پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


سرزمین اساطیر


سرزمین اساطیر
سیستان و بلوچستان یادآورسرزمین پهلوانان اسطوره ای ایران(رستم، سهراب، زال و...) است. این سرزمین که نام آن بارها در شاهنامه فردوسی آمده؛ درجنوب خاوری ایران واقع شده و به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی خود، درتمام دوره‎های تاریخی ازاهمیت ویژه‎ای برخوردار بوده است. سیستان و بلوچستان همواره در درازای تاریخ، معبر و گذرگاهی میان خاور و باختر بوده و به همین دلیل تركیب قومی آن نیز همواره در معرض تغییر، تحول و دگرگونی بوده است.
مهم ترین محصول منطقه سیستان و بلوچستان؛ گندم است كه درصد قابل توجهی از زمین‎های زیركشت را به خود اختصاص داده و صنایع آن نیز در اطراف شهرهای بزرگی چون زاهدان قرار گرفته است. شیوه های مختلف معیشت و زندگی، موسیقی سنتی و زیبا، صنایع دستی هنرمندانه وجذاب، آثار تاریخی و معماری کم نظیر، شهرهای باستانی چون شهرسوخته زابل- که با قدمت ۳۵۰۰ تا ۴۰۰۰ سال قبل ازمیلاد؛ بی‌گمان روزگارانی دراز یكی از مهم‌ترین مراكز شهرنشینی آسیا درعصرمفرغ بوده- به همراه جلوه های طبیعی چون: ساحل دریای مکران (عمان)، منطقه آزاد چابهار، دریاچه مشهورهامون و... سیستان و بلوچستان را به یکی از استان های جذاب ایران در زمینه گردشگری تبدیل کرده است.
● مکان های دیدنی و تاریخی
استان سیستان و بلوچستان از مکان های تاریخی و دیدنی زیادی برخوردار است. باغ های مركبات ایرانشهر، پارک تفتان، پارک جنگلی بمپور، پناهگاه حیات وحش، جنگل های نخل، انواع چشمه های آب گرم، رودخانه سرباز و تمساح های آن، غارتیس، غاركوه پیرک، كوه تفتان، گردشگاه های كشمان، گردشگاه مالیه – گوربند، منطقه حفاظت شده بزمان و گل فشان های طبیعی استان از مهم ترین جاذبه های طبیعی سیستان و بلوچستان است.
آتشكده كركوی، بنای امام زاده های متعدد، تپه های باستانی و با ارزش، شهرهای تاریخی، قلعه های باستانی، مسجدهایی با ارزش معماری بالا به همراه جاذبه های دیگرچون: صنایع دستی جذاب، موسیقی جالب وشنیدنی، مردمانی با فرهنگ ها و قومیت های مختلف از مهم ترین و جذاب ترین دیدنی های استان سیستان و بلوچستان است.
● صنایع و معادن
صنایع استان سیستان و بلوچستان به دو دسته صنایع دستی و صنایع کارخانه ای تقسیم می شوند. صنایع دستی در بین ایلات و عشایر استان؛ موقعیت مهمی دارد و از لحاظ تأمین درآمد، پس از كشاورزی و دام داری در رتبه سوم اهمیت قراردارد.
حصیربافی، قالی بافی، سوزن دوزی، چادربافی، پشتی بافی، خامه دوزی، سفره بافی، جوال بافی، نمد مالی و سكه دوزی مهم ترین صنایع دستی عشایر سیستان و بلوچستان هستند. انواع صنایع کارخانه ای چون: صنایع غذایی، نساجی، پوشاک و صنایع شیمیایی؛ بیش تر در اطراف زاهدان و شهرهای بزرگ فعالیت دارند. سایر صنایع استان بیش تر مشتمل بركارگاه‎های فلزكاری، ریخته گری، ساخت لوازم خانگی و تانكر سازی است. صنایع شیلات و ماهی گیری نظیر پرورش میگو و ماهی نیز در سواحل دریای عمان در سیستان رایج است.
معادن كشف شده استان سیستان و بلوچستان عبارتند از: معدن مس در شمال باختری زاهدان با ذخیره ای بیش از ۱۵ میلیون تن، ‌معدن كرومیت در نواحی خاش و معدن منگنز در منطقه كوتیج. از دیگر معادن مهم استان، معادن سنگ مرمر، سنگ آهک، تراورتن و شن و ماسه سیلیسی را می توان نام برد. هم چنین دریای عمان یكی از منابع بسیار غنی نمک است. استخراج نمک ازآب دریا همواره در روستاهای ساحلی رایج بوده است و زمینه بسیار ارزان و مناسبی برای گسترش آن وجود دارد.
● کشاورزی و دام داری
مهم ترین محصول منطقه سیستان و بلوچستان گندم است كه درصد قابل توجهی از زمین‎های زیركشت را به خود اختصاص داده است. بعد از گندم، ‌جو بیش ترین سطح زیر كشت را دارد. از جمله محصولات دیگر این منطقه، یونجه، توتون، كنجد و محصولات جالیزی و سبزیجات را می توان نام برد. زراعت در بلوچستان برخلاف آن چه ظاهراً به نظر می رسد، ‌امكانات بالقوه زیادی برای رشد دارد.
شرایط آب و هوایی مناسب برای رشد و پرورش گیاهان منطقه گرمسیری و آب و هوای متنوع، امكان كشت و برداشت مكرر یک محصول در فصول مختلف را فراهم نموده است.
گندم با سیلاب های بهاری آبیاری می شود و بازده محصول آن ها نسبت به عمل كرد كل كشور از وضعیت خوبی برخوردار است. جو نیز به صورت آبی در بیش تر مناطق و به صورت دیم در چابهار، ‌ایرانشهر و سراوان كشت می شود و بیش تر به مصرف دام های مختلف می رسد. برنج نیز درزمین های كوه پایه‎ای و در مسیر رودخانه ها كشت می شود. در مناطقی كه در سال دوبار محصول برداشت می شود، محصول دیم؛ غالبا برنج است.
علاوه بر محصولات فوق، یونجه نیز به عنوان مهم ترین منبع غذایی دام ها در بلوچستان كاشته می شود. بخش دیگری از فعالیت های كشاورزی استان سیستان و بلوچستان را باغ داری تشکیل می دهد كه مهم ترین محصول آن انگور است.
بیش ترین درصد تاكستان های استان در منطقه سیستان قرار دارد. از سایردرختان میوه، می توان به انار، ‌انجیر، توت، سیب، مركبات و موز اشاره كرد. هم چنین درختان انبه، پاپایا (خربزه درختی)، نارگیل، زیتون خوراكی، چیكو، كائوچو و نیشكر نیز در شرایط آب و هوایی این استان رشد می کنند. محصول باغ های بلوچستان در دره های كوهستانی متمركز شده و درختانی چون خرما، ‌غالب زمین های زراعی را محصور نموده است.
● وجه تسمیه و پیشینه تاریخی
نام قدیم سیستان «زرنگا» یا «زرنگ» بود، كه پس از مهاجرت «سكاها» به طرف جنوب، و استقرارشان در این منطقه در زمان فرهاد دوم اشكانی، به نام آنان «سكستان» نام گرفت. شهر زرنگ در حال حاضر جزء افغانستان بوده و در محل آن روستای كوچكی به نام «نادعلی» قرار دارد. در نزدیكی این روستا، تل بزرگی است كه بر فراز آن، هنوز آثار خرابه‎های ارگ، قلعه و باروی آن دیده می شود. در تپه های بلوچستان نیز آثاری به دست آمده كه تاریخ این سرزمین را به ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد می ‎رساند.
آن چه مسلم است، ‌كوروش کبیر هنگام لشگركشی به هند، ‌مكران را نیز تصرف كرد. لفظ زرنگ، قدیمی ترین نام سیستان و زاولستان است كه در كتیبه داریوش، «زرنگار» آمده است. به عقیده محققین «زرنگ»، «زریه»، «زریا» و «دریا» به زبان امروزی، همه یک مفهوم داشته و مراد از آن ها دریای «زره» یا «هامون» بوده است. نیم روز، ‌نام دیگر سیستان و به معنی جنوب است. بنای بیش تر سیستان را به پهلوانان اسطوره‎ای ایران چون زال، سام و رستم نسبت می دهند و فردوسی نیز در شاهنامه، از گردان بلوچ سخن گفته است.
از سوی دیگر سرزمینی كه اكنون بلوچستان نامیده می ‎شود، درگذشته به«مكا» و«مكه» شهرت داشته است. هم چنین از دیر باز این منطقه را «مكران» نامیده‎اند كه به نظر می ‎آید تركیبی از دو واژه «اراینا یا ایرنیا» و «مكا» باشد كه در سانسكریت به معنی سرزمین باتلاق ها است. چرا كه در زمان قدیم درسرزمین بلوچستان باتلاق‎های بسیاری وجود داشته است. كلمه بلوچستان نیز از زمانی به این سرزمین اطلاق شد كه بلوچ ها در آن سكونت كردند.
مورخین بنای سیستان را به گرشاسب – یكی از نواده گان كیومرث – نسبت داده‎اند. سیستان در زمان هخامنشیان، منطقه‎ای آباد بود. این امر در كتیبه بیستون و كتیبه های تخت جمشید كه سیستان را یكی از ممالک خاوری داریوش ذكر كرده‎اند، ‌منعكس شده است. سكاها در حدود ۱۲۸ پیش از میلاد، سیستان را به تصرف خود درآورده و در پهنه آن استقرار یافته‎اند.
اسكندر مقدونی هنگام بازگشت از هندوستان در این سرزمین در اثر وجود ریگ های روان، بیابان های خشک و بی آب و سرسختی مردمان این سرزمین، ‌بیش تر سپاهیان خویش را از دست داد. با فتح سیستان به دست اردشیر بابكان این منطقه در زمره متعلقات دولت ساسانی قرار گرفت. در زمان خلافت خلیفه دوم، این سرزمین به وسیله عرب‎ها فتح و یكی از سرداران عرب به عنوان حاكم آن منصوب شد، ‌ولی در اثر مخالفت ها و جنگ های مردم بلوچستان با وی، سرزمین را ترک كرد. در سال ۳۰۴ هجری قمری، سرزمین بلوچستان به وسیله دیلمیان فتح شد و در زمان حكومت سلجوقیان در كرمان، ‌منطقه بلوچستان نیز توسط آن ها اشغال و تابع كرمان شد.
سرزمین سیستان در سال ۲۳ هـ . ق به تصرف اعراب درآمد.
دفاع و مخالفت مردم این سرزمین تا زمان معاویه (که آنان را به اطاعت واداشت و عبدالرحمان فاتح سیستان را به حكومت آن جا منصوب کرد) به صورت شورش ها و قیام های محلی ادامه داشت؛ به گونه ای که فرمان دار عرب را مجبور به ترک این سرزمین کردند.
اولین فرمان روای ایرانی این سرزمین؛ در پس از اسلام یعقوب لیث صفاری بود كه از رودخانه سند تا رود كارون را تحت فرمان داشت. عمرو لیث - برادر وی - نتوانست این موقعیت مهم را حفظ كند و سرانجام به دست اسماعیل سامانی در بغداد به قتل رسید.
با وجود این، سیستان تا چندین قرن تحت سلطه امرای صفاری باقی ماند و طاهراز نواده گان عمرو تا ۲۹۵ هجری قمری ایالت فارس و كرمان و سیستان را تحت فرمان خود داشت و پس از وفات او سلسله صفاری روی به ضعف گذاشت. پس از صفاریان، سامانیان، غزنویان، و سلجوقیان نیز هر یک مدتی در این سرزمین فرمان راندند. در زمان مغولان و تیموریان، ‌خرابی های زیادی در سیستان به وجود آمد كه به از بین رفتن سدها، كانال‎ها و مناطق آباد سیستان انجامید.
درسال ۹۱۴ هـ . ق، شاه اسماعیل صفوی سیستان را تصرف كرد. پس از شاه اسماعیل – در زمان حكومت نادرشاه – اختلافات داخلی سبب خرابی های زیادی در این سرزمین گردید. سرانجام سپاهیان ایران در ۱۸۶۵ میلادی، سیستان را از دست امرای سركش بازستاندند. در سال های بعد نیز این منطقه دستخوش حوادث و وقایع زیادی شد. كشمكش های افغانستان با ایران بر سر ادعاهای آن كشور نسبت به سیستان منجر به دخالت بریتانیا به عنوان داور شد. هیأت تشكیل شده توسط بریتانیا، ‌سیستان را در امتداد خطی از بند سیستان برهیرمند به طرف كوه ملک سیاه در باختر گودرز، بین ایران و افغانستان تقسیم نمود.
با این كار، قسمتی كه اروپاییان عنوان «سیستان خاص» به آن داده‎اند (در مقابل «سیستان خارجی» كه به افغانستان واگذار شد) به ایران تعلق گرفت. این سرزمین همواره از فراز و نشیب های تاریخی زیادی برخوردار بوده و سرگذشت طولانی تاریخی داشته است.
● مشخصات جغرافیایی
استان سیستان و بلوچستان ‌درجنوب خاوری ایران و در مختصات جغرافیایی ۲۵ درجه و ۳ دقیقه تا ۳۱ درجه و ۲۸ دقیقه پهنای شمالی و ۵۸ درجه و ۴۷ دقیقه تا ۶۳ درجه و ۱۹ دقیقه درازای خاوری واقع شده است. این استان؛ از دو ناحیه تشكیل یافته که از لحاظ طبیعی با یك دیگر كاملا متفاوت هستند. این استان پهناور از خاوربا كشورهای پاكستان و افغانستان، از جنوب با دریای عمان ، از شمال و شمال باختر با استان خراسان و از باختر با استان های كرمان و هرمزگان هم جوار است. ناحیه سیستان که ۸۱۱۷ كیلومتر مربع وسعت دارد و در قسمت شمالی استان واقع شده است. این ناحیه حوزه مسطح و مسدودی است كه از آبرفت های دلتای قدیمی و فعلی رود هیرمند تشكیل شده است.
ناحیه بلوچستان با مساحت ۱۷۹۳۸۵ كیلومتر مربع یک منطقه وسیع كوهستانی است كه حد شمالی آن كویر لوت و حد جنوبی آن دریای عمان است. مرزهای طولانی آبی و خشكی استان؛ با كشورهای افغانستان، پاكستان و كشورهای حوزه خلیج فارس، موقعیت ویژه ای به این استان بخشیده و سبب ایجاد شرایط خاصی در آن شده است. جمعیت این استان برابر سرشماری سراسری سال ۱۳۷۵ حدود ۱۷۰۳۰۹۴ نفر برآورد شده است.● جاذبه های طبیعی استان سیستان و بلوچستان
استان سیستان و بلوچستان از جمله مناطق با اهمیت و طبیعی ایران است که به واسطه ی آب و هوای خاص خود از چشم اندازها و عارضه های بسیار کم یاب و دیدنی برخوردار است. هم جواری با ساحل زیبای عمان؛ سبب شده زیباترین غروب آفتاب سواحل ایران از آن این منطقه باشد. در كناره های این دریا به خصوص در قسمت جنوبی شهرستان چابهار، صخره های بزرگی در اثر پیش روی آب دریای عمان و فرسایش سنگ های رسوبی به وجود آمده اند كه خلل و فرج ناشی از فرسایش آب در آن ها، چشم اندازهای بسیار زیبایی را ایجاد كرده است.
از این قسمت به خصوص در هنگام غروب آفتاب می توان به عنوان یكی از زیباترین سواحل ایران یاد كرد. در سرزمین هزاررنگ سیستان و بلوچستان در کنار آتشفشان های نیمه فعال تفتان و بزمان می توان منحصر به فردترین اشکال ژئوتوریستی گل فشان های طبیعی و تپه های هرمی ماسه ای لوت و حرکت این تپه ها را مشاهده کرد.
در استان سیستان و بلوچستان می توان در کناره های دریاچه ی باهوکلات به دیدن زندگی تمساح های ایرانی نشست و در کناره های دریاچه هامون بسیاری از گونه های نادر در خطر انقراض حیوانی و گیاهی را مشاهده نمود. در سرزمین سوزان سیستان و بلوچستان می توان روزها شاهد کاروان های شتر در کناره های کویر لوت بود و شب ها زیبایی ستاره های آسمان را در سکوت کویر لمس کرد. در سرزمین سیستان و بلوچستان می توان در بزرگ ترین چاله ی داخلی ایران شترسواری یا پیاده روی کرد و در اوج گرما به دره ی سرسبز و خرم سرباز پناه برد که دنیایی از طراوت و تازگی است. در بیش تر قسمت های این دره وسیع می توان گیاهان كهور، زرشک، زالزالک، گز، نسترن و توسكا دید و لذت برد.
در استان سیستان و بلوچستان می توان یک جا به کوهستان، جنگل، ساحل و کویر رفت و از همه ی زیبایی های آن ها بهره برد. تالاب ها، دریاچه ها، چشمه های آب معدنی، رودخانه های پرشمار، گل فشان های طبیعی، حیات وحش و پوشش گیاهی کم نظیر؛ به همراه ده ها عارضه و چشم انداز طبیعی دیگر ، دست به دست هم داده و یکی از کم یاب ترین نواحی طبیعی جهان را با عنوان استان سیستان و بلوچستان پدیدآورده است.
● جاذبه های تاریخی و معماری استان سیستان و بلوچستان
ستان تفتیده و گرم سیستان و بلوچستان علاوه بر جاذبه های بی شمار طبیعی، فرهنگی و اجتماعی؛ دربرگیرنده ی با ارزش ترین، اصیل ترین و زیباترین جاذبه های معماری و تاریخی نیز بوده و از ارزش های خاص گردشگری برخوردار است.
شهر سوخته که در شهرستان زابل و اقع شده و حدود دو و نیم کیلومتر وسعت دارد؛ بی گمان یکی از مهم ترین مراکز شهرنشینی آسیا در عصر مفرغ بوده است. قدمت این تمدن سه تا چهار هزار سال پیش از میلاد تخمین زده می شود.
شهر باستانی سوخته یکی از مهم ترین آثار تاریخی ایران به شمار می رود که بر تمدن کهن ایران گواهی می دهد. گردشگران و بازدیدکنندگان این منطقه ی تاریخی منحصر به فرد؛ با مشاهده ی یکی از منحصر به فردترین نواحی باستانی جهان؛ مجذوب اصالت تاریخی ایران خواهند شد.
قلعه های متعدد چون قلعه بمپور که به عهد سامانیان تعلق دارد و قلعه ی رندان و قلعه ی پرتغالی ها در روستای تیس به همراه دیگر قلعه های قدیمی؛ بخش دیگری از معماری کهن استان سیستان و بلوچستان را به نمایش می گذارند.
آتشکده های قدیمی چون کردکوی که بیش تر به دوره ی ساسانیان تعلق دارند و شهر باستانی زرنج که پایتخت سیستان بوده و هم اکنون در کنار دریاچه ی هامون قرار گرفته از دیگر آثار تاریخی و معماری قابل توجه استان سیستان و بلوچستان به شمار می روند
● جاذبه های اجتماعی استان سیستان و بلوچستان
در استان سیستان و بلوچستان می توان ایل ها و عشایری را مشاهده كرد که از سنت ها و آداب اجتماعی خاص خود برخوردار هستند. این ایل ها و عشایر از مسیرهای خاصی عبور كرده و به ییلاق و قشلاق می روند، آداب و رسوم خاصی بر كارهای آن ها سایه انداخته و هر حركت شان تفسیری شنیدنی دارد.
صحنه ی حركت ایل از سویی و شیوه ی زندگی و برگزاری جشن های مختلف از سوی دیگر؛ سبب شده كه زندگی ایل ها و عشایر سیستان و بلوچستان؛ یكی از مهم ترین جاذبه های زندگی اجتماعی باشد كه دیدن آن ها برای هر بیننده ای جالب است. آداب و رسوم حاكم بر سیستانی ها و بلوچ ها، جشن های عروسی و جشن های مذهبی، شیوه های پوشش و تزیینات آن ها و انواع غذاها نان ها و شیرینی های محلی استان سیستان و بلوچستان از جمله مهم ترین جاذبه های گردشگری اجتماعی این استان به شمار می آیند.
جشن ها و آیین های استان سیستان و بلوچستان
دراستان سیستان وبلوچستان برخی از اعیاد وجشن های ملی ومذهبی بسیار با شکوه وبرخی دیگر به شکل معمولی برگزار می شود. از اعیاد ملی، عید نوروز در منطقه رونق زیادی ندارد، ولی اعیاد مذهبی نظیر عیدفطر و عیدقربان بسیار باشکوه و با مراسم خاصی برگزار می شود.
عید فطر یکی از اعیاد مهم مردم استان سیستان و بلوچستان است .در این روز مردم لباس های نو می پوشند و پس از ۳۰ روز گرفتن روزه، در محل هایی به نام " عیدگاه" جمع می شوند و نماز عید فطر برپا می دارند وفطریه می دهند وپس از آن به خانه مراجعت می کنند.
پس به خانه خویشان واقوام خود می روند وعید را تبریک می گویند. روز عید سعید فطر یکی از روزهای مهم در نواحی مختلف استان سیستان وبلوچستان، به ویژه در ناحیه ی بلوچستان به شمار می رود.
عید قربان یکی دیگر از اعیاد بزرگ مردم استان سیستان و بلوچستان است .دراین عید مردم لباس نو می پوشند و در محل" عیدگاه" جمع می شوند و معمولاً چندخانوار با هم، شتری را قربانی می کنند وگوشت آن را به فقرا ومستمندان احسان می کنند .پس از خاتمه ی مراسم قربانی، دیدو بازدیدها شروع می شود و به خانه ی دوستان، اقوام و آشنایان می روند وحلالیت می طلبند. مراسم دیدو بازدید این عید تا سه روز ادامه می یابد. و همه ی سه روز به شادمانی و جشن سپری می شود.
برگزاری عید نوروز در گذشته چندان مورد توجه مردم منطقه قرار نمی گرفت. درسال های اخیر براثر تماس با مردم دیگر نقاط، عید نوروز بیش تر در مناطق شهری جشن گرفته می شود. مردم درایام نوروز لباس نو می پوشند و به دیدار یک دیگر می روند. مردم سیستان روز عید به کوه خواجه می روند و در بزرگ داشت جشن نوروز شادی می کنند. خصومت ها را در روزهای عید نادیده می گیرند و صلح وآشتی می کنند.
ازدواج وجشن وسرورهای مربوط به عروسی مهم ترین مراسم شادی آور مردم سیستان وبلوچستان را تشکیل می دهد. ازدواج تحکیم بخشنده ی روابط خویشاوندی و گسترش دهنده ی تیره و طایفه است و معمولا در داخل تیره ها و طوایف و مبتنی بر روابط خویشاوندی صورت می گیرد. خواستگاری، متضمن آشنایی قبلی والدین دختر وپسر یا آشنایی بستگان با یک دیگر است، معمولاً دختر وپسر دراین گزینش نقشی ندارند.
برای خواستگاری رییس خانواده پسر به خانه پدر دختر می رود و پس از صرف چای وانجام صحبت های متفرقه، موضوع را با والدین دختر در میان می گذارد وچند روز به انتظار پاسخ می مانند. از طرفی، مادر دختر موضوع را با دختر در میان می گذارد. سرپرست دختر در موعد مقرر به اطلاع خانواده پسر می رساند که باخواست آن ها مثلا موافق یا مخالف است. اگر کار به توافق بینجامد، برسر تعیین مهریه وغیره دو سرپرست وارد مذاکره می شوند وقرار ومدارهای مراسم مربوط به عروسی گذاشته می شود.
اولین مرحله ی عروسی بعد از مراسم خواستگاری، مراسم شیرینی خوران است. دراین مراسم لباس های عروسی تحویل می شود، مهمانان با شیرینی، نقل، چای و خرما پذیرایی می شوند واز آن پس، دختر برای پسر نامزد می شود.
دردوران نامزدی در عید فطر، قربان و عید نوروز، اگر داماد در موطن خود باشد پدر عروس او را دعوت می کند و داماد پس از مهمانی مبلغی به عنوان عیدی به همراه گوسفندی به خانواده عروس پیشکش می نماید. دوران نامزدی گاهی دوسال طول می کشد.
بعد ازاین که داماد توانست هزینه ها ی عروسی را فراهم کند، مقداری سوغاتی برای عروس وخانواده اش تهیه کرده و تحویل خانواده دختر می دهد و پس از فراهم شدن مقدمات عروسی، عاقد صیغه عقد را جاری می کند و داماد را نزد عروس می برند و درکنار عروس می نشانند. دراین موقع روی سر عروس وداماد نقل می ریزند و سر عروس وداماد را به هم می زنند که یعنی این دو همسر شده اند.
برخلاف نقاط دیگر که عروس را به خانه داماد می برند، در بلوچستان داماد را به خانه عروس می برند. پس از گذشت حدود یک ماه، عروس و داماد به خانه ی داماد می آیند و زندگی مشترک راآغاز می کنند.
مراسم اوشیدر یکی دیگر از مراسم های محلی این سرزمین است. برگزاری این مراسم درمیان مردم آبادی های کنار هیرمند رواج دارد. شیوه ی اجرای این مراسم بدین ترتیب است که شب قبل از عید دختر زیبایی را برشتر آذین شده سوار می کنند وبه کنار رود هیرمند می برند. در آن جا گروه مردان وزنان از هم جدا می شوند. مردان دور از اجتماع زنان ودختران به کناری می روند وبه شادی می پردازند. زنان، دختر زیبا را که " اوشیدر" نام نهاده اند، داخل آب می کنند و تا نیمه شب به رقص وپای کوبی می پردازند. پس از آن، دختر را با همان آیین به خانه باز می گردانند. این مراسم بی گمان اشارتی به باورهای زرتشتیان است.
مراسم سحر خوانی از جشن های رایج این منطقه است. درایام ماه مبارک در سیستان مراسمی به نام " سحرخوانی" برگزار می شود، بدین ترتیب که عده ای مرد یا نوجوان به در منازل رفته وترانه های محلی می خوانند که در زیر به نمونه هایی از آن ها اشاره می شود:
رمضوا الله الله رمضو رمضو آمده برخورد وکلو
رمضوا الله الله رمضو رمضو الله خوشنوم خدا
روزه می گیره لاغر می شوی روزه می خوره تو کافر می شوی
رمضو آمده میهمانش کنه اشتر با به ره قربونش کنه
اشتر بابا قربون نشوه گاو گوساله ره قربانش کنه
پس از خواندن این ترانه ها، با صدای بلند به صاحب خانه می گویند جواب یا سؤال. صاحب خانه مقداری میوه ویک کله یا شیرینی و خرما در مجمعه گذارده و به آنان تقدیم می کند. سپس آنان به در خانه دیگری می روند وهمین ترانه ها را می خوانند. این مراسم یادگار دورانی است که در آن مردم را به انجام مراسم رمضان تشویق می کردند.
مراسم حشر نوعی مراسم خاص محلی ویژه سیستانی ها است. مردم روستایی سیستان از قرن ها پیش برای ساختن بندها و لایروبی رودخانه و نهرهای بزرگ، دو ماه از سال را با رضایت کامل به بیگاری می پردازند که به گویش محلی آن را " اشر" یا " حشر" می گویند، ازاین رو درهنگام لایروبی به منظور افزایش نیروی کار کشاورزان، یکی از آنان از میان جمعیت با صدای بلند اظهار می دارد:
این نوح نبی، کرم از علی هرکس محمدی است، غلام علی
هر که آقایش علی یه به آواز جلی بگه یا علی
پس از این که همه پاسخ دادند وگفتند" یاعلی"، همان شخص دوباره اظهار می دارد: لال نگردی بلند تر بگه یاعلی. سپس جمعیت با صدای بلندتر می گویند" یا علی". دوباره اظهار می دارد:
بارها گفت محمد که علی جان من است که به جان علی و نام محمد صلوات
بعضی اوقات نیز چنین می گویند:
برش برش ذوالفقار جهنم است پای کوه
کشته است از برزگر خاکسار توان بده تیشه کو، آلو کو
عده ای نیز در هنگام لایروبی وکارهای گروهی این ترانه را می خوانند:
او ور سر سنگ قلقلی می خوانه بلبل سر شاخ یا علی می خوانه
اگه خسته جانی بگو یاعلی اگه ناتوانی بگو یا علی
● غذاهای محلی استان سیستان و بلوچستان
غذاهای محلی استان سیستان و بلوچستان را بیش تر انواع آش ها و آبگوشت های محلی تشکیل می دهند که با آرد، آب و گوشت تهیه می شوند. البته در استان سیستان و بلوچستان نیز مانند سایر نواحی ایران انواع غذاهای رسمی ایرانی چون: چلوکباب، انواع خورش ها چون: قیمه و قورمه سبزی و انواع کباب نیز تهیه می شود ولی غذای محلی مردم این دیار را انواع آش ها، نان های محلی، شیرینی های خانگی، آبگوشت بزباش، آبگوشت معمولی و... تشکیل می دهند.● ویژگی های مردم نگاری استان سیستان و بلوچستان
مردم سیستان و بلوچستان پیرو دین مبین اسلام هستند. مذهب های متعدد، گویش های مختلف و نمود تعلقات قومی و قبیله ای از ویژگی های مردم نگاری این استان است. برگزاری سوگ ها وعزاهای عمومی دربین اهل تسنن وتشیع هم چون سایر نقاط کشور صورت می گیرد، ولی به عزاداری های خصوصی اهمیت خاصی می دهند. این نشانه الفت وهمبستگی عمیقی است که درمیان مردم سیستان وبلوچستان وجود دارد. عیادت را اصطلاحا" پرسه" می گویند. درمجلس پرسه معمولا پیرمردها قصه ای برای دیگران نقل می کنند و از مهمانان با چای وقلیان پذیرایی می شود.
اگر بیمار بهبود نیافت و فوت کرد، مجلس پرسه به مجلس عزا وسوگواری تبدیل می شود. حاضرین به گریه وزاری می پردازند، مراسم تدفین برپا می شود. اگر متوفا زن باشد اورا زن واگر مرد باشد اورا مرد غسل می دهد. پس از غسل، متوفا را درکفن می پیچند وآخوند محل ومردم بر میت نماز می خوانند. سپس متوفا را در تابوت قرار می دهند وبه گورستان حمل می کنند. موقعی که تابوت به گورستان نزدیک شد، مردمی که در گورستان جمع شده اند به احترام متوفا به استقبال جنازه می روند. جنازه را درگور قرار می دهند.
یکی از نزدیکان متوفا صورت میت را باز می کند واجازه می دهد همگان برای آخرین بار او را ببینند. پس از آن روی مرده را می پوشانند وقبر را با خاک پر می کنند، آن گاه مقداری خرما به حاضرین احسان می شود که خوردن آن را ثواب می دانند. پس از این مرحله به خانه متوفا باز می گردند وپس از خوردن چای وکشیدن قلیان وخواندن فاتحه متفرق شده وبه خانه های خود می روند.
معمولا، بستگان متوفا افرادی را که در مراسم تدفین حضور داشتند به ناهار دعوت می کنند ونزدیک ترین فرد متوفا به مدت سه روز در خانه می ماند.
دراین مدت جهت تسلای خاطر او به دیدنش می روند. روز سوم نیز به عمل خیر، طبخ و احسان غذا می پردازند. در روز چهارم اهالی را برای صرف ناهار دعوت می کنند وبرای آمرزش روح متوفا فاتحه می خوانند وصلوات می فرستند. پس از گذشت یک سال از تاریخ فوت، همگان را به ناهار دعوت می کنند وپس از صرف ناهار فاتحه می خوانند وصلوات می فرستند ومتفرق می شوند. بدین ترتیب آخرین احترام نسبت به فرد فوت شده به عمل می آید.
● جاذبه های فرهنگی استان سیستان و بلوچستان
موسیقی سنتی و صنایع دستی که تبلور روحیه هنرمندانه هر قوم است همراه با لباس های محلی که نمایان گر ذوق هنری و آداب و رسوم مردم هر خطه است، جاذبه های فرهنگی استان سیستان و بلوچستان را تشکیل می دهند. پوشش گروه های انسانی ارتباط مستقیمی با شرایط اقلیمی، فرهنگی و قومی هر منطقه دارد. هم چنین پوشاک؛ معرف ذوق هنری و آداب و سنت های جوامع بشری نیز بوده است. یکی از موضوعاتی که بیش از همه توجه انسان را در بدو ورود به سیستان و بلوچستان جذب می کند؛ تنوع رنگ در پوشاک است.
پوشاک منطقه ی سیستان و بلوچستان از مهم ترین جاذبه های فرهنگی این منطقه به شمار می روند. این منطقه؛ خاستگاه یكی از ظریف‏ترین هنرهای دستی ایران بوده و سوزن دوزی آن شهره ی خاص و عام است. آن چه ساكنان این منطقه از دیرباز تاكنون در برابر سایر هم وطنان خود و نیز ساكنان دیگر نقاط جهان آفریده اند؛ تلفیقی صمیمانه از صبر و هنر زنان و دختران هنرمندی است كه در شکل سوزن دوزی هایی ظریف و جذاب متجلی شده است. سوزن دوزی در واقع سند هویت و موجودیت زن بلوچ است.
صنایع دستی این منطقه به ویژه سوزن دوزی پدیده ای زیبا، تحسین برانگیز و استثنایی است كه آن را فقط می توان نور چشم زنان بلوچ نامید. موسیقی خوش نوای این منطقه نیز از دیگر جاذبه های فرهنگی استان سیستان و بلوچستان است که در زمره ی پرطرف دارترین موسیقی های محلی ایران است.
● صنایع دستی استان سیستان و بلوچستان
در سیستان و بلوچستان؛ صنایع دستی مانند سوزن دوزی، قالی‏‏بافی، خورجین‏بافی، سوزن بافی، سكه و دكمه دوزی، پریوار دوزی، سیاه دوزی، ساخت ظروف سفالین و زینت‏آلات (جواهرسازی) بین خانواده‏ها معمول است. تهیه پارچه های دست بافت از كرک و پشم شتر یكی از رشته‏های قابل توسعه صنایع دستی استان است كه به علت فراوانی مواد اولیه از اهمیت زیادی برخوردار است. پارچه‏های مزبور می‏تواند بازار مناسبی در داخل و خارج كشور داشته باشد. دیگر صنایع دستی استان سیستان و بلوچستان عبارت است از:
▪ سوزن دوزی بلوچ:
سوزن دوزی در این استان در منطقه ی بلوچستان رایج است. این منطقه با مردمان سخت كوش و خستگی ناپذیرش خاستگاه یكی از ظریف‏ترین هنرهای دستی ایران نیز هست و آن چه ساكنان این منطقه از دیر باز تاكنون در برابر سایر هم وطنان خود و نیز ساكنان دیگر نقاط جهان آفریده اند، تلفیقی صمیمانه از صبر و هنر زنان و دختران هنرمندی است كه در اشکال سوزن دوزی های ظریف و جذاب متجلی است.
سوزن دوزی پدیده ای زیبا، تحسین برانگیز و استثنایی از زنان بلوچ است كه آن را فقط می توان نور چشم زنان بلوچ نامید و نه هیچ چیز دیگر. سوزن دوزی آن چنان با زندگی بلوچ و زنانش آمیختگی یافته كه وقتی در صدد یافتن منشاء و مبداء ‌آن برآییم در این كار توفیقی نخواهیم یافت. زیرا هر دختر بلوچ، از سنین كودكی، ضمن آموختن و انجام امور مربوط به خانه داری موظف به فراگرفتن سوزن دوزی نیز هست و به سبب دخالتی كه سلیقه های گوناگون در تهیه نوارهای سوزن دوزی دارند، می توان طرح ها و نقش های متنوع و اصیل سوزن دوزی را در منطقه بلوچستان مشاهده كرد و بر این اساس می توان گفت: تقریباً تمام دختران و زنان بلوچی كه در فاصله سنی ۴ تا ۴۰ سال قرار دارند با سوزن دوزی آشنایند و به آن اشتغال دارند. در بیش تر روستاهای بلوچستان پیراهن بلوچ با پنج قطعه تزیین یافته كه عبارت است از یک قطعه پیش سینه. دو قطعه سر آستین و دو قطعه دیگر كه در زیر پیش سینه به طور عمودی و تا پایین پیراهن دوخته می شود كه در اصطلاح محلی گوتیان نامیده می شود.
از سابقه ی تاریخی این دوخت اطلاع چندان زیادی در دست نیست و آن چه كه مسلم است كه این دوخت از اوایل صدر اسلام در میان بلوچ ها رایج و در دوره مغول و به خصوص تیموری و صفوی از رواج كامل برخودار بوده است.
شناخت این هنر توسط ساكنان شهرها، با افزایش تقاضاها برای محصولات سوزن دوزی و ازدیاد تولید در مناطق مختلف مقارن بوده و از این رو، انواع: رومیزی، سفره، رویه كوسن، كلاهک آباژور، پرده و غیره نیز توسط سوزن دوزان تولید می شود.
مهم ترین مراكز سوزن دوزی بلوچستان عبارت است از: اسپكه، سیب سوران یا سراوان، نكوچ،‌ شهریانچ، فنوج، هریددوک، كوپج، پیپ، سورمیج، كس مزور، چانف، مهنت، وركات، ایرندگان و مارندگان (خاش) قاسم آباد، گشت، سوران، كله گان، كوانگ، بمپور، اسماعیل آباد و زاهدان.
به عبارت دیگر در هر شهر و روستای بلوچستان از زاهدان تا خاش و از آن جا تا سراوان (در خاور) و تا ایرانشهر (در باختر) سوزن دوزی رواج و رونق دارد و هر منطقه نیز دارای طرح هایی منحصر به خود است و كسی كه اندک شناختی از هنر دست زنان بلوچ داشته باشد، به راحتی می تواند مثلاً كار سوزن دوزان ناحیه سراوان یا زاهدان تشخیص دهد و همین طور كار هر یک از این مناطق را نسبت به دیگری باز شناسد. سوزن دوزی بلوچ از آن دسته سوزن دوزی هایی است كه طی آن تمام یا قسمت بزرگی پارچه از كوک و بخیه های رنگین پوشیده می شود.
در این نوع سوزن دوزی دوخت به صورت خط هایی است كه طرح هندسی به خود گرفته و از نوع دوخت ساتن است و در آن ها قطر سراسر خطوط یكی است و مجموع محصولات به نسبت نوع دوختی كه دارند به دسته پركار، میان كار و كم كار تقسیم می شوند. طرح های مورد استفاده زنان بلوچستان تماماً بخش بندی شده و به صورت هندسی است و برای تجسم بخشیدن به آن ها از رنگ های شادی استفاده می شود كه در بین آن ها رنگ نارنجی روشن و قرمز بر بقیه رنگ ها غلبه دارد و جزییات طرح ها را بیش تر رنگ های سبز، سفید، سیاه و قهوه ای تشكیل می دهد.
در واقع، رنگ های نارنجی، روشن و قرمز رنگ های اصلی و رنگ های سبز، آبی، سفید، سیاه و قهوه ای (تا زرشكی) رنگ های فرعی این نوع سوزن دوزی هستند.
در سوزن دوزی به بیش از دو نوع ماده اولیه نیازی نیست و مجموع مصالح و مواد را فقط نخ و پارچه تشكیل می دهد و سوزن دوزان برحسب امكانات و سلیقه از نخ دمسه استفاده می كنند و پارچه هایی كه روی آن سوزن دوزی انجام می گیرد یا پارچه های پاكستانی است كه نازك و ریزباف بوده و برای محصولات پركار در قطعات كوچک مورد استفاده قرار می گیرد یا پارچه گاندی ایرانی است كه معمولاً به پهنای ۱۲۰ سانتی متر در بازار زاهدان یافت می شود. معمولاً سوزن دوزان، به طور مستقل به تهیه محصول می پردازند و در صورت اشتغال به كار گروهی، پس از پیاده كردن طرح كلی، هر زن یا دختر سون دوز، یک رنگ را کامل سوزن دوزی می كنند و برای قسمت بعدی و دوخت رنگ دیگر آن را به سوزن دوز بعدی می سپارند و این عمل تا خاتمه كار و تكمیل محصول ادامه می یابد.
زنان بومی بلوچستان از محصولات سوزن دوزی شده بیش تر بر ای تزیین پیش سینه، جیب، سرآستین، دوریقه، دمپای شلوار، لبه پرده و نیز سرپوش چادر استفاده می كنند. از سوزن دوزی های بلوچی كه به صورت نوارهایی با عرض های مختلف تهیه می شود؛برای ساخت انواع محصولات تكمیلی استفاده می شود و محصولاتی كه معمولاً با استفاده از این نوارها تولید می شوند؛عبارت است از: كیف زنانه، كیف پول مردانه و زنانه، جلد عینک، قوطی سیگار، جای كلید، شلوار، كت، مانتو، كراوات، كفش، كمربند، كلاهک آباژور، چكمه، بلوز، كاپشن، جلد آلبوم، قاب عكس و غیره.(برداشت از سایت صنایع دستی ایران)
▪ پشتی بافی:
در مناطقی از سیستان رایج بوده و بیش تر در نواحی بیجار، كرباسک، ده مرده، ده بزی، دوست محمد و شهرك نارویی دیده می‏شود. طرح‏های پشتی سیستم ارزش‎های مردم شناختی دارند.
▪ حصیربافی:
در سیستان كارگاه های حصیربافی از ساقه گندم دیده می شود. در این ناحیه پرده بافی نیز مرسوم بوده و در روستاهای اطراف و حاشیه هامون انجام می گیرد. مردم برخی روستاها تنها از راه پرداختن به این حرفه امرار معاش می كنند. محصول آن ها پرده‏هایی است كه از نوعی نی كه در محل به (لوح) معروف است بافته می شود.در قسمت مركزی و حاشیه جنوب خاوری استان؛ نوعی نخل خرمای وحشی می روید كه به نام محلی ردان معروف است و برگ آن از نظر استحكام قابل توجه است و هم اكنون بسیاری از خانواده‏های بلوچ از برگ آن حدود ۳۰ نوع مختلف حصیر می بافند.
▪ خامه دوزی:
تقریباً شبیه سوزن دوزی و عبارت است از: پیش سینه كلاه عرق چین، جانماز، جلیقه و رومیزی كه مواد آن پارچه و نخ است و گاهی نیز آیینه‏های ریزی در بافت آن مورد استفاده قرار می‏گیرد.
▪ اشیای تزیینی:
در حوالی سراوان تولید النگوهای شیشه‏ای بسیار معمول است. ساخت این نوع اشیاء به مهارت زیاد احتیاج دارد و اشیای زینتی متنوع مانند انواع حیوانات و شیشه جات نیز ساخته می شود.
▪ سفال سازی:
نام این صنعت در بلوچستان با نام (كلپورگان) همراه است. كلپورگان روستایی از توابع سراوان است كه در كناره جاده اصلی سراوان به مرز پاكستان واقع شده است. بیش تر اهالی جهت امرار معاش این حرفه را برگزیده‏اند. سفال سازی در نقاط دیگر مثل سرباز و جالق نیز رایج است ولی سفال روستای كلپورگان مرغوب تر و دارای شهرت بیش تری است.
▪ چادربافی:
یكی دیگر از صنایع بلوچستان چادربافی است كه محصول آن مورد استفاده عشایر كوچ نشین قرار می‏گیرد. مواد اولیه آن بیش تر موی بز است كه در محل تامین می شود.
▪ سكه دوزی:
یكی از هنرهای دستی بلوچستان است كه عموماً خانواده های بلوچ از آن جهت تزیین رویه رخت خواب یا زینت گردن شتر در موقع برگزاری مراسم عروسی استفاده می كنند و اغلب جهت زینت به دیوار اتاق نیز می آویزند. مهم ترین موادی كه در تهیه ی محصولات سكه دوزی شده به كار می رود؛ عبارت است از: دكمه های سفید پیراهن یا دكمه های الوان، صدف و خرمهره كه گاه برای تزیین بیش تر به كار می رود، قطعات درشت و ریز آیینه كه در لابه لای پارچه ها دوخته می شود، منگوله های پشمی رنگارنگ، سوزن و نخ معمولی برای دوختن، انواع سكه ها با توجه به نفاست كار، پولک، پارچه های دارای برق و جلا نظیر ژرسه و امثال آن.
▪ سرافی دوزی :
یكی از انواع سوزن دوزی هاست كه بیش تر مختص منطقه سیستان و بلوچستان است و چند نوع دوخت را شامل می شود این دوخت در دوران اسلامی در سیستان و بلوچستان رایج شد. لوازم مورد نیاز در این دوخت شامل نخ ابریشم تابیده به رنگ های قرمز، زرد، نارنجی،آبی، سبز، سیاه، و زرشكی با بافت ساده و لایی است.
▪ دوخت بادبزن بمپور:
این بادبزن ها در بخش بمپور تهیه می شوند و به همین علت به این نام خوانده می شود. بادبزن های بمپور از تور محكم ساخته می شوند، حاشیه آن ها از قطعات پارچه آراسته به دانه های پلاستیک فیروزه ای است و دسته بادبزن از نی میان تهی درازی تشكیل می شود و درون آن را با حبوبات پر می كنند تا علاوه بر استفاده برای راندن مگس از دور رو بر كودكان شیرخوار، به عنوان جغجغه نیز به كار می رود. تهیه این بادبزن ها به صورت خانگی است و كارگاهی ندارد.
▪ فرش:
قالی های منطقه ی سیستان و بلوچستان در حال حاضر با طرح های كاشان و ساروق و غیره بافته می شود. بعضی از آن ها با فرش های خود كاشان و ساروق برابری می كند.
منبع : روزنامه تفاهم


همچنین مشاهده کنید