چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

آمریکا و اعدام صدام


آمریکا و اعدام صدام
صدام رئیس جمهور سابق عراق در حالی كه پرونده سیاه جنایت علیه مردم عراق، حمله نظامی به جمهوری اسلامی ایران و كویت را در سه دهه حكومت مستبدانه خود در عراق در دست داشت، سحرگاه شنبه ۱۳۸۵‎/۱۰‎/۹ در منطقه كاظمین بغداد، اعدام شد. در پرونده جنایات صدام بیش از ۹۰۰ عنوان جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت به ثبت رسیده است كه صرفاً ۱۲ مورد آن از جمله اعدام ۱۴۸ شیعه در منطقه الدجیل عراق در دهه ۸۰ میلادی و اعدام و كوچاندن اجباری ۱۷۰ هزار كرد (پرونده انفال) در دادگاه عالی عراق مورد رسیدگی قرار گرفت و با اثبات جنایات وی و همدستانش در پرونده موسوم به دجیل ، به اعدام محكوم شد.در خصوص اجرای حكم اعدام صدام، طیف وسیعی از دیدگاه های متعارض وجود داشت. عمده تحلیل گران بر این باور بودند كه صدام محكوم به اعدام خواهد شد. اما حكم اعدام وی هرگز به اجرا در نخواهد آمد، فشار رهبران سیاسی جهان عرب، ملاحظات سیاسی و امنیتی ایالات متحده آمریكا، موضع ثابت و سر سختانه اروپا در منع اعدام و مروری بر عملكرد سیستم بین المللی در برخورد با جنایتكاران جنگی معاصر مانند پینوشه و میلوشوویچ، به عنوان مصادیق بارز تأیید این دیدگاه مطرح بود. اما علی رغم آن، صدام براستی اعدام شد و تمام رسانه های گروهی خبر «پایان صدام» را در كمال ناباوری منتشر ساختند. سؤال اساسی این است كه چرا حكم اعدام صدام بسرعت اجرایی شد؟موافقت ایالات متحده آمریكا به عنوان فرماندهی نیروی چند ملیتی (اشغالگر) با اعدام صدام بر چه مبنایی صورت پذیرفت؟ آیا این تصمیم صرفاً عراقی است؟ آمریكایی- عراقی است؟ و یا صرفاً آمریكایی است؟ برای پاسخ دادن به این سؤال، ابتدا مرور كوتاهی بر عملكرد صدام و حزب بعث داشته و سپس عملكرد و چالش های فراروی آمریكا را در عراق جدید مورد ارزیابی قرار خواهیم داد تا از این رهگذر چرایی اعدام صدام را بهتر و بیشتر در یابیم.
الف) صدام چه كرد؟
۱) در ۱۷ ژوئیه ۱۹۶۸ حزب بعث اقدام به كودتای نظامی علیه عبدالرحمان عارف كرد.
حسن البكر به قدرت رسید. صدام معاون وی شد و در تیرماه ۱۳۵۸ رئیس جمهور عراق شد.
۲) صدام و رژیم بعث در داخل عراق، فضای شدید امنیتی را حاكم كردند. دها تن از علما ، روحانیون و اندیشمندان را اعدام كرد. اتباع ایرانی الاصل را در دو مرحله اخراج و تمامی اموال و دارایی هایشان را توقیف كرد.
۳) در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ (۱۴ ماه پس از تصاحب كرسی ریاست جمهوری) جنگی خانماسوز را علیه انقلاب و جمهوری اسلامی ایران به راه انداخت كه در جریان آن ده ها هزار شهید، مجروح، جانباز شیمیایی در جمهوری اسلامی ایران و دهها هزار كشته و زخمی در عراق برجای ماند. در جریان این تجاوز، ۷۰۰ حمله شیمیایی عراق به شهر ها، روستاها و بر روی غیر نظامیان ایرانی به ثبت رسید كه نتیجه آن وجود یكصد هزار جانباز شیمیایی است و رنج طاقت فرسای آنان.
۴) صدام چون نتوانست، جنگ را سه روزه به نتیجه برساند از آمریكا، شوروی وقت، اروپا و تمامی كشورهای منطقه استمداد طلبید كه در نتیجه آن:
اولاً ) تلفات انسانی جنگ را افزایش داد.
ثانیاً) زمینه حضور گسترده و فعالانه آمریكا و غرب را در منطقه فراهم ساخت
ثالثاً ) با درگیر كردن جمهوری اسلامی ایران در جنگ، خدمت شایانی به رژیم تل آویو كرد.
رابعاً) بازار صاحبان صنایع نظامی جهان را رونق بخشید
۵) در ۱۲ مرداد ۱۳۶۹ كویت را استان نوزدهم عراق نامید و با چراغ سبز آمریكا به آن حمله كرد تا این بار زمینه حضور سیستماتیك نظامیان آمریكا و غرب را در منطقه سرشار از نفت خاورمیانه فراهم سازد.نهایتاً در هشتم اسفند ۱۳۶۹ با حمله هوایی و زمینی آمریكا و متحدین، كویت آزاد شد و تاریخ مصرف صدام به سرآمد. لیكن به دلیل وقوع انتفاضه شیعیان و سقوط ۸ استان جنوبی عراق به دست مردم و ترس و وحشت آمریكا از تحولات سیاسی - اجتماعی غیرقابل كنترل و به سرعت درحال پیشروی، بار دیگر به صدام فرصت داده شد تا انتفاضه را سركوب كند و با روشی دیگر به عنوان عامل تهدید در منطقه باقی بماند و همواره توجیهی برای تداوم حضور آمریكا در منطقه باشد. برجای ماندن بیش از ۳۰۰ گورستان دستجمعی (كشتار یك میلیون نفر) در مناطق كردنشین و شیعی عراق حاصل این دوره از حكومت استبدادی صدام است.
۶) وقایع ۱۱ سپتامبر، تحولات و مناسبات جدید جهانی، ضرورت اجرایی كردن طرح خاورمیانه بزرگ و .... تاریخ مصرف تمدید شده صدام را پایان بخشید و منجر به حمله نظامی و یكجانبه آمریكا و انگلیس در ۲۹ اسفند ۱۳۸۱ به عراق و اشغال این كشور مسلمان و دارنده دومین (و شاید نخستین) ذخیره نفتی خاورمیانه شد.
ب) آمریكا در عراق جدید چه كرد؟
رفتار آمریكا در عراق جدید را در سه مرحله مشخص مورد بررسی قرار می دهیم:
الف ) شاخص های رفتار آمریكا در مرحله اول (قبل و همزمان با حمله نظامی به عراق):
▪ شش ماه قبل از حمله نظامی، معاون وقت وزیر دفاع آمریكا كه به منظور متقاعد كردن دولت تركیه و مشاركت آنكارا در حمله به عراق در این كشور به سر می برد، اظهار داشت: «دموكراسی در كشورهای منطقه از عراق آغاز خواهد شد.»
▪ متعاقب آن دكترین پاول وزیر خارجه وقت آمریكا مطرح گردید. مشخصه اصلی این دكترین ملت سازی، دولت سازی، نخبه سازی و فرهنگ سازی در خاورمیانه جدید بود.
▪ اعمال زور از سوی آمریكا در عراق (و قبل از آن در افغانستان و پس از آن در جریان جنگ و مقاومت ۳۳ روزه لبنان) حكایت از آن داشت كه گفتمان اشاعه آزادی و دموكراسی در منطقه خاورمیانه، عاری از بعد فرهنگی - اجتماعی است و با رفتاری سخت افزاری بر راهبرد امنیت، اطلاعات و اقتصاد تكیه دارد كه بعدها طرح خاورمیانه بزرگتر (Greater Middle East) نام گرفت و ابعاد آن روشنتر گردید.
▪ حمله نظامی یك جانبه آمریكا (با همكاری انگلیس) به عراق با بهره گیری از تكنولوژی برتر و الگوی عملیاتی موسوم به (C۴) صورت پذیرفت كه مشتمل بر به كارگیری هماهنگ و همزمان چهار مؤلفه فرماندهی، رایانه، كنترل و ارتباطات می باشد.
▪ ایالات متحده آمریكا مصمم بود با ایجاد طرحی نوین و به كارگیری همزمان قدرت نرم (Soft Power) و قدرت سخت (Hard power) ساختار حكومت های سنتی حاكم بر منطقه را متحول سازد، اما این بار از طریق فرآیند رفرمیسم و بازسازندگی (Reconstruction-Reformation ) بلكه از طریق فرآیند تخریب سازنده (Constructive Destruction).
▪ حمله آمریكا و انگلیس از دو جبهه جنوب و شمال در ۸۱‎/۱۲‎/۲۹ آغاز شد و به دلیل حاكمیت ساختار سیستم توتالیتر و بعثی در عراق، تحریم های ۱۲ ساله بین المللی این كشور، جنایات صدام علیه مردم خود (علاوه بر تحمیل دو جنگ به منطقه) و... و با وجود تصور اولیه مقام های نظامی آمریكا در كمتر از ۲۰ روز خاتمه یافت.
▪ درحالی كه هفته ها قبل از شروع حمله نظامی آمریكا، مقام های این كشور مدعی بودند كه با برنامه ریزی دقیقی وارد عراق شده اند و برای برنامه كلان فرآیند دولت سازی تا جمع آوری زباله های سطح شهر بغداد از آمادگی كامل برخوردارند، عملاً نظامیان آمریكا با سردرگمی و بی برنامگی عجیبی مواجه شدند كه برخی از فرماندهان نظامی پیروزی زودهنگام در عراق را عامل آن اعلام كردند.
▪ در فضای میلیتاریستی جدید حاكم بر عراق و اشغال نظامی این كشور توسط آمریكا و انگلیس چند رفتار بارز مشهود بود:
۱) مردم عراق خرسند از سقوط رژیم جنایتكار صدام به شادمانی می پرداختند.
۲) درحالی كه تصور آمریكا این بود كه عراق از آنان استقبال خواهد كرد، اما عراقی ها با وجود خرسندی از سقوط صدام و حزب بعث، برخورد سردی با آمریكایی ها داشتند.
۳) مقام های ایالات متحده مانع از ورود آیت الله سید محمد باقر حكیم به عراق جدید بودند، درحالی كه مهره های منسوب به خود را همزمان با حمله نظامی به عراق وارد این كشور نموده بودند، البته شهید حكیم بی اعتنا به رفتار غیر دموكراتیك آمریكا از مسیر جنوب وارد عراق شد و با استقبال پرشور مردم مواجه گردید.
۴) عناصر فرصت طلب در قبال دید گان سربازان آمریكایی كه به عنوان اشغالگر مسئولیت برقراری نظم را بر عهده داشتند، به غارت وزارتخانه ها و موزه ها و تأسیسات نیروگاهی می پرداختند. برخی از نیروهای خارجی خود در این روند سهیم بودند.
۵) ژنرال گارنر آمریكایی به عنوان «راه حل» وارد عراق شد. اما فشار افكار عمومی، مواضع روشنگرانه مراجع دینی (بویژه حضرت آیت الله العظمی سیستانی) و تلاش رهبران ملی عراق كاخ سفید را وادار به تغییر رویكرد نظامی محض در عراق نمود.
ب ) شاخص های رفتار ایالات متحده در مرحله دوم (دولت سازی):
۱) برمر حاكم غیر نظامی آمریكا در شرایطی زمام امور را در دست گرفت كه رهبران عراق همزمان اقدام های مهمی را انجام می دادند:
▪ شورای حكومتی (Ahtority Council) با حضور ۲۵ تن از رهبران عمده سیاسی، مذهبی و ملی عراق با هدف اداره امور كشور تشكیل گردید.
▪ درحالی كه آمریكا صرفاً در صدد تثبیت موقعیت خود در عراق با تحكیم در منطقه و پرداختن به طرح خاورمیانه بزرگتر و اهداف كلان استعماری خود بود، آیت الله سیستانی خواهان ورود سازمان ملل به عراق و برگزاری انتخابات مجلس ملی و تشكیل دولت ملی گردید، متعاقب آن همگام با تلاش رهبران عراق و به دلیل بروز ناكامی های جدی آمریكا در عراق، ایالات متحده برای خروج از باتلاقی كه هر روز بین ۱۵-۳ نظامی آمریكا را به كام مرگ می كشاند وضع مشابهی برای انگلیس در جنوب ایجاد شده بود. رویكرد بازگشت به UN را اتخاذ و قطعنامه ۱۵۴۶ شورای امنیت سازمان ملل متحد با هدف برگزاری انتخابات در عراق و تشكیل دولت ملی برگزار شد.
▪ نتیجه دو انتخابات مجلس ملی اثبات نمود كه مردم عراق خواهان اسلام و اجرای قوانین آن بوده و در مقابل ارزش های تحمیلی دموكراسی غربی از خود مقاومت نشان می دهند.
▪ گروه های تروریستی، القاعده و بقایای رژیم صدام نیز (در كنار برخی جریان های مقاومت مردمی) علاوه بر نیروهای اشغالگر، مردم بی گناه، غیر نظامیان، مدارس، بیمارستان ها، مساجد و اماكن مقدس را مورد حمله قرار می دادند.
ج ) رفتار ایالات متحده در مرحله سوم (پایان فرآیند سیاسی تشكیل نخستین دولت ملی)
با برگزاری انتخابات مجلس ملی عراق در بهمن ماه ۸۴ و متعاقب آن تشكیل دولت ملی این كشور، عملاً فرآیند انتقال سیاسی در عراق مراحل پایانی خود را طی نمود و بطور طبیعی همگام با تقویت پلیس و ارتش این كشور و انتقال رسمی حاكمیت به دولت ملی و منتخب این كشور، روز به روز زمینه تداوم حضور نیروهای خارجی كاهش می یافت.
در این مقطع سه جریان ناراضی از نتایج انتخابات با هدفی مشترك برای عدم تحقق تشكیل دولت و بازگشت آرامش به عراق اقدام هایی را به انجام رساندند. این سه جریان كه عبارتند از نیروهای خارجی، بقایای رژیم و گروه های افراطی و تروریست ها با هدایت حساب شده نیروهای بیگانه عمل نمودند.
از جمله:
▪ در سامرا حرمین مطهر امام هادی (ع) و امام حسن عسگری(ع) در یك اقدام تروریستی مورد تعرض قرار گرفت و به عنوان سمبل عناد جریان اهل سنت در مقابل جریان شیعی قد علم نمود. این حركت مبدأ ایجاد تفرقه و جنگ داخلی در عراق گردید، كه تلاش گردید با روشنگری مراجع عظام به جنگی فی مابین شیعه و سنی مبدل نگردد. ترویج خشونت و مدیریت بر تداوم ناامنی ها، در دستور كار آمریكا در عراق قرار گرفت.
▪ سرویس های امنیتی آمریكا و انگلیس كه خود را در این حركت ناكام یافتند با مدیریتی بر ناامنی ها در عراق، سناریوی كشتار شیعیان و اهل سنت توسط گروه های افراطی و تروریستی را عملیاتی نمودند به نحوی كه به طور متوسط روزانه بالغ بر یكصد جسد در حاشیه شهرها و بویژه پایتخت یافت می شد، این روند كماكان تداوم دارد.
▪ در بعد نظامی آمریكا بسرعت درحال ساخت ۱۲ پایگاه نظامی در عراق است، این موضوع در جریان مناظره انتخاباتی بوش و جان كری بعنوان چالش اساسی در سیاست خروج آمریكا از عراق مطرح و برنامه ساخت ۱۲ پایگاه افشا گردید.
▪ درخصوص رفتارشناسی آمریكا در عراق و ارزیابی عملكرد این كشور گزارش اخیر بیكر - همیلتون بهترین گواه است. این گزارش مهم ۷۹ راهكار را برای برون رفت از مشكلات آمریكا در عراق ارائه می دهد، تأكید می كند كه: «اوضاع در عراق روبه وخامت است و این وضع سبب شده است برای آمریكا گزینه های كمتری باقی بماند. سیاست باقی ماندن سربازان آمریكایی در عراق كارآیی ندارد و درنهایت باید سیاست جدیدی جایگزین راهبرد كنونی شود.
نتیجه آن كه:
۱) عملكرد نادرست ایالات متحده درعراق، كشته شدن بیش از ۱۲ هزار نظامی آمریكا (آمار غیر واقعی لیكن رسمی وزارت دفاع آمریكا كشته شدن حدود ۳۰۰۰ نظامی آمریكایی را تأیید می كند) و غرب در چهار سال گذشته در عراق، نارضایتی مردم آمریكا، شكست جمهوریخواهان در انتخابات پارلمانی سال جاری، جمعبندی گزارش گروه مطالعه عراق (بیكر - همیلتون)، ناكامی آمریكا در روی كار آمدن دولتی سكولار در عراق، عدم موفقیت كاخ سفید در تحقق شعار «عراق: الگوی خاورمیانه بزرگ»، شكست رژیم صهیونیستی و ایالات متحده در جنگ تمام عیار ۳۳ روزه لبنان و ... مقام های كاخ سفید را با سردرگمی اساسی در مسائل عراق مواجه ساخت.
۲) رهبران دینی و سیاسی عراق با درك شرایط و با حفظ انسجام در چارچوب دولت ملی، ایده ضرورت اعدام صدام را با هدف كمك به كاهش ناامنی ها و قطع امید بقایای رژیم، مطرح و با مقام های آمریكا پیگیری نموده و موفق شدند در اوج سردرگمی كاخ سفید، اراده خود را بر آنان تحمیل سازند، كاخ سفید نیز كه همواره سیاست آزمون و خطا را در منطقه و عراق سرلوحه كار خود قرار داده است، به این امید كه شاید گشایشی برای برون رفت از باتلاق فراهم آید، بر این خواسته رهبران عراق گردن نهاد.
حسین امیر عبداللهیان
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید