جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

۷ پرسش از وکیل گارسز


۷ پرسش از وکیل گارسز
دهم دسامبر، با اعلام خبر مرگ آگوستو پینوشه، این جمله بر پیشانی بسیاری از رسانه ها درخشید «مرگ دیكتاتور شیلی را از چنگ عدالت رهانید» این عبارت بازتابی از یك حسرت و افسوس عمیق بود، حسرتی كه داستان دو دهه انتظار آزادیخواهان و بی تابی مخالفان ستم و بی عدالتی را بازگو می كرد. از آمریكای لاتین تا خاورمیانه، همه خواهان سپردن پینوشه به چنگ عدالت بودند. مشاهده آزادی یك دیكتاتور و خوشی های دوران زندگی او در این سال ها، پیام تلخ و آزاردهنده ای داشت. به همین دلیل، افكار عمومی با شوق و اشتیاق، تلاش وكلای پرونده پینوشه را دنبال می كردند. در نظر همه، پینوشه نمادی از دوران سیاه حق كشی و حقیقت ستیزی بود، لذا محاكمه او می توانست علاوه بر افشای اسرار آن ایام، جلوه ای از تابش عدالت در صحنه سیاست باشد. اما مرگ پینوشه همه آن امیدها و تلاش ها را ناكام گذاشت. این افسوس و حسرت بیش از همه در چهره تیم پی جویان پرونده دیكتاتور نمایان شد. از زمره این افراد خوان گارسنر، وكیل اسپانیایی پرونده پینوشه است. كسی كه مدت ها برای فراهم كردن اسناد جرایم او و كشاندن دیكتاتور به پای میز محاكمه و قضا مبارزه كرد. اكنون گزارشگران نشریه Foreign Policy به سراغ او رفته اند و از زبان او ناگفته های پرونده پینوشه را روایت كرده اند.
گروه بین الملل
● شما چند سال از وقت تان را به همراه هزینه مالی فراوان صرف تحقیق و تلاش برای جاری شدن عدالت درباره «پینوشه» كردید، وقتی خبر مرگ «پینوشه» را شنیدید، چه حسی داشتید و چه واكنشی نشان دادید؟
«پینوشه» ۹۱ سال داشت و شنیدن خبر مرگ او در چنین سن و سالی برای من چندان غیرمترقبه نبود اما چیزی كه برای من اهمیت داشت و دارد این است كه او در حالی مرد كه مورد تعقیب كیفری چند كشور جهان از جمله اسپانیا، فرانسه و آلمان قرار داشت. برای مثال در اسپانیا، از سال ۱۹۹۸ به خاطر جنایت، نسل كشی، تروریسم و شكنجه به دلایل سیاسی مجرم شناخته شد.
بنابراین او به عنوان یك فراری از چنگال قانون درگذشت. پینوشه سال ۲۰۰۰ در شیلی پناه گرفت، اما در همان جا هم به دلیل جنایت علیه بشریت در بازداشت خانگی بود.
● پینوشه هرگز محاكمه نشد، به طور روشن توضیح دهید چرا این گونه شد؟
من جولای سال ۱۹۹۶ از طرف قربانیان دیكتاتوری «پینوشه» كه تعدادشان بالغ بر
۴ هزار كشته و مفقود و هزاران شكنجه شده، علیه «پینوشه» اقامه دعوی كردم و این شكایت نامه را تحویل دادگاه جنایی اسپانیا دادم. زیرا احساس می كردم طرح چنین شكایتی در شیلی كاری غیرممكن است. در سال ۱۹۹۸ دادگاه جنایی اسپانیا به من پیشنهاد كرد برای استرداد پینوشه از انگلستان كه وی در آن زمان در آن كشور زندگی می كرد، اقدام كنم.
در پی همین ماجرا بود كه «پینوشه» ۱۶ اكتبر ۱۹۹۸ دستگیر شد. در ۱۹۹۹ انگلستان با درخواست ما مبنی بر استرداد پینوشه موافقت كرد. این به معنای آن بود كه او دیگر می تواند در محضر عدالت حاضر شود. اما بعد وقایع به گونه ای پیش رفت كه درست بعد از این دادگاه، مذاكراتی بین رئیس جمهور شیلی و نخست وزیر اسپانیا رد و بدل شد و نخست وزیر انگلیس نیز از ادامه اجرای این مستندات طفره رفت.
آنچه بعد در فاصله سال های ۲۰۰۰ تا مرگ پینوشه روی داد، دو محور عمده داشت. اول این كه وی در شرایطی قرار گرفت كه محاكمه كردن او امری لازم و ضروری می نمود. ضمن آن كه پینوشه شرایط جسمانی حضور در دادگاه را پیدا كرده بود. دوم این كه محاكمه او در شیلی امكان ناپذیر شده بود.
محور نخست یعنی احضار او به دادگاه با كمك یك كمیته تحقیقاتی در آمریكا میسر شد. این كمیته مداركی در جولای ۲۰۰۴ منتشر كرد كه سال های ۲۰۰۰ تا بعد از آن را شامل می شد. مطابق این اسناد «پینوشه» میلیون ها دلار به بیش از ۱۰۰ شماره حساب بانكی در كشورهای مختلف واریز كرده بود كه نشان می داد وی از نظر فكری و مغزی دچار مشكل نیست و از هیچ گونه اختلال مشاعر رنج نمی برد اما درباره محور دوم یعنی ناممكن بودن محاكمه او در شیلی باید گفت نتیجه اجماع نظر قوای نظامی، سیاسی و اقتصادی شیلی بود كه محاكمه پینوشه را در كشور شیلی ناممكن می كرد و به همین دلیل فرض محاكمه او در این كشور كنار گذاشته شد.
بعد از آن كه «پینوشه» در سال ۲۰۰۰ از لندن به شیلی بازگشت، رئیس جمهور وقت شیلی بر مبنای شأن حاكم سابق شیلی پذیرفت كه امنیت «پینوشه» را تضمین كند.
اعطای چنین امتیازی به پینوشه به این معنی بود كه وی می تواند تا زمانی نامعلوم و نامحدود جریان محاكمه خود را به تعویق بیندازد و باز این به معنای آن بود كه پینوشه باید به مرگ طبیعی بمیرد.
● آیا احساس می كنید در ماجرای گریز پینوشه از محكمه بازنده شده اید؟
كار من در دادگاه های اسپانیا و انگلیس ثبت شده است. نتیجه این است كه یك رویه قضایی مطابق ضوابط حقوق بین الملل داوری شكل گرفته است كه براساس آن، می توان جنایات علیه بشریت را مورد تعقیب قرار داد. حتی اگر این جنایات خارج از اسپانیا صورت گرفته باشد.
چنین قانونی در انگلیس هم وجود دارد و من بابت چنین اقدامی كه خود پایه گذار آن بوده ام، احساس غرور می كنم.
● واكنش خانواده های قربانیان دوران شكنجه نسبت به مرگ پینوشه چگونه بود؟
واكنش آن ها كاملاً منطقی بود. آن ها از من تقاضای همكاری در پرونده را داشتند. زیرا دادگاه های شیلی در طول دهه ۹۰ و قبل از آن به روی آن ها بسته بود و حال آن ها می خواستند پرونده محاكمه علیه پینوشه باز شود. بعد از آن نیز وقتی اعلام شد پینوشه به مرگ طبیعی مرده است، آن ها از این كه این دیكتاتور به پای میز عدالت كشانده نشد، ناراحت و مأیوس شدند.
● شما چطور؟ آیا بابت حمایت هایی كه هنوز هم در شیلی شامل حال پینوشه می شود، مأیوس نیستید؟
این چیزی است كه در بسیاری موارد، در كشورهای مختلف دنیا شاهد آن بوده ایم. شما همواره و در هر كشوری می توانید آدم هایی را پیدا كنید كه از حكومت دیكتاتوری حمایت می كنند و چشم و گوش خود را بر روی جنایاتی كه علیه بشریت صورت می گیرد، می بندند. بدبختانه چنین چیزی در همه كشورها مشاهده می شود. مشكل اینجا است كه اگر این تعداد از مردم كه به طور طبیعی تعدادشان كم است، شرایطی را به دست آورند كه مطابق آن بتوانند به قدرت برسند و حكومتی دیكتاتوری بنا كنند و از این موقعیت استفاده كنند تا جنایت های بی شماری را مرتكب شوند، چنین كاری را حتماً خواهند كرد. چنین چیزی در شیلی هم وجود داشت. شماری از مردم این كشور هنوز هم خود را مخیر كرده اند تا چشمانشان را بر روی میراث به جا مانده از پینوشه در شیلی ببندند.
● واكنش شما نسبت به كسانی كه می گویند «پینوشه» موجب رشد اقتصادی شیلی شد و این كشور را از معضلی به نام كمونیسم نجات داد، چیست؟
این اصلاً حقیقت ندارد. اگر نگاهی به سال ۱۹۷۳ بیندازید، متوجه می شوید در آن زمان پینوشه با یك كودتای نظامی قدرت را به دست گرفت. سالوادور آلنده، رئیس جمهور وقت شیلی برای حل مشكلات كشور پیشنهاد رفراندوم را داده و آن را در برنامه كشوری گنجانده بود تا مردم بااستفاده از یك فرصت كاملاً دموكراتیك از بین دو راه به وجود آمده، یكی را برگزینند. اما «پینوشه» این فرصت دموكراتیك را از مردم گرفت.
در مورد اقتصاد و كارنامه اقتصادی او هم باید بگویم تاریخ نشان داد در طول مدت حكمرانی «پینوشه» اقتصاد شیلی ۱۰۰ درصد دچار فروپاشی شد. اگر بخواهید یك نمونه موفق از برنامه های اقتصادی را پیدا كنید، آن را در آلمان دوره رایش سوم خواهید دید كه برنامه اقتصادی آن دركوتاه مدت خوب جواب داد لذا این كه گفته می شود برنامه اقتصادی پینوشه خوب بود، فقط یك افسانه است و كسانی كه این ادعاها را دارند نیز هرگز نمی توانند توجیهی برای كشتارهای وسیع شهروندان و همچنین لغو آزادی های فردی و قحطی های اجتماعی آن دوران داشته باشند.
● فكر می كنید در آینده مورخان درباره پینوشه خواهند نوشت؟
امیدوارم او را در ردیف حاكمانی چون هیتلر، موسولینی، ژنرال فرانكو و دیگر دیكتاتورهایی كه وحشت را برای مردم به ارمغان آوردند، قرار دهند. از منظر عقل و دموكراسی، سیاست آن ها هرگز مطابق عدالت نبود.
ترجمه: بنفشه غلامی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید