چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

رویارویی بوش با اعتدال گرایان


رویارویی بوش با اعتدال گرایان
«جریان نومحافظه كاران در آمریكا در حال حاضر بیشتر به یك جریان مشوق و تحریك كننده جنگ، شكنجه و ترور معروف است. این جریان به دلیل نفوذ گسترده ای كه در آمریكا دارد واكنش های متفاوت و منفی نسبت به خود رامهم تلقی نمی كند و این گونه واكنش ها نیز در این جریان نومحافظه كار آمریكایی تاثیر گذار نیست.»جیمز بوفارد، یكی از متفكران و سیاستمداران مطرح آمریكایی در گفت وگو ی تفضیلی با شبكه تلویزیونی الجزیره به ارزیابی جریان نومحافظه كاران آمریكایی در كاخ سفید می پردازد:
«پیش از این نیز جریان نومحافظه كاران آمریكایی در رسانه های مختلف داخلی به ارزیابی گذاشته شده است و انتقادات موجود نسبت به این جریان تنها از سوی شخصیت های سیاسی مطرح نشده است بلكه انتقادهای تند موجود به این جریان راست گرای افراطی از سوی تمامی اركان دولتی و غیر دولتی در آمریكا نیز انجام گرفته است و تمامی این انتقادها جریان نومحافظه كاران آمریكایی را به عنوان یك جریان خطرناك و خطرساز برای امنیت و جایگاه جهانی آمریكا تلقی می كنند.»بوفارد در ادامه عنوان داشته است: «در هفتم فوریه سال جاری مجله نیوزویك گزارشی را تحت عنوان طغیان در كاخ سفید چاپ و منتشر ساخت. در این گزارش نام افراد و شخصیت های برجسته نومحافظه كاران كاخ سفید كه از سیاست بوش انتقاد و سرپیچی كرده اند به صورت كاملا مشخصی آمده است. این افراد معتقد بودند كه سیاست های دولت بوش بر اساس چارچوب های تعیین شده پیش نمی رود و این دولت باید قاطعانه تر نسبت به برخی از قضایای مطرح شده عمل كند.
روزنامه ایندیپندنت نیز در نهم مارس سال جاری دو صفحه اول روزنامه خود را به بیان نظرات پنج تن از رهبران نومحافظه كار آمریكایی اختصاص داده بود كه البته این نظرات نیز چیزی جز تئوری ها و اهداف تند این جریان راست گرای افراطی را در بر نداشت. آن چه كه امروز مطرح است آن است كه آیا برنامه های نومحافظه كاران كاخ سفید به پایان رسیده است یا این كه اصل و مبدا بوش و دولتش به پایان رسیده است؟
این جریان افراطی با پایان دولت بوش پایان نخواهد یافت بلكه برعكس هم چنان زمام امور آینده كاخ سفید را نیز هم چنان در دست خواهد داشت.»این نویسنده آمریكایی در ادامه گفته است: «به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران اصول و مبادی دولت بوش در حال حاضر چیزی جز استیلا و غلبه بر بخش بزرگی از جهان نیست.
بوش تنها سه روز پس از حادثه ۱۱ سپتامبر طی سخنانی از جنگ صلیبی جدید ورهبری این جنگ از سوی دولت آمریكا خبر داد. در آن زمان جنگی كه بوش به جهانیان وعده داده بود از پاك سازی جهان از تروریسم خبر می داد اما چیزی نگذشت كه این داعیه دولت بوش با در بسته مواجه شد زیرا بسیاری از آمریكایی ها این سخنان و اظهارات بوش را احمقانه و خطرناك تعبیر كردند. این سیاست بوش منجر به آن شد كه بسیاری از محافظه كاران كاخ سفید موقعیت خود را از دست بدهند چون در واقع منبع اصلی سیاست گذاری های بوش همین نو محافظه كاران بودند و چهره این افراد نیز برای مردم آمریكا كاملا كشف شده بود.
به هر حال به رغم تضعیف مقطعی برخی از شخصیت های این جریان، ستون های اصلی آن هم چنان نفوذ خود در كاخ سفید و آمریكا را حفظ كردند و هم چنان سیاست ها و نظرات خود را در قالب مقاله ها، گزارش ها و تحلیل ها در رسانه های خبری وابسته به خود منتقل می كردند.»در ادامه عنوان شده است: «متاسفانه هنوز هم ابعاد مهم این جریان كه یكی از خطرناك ترین جریان های شكل گرفته در تاریخ جدید ایالات متحده آمریكا است در این كشور جاری است و از نفوذ بسیاری در دولت آمریكا برخوردار است.
افكار این دولت آن طوری كه برای همگان معروف است متاثر از افكار و اندیشه های نومحافظه كاران است. این جریان راست افراطی همیشه از اشتباهات و حتی دروغ های دولت بوش حمایت كرده است.بوفارد افزوده است: «متاسفانه سطح آگاهی پایین موجود در میان ملت آمریكا نسبت به بسیاری از جریان های جهانی موجود منجر به آن شده است كه افكار و اندیشه های این مردم بر اساس سیاست های احزاب سیاسی این كشور و به هر سمتی كه این احزاب می خواهند سوق داده شود و این همان كاری است كه جریان نومحافظه كاران آمریكایی انجام می دهند و مطمئنا این جریان این سیاست خود را در آینده نیز ادامه خواهد داد.
بوش از این عدم آگاهی و سطح پایین اطلاعات مردم آمریكا در بسیاری از مسایل استفاده كرده به طوری كه وی توانسته است برای دومین بار نیز به ریاست جمهوری آمریكا دست یابد. باید بگویم تمامی رای دهندگان به دولت بوش كه با تفاوت ۱/۸ درصد آرا بر رقیب خود پیروز شد، تصور می كردند كه اوضاع جاری در عراق در روند خوبی بسر می برد اما یك سال و نیم پس از آن همه دریافتند كه همه چیز در عراق بر وفق مراد نیست و واقعیت های موجود بر خلاف آنچه كه دولت بوش اعلام می كند است.»
وی در پایان افزوده است: «باید بگویم كه بسیاری از مردم آمریكا نام بسیاری از اعضای كنگره یا مجلس سنا را نمی دانند و به جرات می توان گفت كه حتی این نمایندگان نیز اطلاع كامل و دقیقی از تمامی قوانین قانون اساسی ایالات متحده آمریكا ندارند. به رغم آن كه بنیانگذاران ایالات متحده آمریكا این آرزو و خواسته را در سر داشتند كه آمریكا به كشوری تبدیل شود كه قانون حرف اول را در آن بزند اما طی پنج الی شش سال گذشته این فرصت و اجازه به دولت آمریكا داده شد كه قانون را چه به صورت شكنجه و تعذیب زندانیان چه به صورت استراق سمع یا دروغ گفتن نقض و زیر پا گذارد و آمریكا را به جنگ علیه كشور دیگری وارد كند.
در حقیقت بوش تعریف جدیدی از آزادی در آمریكا ارایه كرد و آزادی حال حاضر در آمریكا را باید آزادی بوش نامید. از جمله پیامدهای آزادی كه دولت بوش تعریف كرده است می توان به اقدام اخیر سازمان امنیت ملی آمریكا اشاره كرد كه هزاران آمریكایی را به اتهامات واهی در سال ۲۰۰۲ دستگیر كرد.هم چنین اخیرا كشف شده است كه به دلیل فشارهای دولت بر شركت های سازنده تلفن بسیاری از مكالمات تلنفی برای دولت ضبط شده اند. بسیاری از بازرسی های انجام شده در آمریكا بدون مجوز قانونی و قضایی انجام گرفته است.
می بینیم آنچه كه دولت بوش انجام می دهد ناقض حقوق شهروندی در آمریكا است كه به نام دفاع از حقوق بشر انجام می گیرد. بسیاری از مردم آمریكا نسبت به این اطلاعات بی خبرند. متاسفانه بوش همیشه درباره بسیاری از امور حساس و مهم به ما و جهانیان دروغ گفته است و اقدامات خود را بر اساس تایید و حمایت كامل كنگره یا سنا انجام نمی دهد زیرا كنگره به ندرت از اقدامات دولت اطلاع می یابد و تمامی اقدامات دولت به نام حمایت و دفاع از مردم آمریكا توجیه می شود.
بوش به گونه ای عمل می كند كه گویا دیكتاتور منتخب و حاكم بر آمریكا است.باید باور كنیم كه آن چه كه از بوش در رسانه های خبری آمریكا ساخته شده است كاملا با شخصیت اصلی وی متفاوت است و این رییس جمهور نومحافظه كار راست گرای افراطی دیگر فاصله ای با به ثبت رسیدن در زوایای تاریك تاریخ آمریكا و جهان ندارد.»
منبع : روزنامه ابرار


همچنین مشاهده کنید