جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


زرد یا سرخ


زرد یا سرخ
● رویکرد رسانه ها به انتشار CD جنجالی
«شهرت» برای آدم ها مثل یک بچه بازیگوش است که هم وسوسه می کند تا دست نوازش روی سر و گوش اش بکشی و هم از فرط دردسرهایی که درست می کند چنان جانت را به لب می رساند که آرزو می کنی ای کاش نداشتی اش.
شهرت از کوچک ترین اتفاق ها برای صاحب خود یک خبر می سازد، مسخره ترین اظهارنظرها را مهم می کند و کوچک ترین خطاها را تبدیل به یک فاجعه انسانی می کند. همین بچه بازیگوش بلای جان هنرپیشه ایرانی شد تا نام او روی یک فیلم دهن به دهن و دست به دست بچرخد. موجی به بلندای حرمت انسان ها برخاست و ۴ میلیارد پول رایج مملکت را به چرخه انداخت.
حریم خصوصی زنی شکست و هم وطنان او از هر گروه سنی و جایگاه اجتماعی هزینه یی بین ۲ تا ۱۵ هزار تومان را متقبل شدند تا ترک ها و فروریختن حریم او را به چشم خود ببینند.
موج بیمار برخاست و خود را بر سر همه ما آوار کرد. روزنامه ها و سایت های رسمی ایران چتری بالای سرشان گرفتند تا خیس خبر نشوند. خبرگزاری ایسنا، ایرنا و فارس در کنار روزنامه های ایران و اعتماد ملی به عنوان دو روزنامه از دو طیف دولتی و غیردولتی تنها به انتشار اخبار رسمی که از قول مقامات ارشد قضایی و انتظامی گفته می شد پرداختند.
آنهایی که زیر چتر ایستاده بودند می گفتند که حرفه یی هستند، روزنامه یی هم که سوژه را سوژه اول خود کرده بود همین جمله را می گفت. زیر این موج حرفه یی ها که بودند؟
حسین قندی استاد علوم ارتباطات معتقد است که به هر حال این اتفاق یک خبر می شد اما رسانه ها در قبال چنین موضوعاتی باید به اخلاق رسانه یی بیش از «ارزش شهرت» خبر پایبند باشند.
قندی از جریمه های بسیار سنگین ینگه دنیا برای خبرنگاران و فتوژورنالیست هایی می گوید که وارد حریم خصوصی شهره ها می شوند.
او درباره نقش رسانه ها در قبال موضوعاتی چون آن فیلم کذایی می گوید؛ «همه ما از تاثیر عمیق رسانه ها بر افکار عمومی باخبر هستیم و بر همین اساس معتقدم که رسانه ها نباید خود را درگیر این موضوع می کردند. حتی بد نبود تا جایی که برایشان ممکن بود مانع انتشار این خبر می شدند تا هیجان ناشی از این اتفاق را نیز در جامعه تشدید نکرده باشند.»
● مرز باریک حریم خصوصی و آزادی بیان
حادثه تکثیر یک فیلم بار دیگر عنوانی را مورد توجه قرار داد که روزگاری جنجال های زیادی در دولت خاتمی برانگیخت. «حریم خصوصی» موضوع لایحه ریش سفید اصلاحات بود. کامبیز نوروزی همان زمان ها وکیل پرونده روزنامه هایی بود که یکی بعد از دیگری مهر توقیف و اتهام می خورد. او در مقام یک داور رسانه یی صحبت می کند و می گوید؛ «در این حادثه همه رسانه های ما اعم از مکتوب و مجازی و حتی وبلاگ ها یک نمره قبولی خیلی بالا گرفتند. واکنش درخشان رسانه های ایرانی در این نکته نهفته بود که همگی تماشای این فیلم را تقبیح می کردند و به مخاطبان خود پیام می دادند که باید به حریم خصوصی افراد احترام بگذاریم.»
او این ضدتبلیغ رسانه ها را تجربه خوبی برای رسانه ها می داند. این حقوقدان و مدرس «حقوق مطبوعات» همچنان که خلاءهای قانونی در بحث حریم خصوصی را به چالش می کشد هشدار می دهد؛ «بین حریم خصوصی و آزادی بیان مرز بسیار باریکی وجود دارد که این مرز باید در چارچوب های مشخص حقوقی و قانونی تعریف شود تا این بار آزادی بیان با چماق رعایت حریم خصوصی سرکوب نشود.» نمره بیست این استاد روزنامه نگاری به خیسی و سرمای تن زیر موج مانده ها می ارزید.
● حرمت افراد مهم است
«این اتفاق نمود بارزی از یک بیماری اجتماعی بود که برای پیشگیری و درمان آن باید به منشاء بیماری بپردازیم. منشاء همان الگوهای فرهنگی و علمی هستند. منشاء همان چهره های سینما و تلویزیون هستند که رفتار آنها الگوی جامعه می شود. رسانه ها باید بر نقش الگودهی آنها و پایبندی ایشان به ارزش ها تاکید کنند.»
این بخشی از سخنان عباس سلیمی نمین روزنامه نگار و مدرس این رشته بود که در مطبوعات نزدیک به حاکمیت قلم می زند. او درباره نوع رویکرد رسانه با موضوعات این چنینی می گوید؛ «اگر امروز یک فیلم از یک هنرپیشه تلویزیون چنین جنجالی به پا می کند، رسانه ها باید بدانند که دامن زدن به آن به هیچ وجه برای جامعه سازنده نیست. این موضوع زمانی برای رسانه قابل تامل است که بگویند چرا چنین افرادی با این بی مبالاتی های ارزشی از رسانه ملی ۲۰۰ ساعت وقت می گیرند و برنامه شان را روی آنتن می برند.»
او معتقد است که پرداختن به موضوعی مثل این فیلم به هر حال کار غیراصولی است و بیش از هر چیز جنبه ترویج و تبلیغ غیرمستقیم دارد.
سلیمی نمین در مورد بحث «حریم خصوصی در رسانه» می گوید؛ «برخی از اساتید علوم ارتباطات به شکلی شعارگونه حریم خصوصی را تقدیس می کنند، اما احترام و حفظ حریم خصوصی حلال مشکل جامعه نیست. وظیفه ما در مسیر اصلاح این معضل، اصلاح محیط رشد الگوها است. باید به جای گرفتن ژست های عامه پسند توجه کنیم که دست اندرکاران هنر، الگوهای جوانان ما هستند و سلامت جامعه به نوعی در گرو سلامت اخلاقی این افراد است.»
وی به دستورات اکید دین اسلام اشاره می کند و معتقد است که حرمت گذاشتن به حریم خصوصی افراد بیش از آنکه یک رسالت حرفه یی باشد، یک وظیفه شرعی است، مگر در مواردی که فرد بخواهد پلشتی خود را به جامعه بکشاند.
● سکوت رسانه، بسترساز شایعه است
خبر، خبر است و خاصیت های خودش را دارد. مهم نیست که چشم بربندیم یا نه. خبرها راه خودشان را می روند. رسانه فقط یک کانال ایمن است، یک شاهراه امن برای چند واژه و حرف تا خبر از آن عبور کند، بی آنکه به ابتذال شایعه مبتلا شود.
فریدون صدیقی استاد دیگری است که در گفت وگوهای این گزارش شرکت کرد و اتفاقاً تیر خود را به سمت شایعه نشانه گرفت. به زعم او وظیفه خبرنگار اگر اطلاع رسانی و تولید اطلاعات فرض شود، عدول از این وظیفه فرصت سازی به شایعه است و گناه هر شایعه به پای روزنامه نگاری است که سکوت کرده است.
این روزنامه نگار معتقد است که در انتشار و تولید اطلاعات هیچ یک از رسانه ها به اندازه وبلاگ ها و سایت ها موثر نبودند. او در عین حال وظیفه برخورد و مواجهه با موضوعاتی از این دست را وظیفه اول رسانه ها نمی داند و می گوید؛ «واقعیت این است که این فیلم یا فیلم های این چنینی خارج از مدار و اختیار رسانه ها تولید و تکثیر می شود. بنابراین رسانه ها تنها موظفند اخبار درست و موثق ارائه دهند و بیماری جامعه را به مسوولانی که این اتفاق در حوزه مسوولیت و اختیارات آنها رخ داده نشان دهند.»
الناز انصاری
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید