جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

نانسی پلوسی نخستین رئیس زن کنگره امریکا


نانسی پلوسی نخستین رئیس زن کنگره امریکا
انتخابات کنگره امریکا، همیشه بستر اتفاق های سیاسی آینده این کشور بوده و هست. بی شک رقابت مردان و زنان این کنگره برای تصاحب کرسی ها، یکی دو سال بعد به هدف بزرگتری می انجامد به نام گزینش رئیس جمهور.
در این کنگره، آنها که باد می کارند، توفان درو می کنند و آنها که اندکی با درایت بیشتر گام برمی دارند، نتیجه یی به مراتب بهتر عایدشان می شود. نظرگاه دیگری هم در انتخابات کنگره وجود دارد، خصوصاً آنچه امسال در ایالات متحده رقم خورد، می تواند برگ برنده یی باشد برای انتخابات مه آلود سال ۲۰۰۸ این کشور. «باز» ها با اختلافی اندک، از «کبوتر»ها شکست خوردند و مطبوعات امریکا، این رالی ناتمام را بیش از حد بزرگ کردند.
نانسی د الساندرو پلوسی اما نخستین زنی است که ریاست کنگره امریکا را برعهده می گیرد. یک دموکرات سخت کوش که سرانجام توانست نقشه های چهارسال گذشته اش را به بار بنشاند. او که از والدینی امریکایی - ایتالیایی است، خیلی زود به سمت رئیس سازمان ملی زنان امریکایی - ایتالیایی نیز برگزیده شد.
او نخستین زنی است که توانسته عنوان سخنگوی حزب دموکرات را از آن خود کند و همین طور نخستین زن ایتالیایی - امریکایی است که ریاست حزب کنگره امریکا را یدک می کشد. وی را یکی از تئوریسین های حزب دموکرات امریکا می دانند و اگرچه بارها اعلام کرده، به کسب عنوان ریاست جمهوری علاقه یی ندارد، اما افرادی چون هیلاری کلینتون اعتقاد راسخی دارند به اینکه او، توانایی احراز چنین پستی را دارد. سایت پی.بی.اس که از سایت های معتبر تحلیلی امریکا در عرصه سیاست داخلی است، گفت وگویی را با نانسی پلوسی انجام داده که مشروح آن به شرح ذیل است. «جیم لرر» - خبرنگار این سایت - برخلاف سیاق این سایت خبری، از پلوسی درباره سیاست خارجی این کشور نیز می پرسد. نقشه امریکا در عراق، مساله مهاجرت و انتخابات کنگره امریکا، از جمله دیگر محورهای گفت وگویی هستند که از نظرتان می گذرد.
● در مورد مساله مهاجرت به چه نتیجه یی رسیدید؟
▪ فعلاً در حال پیگیری لایحه یی هستیم که اگر در کمیته مرکزی مطرح و تصویب شود، می توانیم درباره اش بیشتر بحث کنیم. فقط می توانم در موردش بگویم احتیاج به زمان بیشتری دارد. کنترل مرزها هر روز سخت تر می شود. مساله مهاجران غیرقانونی، مساله یی ریشه یی است. مدیریت بیشتری طلب می کند و فکر نمی کنم الان بتوانم راه حلی به شما ارائه دهم.
● فکر می کنید این کار در نهایت به وضع یک قانون منجر شود؟
▪ فکر می کنم این کار خیلی مشکل است. لایحه باید به تصویب کنگره برسد و بعد از آن اگر... نمی دانم. فکر می کنم این کار فعلاً شدنی نیست.
● این همان کاری است که می خواستید سال گذشته انجام دهید؟
▪ بله، اما هنوز به نظر می رسد کنگره نشینان در توضیح و توجیه آن با یکدیگر مشکل دارند. اینجا مساله اصلی دخالت پرزیدنت بوش است. فکر نمی کنم نمایندگان در نهایت چیزی را تصویب کنند که به مذاق گروه مقابل خوش آید. اگر دخالت ریاست جمهوری را هم لحاظ کنیم، کار از این هم سخت تر می شود.
● یکی از نمایندگان یا بهتر است بگویم سخنگوی جمهوریخواهان گفته که اتاق های زیادی برای گفت وگو وجود دارد و معتقد است، این معضل می تواند از طریق گفت وگو حل شود. اما شما به این مساله اعتقاد چندانی ندارید. فقط می گویید باید از روند یک اتفاق مطمئن باشید. درست است؟
▪ امیدوارم این طور باشد ولی فکر می کنم گفت و گو با رئیس جمهور و دخالتش در این امور، او را با مسائل حاشیه یی درگیر می کند.
● باز هم برگردیم به همان نقطه اول. چه توضیحی دارید برای یازده میلیون مهاجر غیرقانونی و مردمی که به طور غیرقانونی می آیند و غیرقانونی زندگی می کنند؟ اشتباه کار کجاست؟ اشکال از سیستم است یا این مساله، پیامد نقصانی دیگر است؟
▪ اعتقادی ندارم که همه این افراد غیرقانونی در امریکا ساکن هستند. تعدادی از آنها منتظر صدور اجازه اقامت هستند و تعدادی نیز در انتظار خدمات مهاجرتی. مساله این جاست که ما با توده یی از مهاجران مواجه هستیم که در انتظار خدمات مهاجرتی هستند. تعدادی از آنها به دلیل فقدان مدارک معتبر ناچارند مدتی را به طور غیرقانونی در امریکا سپری کنند.
این وضعیت کنترل و محافظت از مرزها را با مشکل مواجه کرده و نمی توان پرسشی را درباره اش مطرح کرد. فکر می کنم شما هم با من هم عقیده هستید. هر جایی، عده یی با هم انس می گیرند. عده یی، قانونی یا غیرقانونی می آیند و می روند. آنها مدارک قانونی ندارند اما با هم ازدواج می کنند، بچه دار می شوند و خود را با زندگی امریکایی وفق می دهند. این مساله، مسلماً مدیریت بخش اقتصاد را نیز به چالش می کشد. تنها نمی توان با تکیه بر صنعت کشاورزی، نیاز این افراد را مرتفع کرد. در نظر داریم قانون کار را مورد بازنگری قرار دهیم. اگر این قانون بازبینی شود، شاید ۱۱ میلیون مهاجر به سرانجام برسند.
● پس از پیروزی در انتخابات شما خطاب به جمهوریخواهان گفتید، یک دقیقه صبر کنید. ما در کشوری قانونمند زندگی می کنیم. آیا این جمله شما پیامی بود به آنهایی که می خواهند به هر طریقی قانون را زیر پا بگذارند؟
▪ اول از همه من فکر می کنم ما باید یک سیستم امنیتی قوی داشته باشیم. این مساله ضامن هر چیزی است.
● که جلوی قانون شکنی را بگیرد؟
▪ بله.
● آیا این تاکید خود نمی تواند بستر نوعی بی قانونی باشد؟
▪ خیر، قانون هدف اصلی است. توافقنامه سه جانبه مک کین، کندی و گوتیرز قانونمندی خاص خودش را دارد. این قانون یک اصل لاینفک دارد که می گوید، هر کسی باید مالیات بپردازد. کسانی که حدود شش سال در این جا کار کرده اند، باید از سوی صاحبان کار حمایت شوند (استخدام شوند) پس از این کار باید خطوط قانونی جدیدی ترسیم شود تا قانون شهروندی در قبال این افراد به شکلی کامل اعمال شود.
نکته دیگر، پیدا کردن جایگزین برای این افراد است. وقتی این افراد زندانی می شوند، باید بپرسیم آیا امریکا جایی برای یازده میلیون زندانی دارد؟ وقتی جامعه با تزریق یازده میلیون نیروی کار مواجه می شود، می خواهند بچه هایشان را به عنوان شهروند معرفی کنند. آنها ناخودآگاه بخشی از خانواده ما می شوند و ما باید چنین مسائلی را آنالیز کنیم. اما نکته منفی این مساله، سوءمدیریت در این زمینه است. امنیت مرزها، تشکیل خانواده های مهاجرتی، پروسه کارگران امریکایی، حقوق کارگران و افرادی که به امریکا می آیند، نکاتی هستند که باید در فرایندی قانونمند مورد ارزیابی قرار گیرند.
● شما رهبر خانه حزب دموکرات هستید. این موقعیت را چگونه توصیف می کنید؟ اگر فردی خارجی از شما به عنوان رئیس خانه نمایندگان بپرسد؛ «شما به عنوان یک دموکرات چه نظری در مورد مساله مهاجرت دارید» چه می گویید؟
▪ تلاش می کنیم مرزهایی کنترل شده داشته باشیم، با ضریب بالای امنیتی. این مساله به نفع کشاورزان هم هست. فعلاً شما نمی توانید تا شماره ۲ بشمارید ولی خیالتان از بابت قدم زدن در مزرعه یی مرزی راحت باشد،
● اما برویم سراغ عراق. هنوز هم می گویید سال ۲۰۰۶، پایان حضور نیروهای امریکایی در عراق است یا می تواند باشد؟
▪ من فکر می کنم خروج نیروهای امریکایی از عراق، یک فوریت است نیازمند زمان. اکنون نمی توانیم زمانی را تعیین کنیم اما جملگی بر این عقیده هستیم که می توانیم فوریت این مساله را ثابت کنیم. دیگر نمی توانیم روی نیروی زنان و مردان یونیفورم پوش حساب کنیم. ذهنیت جامعه امریکا از جنگ با عراق، با آنچه مردان و زنان کنگره می پندارند، تفاوت دارد. ما درباره یک نقد دیالکتیکی گفت و گو نمی کنیم، که باید موفقیت های سیاسی و دیپلماتیک را در این مساله نقد کنیم. باید به این نقطه برسیم که دستاورد امریکا از این جنگ چیست.
شاید آقای رئیس جمهور بگوید که ما هنوز نقشه او را نمی دانیم. اگر هم چنین باشد می توانیم منتظر باشیم اما معتقدم به نقطه اول باز می گردیم. ما می دانیم که صحبت از این مرحله گذار، بسیار خطرناک است اگر عواقب آن را نسنجیم. عواقب این مساله چیست؟ اینکه ما در کورس رقابت جهانی بمانیم؟ من فکر نمی کنم چنین باشد.
● آقای مورثا از نمایندگان کنگره فرصتی را پیشنهاد کرده. آیا این فرصت چهار ماهه می تواند وارد فاز اجرایی شود؟ اجازه بدهید از شما بپرسم، موقعیت شما کجاست؟ شما از حامیان موقعیت مورثا هستید؟
▪ بله، من از موقعیت دموکرات ها دفاع می کنم. ولی اجازه بدهید این نکته را روشن کنم که آقای مورثا از یک موقعیت استراتژیک جدید حرف می زند. موقعیتی که می تواند در هر سطحی اجرا شود....
● جایی مثل کویت یا هر جایی دیگر؟
▪ بله. هر جایی که امنیت تهدید شود. ما فعلاً در آدرس موردنظر هستیم ولی دستوری از آنجا صادر نمی کنیم.
بنابراین طبق آنچه گفتیم هدف از حضور نیروهای امریکایی در عراق، ثبات امنیت در آدرس موردنظر است. در عراق، جان نظامیان و مردم توامان تهدید می شود. کنگره نشینان به این مساله رسیده اند و باید منتظر واکنش آنها باشیم. اما در مورد فرصت مطرح شده نیز باید بگویم، مجبوریم از هر حرکتی که عراق را به سمت جنگ های داخلی سوق می دهد، اجتناب کنیم.
● موقعیت دموکرات ها در این مورد چگونه است؟ آن هم در عرصه بین الملل.
▪ فکر می کنم اگر چهار اولویت برای سیاست خارجی امریکا از سوی دموکرات ها تبیین شود، قطعاً یکی از آنها امنیت و ثبات سیاسی در عرصه بین الملل است. عراق در این پروسه، مرحله گذار است. قبلاً هم گفتم اگر قرار باشد این مرحله را تجربه کنیم، می توانیم امید داشته باشیم که سال ۲۰۰۶ می تواند سالی باشد برای تعیین فرصت...
● اعتقاد دارید اگر حمایت های دموکرات ها از جنگ عراق نبود، امروز ما حداقل به عنوان نخستین مرحله، راهی عراق نمی شدیم؟
▪ من فقط از تجربه خودم حرف می زنم. من نماینده حزب دموکرات در کمیته ضد جاسوسی بودم، وقتی این مساله - حمله به عراق - مطرح شد، سناتور باب گراهام نماینده دموکرات ها در سنا بود. استدلال من، آن زمان این بود که کمیته ضد جاسوسی نمی تواند از نیروهای اعزامی به عراق، حمایت کند. من مخالف جنگ عراق بودم و سناتور گراهام هم همینطور. ما چهار گروه ضد جاسوسی داریم. ۲ گروه، از آن دموکرات ها است و دو گروه از آن جمهوریخواهان. تلاش هر دو در تامین امنیت امریکاست اما من شخصاً چنین استنباطی ندارم.
● با این تفاسیر سوالات بسیاری در قبال جنگ عراق بی جواب می ماند.
▪ موافقم.
● اعتقاد دارید که دموکرات ها می توانستند عملکرد بهتری نسبت به جمهوریخواهان در جنگ عراق داشته باشند؟
▪ این نمی تواند یک مزیت باشد. فعلاً که رئیس جمهور، جنگ را انتخاب کرده نه زمان آن را. اگر شما هم احساس کنید که تهدید می شوید، حرکت می کنید و می جنگید. حالا خودتان بگویید عملکرد بهتر کدام است، اگر شما جنگ را انتخاب کنید زمان تسلیم شدن را هم می توانید انتخاب کنید. حتی اگر بهترین نقشه و موقعیت را هم داشته باشید باید به تسلیم شدن فکر کنید. این جنگ آقای بوش است. خودش این طور خواسته. امیدوارم هرچه سریع تر آن را متوقف کند و چراغ صلح روشن شود.
● و سرانجام یک سوال سیاسی تر، در حال حاضر می گویند که دموکرات ها، شما را به عنوان سخنگو و رئیس حزب اقلیت کاخ سفید انتخاب کردند و خودتان نقشی نداشتید. به این مساله معتقدید؟
▪ فکر می کنم، این انتخابات بود که فرد پیروز را تعیین کرد. ما در هر عرصه یی ۱۵ یا ۱۶ کرسی بیشتر داشتیم. من فقط می خواهم سخنگوی حزب دموکرات باقی بمانم و هدف بعدی هم فعلاً معلوم نیست. می پذیرم که حزب، مرا در این راه یاری کرد اما نمی پذیرم که تلاش نکردم.
منبع؛ پی بی اس، نوامبر ۲۰۰۶
ترجمه: پوریا میهن دوست
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید