جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


ارتباط انسانی از راه اینترنت


ارتباط انسانی از راه اینترنت
بسیاری از فیلسوفانی كه درباره اینترنت نوشته اند این بحث را به میان كشیده اند كه ارتباط افراد از طریق اینترنت به شیوه های مختلف نسبت به انواع معمول و روزمره ی ارتباط كه باحضورجسمی افرادهمراه است،حالتی تقلیل یافته دارد.برای مثال «هیوبرت دریفوس» دركتاب خود با نام (درباب اینترنت) استدلال می كند كه:
(درك ما از واقعیت،اشیاء،افراد وتوانایی ما در برقراری ارتباط موثر با آنها به شیوه ای كه بدن ما به نحوی بی سروصدا در پس زمینه عمل می كند ارتباط دارد).
توانایی بدن ما در دستیابی به چیزها(اشیاء)،فراهم آورنده درك ما از واقعیت كاری است كه انجام می دهیم وآماده ایم كه انجام دهیم.
همه این امور را بدن ما آنقدر بی دردسر، فراگیرو موفق انجام می دهدكه ما ندرتاً متوجه آن می شویم،و این بدان علت است كه بدین سادگی به این نتیجه گیری می رسیم كه در فضای سیبرنتیكی(مجازی) می توان بدون حضور جسمی ارتباط برقرارنمود چراكه امكان ارتباطی كامل از این نوع [درفضای مجازی اینترنت] ناممكن است.
درك كردن اینكه چرا فیلسوفان این گونه مباحث را مطرح می كنند آسان است.به نظرمی رسد كه بسیاری از جنبه های ارتباط شخصی ما به تماس چهره به چهره و مستقیم نیاز داشته باشد.
برای مثال دریفوس استدلال می كند كه اعتماد به اشخاص دیگر تا حدی براساس این تجربه است كه آنها از آسیب پذیری ما در یك موقعیت رودرر و هنگامی كه فرصت استفاده از آن وجود دارد بهره نمی برند.
حتی اگر این استدلال را نپذیریم،به نظر می آید كه حقیقتی در این امر وجود دارد كه ما می توانیم به حد معینی از اطمینان به افراد هنگام دیدار مستقیم و شخصی با آنها دست یابیم كه درروابط آن لاین(بر روی شبكه) [حتی به صورت دیداری و شنیداری] در دسترس نیست.به خصوص امكان فریبكاری آشكار در یك موقعیت مستقیم و رودررو به حداقل می رسد.
همانطوركه گوردون گراهام و بسیاری دیگر اشاره كرده اند برروی اینترنت بسیار آسان است كه افراد را با اختراع كردن شخصیت هایی كاملاً تخیلی فریب داد،امری كه در دنیای غیرمجازی امكان آن بسیار مشكلتر است.بنابراین به این دلیل و دلایل مشابه عقیده بر اینست كه روابط از اینترنتی در مقایسه با روابط «واقعی» و همراه با حضورجسمی،روابطی ضعیف هستند.
اما پیش از نتیجه گیری نهایی باید اندكی دقت به خرج داد.یك دلیل برای احتیاط به خرج دادن در این نتیجه گیری نهایی اینست كه روابط غیرمجازی و واقعی در معرض انواعی ازتحریف قراردارند كه عمدتاً در روابط اینترنتی وجود ندارد.یكی از این تحریف ها به مسئله جذابیت جسمی مربوط می شود.نكته مهم دیگر این است كه ما براساس ادراكمان از جذابیت جسمی افراد استنباط های ناموجهی درباره افراد انجام می دهیم.برای مثال درپیامد آنچه روانشناسان «اثر مثبت هاله ای» می نامند،افراد جذابتر از لحاظ جسمی باهوشتر،اخلاقی تر، سازگارتر،بهتر و كارآمدتر شمرده می شوند و البته تنها جذابیت جسمی نیست كه بر قضاوت های ما درباره افراد تاثیر می گذارد.
ما همچنین درقضاوت درباره دیگران برنشانه هایی بسیار ازجمله سن،جنس،خصوصیات نژادی،سبك لباس پوشیدن،لهجه و طبقه اجتماعی متكی هستیم.
دلیل اینكه این نوع نشانه ها اغلب باعث قضاوت های تحریف شده درباره افراد می شود اینست كه ما از«نظریه های تلویحی شخصیت» استفاده می كنیم كه بركلیشه پردازی تكیه دارند.میراندا فریكر، فیلسوف معاصر به نمونه تخیلی جالب توجهی از این نوع فرآیند اشاره كرده است.
در رمان «كشتن مرغ مقلد» كه ماجرای آن در آلابامای آمریكا دردهه ۱۹۳۰ رخ می دهد،محاكمه مرد سیاه پوستی را به تصویر می كشد.هیأت منصفه ای تماماً سفیدپوست،حتی با وجودآنكه روشنست كه وی حقیقت را می گوید،با اعتقاد كامل شهادت او را قبول نمی كنند.نكته مهم اینست كه در آن فرهنگ و در آن زمان سیاه پوست بودن به نحوی كاملاً اشتباه، بیانگر فقدان اعتبار بود.یافتن مثالهای مشابه از زندگی واقعی در مورد كلیشه پردازی آسان است.
امرقابل توجه درارتباط از طریق اینترنت اینست كه خصوصیاتی كه معیار قضاوت ما درباره افراد در دنیای غیرمجازی است، در دنیای مجازی اینترنت عمدتاً مشاهده ناپذیر هستند.طنز قضیه دراینست كه مشخصه ارتباطات از طریق اینترنت یعنی فقدان رابطه چهره به چهره،نبود حضورجسمی-كه فریبكاری و جعل هویت آشكار را ممكن می كند-درعین حال مانع گرایش به كلیشه پردازی و هویت سازی می شود.البته نباید در مورد این نتیجه گیری مبالغه كرد.
حتی در روابطی كه كاملاً به واسطه كلمات نوشته شده است،مثلاً درگپ های اینترنتی،ما هنوز درباره افراد به داوری هایی دست می زنیم كه فراتر از شواهد موجود است.اما به هرحال این احتمال وجود دارد كه در این نوع ارتباط های اینترنتی عمدتاً براساس محتوای واقعی ارتباط با یك شخص داوری كنیم،كه با احتمال بیشتری بیانگر جنبه هایی از شخصیت افراد است كه خودشان آنها را مهم می شمرند.
پیامد این نكته این است كه ما در ارتباط های اینترنتی نسبت به ارتباط های معمول روزمره كنترل بیشتری بر آن جنبه هایی از شخصیت مان كه به دیگران عرضه می كنیم اعمال می ذاریم.از اینروست كه در مورد فریبكاری در رابطه اینترنتی نگرانی وجود دارد.اگر با كنترل كردن جنبه هایی ازشخصیت امان در ارتباط های آن لاین(بر روی شبكه) بتوانیم از اثرات بدتر گرایشمان به داوری كردن براساس كلیشه های توجیه ناپذیر و بی دلیل اجتناب كنیم،آنگاه امكان دارد ارتباط هایی ازطریق اینترنت،دست كم در برخی جنبه ها،نسبت به اغلب ارتباط های روزمره همراه با حضور جسمی،كمتر تحریف شده و بیشتر «واقعی» باشد.
دكتر جرمی استنگروم
منبع : بانک مقالات ارتباطات اجتماعی


همچنین مشاهده کنید