چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

خلق و نابودی دیکتاتور


خلق و نابودی دیکتاتور
«صدام» دیكتاتور عراق كه در طول زندگی اش از نام و آوازه «جمال عبد الناصر» رییس جمهوری فقید مصر در جهان عرب غبطه می خورد و آرزو داشت او نیز همانند رهبر مصر محبوب دل ملت اش و جهان عرب باشد،بامداد شنبه در اوج خواری، اعدام شد.واقعیت این است كه مشكل چگونه زیستن صدام، فرصت چگونه مردن را از او گرفت و مرگ او برخلاف آن چه خود و هوادارانش می خواستند اتفاق افتاد.
دیكتاتور رژیم ۳۵ساله بعث كه پیشتر از دادگاه عالی جنایی عراق خواسته بود همانند یك سرباز با شلیك تیر اعدام شود تا شاید تصویر یك قهرمان را - بعد از نبودنش - در اذهان جوانان عرب ترسیم كند با چوبه دار به مجازات رسید.
صدام هنگامی كه به قدرت مطلق رسید چوبه های دار را در همه جای عراق برافراشت و در نهایت خود به یكی از این چوبه های دار آویخته شد.دیكتاتور عراق در مكانی اعدام شد كه برای او و مردم این كشور شناخته شده است، ساختمان اداره امنیت منطقه «كاظمین» كه به «شعبه پنجم» عراق و تجسم رعب و وحشت نظام بعثی معروف است.هواداران صدام در طول حیاتش از وی چهره ای شجاع، قهرمان و مدافع ملت های عرب ترسیم كردند و وقتی بیشتر از ۲۰روز در برابر نیروهای چند ملیتی دوام نیاورد در یافتن توجیه برای قهرمان پوشالی خود در تنگنا قرار گرفتند.
هواداران صدام وقتی نوارهای صوتی او را بعد از عملیات آزادسازی عراق از طریق برخی رسانه های عربی شنیدند بار دیگر قهرمان پوشالی شان را رهبر مقاومت ضد اشغالگران توصیف كردند. ۹ماه طول نكشید كه رهبر به اصطلاح مقاومت عراق، زار و ذلیل از داخل حفره و دخمه ای تنگ و تاریك در یكی از روستاهای حومه شهر « دوره » در شمال بغداد دستگیر شد.
او نه تنها حتی یك تیر در دفاع از خود شلیك نكرد كه سرو روی پریشانش بیش از آن كه نشانه مقاومت باشد حكایتگر ناتوانی و یاس او بود.در طول ۹ماه، هواداران صدام و رسانه های آنها شایع كرده بودند كه او هرگز دستگیر نخواهد شد و اگر بداند دستگیر می شود همانند «آدولف هیتلر» رهبر آلمان نازی خودكشی خواهد كرد اما حب زنده بودن در صدام بیش از عزم متزلزل او بر خودكشی بود.
صدام هنگام دستگیری زیر دستان یك سرباز آمریكایی كه داخل دهان و بین موها و ریش انبوه اش می گشت خوار و ذلیل و بدون مقاومت نشان می داد. هواداران صدام در طول دوران بازداشت صدام برای توجیه رفتارهای قهرمان پوشالی خود باز هم به توجیه روی آوردند انگار كه زمان نزد صدامی ها متوقف شده است.دادگاه صدام مهر ماه ۱۳۸۴آغاز شد و قهرمان پوشالی جهان عرب با چهره ای لرزان نخستین سخنان خود را در دادگاه بر خلاف دوران حاكمیت اش با ترس و لرز ادا می كرد.
اولین جلسه دادگاه برای هواداران صدام مایوس كننده بود اما به مرور كه رییس دادگاه اجازه سخنرانی های سیاسی به او می داد دیكتاتور عراق اعتماد به نفس كسب كرد و همین امر باعث شد توجیه گری هواداران وی از سرگرفته شود.آنها صدام را همچنان رهبر عراق می دانستند و خطابه های سیاسی او را در دادگاه توجیهی برای تبیین شجاعت دیكتاتور عراق تفسیر می كردند.به گزارش ایرنا،«بدیع عارف» یكی از وكلای هیات دفاع از صدام تا آخرین لحظه اصرار داشت كه آمریكا هرگز اجازه نخواهد داد صدام اعدام شود.
این در حالی بود كه نیروهای آمریكایی ناچار شده بودند به اصرار دولت عراق گردن نهاده و جمعه شب صدام را تحویل دولت این كشور دهند.بدیع عارف در گفت وگو با شبكه عربی «العربیه» گفت: اطمینان می دهم كه صدام حداقل تا ۱۰سال دیگر اعدام نمی شود چون آمریكایی ها می خواهند از او به عنوان برگه فشار ضد گروه های مسلح هوادار صدام استفاده كنند.این در حالی بود كه دار مجازات برای صدام فراهم آمده و اعضایی كه باید در آیین اعدام، حضور داشته باشند فراخوانده شده بودند اما بدیع عارف به عنوان نماینده تفكر بعثی از آن چه در پیرامونش می گذشت بی خبر بود.
هواداران دیكتاتور عراق كه مرگ صدام را برخلاف میل خود می دانند بی شك برای توجیه مرگ قهرمان پوشالی شان به تعابیر دهان پركن روی خواهند آورد اما همان طور كه «نوری المالكی» نخست وزیر منتخب عراق گفته است هرگز نمی توانند زمان را به عقب برگردانند.دیكتاتور عراق در طول حاكمیت استبدادی اش نه چگونه زیستن را آموخت و نه مردنش منطبق با خواستش بود.برخی روانشناسان، رفتارهای خشن دوره حاكمیت صدام بر سرزمین سرشار از ثروت های خدادادی عراق را ناشی از محرومیت ها و سرخوردگیهای دوران كودكی او می دانند كه تا پایان عمرش چون خوره جانش را می آزرد.
در بین شهروندان عراقی قول مشهوری است كه می گویند: « اگر صدام كمی به ملت اش اهتمام می ورزید شاید با این ذلت نمی مرد.»همچنین در میان مردم عراق معروف است كه « صدام در همه چیز ظالم بود و تنها در توزیع قتل و كشتار بین شهروندان عراق عدالت را رعایت می كرد!.»
● آمریكا و تولد هیولا
«هنگامی كه آنها او را دار زدند، صدام دشمن شكست خورده آمریكا بود كه به خاطر اقدامات جنایتكارانه اش به هیتلر و استالین تشبیه می شد. آنچه كه به دست فراموشی سپرده شد این است كه صدام زمانی (افزون بر یك دهه قبل) به شدت از سوی آمریكا حمایت می شد.» روزنامه ایندیپندنت-چاپ لندن- در گزارشی درباره اعدام صدام به قلم «رابرت كارن ول» افزوده است: «مطمئنا این واشنگتن بود كه زمانی سلاح های كشتار جمعی مورد استفاده دیكتاتور علیه دشمنانش را تامین می كرد، سلاح هایی كه حدود یك دهه بعد بهانه حمله علیه خود وی و سرنگونی او قرار گرفت. تعاملات آمریكا و صدام قبل از سال ۲۰۰۳ كه بیش از یك ربع قرن به طول انجامید، داستان فریبكاری محاسبات نادرست و اشتباهات بزرگ دو طرف است.»این گزارش می افزاید: «صدام در سال ۱۹۷۸ قدرت را به طور كامل در عراق در دست گرفت. دو سال بعد وی تحت عنوان جنگی كه از آن به عنوان جنگ «عرب و عجم» یاد می كرد، به ایران حمله كرد تا انقلاب اسلامی ایران را سرنگون كند.
واشنگتن به وحشی گری رژیم صدام ذره ای تردید نداشت. ولی از آنجا كه ایران در جنگ با عراق در موضع برتری قرار گرفت، واشنگتن صدام را انتخاب كرد تا مانع تسلط ایران بر منطقه استراتژیك خلیج فارس با ذخایر نفتی عظیم آن شود.از این رو به طور مخفیانه تكنولوژی، تسلیحات و پشتیبانی لجستیكی در اختیار صدام قرار داد تا مانع شكست عراق شود.
دیدار دوستانه دونالد رامسفلد، فرستاده ویژه رونالد ریگان، رییس جمهور وقت آمریكا به خاورمیانه با صدام در بغداد، موید این سیاست است. این در حالیست كه رامسفلد دو دهه بعد، طرح حمله به عراق و سرنگونی صدام را ارایه كرد!كمك آمریكا به صدام اغلب در قالب تكنولوژی های دوگانه بود كه مصارف غیر نظامی آنها قانونی بود ولی واشنگتن به خوبی آگاه بود كه این فناوری ها می توانند در میدان جنگ مورد استفاده قرار گیرند.
سرویس های اطلاعاتی آمریكا همچنین اطلاعات حیاتی و سرنوشت ساز از تحركات نظامی ایران را در اختیار فرماندهان عراقی قرار می دادند.»ایندیپندنت افزوده است: «حمایت آمریكا از صدام از این هم آشكارتر شد، در سال ۱۹۸۲ دولت آمریكا با نادیده گرفتن مخالفت كنگره، عراق را از فهرست كشورهای حامی تروریسم خارج كرد.
در نوامبر ۱۹۸۳ شورای امنیت ملی آمریكا فرمانی را صادر كرد كه براساس آن آمریكا می بایست هر گونه اقدام لازم و قانونی را برای جلوگیری از پیروزی ایران درجنگ انجام می داد.واشنگتن برای جلوگیری از استفاده صدام از سلاح های شیمیایی، هیچ كاری انجام نداد.در ادامه دهه ۱۹۸۰ یك شبكه سری از شركت های حامی عراق در آمریكا و دیگر كشورها شكل گرفت تا در جنگ به صدام كمك كنند. جنگ عراق و ایران در سال ۱۹۸۸ به پایان رسید اما صدام تا لحظه حمله به كویت در ماه اوت ۱۹۹۰ به ارتقای نظامی خود كه مورد حمایت غرب بود، ادامه داد.حمله به كویت یك نقطه عطف بود؛ تا آن زمان آمریكا با صدام تعامل می كرد اما از این زمان به بعد، دیكتاتور عراق، خودش یك دشمن محسوب می شد.
جالب اینجاست كه حمایت قبلی آمریكا از صدام باعث شد كه وی فكر كند با الحاق كویت به خاك عراق می تواند از شر این كشور خلاص شود.آپریل گلاسپی، سفیر وقت آمریكا در عراق در ۲۵ ژوئیه ۱۹۹۰ ( یك هفته قبل از حمله عراق به كویت) با صدام دیدار كرد. متن گفت و گوهای این دیدار حاكی از این است كه در این دیدار گلاسپی به صدام گفته است واشنگتن درباره جنگ های عرب با عرب نظیر اختلافات مرزی عراق با كویت نظری ندارد و به این ترتیب بدون مخالفت آمریكا، صدام چراغ سبز تلویحی آمریكا را برای حمله به كویت دریافت كرد.
ائتلاف تحت امر آمریكا ظرف یك جنگ ۱۰۰ ساعته زمینی نیروهای عراقی را از كویت بیرون كرد، اما جورج بوش پدر،رییس جمهوروقت آمریكا تصمیم گرفت روی بغداد فشار نیاورد و با این تصمیم بن بستی را به وجود آورد كه تا سال ۲۰۰۳ به طول انجامید اما دراین میان به تدریج حقایق درباره كمك آمریكا به خلق این هیولا آشكار شد؛ هیولایی كه اكنون خودشان آن را نابود كردند.»نویسنده ایندیپندنت نوشته است: «رخدادهای بعدی نسبتا آشنا هستند، اقدامات صدام علیه كردها و شیعیان درحالی كه بوش پدر، كردها و شیعیان را به قیام تشویق می كرد ولی در عمل هیچ حمایتی از آنها نمی كرد. ۱۲ سال تحریم علیه عراق مردم عادی این كشور را به بدبختی و بیچارگی كشاند ولی هیچ تاثیری روی رژیم صدام نداشت.
همچنین آمریكا و انگلیس در عملیات موسوم به «روباه صحرا» در سال ۱۹۹۸ شدیدترین حملات هوایی را علیه عراق انجام دادند.به رغم تمام این تدابیر صدام در قدرت باقی ماند اما جورج بوش پسر تقریبا از لحظه در دست گرفتن قدرت قصد داشت تا كار ناتمام پدرش رابه پایان برساند.»در انتهای این گزارش آمده است: «صدام تنها پس از سه هفته جنگ زمینی سرنگون شد اما آمریكا با سرنگون كردن صدام دقیقا همان هدفی را دنبال می كرد كه در دهه ۱۹۸۰ با حمایت از او دنبال می كرد.
منبع : روزنامه ابرار


همچنین مشاهده کنید