درباره اعدام صدام

هیچ کس نمی‌تواند خوشحالی خود را از اعدام صدام یزید در بغداد پنهان نماید. «بخصوص مردم عراق، ایران و کویت» که در دوران حکومت بعثی‌ها بر عراق بیشترین خسارات و تلفات جانی و اقتصادی را متحمل شدند. صدام در دوران طولانی حکومت فردی و استبدادیش بر عراق، جنایات بی شماری را در حق مردم این کشور و همسایگان خود اعمال کرد. هرلحظه حکومت بیست و چهار ساله صدام، شاهد جنایات بسیار زیادی علیه مردم مظلوم آن کشور و کشورهای همسایه عراق، بوده است.
بسیاری از افرادی که در زمان صدام مفقود شدند هنوز مشخص نیست چه بلایی بر سر آنها آمده و چگونه سربه نیست شده‌اند. گرچه تا کنون گورهای دسته جمعی زیادی در عراق، کشف شده است ولی دامنه ظلم این جرثومه فساد آنچنان زیاد است که سالها طول خواهد کشید تا جزئیات آن جنایات مشخص و به گوش مردم جهان برسد.
البته جنایات صدام محدود به زمان حاکمیتش نمی‌شود بلکه او قبل از رسیدن به ریاست جمهوری نیز معروف به یک آدم کش حرفه ای بوده است، بعد از کنار گذاشتن حسن البکر و در زمانی که صدام در رأس حاکمیت کشور عراق قرار گرفت نیز آن چنان جنایاتی آفرید که عوارض ناشی از آنها، پس از سرنگونی از قدرت نیز، از مردم ایران و عراق به صورت روزانه تلفات می‌گیرد.
هفته‌ای نیست در ایران فردی را که بر اثر استنشاق گازهای شیمیایی دوران جنگ صدام علیه ملت ایران آسیب دیده است، تشییع نکنند. ولی آنچه مایه تأسف است این است که با اعدام صدام، فرصت بسیار طلایی برای مردم عراق و سایر مردم جهان و بخصوص همسایگان عراق جهت آشکار شدن دست‌های پشت پرده و حامیان صدام در انجام جنایاتش از بین رفت.
صدام را فقط به خاطر چند موضوع کوچک، در قیاس با جنایت‌های بسیار بزرگ تر او، از جمله اعدام ۱۴۸ تن از مردم دُجیل، به محاکمه کشاندند و بسیاری از جنایات او ازجمله بمباران شیمیایی مردم حلبچه، آغاز جنگ تحمیلی علیه ایران، حمله به کویت و ... در دادگاه اصولاً مطرح نشد. از حدود پانصد اتهام اقامه شده علیه صدام فقط به دوازده اتهام و تنها در پنجاه و پنج جلسه، رسیدگی به عمل آمد و مهمترین اتهامات صدام که موجب کشته شدن صدها هزار تن از مردم ایران، عراق و کویت در جریان دو جنگ خانمان سوز گردید به هیچ وجه در این دادگاه مطرح نشد.
آمریکا صدام را در حد یک جنایتکار عادی به محاکمه کشاند و هرگز او را به عنوان یک جانی و جنایتکار بین المللی به صحن دادگاه نیاورد. بهانه آمریکایی‌ها که صدام را در اختیار داشتند ودادگاهِ او را تحت عنوان یک دادگاه عراقی برگزار کردند این بود که مسائل مطرح شده برای صدور حکم اعدام صدام کافی است و طرح سایر جنایات و فجایعی که او آفرید، تغییری در حکم وی ایجاد نخواهد کرد. درحالی که مردم عراق و سایر کسانی که تحت جنایات صدام قرار گرفته بودند بیش از آنکه بخواهند صدام حذف فیزیکی شود، می‌خواستند بدانند که چگونه شد که صدام بر سر کار آمد؟ اینکه گفته می‌شود که صدام از طریق سازمان جاسوسی آمریکا CIA بر سر کار آمده است به چه دلیل بوده و چرا آمریکائیها او را در بین سایر جنایتکاران، برای حکومت در عراق انتخاب کرده‌اند؟ او به آمریکائیها چه قول‌هایی داده بود تا مورد اعتماد آنها قرار گرفت؟ چرا او به ایران حمله کرد؟ توافق آمریکا و شوروی برای حمله به ایران چگونه انجام شده است؟ او را چگونه تشویق به حمله به ایران کردند و چه قول‌هایی در حمایت از وی به او دادند و عملاً چه کمکهایی در جریان جنگ تحمیلی در اختیار رژیم صدام گذاشتند؟ چه دولتهایی صدام را به سلاح‌های شیمیایی مجهز کردند تا او بتواند بدون نگرانی از عواقب بین المللی، به مردم حلبچه در کردستان عراق، به مردم سردشت در کردستان ایران و به رزمندگان اسلام در جبهه‌های جنگ، حمله شیمیایی کند و یکی از بزرگترین جنایات علیه بشریت را در دوران جنگ علیه ایران بیافریند؟ و مردم زیادی از ایران و عراق را با گازهای شیمیایی نابود کند؟ نقش کشورهایی مانند آلمان، انگلیس، هلند و بلژیک در تجهیز شیمیایی صدام چه بوده است؟ او چقدر از پول مردم عراق را صرف خرید تجهیزات و مهمات برای کشتن آنها و مردم کشورهای همسایه عراق کرده است؟ در جریان جنگ تحمیلی چه کمک‌هایی را آمریکا، کشورهای اروپایی و شوروی در اختیار صدام گذاشتند؟ چرا آمریکا در زمان جنگ اول خلیج فارس، وقتی که مردم عراق دست به انتفاضه وسیعی علیه صدام زدند و می‌خواستند با قیام مردمی او را سرنگون کنند، آنها صدام را رها کرده و اجازه دادند که رژیم بعثی دست به کشتار و سرکوب وسیع مردم بزند و با بالگردها و ارتش مجهز خود به مردم قیام کرده علیه او، حمله و انتفاضه را سرکوب نماید؟ آیا آمریکا می‌خواست خود جانشین صدام شود و از اینکه مردم حاکمیت کشور خود را در اختیار بگیرند نگران بود؟ سوال دیگر این است که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس چه میزان کمک مالی در اختیار وی گذاشتند. آیا رقم اعلام شده ۸۵ میلیارد دلاری که پس از حمله صدام به کویت از سوی کشورهای عربستان، کویت و امارات به عنوان کمک‌های مالی این کشورها به صدام در زمان جنگ علیه ایران پرداخت شد تنها رقم‌های مالی کشورهای عربی برای کمک به صدام بوده است؟ یا صدام کمک‌های دیگری را نیز به طور مستقیم و غیر مستقیم از این کشورها و سایر کشورهای عربی مانند اردن و مصر نیز دریافت کرده است؟ نقش کشورهایی مانند انگلیس و عربستان در کنار آمریکا در برانگیختن صدام در حمله به جمهوری اسلامی ایران چه بوده است؟ نقش فرانسه در تأمین هواپیما‌ها و بالگرد‌های جنگی برای صدام چگونه با آمریکا هماهنگ شده است؟
آنچه مشخص است این است که صدام به عنوان عامل اصلی گرفتاری مردم عراق و یکی از بزرگ ترین جنایتکاران تاریخ بشر در اذهان مردم جهان ثبت شده است. او علاوه بر جنایات بی شمار ملموسی که انجام داد جنایات و فجایع زیاد دیگری را نیز مرتکب شده که آینده خاورمیانه متأثر از آنها خواهد بود. از جمله:
۱) صدام موجب شد که ثروت‌های عظیم دو ملت عراق و ایران در یک جنگ هشت ساله صرف تخریب منابع دو کشور گردد.
۲) صدام با ایجاد ناامنی در خلیج فارس و با کمک سایر کشورهای هم پیمان خود در جریان جنگ تحمیلی از جمله کویت و عربستان و ... موجب حضور ناوگان نظامی آمریکا در خلیج فارس شد و در نتیجه منطقه خاور میانه را به یک منطقه نظامی تبدیل کرد و امکانی را برای آمریکا فراهم نمود تا "شیطان بزرگ" بتواند با کمک نیرو‌های نظامی خود در خلیج فارس و با استفاده از پایگاه‌های نظامی احداث شده در کشورهای عربی منطقه، دو کشور مسلمان عراق و افغانستان را به اشغال خود درآورد.
۳) صدام کمک بزرگی به اسرائیل نمود و اجازه نداد تا توان عظیمی را که بر اثر انقلاب اسلامی در بین مسلمانان بوجود آمده بود، علیه رژیم غاصب صهیونیستی به کار گرفته شود و ملت فلسطین از چنگال این رژیم، رهایی یابند. صدام متأسفانه با بکار گیری ارتش کشور عراق، علیه مسلمانان ایران و کویت، خیال اسرائیل را از هر جهت آسوده ساخت.
۴) صدام، یک مسابقه تسلیحاتی را در منطقه خاور میانه به راه‌انداخت و موجب فروش سلاح‌های ساخت
شوروی و ساخت آمریکا به منطقه خاورمیانه شد. پول عظیم نفت کشورهای مسلمان برای رونق کارخانجات اسلحه سازی آمریکا و شوروی و اروپا مصرف شد و آنها از توسعه بازماندند.
صدام در آخر حیات ننگین خویش نیز با خفت و خواری در برابر ارباب خود، آمریکا ظاهر شد. در زمان حمله آمریکا به عراق، او نه تنها خود، مقاومت نکرد بلکه نتوانست از استعداد ارتش عراق هم استفاده درست بنماید و با بد بکارگیری ارتش بعثی، موجب انهدام نیرو‌های مسلح عراق گشته و پایتخت عراق را در اختیار اشغالگران آمریکایی قرار داد و خود به سوراخی پناه برد و در نهایت هم با ذلت فراوان اسیر آمریکائیان شد و به دست آنها اعدام گردید. او می‌توانست به محض آنکه مطمئن شد آمریکا عزم بر اشغال عراق دارد حکومت را رها کرده و مردم را در تشکیل حکومت خود، آزاد بگذارد تا عراق به دست اشغالگران نیفتد و یا اینکه به مردم اعتماد کند تا آنها مانع ورود اشغالگران آمریکایی و اروپایی شوند. او نه تنها این کارها را نکرد، بلکه حتی در زمان دستگیری هم به حیات ننگین خویش، خاتمه نداد و منتظر ماند تا آمریکائیها او را در اختیار گرفته و به دار بیاویزند. صدام که می‌خواست همیشه قهرمان باشد، به جنایتکاری زبون در افکار مردم جهان تبدیل شد و همه دیدند که چگونه آنانی که او را بر سر کار آوردند زمانی که دیگر برایشان مفید نبود وی را به ورطه فلاکت کشاندند و خاندانش را نابود و حزب بعثش را منهدم کردند.
● اعدام صدام عبرت‌های زیادی را برای ناظرین به ارمغان می‌آورد. از جمله:
۱) آمریکا به هیچکس، از جمله دست پروردگان خود نیز، وفادار نیست. همه وابستگان به خود را فقط ابزاری برای حفظ منافع خود می‌داند و زمانی که تاریخ مصرف آنها تمام می‌شود آنها را برکنار و به دست اعدام می‌سپارد.
۲) آمریکا صدام را برای اسلام زدایی از عراق، حمله به انقلاب اسلامی ایران و باز کردن پای آمریکا به خاورمیانه می‌خواست و زمانی که صدام قابلیت خود را در این زمینه‌ها از دست داد و مأموریتش به پایان رسید او را از صفحه روزگار محو کرد.
۳) از سوی دیگر، سایر جنایتکاران و استبدادگران و دیکتاتورهای عالم هم باید بدانند که حتی اگر مورد حمایت وسیع قدرت‌های خارجی باشند زمانی فرا خواهد رسید که عمر حکومتی آنها بسر خواهد رسید و باید قدرت را ترک نمایند. حال این کنارگذاشته شدن از قدرت، یا با حرکت‌های مردمی مثل ایران و یا با اقدام خارجی مثل عراق، اتفاق خواهد افتاد. بنابر این، حکومت‌هایی پایدارند که از دل مردم برخاسته باشند و به فرهنگ و عقیده مردم وفادار باشند و خود را خدمتگزار مردم بدانند و نه حاکم آنها.

حسین علایی
"فاعتبروا یا اولی الابصار"