چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

آمریکا و انگلیس با خفه کردن صدای صدام مدرک زندهء جنایاتشان علیه ایران را دفن کردند


آمریکا و انگلیس با خفه کردن صدای صدام مدرک زندهء جنایاتشان علیه ایران را دفن کردند
رابرت فیسك، خبرنگار روزنامهء ایندیپندنت در مقاله‌ای كه در این روزنامه منتشر كرد، نوشت: «ما صدای او (صدام) را خفه كردیم. لحظه‌ای كه مسوول اعدام صدام، حكم را اجرا كرد، اسرار واشنگتن محفوظ ماند. حمایت نظامی بی‌شرمانه، تكان دهنده و پنهانی آمریكا و انگلیس كه بیش از یك دهه در اختیار صدام قرار داشت، داستان هولناكی است كه روسای جمهور و نخست‌وزیرمان نمی‌خواهند، جهان آن را به یاد آورد و اكنون صدام كه حمایت كاملی از غرب در زمان ارتكاب بدترین بی‌رحمی‌هایش از جنگ جهانی دوم به بعد دریافت می‌كرد، مرده است.»
شخصی كه از دنیا رفت، مردی بود كه شخصاً كمك سیا را در نابودی حزب كمونیست عراق دریافت كرد. پس از آن‌كه صدام به قدرت رسید، سازمان اطلاعات جاسوسی آمریكا، آدرس كمونیست‌ها در بغداد و دیگر شهرها را در تلاش برای از بین بردن نفوذ اتحاد جماهیر شوروی در عراق به نوكران وی داد. استخبارات صدام تمامی آن خانه‌ها را گشت و صاحبانشان و خانواده‌هایشان را دستگیر و آن گروه را قصابی كرد. توطئه‌گران، كمونیست‌ها، بیوه‌ها وكودكانشان در انظار عموم اعدام و پیش از اعدام در ابوغریب به شدت شكنجه شدند.
شواهدی رو به رشد در سراسر جهان عرب وجود دارد مبنی بر این كه صدام پیش از تهاجمش به ایران در سال ۱۹۸۰ سری نشست‌هایی با مقامات عالی‌رتبهء آ‌مریكایی داشت. او و دولت ‌آمریكا باور داشتند كه جمهوری اسلامی ایران در صورتی كه صدام لژیون‌هایش را در طول مرزهای این كشور مستقر كند، سرنگون خواهد شد و به پنتاگون دستور داده شد با ارایهء اطلاعات جاسوسی دربارهء دستور كار نبرد ایران، دستگاه نظامی عراق را یاری كند. در یكی از روزهای سرد و یخبندان سال ۱۹۸۷ در مكانی در نزدیكی كلن با آن دلال تسلیحاتی آلمانی دیدار كردم كه اولین تماس‌های مستقیم میان واشنگتن و بغداد را به درخواست ‌آمریكا برقرار كرد. او گفت: «آقای فیسك! در آغازین روزهای جنگ در سپتامبر ۱۹۸۰ از من دعوت شد به پنتاگون بروم. در آن‌جا جدیدترین عكس‌های ماهواره‌‌ای خطوط مقدم ایرانی به من تحویل داده شد. در آن عكس‌ها می‌توانستید همه چیز را ببینید، اماكن تسلیحاتی ایران در آبادان و پشت خرمشهر، خطوط سنگرهای طرف شرقی رودخانهء كارون، تانك‌ها و تمامی راه‌ها در طرف ایرانی در مرز كردستان. هیچ ارتشی چیزی بیش از این را نمی‌خواهد. من با همهء این نقشه‌ها ازواشنگتن و با هواپیما به فرانكفورت و از فرانكفورت با پرواز مستقیم «عراق ایرویز» به بغداد رفتم. عراقی‌ها بسیار بسیار قدردانی كردند.»
من در آن زمان با كماندوهای پیشرو صدام در زیر باران گلولهء ایرانی‌ها بودم. سربازان عراقی با استفاده از نقشه‌های حاوی جزییات مفصل خطوط ایرانی، مواضع‌شان را بسیار دورتر از جبهه‌های نبرد قرار می‌دادند. گلوله‌باران آن‌ها علیه ایران در خارج از بصره به اولین تانك‌های عراقی اجازه داد ظرف یك هفته از كارون عبور كنند. فرماندهء آن واحد تانك‌ با خوشحالی از گفتن این مساله به من خودداری كرد كه چه طور تنها رودخانه‌ای را برای عبور انتخاب كرده است كه ایرانی‌ها از آن دفاع نمی‌كردند. دو سال قبل ما بار دیگر با هم در امان ملاقات كردیم، افسران وی او را ژنرال می‌نامیدند، درجه‌ای كه پس از آن حملهء تانك‌ها به شرق بصره به لطف اطلاعات جاسوسی واشنگتن، از صدام دریافت كرده بود. تاریخ رسمی ایران از جنگ هشت ساله با عراق می‌گوید كه صدام از سلاح‌های شیمیایی علیه این كشور اولین بار در تاریخ ۱۳ ژانویهء ۱۹۸۱ استفاده كرد.
محمد سلام، خبرنگار آسوشیتدپرس در بغداد برای مشاهدهء صحنهء پیروزی نظامی عراق به شرق بصره برده شده بود.
او گفت: «ما شمارش را آغاز كردیم. در این بیابان لعنتی مایل‌ها و مایل‌ها راه رفتیم و فقط شمردیم به شمارهء ۷۰۰ رسیدیم، گیج و منگ بودیم و باید باز هم می‌شمردیم... عراقی‌ها برای اولین بار از یك تركیب استفاده كردند; همان گاز عصبی كه بدن را فلج می‌كرد. گاز خردل آن‌ها را با نفس خودشان خفه می‌كرد; برای همین بود كه كف خون در دهانشان جمع می‌شد.»در آن زمان ایرانی‌ها می‌گفتند كه این معجون هولناك را آمریكا به صدام داده است. واشنگتن آن را تكذیب می‌كرد. اما ایرانی‌ها حق داشتند. آن مذاكرات بلند مدتی كه به همدستی آمریكا در این بی‌رحمی‌ها منجر شد همچنان به صورت یك راز باقی ماند اگر چه بدون شك صدام از جزییات تمامی آن آگاه بود. دونالد رامسفلد یكی از افرادی بود كه رونالد ریگان رییس‌جمهور وقت در آن دوره منصوب كرد.
اما در یك سند گزارش نشده با عنوان « صادرات جنگ افزارهای شیمیایی و بیولوژیكی دارای كاربرد دو گانهء آمریكا به عراق و تاثیر احتمالی آن بر پیامدهای بهداشتی جنگ خلیج فارس» آمده است كه پیش از ۱۹۸۵ و پس از آن، شركت‌های آمریكایی محموله‌هایی از گازهای بیولوژیكی را با تصویب دولت به عراق فرستادند. آن‌ها شامل باسیل سیاه زخم بود كه سیاه زخم و بیماری‌های دیگر را تولید می‌كرد. گزارش سنا این طور نتیجه گرفت كه« آمریكا مواد دارای كاربرد دوگانه با مجوز را در اختیار دولت عراق قرار داد كه به توسعهءبرنامه‌های شیمیایی، بیولوژیكی و سیستم‌های موشكی عراق از جمله تاسیسات تولید گاز جنگی شیمیایی و تجهیزات طراحی‌های فنی و جنگ افزارهای شیمیایی كمك كرد.
پنتاگون از مقیاس سلاح‌های شیمیایی كه عراق به كار می‌گرفت بی‌اطلاع نبود. به عنوان مثال، در سال ۱۹۸۸ صدام شخصاً به كلنل ریك فرانكونا كه یك مسوول اطلاعاتی دفاعی آمریكا و یكی از ۶۰ افسر آمریكایی بود كه به طور مخفیانه اطلاعات مفصل از برنامه‌های طراحی و فنی و ارزیابی‌های صدمات بمب ایرانی را در اختیار اعضای ستاد مشترك عراقی قراردادند، اجازه داد پس از آن‌كه نیروهای عراقی فاو را از ایرانی‌ها بازپس گرفتند، از این شبه جزیره دیدن كند. وی به واشنگتن گزارش كرد كه عراقی‌ها برای رسیدن به پیروزی از سلاح‌های شیمیایی استفاده كردند. كلنل والتر لانگ، كه در آن زمان افسر عالی رتبهء اطلاعات دفاعی بود بعدها گفت كه استفاده از آن گاز به وسیلهء عراقی‌ها در میدان نبرد موضوع یك نگرانی عمیق استراتژیك نبود.
با این حال من نتایج را دیدم. من در یك قطار بیمارستانی نظامی كه از میدان جنگ به تهران می‌رفت، صدها سرباز ایرانی را دیدم كه خون سرفه می‌كردند و از ریه‌های‌شان ترشحات لزجی ترشح می‌شد. واگن حامل آن‌ها آنقدر بوی آن گاز را می‌داد كه من مجبور شدم پنجره را باز كنم. بازوها و صورت‌های‌شان پوشیده از تاول بود. مدتی بعد، تاول‌های جدیدی بر روی تاول‌های قبلی‌شان پدیدار شد. بسیاری به شكل بسیار وحشتناكی سوخته بودند. این گازها بعداً درحلبچه علیه كردها به كار رفت. جای تردید نیست كه صدام ابتدا كوشید روستاییان شیعه را سلاخی كند، در مورد جنایاتش علیه ایران نیز جای تردید نیست. ما هم چنان میزان اعتبارات آمریكایی در عراق را كه در سال ۱۹۸۲ آغاز شد، نمی‌دانیم و با اعدام صدام احتمالاً هرگز نخواهیم دانست. بخش مقدماتی آن كه اغلب آن برای خرید سلاح‌های آمریكایی از اردن و كویت صرف شد، ۳۰۰ میلیون دلار بود. در سال ۱۹۸۷ به صدام قول پرداخت اعتباری بالغ بر یك میلیارد دلار داده شد. در سال ۱۹۹۰ پیش از تهاجم صدام به كویت تجارت سالانه میان عراق و آمریكا به سالی ۵/۳ میلیارد دلار رشد كرد. جیمز بیكر، وزیر خارجهء وقت آمریكا تحت فشار طارق عزیز، وزیر امور خارجهء صدام برای تداوم اعتبارات آمریكا، قرار گرفت. اما همان جیمز بیكری كه اخیراً گزارشی را با هدف دور كردن جورج بوش از یك فاجعه در زمان حاضر در عراق ارایه كرد، برای تضمین‌های جدیدی به ارزش یك میلیارد دلار از آمریكا اعمال فشار كرد.
در سال ۱۹۸۹ انگلیس كه یاری نظامی پنهانی به صدام داشت بلافاصله پس از دستگیری فرزاد بازوفت، خبرنگار آبزرور در بغداد پرداخت ۲۵۰ میلیون پوند به عراق را تضمین كرد. بازوفت دربارهء انفجاری در كارخانه‌ای درحله تحقیق می‌كرد كه از تجهیزات شیمیایی كه آمریكا ارسال می‌كرده استفاده می‌كرد و مدتی بعد به دار آویخته شد. ظرف یك ماه پس از دستگیری بازوفت، ویلیام والدگریو، عالی‌رتبه‌ترین مسوول وزارت امور خارجه گفت: «در صورتی كه درس دیپلماتیك‌مان را به درستی بازی ‌كنیم، نمی‌دانم آیا هیچ بازاری در جایی در آینده با این مقیاس كه انگلیس در آن جایگاه خوبی دارد وجود خواهد داشت یا خیر. بازوفت‌های دیگر و یا حمله‌ای دیگر از سركوبی داخلی آن را بسیار مشكل خواهند ساخت.»سخنان جفری هاو، معاون نخست وزیر در آن زمان دربارهء تسهیل كنترل بر فروش سلاح‌های انگلیسی به عراق نفرت‌انگیزتر بود. او این راز را نگه داشت و نوشت: «بسیار بدبینانه به نظر خواهد رسید اگر رویكردی انعطاف‌پذیرتر را دربارهء فروش سلاح‌ها بلافاصله پس از اعلام نفرت نسبت به رفتار با كردها تصویب كنیم.» صدام هم اسرارحمله به ناو محافظ USS STARK را در تاریخ ۱۷ می‌۱۹۸۷ می‌دانست. زمانی كه یك جت عراقی حمله‌ای موشكی علیه آمریكایی‌ها انجام داد و بیش از شش خدمهء آن را كشت و تقریباً شناور را غرق كرد. آمریكا بهانهء صدام را مبنی بر این كه آن كشتی اشتباهاً به جای یك قایق ایرانی هدف قرار داده شد، پذیرفت و به صدام اجازه داد از درخواست‌شان برای مصاحبه با خلبان هواپیما خودداری كند.وقتی كه صدام در اتاق اعدام در بغداد اعدام شد، تمامی حقیقت به همراه او مرد. بسیاری در واشنگتن و لندن باید نفس راحتی بكشند كه این پیرمرد برای همیشه ساكت شد.
منبع : خبرگزاری ایسنا


همچنین مشاهده کنید