جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


تقابل دین و اقتصاد از نگاه وبر


تقابل دین و اقتصاد از نگاه وبر
دین مبتنی بر برادری همواره با نظامها و ارزشهای این جهان در تعارض بوده است، و هر چه مطالباتش را با پیگیری بیشتری دنبال کرده است، تعارض و تقابلش با این جهان بیشتر شده است. هر چه ارزشهای دنیوی عقلانی تر شوند و بر حسب قوانین خاص خودشان تعالی بیشتری پیدا کنند، فاصله میان دین و دنیا عمیقتر می شود.
تنش و تعارض میان دینِ مبتنی بر برادری و ارزشهای دنیوی بیش از هر جا در حوزهء اقتصاد مشهود است.
همه روشهای جادوگرانه ابتدایی که برای تاثیر گذاشتن بر ارواح و خدایان به کار گرفته می شدند، منافع خاصی را تعقیب می کردند. مقصود از این ارزشها عبارت بود از کسب ثروت، زندگی طولانی، سلامتی، افتخار، ازدیاد نسل، و احتمالاً سعادت فرد در جهان پس از مرگ. آیینهای عبادی ایلوسی(۱) همه اینها را وعده می داد، و ادیان فنیقی و ودایی، و دین عامیانه چینی و یهودیت و اسلام باستان نیز همین وعده ها را می دادند. وعده هایی که به هندویان پارسا و بوداییان داده می شد نیز همینها بودند. اما ادیان والایش یافتهء مبتنی بر رستگاری به نحوی روزافزون در مناسباتشان با اقتصادهای عقلانی گرفتار تنش بوده اند.
اقتصاد عقلانی عبارت است از سازمانی که عملکردش با قیمتهای مبتنی بر پول نقد سازگار شده است و از "مبارزه بر سر منافع" در بازار نشات می گیرد. محاسبه، بدون تخمین زدن قیمتها بر حسب پول و در نتیجه بدون رقابت در عرصه بازار امکان پذیر نیست. پول انتزاعی ترین و غیر شخصی ترین عنصری است که در زندگی بشر وجود دارد. هر قدر اقتصاد مبتنی بر سرمایه داری مدرن از قوانین ذاتی خود بیشتر پیروی میکند، هر نوع رابطه ای میان آن و اخلاق مذهبیِ مبتنی بر برادری دست نیافتنی تر می شود. و هر چه سرمایه داری عقلانی تر و در نتیجه غیر شخصی تر می شود، این مساله شدت بیشتری می یابد.
در گذشته، تنظیم روابط شخصیِ میان ارباب و برده بر اساس اخلاقیات امکان پذیر بود، و دلیل آن هم این بود که روابط شخصی بودند. اما امروز نمی توان روابط میان وام گیرندگان از بانک و بانک وام دهنده را بر اساس اخلاقیات فردی تنظیم کرد، و اگر هم بتوان اخلاقیات را در آن دخالت داد دست کم معنای آن و میزان موفقیت آن متفاوت خواهد بود.
زیرا در اینجا روابط شخصی به هیچ صورتی وجود ندارد. اما اگر در جایی سعی شود روابط شخصی در عرصه اقتصاد اعمال شود، نتیجه همان خواهد شد که در مورد چین شاهد بوده ایم، یعنی خفه شدن عقلانیت صوری ( formal rationality ).
چنان که میدانیم، در ادیان رستگاری این گرایش وجود داشته است که از عشق فردیت زدایی کنند و آن را در مفهوم خاصی از "انکار وجود ماسوی الله" متجلی سازند. اما همین ادیان رشد وگسترش نیزوهای اقتصادی ای را که غیر شخصی بوده اند (البته به مفهومی متفاوت با آنچه در ادیان مطرح است) با سوءظنی عمیق می نگریسته اند و علت آن هم این بوده است که رشد این نیروهای اقتصادی با برادری در تعارض بوده است.
اصل کاتولیکیِ خدا در برابر هیچ قدرتی تسلیم نمی شود همواره راهنمای ادیانِ رستگاری در نگرش نسبت به اقتصاد سود محور بوده است. علی رغم اینکه برای رستگار شدن روشهای عقلانیِ متعددی وجود داشته است، هشدار علیه دلبستگی به پول و مال و منال گاه تا آنجا پیش رفته که پول و مال را به تابو تبدیل کرده است. اما از آنجا که جماعتهای مذهبی خودشان به ابزارهای اقتصادی متکی بوده اند و ادامه حیات وگسترش مذهب نیز بدون توسل به ابزارهای اقتصادی ممکن نبوده است، و نیز از آنجا که مذاهب با نیازهای فرهنگر و علایق روزمرهء توده ها انطباق یافته اند، همواره میان مذهب و اقتصاد سازشهایی صورت می گرفته است، که سرگذشت ممنوعیت ربا تنها یکی از نمونه های آن است. اما هیچیک از مذاهب اصیل رستگاری نتوانسته است بر تعارض میان دینداری و اقتصاد عقلانی فائق آید.
پیشروان اخلاق مذهبی با این رابطه متعارض یه رادیکالترین شیوه ممکن برخورد کرده اند: نفی مالکیت کالاهای اقتصادی. راهبان ریاضت کش با محروم کردن خود از اموال شخصی و دنیا گریزی روی می آوردند. زندگی اینان کاملاً به کار خودشان متکی است. و مهمتر اینکه نیازهایشان به چیزهای کاملاً ضروری محدود می شود. تناقضی که در همهء انواع ریاضت کشی عقلانی مشاهده می شود و به طریقی یکسان راهبانِ همه اعصار را به لغزش کشانده است این است که این نوع ریاضت کشی خودش به ایجاد ثروت منجر شده، حال آنکه همواره ثروت را نفی و طرد می کرده است. معابد و صومعه ها در همه جا کانون اقتصادهای عقلانی بوده اند.
عزلت گزینیِ مراقبه ای (مانند آنچه درهند متداول است) متکی بر این اصل است که راهبِ بی چیز باید فقط از چیزهایی بهره ببرد که طبیعت یا مردم داوطلب در اختیارش می گذارند چیزهایی مثل میوه و صدقات. کار چیزی تلقی می شود که راهب را از تامل و مراقبه باز می دارد. اما حتی عزلت گزینیِ مراقبه ای نیز به نوعی سازش در عرصهء اقتصاد دست زده است، مثلاً گدایی کردن را منطقه بندی کرده است، پدیده ای که در هند به چشم می خورد.
برای گریز از تعارض میان دین و اقتصاد تنها دو طریق پایدار و مبتنی بر روشی اصولی و درونی وجود داشته است: نخستین طریق همان اخلاقیاتِ "شغلیِ" پاک دینان است، که مبتنی بر تناقض است. پاکدینی به عنوان کسانی که مدعی دینی خالص و بی پیرایه بودند، جهان شمول بودن عشق را رد می کرد و همه کارهایی را که در این جهان صورت می گرفت به نحوی عقلانی در جهت تحقق اراده خداوند و فرصتی برای آزمایش بندگان تلقی می کرد .اراده خداوند، به مفهوم غایی آن، برای بشر غیر قابل درک بود، اما در عین حال تنها ارادهء مطلقی بود که می توانست شناخته شود. آیین پاک دینی از این منظر عادی شدن جهان اقتصاد را می پذیرفت، و در عین حال همه جهان را منحط و فرومایه و بی ارزش میدانست.
این وضعیت امور چیزی خدا خواسته تلقی می شد که برای انجام وظیفه فرد مقرر گردیده است. این اعتقاد در نهایت به معنای این بود که رستگاری در دسترس انسان، یعنی همه انسانها، نیست. به این معنی که امکان رستگاریِ همه انسانها نفی می شد و جای آنرا این اعتقاد می گرفت که لطف خداوند به دلایلی که بر بشر ناشناخته است فقط شامل برخی افراد میشود. این دیدگاه که برادری انسانها را نفی میکرد، در حقیقت دیگر به یک مذهب اصیل رستگاری تعلق نداشت. مذهب اصیل رستگاری ممکن است بر برادری چنان تاکید کند که آنرا به عشق عارفانه به خداوند ارتقا دهد.
دومین طریق گریز از تعارض میان دین و اقتصاد روی آوردن به عرفان است. این طریق به صورت ناب در "خیرخواهی" عارف تجلی پیدا میکند، خیرخواهی ای که به هیچ وجه در مورد فردی که برای او فداکاری صورت می گیرد پرس و جو نمی کند. عرفان در تحلیل نهایی میان این یا آن شخص فرق نمی گذارد. عارف نیکخواه به کسی که از او ردایش را طلب می کند، پیراهنش را هم می بخشد و برایش فرق نمی کند چه کسی از او چنین درخواستی کرده است_هر کسی که بر حسب اتفاق در سر راهش قرار گیرد و از او چیزی طلب کند، طلبش را برآورده خواهد کرد.
عرفا طریقی منحصر به فرد برای گریز از دنیاست و به صورت عشق فارغ از هر نوع حسابگری به همه انسانها متجلی می شود، عشق نه به خاطر انسان بلکه به خاطر نفس عشق. و یا به بیان بودلر عشق به خاطر " خود فروشیِ مقدس روح".
[ آرزو آقایی ]
(۱)Eleusian mysteries ، منسوب به شهر ایلیوس در یونان.مراسمی که در فصل بهار و در ستایش دمتر، الهه کشاورزی و باروری و ازدواج، برگزار می شد.
منبع :
دین، قدرت، جامعه/ ماکس وبر/ احمد تدین/ ۱۳۸۲/ انشارات هرمس
منبع : هفته نامه فصل نو


همچنین مشاهده کنید