جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


گذری در محله سه‌راه کلنگی‌های تهران‌


گذری در محله سه‌راه کلنگی‌های تهران‌
یكی از بخش‌های مهم در صنعت خودرو، بخش بازار است كه با فرآیندهای مهمی از جمله سیاسی، اقتصادی و اجتماعی توامان است.
در ایران بازار داد و ستد خودرو به دو بخش رسمی و غیررسمی تقسیم می‌شود كه هر یك از این بخش‌ها بیانگر شرایط خاصی است.
بخش رسمی بازار مانند نمایشگاه‌ها و مراكز فروش و خدمات پس از فروش شركت‌های خودروساز و بخش غیررسمی بازار مانند مراكزی مثل سه‌راه كلنگی‌های خیابان سراج و عبدل‌آباد تهران است كه در قالب یك پدیده اجتماعی به وجود می‌آیند.
اما زمانی كه به این پدیده توجه شود درمی‌یابید كه سطح فرهنگ نیز در كنار فرآیندهای مطروحه، بخش قالب این بازار را تشكیل می‌دهند و مهاجرت از روستاها به شهرها به امید كسب درآمد شرایط ناهمگونی را به شهرنشینی تحمیل می‌كند.
گزارش حاضر از سه‌راه كلنگی‌های خیابان سراج است كه در چند و چون این فرآیندها به نقد نشسته است:
زمانی كه از خیابان سراج به سمت سه‌راهی معروف به سه‌راهه كلنگی‌ها می‌روی جمعیتی در حدود چهل تا پنجاه نفر را می‌بینی كه همگی به دور خودروهای در حاشیه خیابان جمع شده‌اند و زمانی كه با خودرو كمی جلوتر و به سمت آنها می‌روی با اشاره آنها مواجه می‌شوی كه تو را می‌خوانند كه اگر قصد فروش داری آنها خریدار خودروی تو هستند.
اگر دقت را چاشنی توجه كنی دست‌‌های آنها را می‌بینی كه انگشت اشاره و شصت خود را به یكدیگر به عنوان نماد شمارش پول می‌مالند و به تو می‌فهمانند كه پولشان برای خرید خودروی تو نقد است.
و اگر خوب نگاه كنی درمی‌یابی كه هیچ‌یك بومی تهران نیستند و اكثرا هر كدام كه در زبان عامیانه دلال نامیده می‌شوند نماد شهرستانشان را در چهره به رخ می‌كشانند و این تعبیر زمانی تحقق می‌یابد كه با آنها به گفت‌وگو می‌پردازی.
كافی است در حاشیه خیابان‌ پارك كنی تا آماج هجوم این افراد قرار گیری "آقا چند؟"، "نمره چه سالیه؟"، "رو سقف دویده"، "كاپوت رو بزن بالا داداش"، "موتور روشنه؟" و اگر خوب دقت كنی گویش‌های متفاوتشان را می‌توانی به راحتی از یكدیگر تمیز دهی.
یكی از این دلالان كه بسته اسكناسی دو هزار تومانی در دست دارد خودش را م. شیرازی معرفی می‌كند و می‌گوید اینجا همگی از شهرستان‌ اومدن و بعضا دلالان اوراق‌چی‌های میدان شوش هستند كه زمانی خودروی خوب و قابل فروشی پیدا كنند، می‌فروشند و زمانی كه خودروهای تصادفی به تورشان افتاد به قیمت پایینی می‌خرند و از لوازم یدكی‌‌اش استفاده می‌كنند و می‌فروشند و در پایان جملاتش اینچنین می‌گوید: "نون تو اوراق كردن خودرو است" و وقتی سعی می‌كنی بیشتر از چند و چون كارشان سر در بیاری، به گمان اینكه مامور باشی خودشان را به كوچه علی چپ (همان ضرب‌المثل معروف) می‌زنند و می‌روند.
شیرازی ادعا می‌كند: ۶۰درصد از خودروهای موجود در كشور، به واسطه فعالیت اوراق‌چی‌ها حركت می‌كنند و آنها تامین‌كنندگان اصلی قطعه در بازار لوازم یدكی هستند .
شیرازی با بیان این مطلب ادامه می‌دهد كه اسقاط‌چی‌ها معتقدند كه دولت، هویت و جایگاه اقتصادی و صنعتی آنها را دست كم گرفته است.زمانی كه شیرازی می‌فهمد خبرنگاری در این محله پیدا شده، ثانیه‌ای مكث می‌كند و بعد می‌رود و در فاصله‌ای كوتاه كه دور می‌شود با صدای بلند می‌گوید: "برو خدا روزیتو جای دیگه بده"
با شنیدن صدای بلند شیرازی، توجه سایر دلالان محله نیز به سمت ما برانگیخته می‌شود. پیرمردی كه خود را خسروی معرفی می‌كند، می‌آید جلو و زمانی كه پی به نیت ما می‌برد می‌گوید: "اینجا از آب كره می‌گیرند و شاید باورتان نشود از شیر مرغ تا جون آدمیزاد به رنج‌های متفاوتی قیمت دارد".
وقتی از خسروی توضیح بیشتری می خواهی،می گوید: قدمت این محله از بابت خرید و فروش خودرو حدود ۲۵ تا ۳۰سال پیش است و قدیم‌ها مثل حالا بنگاه‌ها و مكان‌هایی مانند عبد‌ل‌آباد وجود نداشت. مردم تهران به این محله كه معروف است به سه راه سراج كه نام فعلی‌اش سه راه كلنگی‌ها است می‌آمدند و به خرید و فروش خودروی خود می‌پرداختند. هنوز هم قدیمی‌های تهران برای خرید و فروش به این مكان مراجعه می‌كنند. شاید باورتان نشود كه خیلی از این دلالان، فرزندان پدرانی هستند كه در قدیم در همین محله به داد و ستد خودرو می‌پرداختند.
خسروی بر سخنان خود اضافه می‌كند: ما با قطعه سازان و خودروسازان همكاریم. زمانی كه قطعه‌ای در بازار نایاب می‌شود ما به داد بازار می‌رسیم و با مراجعه به آرشیو خود در پستوی خانه از چراغ راهنما تا پیستون خودرو را به بازار می‌دهیم و كلی سود عاید ما می‌شود.
خسروی به یك قدمی می‌آید و دور و بر خود را نگاه می‌كند و در گوشی چنین می‌گوید: پلاك جعلی و واقعی هم داریم. وقتی بیشتر اصرار می‌كنم كه بگوید، دستش را جلو می‌آورد و می‌گوید زندگی خرج دارد و من هم منظورش را سریع می‌گیرم و مبلغ ۵۰۰۰تومان می‌دهم تا راضی شود لب به سخن بگشاید. او گفت: بعضی از خودروهای وارداتی كه به صورت موقت (شش‌ماهه) وارد خیابان می‌شوند برای اینكه از پرداخت حقوق گمركی طفره روند مبلغ یك تا سه میلیون بابت پلاك‌های جعلی می‌پردازند و این نوسان قیمت بستگی به نوع خودرو و مدل آن دارد.
دراین هیاهو دلالان خودرو ناگهان صحنه جالبی اتفاق می‌افتد "ماشین بنز آگاهی بی‌تفاوت از میان دلالان سه راه كلنگی‌‌ها می‌گذرد و دور می‌شود".
رضا. س یكی از دلالان می‌گوید: من بازاریاب یكی از اوراق چی‌های میدان شوش هستم و هر خودرو تصادفی كه به اینجا مراجعه می‌كند را می‌خرم و به صاحب كارم كه دارای یك بنگاه اوراق كردن خودرو است تحویل می‌دهم و پورسانت خودم كه معادل هر خودرو ده هزار تومان است را تحویل می‌گیرم.
رضا تاكید می‌كند كه اینجا از شیر مرغ تا جون آدمیزاد وجود دارد و زمانی كه می‌پرسم كه شیر مرغ را تشریح كن به ما می‌گوید: "ای بابا جون ما رو گرفتی".
بعد از این گفت‌وگو به سراغ مامور اجرای احكام شهرداری می‌روم كه در گوشه خیابان به همراه تنی چند از كارگران مشغول نظافت و رفع سد معبر هستند و از او سوال می‌كنم كه شهرداری با این پدیده در این محل چه رویكردی دارد كه جواب می‌دهد كه شهرداری مسوول نظافت و درخت و گل است نه انسان‌‌ها و نیروی انتظامی باید به این مساله رسیدگی كند كه ضابطه قضایی دارد.
این مامور شهرداری كه از گفتن اسم خود امتناع كرد گفت: من بارها در این مكان به چشم خود دیدم كه نزاع‌های بین دلالان با یكدیگر و فروشندگان به خاطر اختلاف مالی با خریداران اتفاق افتاده اما این دلالان همچنان به این امر اشتغال دارند و بارها اهالی این محل به شهرداری آمدند و شكایت كردند، اما از دست شهرداری كاری بر نمی‌آید. از این محل دور می‌شویم و آرزو می‌كنیم كه ارگانی یا نهادی، اوضاع موجود در این مكان را سر و سامانی دهد یا حذف نماید.
منبع : carx1


همچنین مشاهده کنید