پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


از رنجی که می بریم


از رنجی که می بریم
اگر چه پیشگیری از بیماری‌‌های واگیر در مجموعه سازمانی وزارت بهداشت جای دارد ولی مسائل عمد‌ه‌ای كه خارج از بخش بهداشت می‌گذرد، بر شیوع و شدت این بیماری‌‌ها تاثیر می‌گذارد، به همین دلیل مسوولان پیشگیری از بیماری‌‌های غیرواگیر باید بتوانند به عنوان یك هماهنگ كننده مقتدر عمل كنند و با درگیر كردن بخش‌‌های دیگر و مردم نهضتی را علیه بیماری‌‌های غیر واگیر رهبری كنند.
مفهوم لغوی بیماری غیر واگیر این‌است كه بیماری از فردی به فرد دیگر قابل سرایت نیست. اگر مفهوم بیماری را هم از دست دادن سلامت بدانیم، طیف وسیعی از بیماری‌‌ها و مشكلات اجتماعی در این دسته جای می‌گیرند؛ از بیماری‌‌های قلبی و عروقی، افزایش فشارخون،‌ بیماری‌‌های آلرژیك، سرطان‌‌ها و پوكی استخوان گرفته تا سوانح، سوختگی، تصادفات،‌ خودكشی‌‌ها، مسمومیت،‌ بیماری‌های روانی و غیره. در حقیقت این یك نگاه كلی به بیماری‌های غیرقابل انتقال است، ولی معمولا كشور‌ها با توجه به شیوع و بار بیماری‌‌ها و توانایی‌‌های خود چند اولویت را برای پیشگیری انتخاب می‌كنند.
● ساختار اقتصادی ناسالم
ساختار اقتصادی ناسالم در جوامع اغلب منجر به تجمع ثروت در بخشی از جمعیت و فقر در بخش دیگر جامعه می‌شود. احساس تبعیض در جوامع جوان، میزان بزهكاری و انتخاب شیوه‌‌های نادرست برای كسب درآمد را افزایش می‌دهد و در این جوامع معمولا چیزی كه كاملا فدا می‌شود تغذیه صحیح و خصوصا غفلت از زنان باردار و كودكان و نوزادان است. در بررسی‌‌های اخیر رابطه فقر غذایی و سوء تغذیه دوران جنینی را با بیماری‌‌های دوران بزرگسالی مانند دیابت و بیماری‌های قلبی، عروقی مشاهده كرده‌اند.
زنان فقیر در معرض فقر آهن شدید قرار می‌گیرند و عوارض آن دامنگیر زن و اعضای خانواده او می‌شود كه به دلیل ناتوانی‌‌های او در انجام كار‌های روزانه و خستگی مفرط او آسیب می‌بینند. علاوه بر این، بارداری و زایمان ممكن است این زنان را بر كام مرگ بكشاند. كودكان مبتلا به كمبود‌‌های تغذیه‌ای نیز معمولا به توانمندی‌‌های ذهنی و جسمی ‌مطلوب نمی‌رسند. ســـوء تغذیه كودكان خود به عنوان یكی از بیماری‌‌های مهم غیرواگیر دوران كودكی به حساب می‌آید كه از نظر ایجاد بار بیماری، كاهش توانمندی ذهنی و جسمی‌ و افت آموزش پذیری، جامعه و آینده آن را در معرض خطر جدی قرار می‌دهد. در حال حاضر ۸۰۰ هزار كودك زیر ۵ سال در كشور، به كوتاه قدی متوسط و شدید مبتلا هستند و كودكان استان‌‌های فقیر و محروم و همچنین مناطق روستائی كشور با نسبت بالاتری از سوء تغذیه و عوارض آن رنج می‌برند.
علاوه بر این خانوار‌های فقیر معمولا با درآمد ناچیز به‌سوی خرید غذا‌های بسیار ارزان كه از كیفیت مناسبی برخوردار نیست رو می‌كنند و در این صورت علاوه بر اینكه نیازمندی‌های سلول از نظر ریزمغذی‌ها تامین نمی‌شود، به‌دلیل اضافه دریافت كالری، زمینه برای اضافه وزن و چاقی فراهم می‌شود كه خود زمینه ساز انواع بیماری‌های دژنراتیو است.
از سوی دیگر، ممكن است دچار بیماری‌‌های ناشی از ایمن نبودن اینگونه غذا‌ها شوند خصوصا اگر عرصه تقلب در تولید و عرضه مواد غدائی مهیا باشد. ثروتمندان این جوامع هم به دلیل دسترسی سهل به انواع غذا و نبود اطلاعات تغذیه ای و یا بی اعتقادی به این اطلاعات اغلب دچار افزایش دریافت هستند كه اضافه وزن و چاقی عارضه آن‌ست و خود احتمال ابتلا به بیماری‌‌هایی نظیر افزایش فشارخون،‌ بیماری‌‌های قلبی و عروقی، دیابت، درد‌های استخوانی، زانودرد و درد كمر را افزایش می‌دهد.
كم‌درآمد‌ها از طریق غیرمستقیم نیز در عرصه بیماری‌های غیر واگیر آسیب پذیرترند چون یا دسترسی به خدمات ندارند یا وقت زیادی برای پی بردن به مشكلات جسمی‌ صرف نمی‌كنند و معمولا زمانی بیماری كشف می‌شود كه فرد یا دچار معلولیت شده است و یا در معرض مرگ قرار گرفته است.
● شیوه زندگی
استفاده روزافزون از وسائل مدرن كه حركت را در انسان محدود می‌كند همگی در خدمت افزایش بیماری‌های غیر واگیر هستند. سفره غذا اگر كمتر از سالیان گذشته نباشد انباشته‌تر است وبا حركت كمتر.
نتیجه این فرایند جز انباشت انرژی در بدن به‌صورت چربی و اضافه وزن و چاقی نیست. علاوه بر این، اشتغال بیش از حد جوانان، بی علاقگی به سنت‌‌های خانوادگی و تبلیغات رستوران‌ها و Fast food‌ها الگوی غذایی جوانان را به‌كلی تغییر داده و انواع غذا‌های چرب، سرخ شده ،برشته، پیتزا‌های چرب (كه حتی كیفیت مواد مصرفی آن مشخص نیست)، ساندویچ‌‌های طعم داده شده با انواع سس‌‌هایی كه معلوم نیست با چه نوع روغنی تهیه شده‌اند و مصرف بیش از حد نوشابه‌‌های گازدار همه دریافت انرژی و چربی را زیاد و دریافت سبزی، میوه و فیبر غذایی را كم كرده كه باز راه به‌سوی بیماری‌های غیر واگیر گشوده می‌شود.
● ایمنی غذا و نظارت ناكافی
ناایمنی غذا،‌ نگه‌داری نامناسب در مراكز عرضه و فروش، حمل و نقل نامناسب همگی امكان آلوده شدن مواد غذایی را افزایش داده و به بار بیماری‌ها می‌افزاید. برای مثال حمل و نقل روغن مایع از با ماشین‌‌های مخزن داری كه گازوئیل را حمل می‌كنند، كشتی‌‌های حمل گندم كه از مواد ضد‌عفونی‌كننده و حشره‌كش‌‌ غیر مجاز مصرف می‌كنند.
وجود فضولات در گندم و انتقال آن به‌همین صورت به كارخانه‌‌های آرد، باقیمانده سموم روی صیفی جات، استفاده نامناسب از قارچ كش‌‌ها در حمل و نقل میوه‌‌ها مانند توت فرنگی و خیار درختی، استفاده از آنتی بیوتیك در مرغداری‌ها و گاوداری‌ها و رعایت نكردن دوز‌های عادی این مواد در تغذیه حیوانات، استفاده از ظروف یكبار مصرف برای حمل و نقل غذا‌های داغ، پوشش نامناسب داخل قوطی‌‌های كنسرو و ... همگی می‌تواند باقیمانده‌‌هایی از مواد شیمیایی را به مصرف كننده برساند. استفاده از محلول‌های غیر مجاز در پالایش و روند تولید محصولات غذایی، خطوط تولید غیر استاندارد نامناسب بودن سیستم‌‌های بسته بندی، انبار‌های نامناسب برای نگهداری مواد اولیه و كالا‌های ساخته شده، وجود كارگران بیمار در مراحل حساس تولید و بسته‌بندی مواد غذایی، رخنه مواد غذائی خانگی بدون مجوز در بازار‌های فروش، وجود بسته‌‌های غذایی بدون هویت در مراكز عرضه و فروش، همگی می‌توانند سلامت مصرف‌كنندگان را در معرض خطر قرار دهند.
وجود سیستم نظارتی بسیار قوی در كلیه مراحل تولید، فرآوری، توزیع و مصرف و همچنین تشویق و معرفی تولیدكنندگانی كه كلیه شرایط مطلوب را برای ارایه محصول سالم به‌كار می‌برند و برقراری جریمه‌‌های سنگین برای مجرمین و كسانی كه از كانال‌های غیر مجاز به تولید و فروش غذا مبادرت می‌كنند، می‌تواند بار بیماری‌های ناشی از مسائل مطرح شده را تا حدودی كاهش دهد.
● عدم ایمنی غذا‌های اصلی مردم
غذا‌های اصلی مثل نان و برنج كه قوت غالب مردم كشور هستند در اثر آلودگی در مراحل مختلف كشت، داشت، برداشت و مصرف، خطر بیشتری برای مصرف كننده دارند زیرا این غذا‌ها هر روز و به مقدار زیاد مصرف می‌شوند و در نتیجه، دوز بالاتری از آلوده كننده‌‌ها را به‌طور روزمره وارد بدن می‌كنند.
برخی از محققین كشور آلودگی برنج‌‌های تولیدی در كشور را به فلزات سنگین از جمله كادمیوم گزارش كرده‌اند. ذخیره و نگهداری گندم در شرایط نامناسب و گا‌ها در فضای باز به‌دلیل نبودن سیلو‌های استاندارد و كافی در كشور، سبب شده است كه گندم آلوده به كپك و قارچ همواره در چرخه تولید نان حضور داشته باشد و این در حالی است كه نقش آفلاتوكسین در ایجاد سیروز و سرطان كبد به اثبات رسیده است.
مشكلات موجود در چرخه پخت نان از جمله استفاده از حرارت مستقیم كه موجب باقی ماندن سوخت‌‌های فسیلی در نان می‌شود، مصرف جوش شیرین به منظور تسریع در عمل آوری خمیر كه اختلالات گوارشی و اختلال در جذب املاح دو ظرفیتی مثل آهن، روی و كلسیم را به‌دلیل بالا بودن میزان فیتات در نان به‌دنبال دارد،‌ به طریقی دیگر سلامت مصرف كننده را به خطر می‌اندازد.● ذائقه و عادات غذایی
عادات غذایی در خانواده‌‌ها حالتی كاملا شبیه به ارث دارد كودكان غذا‌هایی را دوست دارند كه در خانواده خورده‌اند و خود در بزرگسالی همان نوع غذا‌ها را تهیه می‌كنند و فرزندان آن‌ها با این غذا‌ها خو می‌گیرند.
بنابراین اگر پدر بزرگی غذایی را دوست نداشته است احتمالا نوه او هم آن غذا را دوست ندارد. غذایی كه در سفره تجربه نشود و ذائقه به آن خو نگیرد، از فهرست غذا‌ها حذف می‌شود. مصرف زیاد روغن، تهیه غذا‌های چرب، استفاده از روغن حیوانی بعنوان یك ارزش،‌ سرخ كردن غذا‌ها و استفاده از انواع دسر‌های شیرین، ذائقه افراد را به این‌گونه غذا‌ها چنان خو می‌دهد كه وقتی در مورد تغییر نوع غذا با بیماران و افراد در معرض خطر صحبت می‌شود آن‌ها عرض زندگی در مقابل طول آن را مطرح می‌كنند و حاضر نیستند از آنچه به آن عادت كرده‌اند دست بردارند. در حقیقت یكی از چالش‌‌های مهم در عرصه پیشگیری از بعضی از بیماری‌های غیرواگیر رژیم غذایی و تغییر آن است.
اگر قرار باشد ذائقه افراد عوض شود،‌ باید از كودكی به آن پرداخت. كودكان باید با طعم اصلی غذا‌ها مانند انواع سبزیجات، حبوبات،‌ هویج، سیب زمینی، كلم ‌و... بدون اینكه طعم آن‌ها با سرخ كردن و ادویه زدن تغییركند، با آب پز كردن، كباب یا برشته كردن و یا بخارپز كردن خو كنند. در این صورت در بزرگسالی این غذا‌ها را دوست خواهند داشت.
مسوولان بهداشتی ژاپن برای تغییر ذائقه نسل آینده آن كشور و پیشگیری از بعضی از بیماری‌های غیرواگیر با دادن یك وعده غذا در مدارس روی ساخت و تغییر ذائقه كودكان كار می‌كنند .
تغییر فرهنگ مصرف غذا به زمان نیاز دارد. این فرهنگ یا عادت از این رو اهمیت دارد كه به‌طور مداوم فرد و خانواده را در معرض قرار می‌دهد. سرخ كردن بیش از حد سبزی‌ها و گوشت‌‌ها در درجه حرارت بالا، استفاده از روغن سرخ شده و حرارت دیده به‌صورت مكرر، سوزاندن یا برشته كردن غذا، آبكش كردن برنج و... خود به مشكلات بهداشتی و افزودن به بار بیماری‌ها كمك می‌كند.
● تبلیغات مواد غذایی
تبلیغ كه معمولا برای یافتن بازار‌های جدید و سودآوری صورت می‌گیرد می‌تواند به نحو موثری در افزایش مصرف كالایی كه تبلیغ می‌شود موثر باشد. بهترین مثال برای این ادعا مصرف نوشابه‌‌های گازدار و انواع پفك‌‌هاست كه قبلا در روستا‌های كشور حضور نداشته‌اند ولی اكنون مــلاحــظـــه می‌شود كه در دورافتاده‌ترین روستا‌های كشور این كالا‌ها وجود دارند.
تولید كننده می‌تواند به‌ هر قیمتی وقت تلویزیون ملی كشور را برای تبلیغ كالایی كه مخل سلامتی است، بخرد ولی وزارت بهداشت نمی‌تواند آن وقت را برای تبلیغ سلامت در اختیار داشته باشد مگر اینكه به میزان همان تولید كننده پول بپردازد. تبلیغات برای روغن، سس‌‌های چرب، نوشابه‌‌ها و غذا‌های شور در افزایش بیماری‌های غیرواگیر موثر است در بعضی از كشور‌ها تبلیغات مرتبط با پیشگیری از بیماری‌ها رایگان و توسط كانال‌های اصلی تلویزیون به‌طور مكرر نشان داده می‌شود.
● فقر فرهنگی و بی‌سوادی
نگرش به غذا در جوامع فقیری كه دچار فقر فرهنگی نیز هستند كاملا متفاوت از سایر جوامع است. از نظر آنان نوع غذا چندان اهمیتی ندارد و به غذا به‌عنوان ماده‌ای كه شكم را پركند و جلوی احســـاس نامطلوب گرسنگی را بگیرد نگاه می‌شود نه موادی كه سلامت سلول‌ها را تامین می‌كند. در این گروه حتی برقراری ارتباط مشكل است. آنان در چنبره مشكلات متعدد خود اولویتی به‌عنوان تغذیه مناسب و سالم نمی‌شناسند.
در این مناطق امكان ارتباط دائم و موثر بین بخش بهداشت و دریافت كنندگان خدمت محدود است. در مناطقی، حتی سرمایه خانواده خرج خرید لوازم تجملی می‌شود ولی كودكان از غذای مناسب محرومند. با توجه به بی سوادی، اینان بیشتر از تبلیغات تاثیر می‌پذیرند برای مثال در سیستان و بلوچستان بیشترین میزان پفك به كودكان داده می‌شود. در حالی‌كه با قیمت یك بسته پفك می‌توان دو عدد تخم مرغ خرید. كودكان از دریافت غذا‌های مناسب بی‌بهره می‌مانند و به‌همین دلیل ۳۸ درصد كودكان زیر پنج سال این استان به دلیل فقر غذایی و متعاقب آن بیماری دچار سوء تغذیه متوسط و شدید هستند.
حل مشكلات تغذیه ای كه با آموزش مقدور است در این استان‌ها با مشكل مواجه است. ولی بستر فرهنگی موجود ایجاد ارتباط موثر را با مردم فراهم نمی‌كند.
● صنعت غذا و مشكلات آن
كم كم زوج‌‌های جوان به دلیل مشغله زیاد فرصت پخت غذا در خانه را پیدا نمی‌كنند و از این رو به‌طرف غذا‌های نیمه آماده شده و صنعتی می‌روند. این غذا‌ها كه معمولا برای استفاده طولانی طراحی و تولید می‌شوند باید برای مدتی كه تاریخ آن را روی بسته‌بندی قید می‌كنند قابل نگهداری باشد. صنعت تلاش می‌كند با نگهدارنده‌‌های مجاز، نمك و انواع ادویه این نوع غذا‌ها را مطبوع و قابل پسند كند.
طریقه نگهداری این غذا‌ها در مغازه‌‌ها و در خانه بسیار اهمیت دارد. گاهی اوقات بعضی صنایع ممكن است نگهدارنده‌‌ها را بیش از حد مورد استفاده قرار دهند. برای مثال نیتریت‌‌هایی كه برای نگه داشتن انواع سوسیس و كالباس مصرف می‌شود باید حداكثر ppm ۱۲۰ باشد ولی در بررسی كه از طرف انستیتو تحقیقات تغذیه‌ای بر روی انواع این محصولات انجام شد مشخص شد كه در بعضی از نمونه‌‌ها زیادتر از حد مجاز مورد استفاده قرار گرفته است.
نیتروزآمین تولید شده به‌عنوان یك ماده سرطان‌زا شناخته شده است ولی سایر مواد نگهدارنده نیز بی ضرر نیستند. غذا‌هایی كه در تركیب آن‌ها روغن وجود دارد اگر به‌طور صحیح نگهداری نشوند، میزان پراكسید در آن‌ها افزایش می‌یابد.
روغن جامد و ادامه تولید آن صدمات غیر قابل جبرانی به سلامت جامعه می‌زند. پا فشاری در واردات روغن سویا و هیدروژنه كردن اجباری آن در كارخانه‌‌های روغن، از چالش‌‌های مهم كشور است كه سال‌هاست وزارت بهداشت با آن روبه‌روست. استفاده از روغن هیدروژنه خود احتمال انواع بیماری‌های قلبی و عروقی را افزایش می‌دهد به گواه آمار انتشار نیافته، ۷۰ تا ۹۰ درصد روغن مصرفی كشور روغن جامد است، علاوه بر آن روغن‌‌های مایعی كه در ظروف روشن در معرض نور قرار دارند نیز كم خطر نیستند.
افزایش میزان پراكسید در این روغن‌‌ها كه با افزون ماندن آن‌ها در شرایط نامطلوب رابطه مستقیم دارد خطر ابتلا به سرطان را افزایش می‌دهد. براساس آمار اخیر، بررسی سلامت و بیماری ۵۰ درصد مردان و ۶۷ درصد زنان شهری در سن ۴۰ تا ۶۹ سال دچار اضافه وزن و چاقی هستند. این رقم برای همین گروه سنی در روستا به ترتیب ۲۵ و ۴۶ درصد است. میزان اضافه وزن و چاقی در جوانان نیز هم در شهر و هم در روستا به‌شدت روبه افزایش است.
● سیاستگذاری نامطلوب در قیمت گذاری
كشور‌های مختلف برای تشویق جوامع به مصرف مواد غذایی كه به ارتقای سلامت مـــنجر می‌شود سعی دارند با وضع عوارض برای غذا‌های غیرمفید و دادن یارانه برای غذا‌های سالم و مفید تعادلی مطلوب و به نفع سلامت در مصرف مواد غذایی ایجاد كنند. در بسیاری از كشور‌ها قیمت شیر و انواع لبنیات بسیار ارزان‌تر از نوشابه‌‌های گازدار است یا برای مثال قیمت چیپس‌‌های شور بالاست و هر بسته آن دو تا سه برابر یك قوطی شیر قیمت دارد.
علاوه بر آن بالا، رفتن قیمت مواد غذائی مفید ممكن است موجب محرومیت اقشار آسیب پذیر از دریافت آن غذا شود. مسلما اگر در كشوری قیمت گوشت بسیار گران باشد بخش عظیمی ‌از جمعیت مبتلا به فقر آهن خواهند شد. بنظر می‌رسد در كشور، باید در سیاستگذاری قیمت غذا تجدید نظر شود.
دكتر ربابه شیخ‌الا‌سلا‌م
منبع : روزنامه سلامت


همچنین مشاهده کنید