صورت یك ناودیس دیده شده اند.
این تشكیلات در حوزه مورد نظر بالغ بر ۲۶ كیلومتر مربع وسعت دارند. به علت مجاورت شیست با تشكیلات نفوذی، توسعه شیست در سطح زمین بسیار كم بوده است، به علاوه این مجاورت سبب دگرگونی شدید آن ها شده است. تشكیلات كرتاسه میانی و تحتانی از جنس آهک دولومیتی سیاه رنگ در تمام منطقه مورد مطالعه به وسعت ۴۱۲ كیلومتر مربع شناخته شده اند (در شمال باختر ۲۰۰ كیلومتر مربع و در جنوب ۲۱۲ كیلومترمربع). تشكیلات این دوره در دو مرحله چین خوردگی پیدا كرده اند، یكی در اواخر دوران دوم و دیگری در اواخر دوره میوسن هم زمان با چین خوردگی آلپ، در اثر این چین خوردگی ها دو طاقدیس در شمال منطقه (اطراف گردنه قوشچی) با محور چین خوردگی شمال- جنوبی حاصل شده است.
رسوبات آهكی كرتاسه در ارتفاعات دره نازلو چای نیز دیده می شود. آهک های كرتاسه به واسطه مجاورت با توده نفوذی دگرگون شده، حالت مرمر پیدا كرده است، این مرمر های سفید رنگ به صورت هاله ای در وسعت منطقه مورد مطالعه با توده نفوذی مشاهده می شوند. وسعت آهك های دگرگون شده نیز در شمال ۴۸ كیلومتر مربع و در جنوب بالغ بر ۳۶ كیلومتر مربع است.
تشكیلات ژوراسیک در منطقه مورد نظر گسترش چندانی ندارند و در مجموع حدود ۹۴ كیلومتر مربع در شمال و جنوب منطقه وسعت دارند.
جنس نهشته های ژوراسیک عبارتند از: شیست، كوارتزیت - ماسه سنگ و كمی آهک و شیست های سیاه رنگ كه در اثر فشارهای كوهزایی خرد شده اند. كوارتزیت ها عموما سفید و به ندرت قرمز رنگ هستند كه چندان توسعه نداشته و در لابه لای شیست ها دیده می شوند. ماسه سنگ های ژوراسیک كه در جنوب منطقه مورد مطالعه (قریه دولاما) دیده شده نسبتا سخت بوده و در لابه لای تشكیلات نفوذی دیده می شود.
در مورد وضعیت ساختمانی (تكتونیک) منطقه می توان جنبش های كوهزایی منطقه را شامل دو سری حركات جنبشی دانست: جنبش های كوهزایی اواخر دوران دوم و جنبش های كوهزایی دوران سوم. جنبش های كوهزایی اواخر دوران دوم در اواخر كرتاسه اتفاق افتاده، چنان كه تشكیلات ائوسن در شمال و جنوب به طور دگر شیب بر روی طبقات كرتاسه و ژوراسیک قرار گرفته اند. محور این چین خوردگی شمالی جنوبی بوده و تاقدیس ها و ناودیس هایی را تشکیل داده اند (خصوصا در شهر قوشچی).
جنبش های كوهزایی دوران سوم نیز در حقیقت دنباله چین خوردگی های ارتفاعات آرارات بوده و به سلسله جبال زاگرس منتهی می شود. این جنبش ها هم زمان با حركات كوهزایی آلپ شكل گرفته اند. در اثر روند این فعالیت تا ناودیس های متعددی در منطقه مورد مطالعه (خصوصا در دهكده های شیطان آباد و سامرتی) در تشكیلات آهكی ائوسن مشاهده می شود. شیب این طبقات ۱۲ تا ۱۵ درجه و امتداد عمومی آن ها شمال باختری - جنوب خاوری است. هم چنین در باختر شهرستان ارومیه در دهكده گوجار تشكیلات كنگلومرا و ماسه سنگ الیگومیوسن به صورت تاقدیس ظاهر شده كه محور آن ها نیز شمال باختری - جنوب خاوری است و با محور عمومی زاگرس مطابقت دارد. چین خوردگی های دوران سوم موجب جدا شدن دریاچه ارومیه از دریای آزاد شده است. این دریاچه در ابتدا بعد از جدا شدن وسعت بیش تری داشته چنان چه ته نشست های آن تا مرز ایران و تركیه مشاهده شده است. بعدها به مرور زمان و به واسطه تبخیر فراوان پس روی نموده است و رسوبات كنگلومرایی و ماسه سنگ و مارن و در بعضی نواحی تشكیلات تبخیری و بالاخره تشكیلات دریاچه ای بر جای گذاشته است (بندر گلمانخانه). ازدیاد درجه شوری آب دریاچه تا حدی كه موجودات قادر به ادامه زیست نبوده اند باعث شده كه دیگر اثری از موجودات زنده در آن یافت نشود. آخرین اثر موجودات زنده كه مربوط به آثار مرجان ها است در تشكیلات دوره الیگومیوسن در فاصله زیادی از دریاچه مشاهده می شوند. جنبش های كوهزایی دوران سوم موجب شكستگی های زیادی در تشكیلات رسوبی و درونی این دروه شده است. این شكستگی ها عموما در تشكیلات آهكی ائوسن در قسمت شمال منطقه دیده شده است كه امتداد آن ها شمال خاوری - جنوب باختری است.
(گسل های شمال شهر قوشچی، دهكده حصار سردار و گسل های دهكده چو و بالاخره شكستگی های كوچک و فراوان دره نازلوچای از آن جمله اند).قطب های مختلفی در استان آذربایجان غربی وجود دارند و دارای عارضه های متعدد زمین شناسی و جغرافیایی است که مشاهده و بازدید از این عارضه ها از جمله جاذبه ها ی منحصر به فرد ژئوتوریستی این منطقه به شمار می آیند.
منبع : روزنامه تفاهم


همچنین مشاهده کنید