پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


مدل‌های اقتصاد شهری


مدل‌های اقتصاد شهری
در اقتصاد شهری سعی می شود مسأله تخصیص عوامل تولید و توزیع درآمد واقعی (كالا و خدمات) در داخل و بین مناطق شهری، به طور علمی، توضیح داده شود و یكی از رشته های تخصصی اقتصاد است كه با توجه به اهمیت آن، در این مقاله با تعریفی نسبتآً كامل از اقتصاد شهری به تبیین و توضیح نظریه های مطرح شده در این زمینه می پردازیم و در ادامه نگاهی به عوامل مؤثر بر مدل های اقتصاد شهری در كشورهای در حال توسعه داریم.
اقتصاد شهری یكی از رشته های تخصصی اقتصاد است كه در آن اقتصاددانان سعی می كنند با استفاده از ابزارهای اقتصادی، مسائل و مشكلات یك منطقه شهری را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهند، قبل از پرداختن به ماهیت و محتوای اقتصاد شهری، ضروری است یادآور شویم تئوری های اقتصاد خرد و كلان (Micro ۸ Macro) هر دو برای حل و فصل مسائل و مشكلات شهری مورد استفاده قرار می گیرند.
اقتصاد كلان مسائلی مانند درآمد، تورم، بیكاری، هزینه های دولتی، صادرات و واردات را در سطح شهری توضیح می دهد. در صورتی كه اقتصاد خرد مسائل واحدهای كوچك مانند كارخانه ها، كارگاه ها و هزینه خانوارها را بررسی می كند. اما مسائل زیادی در اقتصاد شهری وجود دارد كه امكان بررسی آنها بدون در نظر گرفتن فضا (مكان) و فاصله وجود ندارد، در حالی كه تئوری های اقتصاد خرد و كلان برای توضیح حقایق اقتصادی، فاصله و فضا (مكان) را در نظر نمی گیرند. در ضمن، تئوری های چندانی در اقتصاد كلان وجود ندارد كه بتواند مسائلی از قبیل اشتغال و درآمد و تولید را در اقتصاد بازی، مانند شهر مورد بررسی قرار دهند. بنابراین در اقتصاد شهری سعی می شود مسائل تخصیص عوامل تولید و توزیع درآمد واقعی (كالا و خدمات) در داخل و بین مناطق شهری، به طور علمی بررسی و توضیح داده شود.
در اقتصاد شهری باید بدانیم كالا و خدمات نه تنها در داخل یك شهر، بلكه بین شهرها چگونه تولید و توزیع می شوند، علل پیدایش شهر چیست، چرا شهرها رشد و توسعه می یابند، آیا رقابتی بین شهرها وجود دارد، درباره استفاده از زمین در شهر چگونه تصمیم گرفته می شود، ساخت و شكل شهر چگونه است، حاشیه نشینی و اثرات مثبت یا منفی آن در عدم تعادل اقتصاد شهری و بسیاری از مشكلات شهری، در این نوع از اقتصاد مورد بررسی قرار می گیرد، در مجموع باید در نظر داشت كه در اقتصاد شهری به افراد به عنوان یك مصرف كننده، یك رأی دهنده در جامعه شهری، فردی كه موجب شلوغی و تراكم و آلودگی محیط می شود و بالاخره فردی كه درگیر مسائل و مشكلات شهری است نگریسته می شود. در قلمرو نگرش های اقتصاد شهری سه نظریه مطرح است كه در ادامه، این نظریه ها را به اختصار توضیح می دهیم:
۱) مكان یابی فعالیت كشاورزی یا فاصله تا بازار:
این نظریه یامدل اقتصادی نخستین بار توسط یك اقتصاددان آلمانی به نام «وان تونن» مطرح شد كه براساس آن، محصولات مختلف كشاورزی از محل تولید تا بازار فروش به نسبت فاصله ارزش گذاری و قیمت یابی می شد. براساس این مدل محصولاتی كه با فاصله نزدیكتر به بازار عرضه می شدند با احتساب هزینه حمل و نقل و نوع محصول، سود بیشتری را عاید كشاورزی می كردند. این مدل در اقتصاد روستایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
۲) مكان یابی صنایع:
در این مدل بحث در مورد مكان یابی صنایع است كه با جنس خاك، ماهیت صنایع، واحدهای تولیدی، حمل و نقل و بازار فروش محصولات و نیز عامل انسانی (كارگر) و حجم سرمایه گذاری ها در ارتباط است. این مدل نخستین بار توسط اقتصاددان آلمانی به نام (آلفرد وبر) پیشنهاد شد كه براساس آن محصولات صنایع و مكان استقرار صنایع با توجه به عوامل فوق محاسبه شده و به حداكثر سود می رسید كه فاصله تا بازار فروش و نیروی انسانی و هزینه های تولید در این مدل متعادل است و هر چقدر صنایع به معادن اولیه نزدیكتر و به راههای ارتباطی سریع دسترسی داشته باشد از سود بیشتری برخوردار خواهند شد.
۳) مكان یابی خدمات و نظریه مكان مركزی:
این نظریه نخستین بار پیش از سال ۱۹۴۰ میلادی توسط اقتصاددان آلمانی (والتركریستالر) مطرح و سپس توسط اقتصاددان دیگری به نام «آگوست لش» در سال ۱۹۴۰ در مورد شهرها و روستاهای پیرامون آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این نظریه مبتنی بر این است كه اصولاً مصرف كنندگان كالا و خدمات سعی دارند كالاهای موردنیاز خود را از نزدیكترین مركز تولید و عرضه كالا به دست آورند و با این كار از هزینه های جابه جایی بكاهند و در واقع بهای كمتری برای هر كالا بپردازد.
در اقتصاد شهری امروز با تجمع تولیدات و مراكز فروش در شهرها و نیاز به جلب مشتری و نیز فاصله گیری شهرها از هم و توسعه چشمگیر دیگر شهرها با توجه به افزایش جمعیت و گسترش بی اندازه شهرها این نظریه یا مدل كاربردهای بسیاری داشته است.
ایجاد فروشگاه های زنجیره ای و... كه در شهرها و روستاهای پیرامون، براساس این نظریه شكل گرفته است و عرضه كالا و خدمات را تحت پوشش قرار می دهند، اهمیت زیادی دارد.
● كاربرد مدل های اقتصاد شهری
عوامل مؤثر بر كاربری مدل های اقتصاد شهری در كشورهای در حال توسعه شامل بازار رسمی و غیررسمی كار و اشتغال، حمل و نقل، نسبت عوامل تولید، انتخاب مكان سكونتی و نقش دولت است كه در ذیل به طور اجمال به بررسی این عوامل پرداخته می شود.
▪ بازار رسمی و غیررسمی كار و اشتغال
رشد سریع جمعیت در شهرهایی كه دارای درآمد پایین و دوگانگی در تكنولوژی هستند، بازارهای دوگانه ایجاد می كند. مدل ها و روشهای موجود برای تحلیل توسعه شهر، بیشتر به بازار رسمی و متشكل نیروی كار نظر دارند. در این چارچوب (بازار رسمی) سفرهای كاری در شهر مهمترین عامل در مدل های اقتصاد شهری به شمار رفته و به عنوان مهمترین فعالیت حمل و نقل محسوب می شود. در شهرهای كشورهای در حال توسعه اهمیت این مسأله مورد سؤال است.
دلالی، واسطه گری، فروشندگی دوره گردی و بسیاری از مشاغل نامشخص كه درون شهرهای كشورهای در حال توسعه وجوددارند، نیازی به سفرهای منظم و مرتب و روزانه كاری ندارند. این مشاغل تاحد ۱۰ درصد از كل مشاغل شهر را تشكیل می دهند، بدین ترتیب كاربرد مدل هایی كه براساس سفر برای كار طرح و تهیه شده اند در این شهرها با مشكل مواجه شده و گاه بی معنا نخواهد بود.
بازار غیررسمی و غیرمتشكل كار همگن نبوده و گستره درآمدها در آن بسیار وسیع است. پیچیدگی مسأله وقتی افزایش می یابد كه در نظر بگیریم، بیشتر كاركنان بازار غیررسمی كار، دومین یا چندمین شاغل خانوار هستند. بدین ترتیب مدل هایی كه براساس مكان یابی خانوار، با توجه به محل كار تدوین شده اند، در این مورد نیز كاربرد چندانی نخواهد داشت.
▪ حمل و نقل
هرچند گونه های حمل و نقل كمتر باشد استفاده از مدل های اقتصاد شهری ساده تر است. در شهرهای كشورهای در حال توسعه، پایین ترین گروه درآمدی اغلب پیاده سركار می روند. شاغلین با درآمد اندكی بیشتر از دوچرخه و موتوسیكلت استفاده می كنند، گروه عامیان درآمد از اتوبوس و مینی بوس و تاكسی و مسافركش های شخصی و گروه پردرآمد از اتومبیل شخصی بهره می گیرند.
وسایل دیگری نیز مانند مانند وانت و غیره برای حمل و نقل به كار می روند. از سویی، در كشورهای در حال توسعه، زمان سفرهای كاری به مراتب از زمان سفر در كشورهای توسعه یافته كمتر است، كه به معنای عدم تمركز فضایی اشتغال است. این نكته ای است كه در اغلب مدل های برنامه ریزی شهری درنظر گرفته نشده است و یا در نظر گرفتن آنها چنان مدل اقتصاد شهری را پیچیده می كندكه در عمل بی فایده می شود.
▪ نسبت عوامل تولید
در شهرها، به طور معمول، ضریب سرمایه به زمین و سرمایه به كار بالاتر از سایر نقاط جمعیتی است. در شهرهای كشورهای در حال توسعه كه هم سرمایه كمیاب است هم زمین و هم نیروی كار ماهر، انتخاب ضریب مناسب برای عوامل تولید و استفاده از تكنیك های كاربر یا سرمایه بر كاملاً موردی است و نیاز به مدل هایی دارد كه با تمامی ویژگی های تابع تولید در آن منطقه سازگار باشد. از سویی دیگر كمبود سرمایه و سایر عوامل تولید ایجاب می كند كه مدل توسعه نه تنها شهر، بلكه كشور ومنطقه را دربرگیرد تا بهترین تخصیص عوامل كمیاب را به كاربردهای گوناگون در محدوده های جغرافیایی گوناگون بیابد.
▪ انتخاب مكان سكونتی
پایین بودن سطح درآمد در كشورهای در حال توسعه موجب می شود كه گستره انتخاب خانوارهای كم درآمد محدود باشد. به سخن دیگر پایین بودن سطح درآمد آنچنان است كه اغلب خانوارهای كم درآمد، عملاً حق انتخابی بر مسكن خود و مكان آن در شهر ندارند.
▪ نقش دولت
با وجود آن كه در كشورهای در حال توسعه میزان دخالت دولت در توسعه شهری زیاد است، اما این دخالت، ساختن مدل های مناسب برای توسعه شهری را تسهیل نمی كند، زیرا در عمل قدرت اجرایی دولت و میزان هماهنگی بین دستگاه های مسئول بسیاركمتر از آن است كه برای تحقق هدف های طرح توسعه شهری مورد نیاز است. از سوی دیگر میزان اعمال قدرت دولت در اجرای برنامه های توسعه شهری و گروه های مختلف یكسان نیست. دولت بر چگونگی عملكرد بازارهای غیرمتشكل و غیررسمی (چه بازار مسكن، بازار كار، بازار خرده فروشی و تجارت غیررسمی) نظارت و قدرت اجرایی چندانی ندارد.
علیرضا ابراهیمی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید