جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


لیبرالیسم‌ اقتصادی‌


لیبرالیسم‌ اقتصادی‌
قبل‌ از پردازش‌ به‌ لیبرالیسم‌ حقوقی‌ جهت‌ورود به‌ بحث‌ حقوق‌ بشر مناسب‌ است‌ حسب‌تناسب‌ و تاثیر اندیشه‌ اقتصادی‌ در اندیشه‌ حقوقی‌،لیبرالیسم‌ اقتصادی‌ را تعریف‌ كنیم‌ تا انسان‌ را به‌عنوان‌ یك‌ موجود مادی‌ در پهنه‌ گیتی‌ از دیدگاه‌لیبرالیسم‌ اقتصادی‌ بهتر مطالعه‌ كنیم‌. و بر همین‌اساس‌، قانونمندی‌ او را در دیدگاه‌ لیبرالیسم‌حقوقی‌ دقیق‌تر بشناسیم‌ زیرا بخش‌ عمده‌ای‌ ازقوانین‌، خواه‌ مدنی‌ یا كیفری‌ مربوط به‌ مال‌ ومالكیت‌ است‌ كه‌ در قلمرو فعالیت‌ اقتصادی‌ انسان‌قرار دارد و بدون‌ شناخت‌ تعریف‌ مال‌ و اسباب‌مالكیت‌ آن‌ در یك‌ مكتب‌ سخن‌ گفتن‌ ازقانونمندی‌ فعالیت‌های‌ اقتصادی‌ بی‌معنی‌ است‌.
علم‌ اقتصاد به‌ سه‌ حلقه‌ عمده‌ فعالیت‌ انسان‌ درزمینه‌ تولید، خدمات‌ و مصرف‌ مربوط است‌.لیبرالیسم‌ بر پایه‌ دو اصل‌ بنیادین‌ خود; یعنی‌خواست‌ و گرایش‌ نفس‌ انسان‌ و آزاد بودن‌ آن‌ ازهر گونه‌ قید و بندی‌ فعالیت‌های‌ اقتصادی‌ انسان‌را سامان‌ بخشیده‌ است‌ پس‌ انسان‌ در زمینه‌ تولید وخدمات‌ و مصرف‌ هر چه‌ بخواهد می‌تواند انجام‌دهد و این‌ تنها رقابت‌ خود انسان‌هاست‌ كه‌ برای‌آنها تنگنا ایجاد می‌كند كه‌ در نتیجه‌ به‌ بازار آزاد برپایه‌ رقابت‌ اقتصادی‌ می‌رسیم‌ و در این‌ رقابت‌ هرشخص‌ كه‌ قدرت‌ بیشتری‌ داشته‌ باشد پیروز وموفق‌ خواهد بود و قدرت‌ در اقتصاد سرمایه‌است‌ در نتیجه‌ نظام‌ سرمایه‌داری‌ كاپیتالیسم‌(Capitalism) طی‌ قرون‌ ۱۸، ۱۹ و ۲۰میلادی‌ در دنیا شكل‌ یافته‌ است‌ بنابراین‌ ره‌آوردلیبرالیسم‌ اقتصادی‌، نظام‌ سرمایه‌داری‌ است‌ كه‌هم‌ اكنون‌ در جهان‌ معاصر به‌ ویژه‌ بعد از فروپاشی‌كمونیسم‌، شوروی‌ یكه‌تاز بلامنازع‌ جهان‌ شده‌است‌. لذا ضروری‌ است‌ برای‌ شناخت‌ لیبرالیسم‌اقتصادی‌، نظام‌ سرمایه‌داری‌ را مطالعه‌ كنیم‌.
● سرمایه‌داری‌ بر پایه‌ لیبرالیسم‌
سرمایه‌داری‌ ترجمه‌ كاپیتالیسم‌ است‌ كه‌ از واژه‌كاپیتال‌ از ریشه‌ لایتنی‌ Capitellm گرفته‌ شده‌است‌ و Caput به‌ معنای‌ سر است‌ كه‌ در اصطلاح‌اقتصادی‌ به‌ معنای‌ سرمایه‌ به‌ كار رفته‌ است‌ و پول‌بدان‌ جهت‌ كه‌ اصلی‌ترین‌ مایه‌ فعالیت‌های‌اقتصادی‌ است‌ سرمایه‌ نامیده‌ شده‌ است‌.
كاپیتالیسم‌ یا سرمایه‌داری‌، یك‌ سیستم‌اقتصادی‌ است‌ كه‌ بر پایه‌ دیدگاه‌ لیبرالیسم‌ مبتنی‌بر مالكیت‌ آزاد و خصوصی‌ از اواسط قرن‌هیجدهم‌ میلادی‌ به‌ بعد شكل‌ یافته‌ است‌.
ویژگی‌ سرمایه‌داری‌ در حلقه‌ تولید و خدمات‌مبتنی‌ بر مالكیت‌ خصوصی‌ ابزار تولید و خدمات‌ وآزادی‌ هر گونه‌ تولید و خدمات‌ است‌ و دولت‌ تنهاتامین‌كننده‌ آزادی‌ فرد در خصوص‌ مالكیت‌خصوصی‌ و فعالیت‌ اقتصادی‌ است‌. ریشه‌ این‌ تفكراز حركت‌ اصلاح‌طلبان‌ دینی‌ پروتستانیسم‌ شروع‌شد كه‌ تحقیر ثروت‌ و ثروتمندان‌ را در مذهب‌مسیحیت‌ از بین‌ بردند و كار و كوشش‌ فردی‌ برای‌كسب‌ ثروت‌ را تقدس‌ بخشیدند و بدین‌ ترتیب‌مالكیت‌، امری‌ مقدس‌ شمره‌ شد و دولت‌ها واشخاص‌ از تجاوز به‌ مالكیت‌ خصوصی‌ و آزادی‌فردی‌ در تمام‌ زمینه‌ها منع‌ شدند.
تفكر لیبرالیستی‌رشد كرده‌ و به‌ سوی‌ تكامل‌ و جهانی‌ شدن‌ پیش‌رفت‌، حركت‌ سرمایه‌داری‌ تاریخ‌ معاصر از اروپا وآمریكای‌ شمالی‌ به‌ سوی‌ آسیا و آمریكای‌ لاتین‌ وجنوبی‌ و آفریقا گسترش‌ یافت‌ و منافع‌ شخص‌ درقالب‌ شركت‌های‌ ملی‌ و سپس‌ شركت‌های‌ چندملیتی‌ بهتر تعریف‌ شد و سهامداران‌ وسرمایه‌داران‌ بزرگ‌ جهانی‌ متولد شدند و بانك‌جهانی‌ تاسیس‌ شد و هم‌ اكنون‌ جهانی‌ شدن‌اقتصاد در كره‌ زمین‌ جلودار فرآیند فكری‌ جهانی‌شدن‌ (globalization) است‌ كه‌ دولت‌ها وملت‌ها و مرزها را كم‌كم‌ بی‌اثر و خنثی‌ می‌كند وتمام‌ تعاملات‌ جهانی‌ ملت‌ها را بر پایه‌ تعامل‌اقتصادی‌ جهان‌ در حلقه‌های‌ سه‌گانه‌ تولید،خدمات‌ و مصرف‌ سامان‌ می‌دهد و روز به‌ روزنقش‌ دولت‌ها و سیاستمداران‌ كم‌رنگ‌تر می‌شودو بیشتر در خدمت‌ صاحبان‌ سرمایه‌های‌ بزرگ‌جهان‌ قرار می‌گیرند.
حلقه‌ مصرف‌ در تفكر لیبرالیسم‌ اقتصادی‌ برتنوع‌ و تكثر و نوآوری‌ است‌ كه‌ مستلزم‌لوكس‌گرایی‌، اسراف‌كاری‌ و اشراف‌گرایی‌ است‌.چرخش‌ بیشتر چرخ‌های‌ تولیدی‌، نیازمند مصرف‌بیشتر مصرف‌كنندگان‌ است‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ مصرف‌بالا نیازمند گسترده‌ شدن‌ حلقه‌ خدمات‌ در بخش‌تبلیغات‌ است‌ كه‌ در این‌ بخش‌ از فعالیت‌ اقتصادی‌نیز لیبرالیسم‌ اقتصادی‌ هیچ‌ محدودیتی‌ دراستفاده‌ ابزاری‌ از زن‌ یا هر وسیله‌ دیگر برای‌تبلیغات‌ ندارد و بر پایه‌ اصل‌ آزادی‌ و خواهش‌نفس‌ انسان‌ هیچ‌ ممنوعیتی‌ در حلقه‌ خدمات‌ بخش‌تبلیغات‌ برای‌ سرمایه‌داران‌ لیبرالیسم‌ وجودندارد. مهم‌ این‌ است‌ كه‌ نفس‌ انسان‌ چه‌ بخواهد وچه‌ تولید كند و چگونه‌ با خدمات‌ تبلیغی‌، آن‌ را به‌افكار عمومی‌ بخوراند و كالاهای‌ تولید شده‌ را به‌حلقه‌ مصرف‌ مردم‌ برساند. لازم‌ به‌ ذكر است‌ درسیستم‌ اقتصادی‌ تفكرهای‌ محدود و مقیدی‌ مانندسوسیالیسم‌ و حتی‌ محدودتری‌ مانند كمونیسم‌پیدا شد كه‌ فعالیت‌ اقتصادی‌ بر پایه‌ مالكیت‌خصوصی‌ را محدود می‌كند و مالكیت‌ عمومی‌ رامطرح‌ می کند که از بحث ما خارج است .
منبع : مجله خانواده سبز


همچنین مشاهده کنید