پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

تفسیر سوره ی قدر


تفسیر سوره ی قدر
بسم الله الرحمن الرحیم انا انزلناه فی لیلهٔ القدر (۱) و ما ادراك ما لیلهٔ القدر (۲) لیلهٔ القدر خیر من الف شهر (۳) تنزل الملئكهٔ و الروح فیها باذن ربهم من كل امر (۴) سلام هی حتی مطلع الفجر (۵).
● ترجمه آیات
به نام خداوند رحمان و رحیم.ما این قرآن عظیم الشان را(كه رحمت واسع و حكمت جامع است) در شب قدر نازل كردیم(۱).
و تو چه می‏دانی شب قدر چیست؟(۲).
شب قدر(در مقام و مرتبه)از هزار ماه بهتر و بالاتر است(۳).
در این شب فرشتگان و روح(یعنی جبرئیل)به اذن خدا از هر فرمان(و دستور الهی و سرنوشت‏خلق) نازل می‏شوند(۴).
این شب رحمت و سلامت و تهنیت است تا صبحگاه(۵).
● بیان آیات
این سوره نزول قرآن در شب قدر را بیان می‏كند، و آن شب را تعظیم نموده از هزار ماه بالاتر می‏داند، چون در آن شب ملائكه و روح نازل می‏شوند، و این سوره، هم احتمال مكی بودن را دارد، و هم می‏تواند مدنی باشد، و روایاتی كه درباره سبب نزول آن از امامان اهل بیت (علیهم السلام) و از دیگران رسیده خالی از تایید مدنی بودن آن نیست، و آن روایاتی است كه دلالت دارد بر اینكه این سوره بعد از خوابی بود كه رسول خدا(ص)دید، و آن خواب این بود كه دید بنی امیه بر منبر او بالا می‏روند، و سخت اندوهناك شد، و خدای تعالی برای تسلیتش این سوره را نازل كرد(و در آن فرمود شب قدر بهتر از هزار ماه حكومت‏بنی امیه است).
"انا انزلناه فی لیلهٔ القدر"
ضمیر در"انزلناه"به قرآن برمی‏گردد، و ظاهرش این است كه: می‏خواهد بفرماید همه قرآن را در شب قدر نازل كرده، نه بعضی از آیات آن را، مؤیدش هم این است كه تعبیر به انزال كرده، كه ظاهر در اعتبار یكپارچگی است، نه تنزیل كه ظاهر در نازل كردن تدریجی است.
و در معنای آیه مورد بحث آیه زیر است كه می‏فرماید: "و الكتاب المبین انا انزلناه فی لیلهٔ مباركهٔ"، كه صریحا فرموده همه كتاب را در آن شب نازل كرده، چون ظاهرش این است كه نخست‏سوگند به همه كتاب خورده، بعد فرموده این كتاب را كه به حرمتش سوگند خوردیم، در یك شب و یكپارچه نازل كردیم.
پس مدلول آیات این می‏شود كه قرآن كریم دو جور نازل شده، یكی یكپارچه در یك شب معین، و یكی هم به تدریج در طول بیست و سه سال نبوت كه آیه شریفه"و قرآنا فرقناه لتقراه علی الناس علی مكث و نزلناه تنزیلا"، نزول تدریجی آن را بیان می‏كند، و همچنین آیه زیر كه می‏فرماید: "و قال الذین كفروا لو لا نزل علیه القرآن جملهٔ واحدهٔ كذلك لنثبت‏به فؤادك و رتلناه ترتیلا".
و بنا بر این، دیگر نباید به گفته بعضی اعتنا كرد كه گفته‏اند: معنای آیه"انزلناه" این است كه شروع به انزال آن كردیم، و منظور از انزال هم انزال چند آیه از قرآن است، كه در آن شب یكباره نازل شد نه همه آن.
و در كلام خدای تعالی آیه‏ای كه بیان كند لیله مذكور چه شبی بوده دیده نمی‏شود بجز آیه"شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن" كه می‏فرماید: قرآن یكپارچه در ماه رمضان نازل شده، و با انضمام آن به آیه مورد بحث معلوم می‏شود شب قدر یكی از شبهای ماه رمضان است، و اما اینكه كدامیك از شب‏های آن است در قرآن چیزی كه بر آن دلالت كند نیامده، تنها از اخبار استفاده می‏شود، كه ان شاء الله در بحث روایتی آینده بعضی از آنها از نظر خواننده می‏گذرد.
در این سوره آن شبی كه قرآن نازل شده را شب قدر نامیده، و ظاهرا مراد از قدر تقدیر و اندازه‏گیری است، پس شب قدر شب اندازه‏گیری است، خدای تعالی در آن شب حوادث یك سال را یعنی از آن شب تا شب قدر سال آینده را تقدیر می‏كند، زندگی، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و چیزهایی دیگر از این قبیل را مقدر می‏سازد، آیه سوره دخان هم كه در وصف شب قدر است‏بر این معنا دلالت دارد: "فیها یفرق كل امر حكیم امرا من عندنا انا كنا مرسلین رحمهٔ من ربك"، چون"فرق"، به معنای جدا سازی و مشخص كردن دو چیز از یكدیگر است، و فرق هر امر حكیم جز این معنا ندارد كه آن امر و آن واقعه‏ای كه باید رخ دهد را با تقدیر و اندازه‏گیری مشخص سازند.
و از این استفاده می‏شود كه شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و آن سالی كه قرآن در آن شبش نازل شد نیست، بلكه با تكرر سنوات، آن شب هم مكرر می‏شود، پس در هر ماه رمضان از هر سال قمری شب قدری هست، كه در آن شب امور سال آینده تا شب قدر سال بعد اندازه گیری و مقدر می‏شود.
برای اینكه این فرض امكان دارد كه در یكی از شبهای قدر چهارده قرن گذشته قرآن یكپارچه نازل شده باشد، ولی این فرض معنا ندارد كه در آن شب حوادث تمامی قرون گذشته و آینده تعیین گردد. علاوه بر این، كلمه"یفرق"به خاطر اینكه فعل مضارع است استمرار را می‏رساند، در سوره مورد بحث هم كه فرموده: "شب قدر از هزار ماه بهتر است"و نیز فرموده: "ملائكه در آن شب نازل می‏شوند"مؤید این معنا است.
پس وجهی برای تفسیر زیر نیست كه بعضی كرده و گفته‏اند: شب قدر در تمام دهر فقط یك شب بود، و آن شبی بود كه قرآن در آن نازل گردید، و دیگر تكرار نمی‏شود.و همچنین تفسیر دیگری كه بعضی كرده و گفته‏اند: تا رسول خدا(ص) زنده بود شب قدر در هر سال تكرار می‏شد، و بعد از رحلت آن جناب خدا شب قدر را هم از بین برد.و نیز سخن آن مفسر دیگر كه گفته: شب قدر تنها یك شب معین در تمام سال است نه در ماه رمضان.و نیز سخن آن مفسر دیگر كه گفته: شب قدر شبی است در تمام سال، ولی در هر سال یك شب نامعلومی است، در سال بعثت در ماه رمضان بوده در سال‏های دیگر در ماههای دیگر، مثلا شعبان یا ذی القعده واقع می‏شود، هیچ یك از این اقوال درست نیست.
بعضی دیگر گفته‏اند: كلمه"قدر"به معنای منزلت است، و اگر شب نزول قرآن را شب قدر خوانده به خاطر اهتمامی بوده كه به مقام و منزلت آن شب داشته، و یا عنایتی كه به عبادت متعبدین در آن شب داشته.
بعضی دیگر گفته‏اند: كلمه"قدر"به معنای ضیق و تنگی است، و شب قدر را بدان جهت قدر خوانده‏اند كه زمین با نزول ملائكه تنگ می‏گردد.و این دو وجه به طوری كه ملاحظه می‏كنید چنگی به دل نمی‏زند.
پس حاصل آیات مورد بحث‏به طوری كه ملاحظه كردید این شد كه شب قدر بعینه یكی از شبهای ماه مبارك رمضان از هر سال است، و در هر سال در آن شب همه امور احكام می‏شود، البته منظورمان" احكام"از جهت اندازه‏گیری است، خواهید گفت پس هیچ امری از آن صورت كه در شب قدر تقدیر شده باشد در جای خودش با هیچ عاملی دگرگون نمی‏شود؟ در پاسخ می‏گوییم: نه، هیچ منافاتی ندارد كه در شب قدر مقدر بشود ولی در ظرف تحققش طوری دیگر محقق شود، چون كیفیت موجود شدن مقدر، امری است، و دگرگونی در تقدیر، امری دیگر است، همچنان كه هیچ منافاتی ندارد كه حوادث در لوح محفوظ معین شده باشد، ولی مشیت الهی آن را تغییر دهد، همچنان كه در قرآن كریم آمده: " یمحوا الله ما یشاء و یثبت و عنده ام الكتاب".
علاوه بر این، استحكام امور به حسب تحققش مراتبی دارد، بعضی از امور شرایط تحققش موجود است، و بعضی‏ها ناقص است، و احتمال دارد كه در شب قدر بعضی از مراتب احكام تقدیر بشود، و بعضی دیگرش به وقت دیگر موكول گردد، اما آنچه از روایات بر می‏آید و به زودی روایاتش از نظر خواننده خواهد گذشت‏با این وجه سازگار نیست.
"و ما ادریك ما لیلهٔ القدر" این جمله كنایه است از جلالت قدر آن شب و عظمت منزلتش، چون با اینكه ممكن بود در نوبت دوم ضمیر لیلهٔ القدر را بیاورد، خود آن را تكرار كرد.واضح‏تر بگویم، با اینكه می‏توانست‏بفرماید: "و ما ادریك ما هی، هی خیر من الف شهر"برای بار دوم و بار سوم خود كلمه را آورد و فرمود: "و ما ادریك ما لیلهٔ القدر لیلهٔ القدر خیر من الف شهر".
"لیلهٔ القدر خیر من الف شهر" این جمله به طور اجمال آنچه را كه در جمله"و ما ادریك ما لیلهٔ القدر"بدان اشاره شده بود، یعنی عظمت آن شب را بیان می‏كند، و می‏فرماید: بدین جهت گفتیم آن شب مقامی ارجمند دارد كه از هزار شب بهتر است.
و منظور از بهتر بودنش از هزار شب به طوری كه مفسرین تفسیر كرده‏اند بهتر بودنش از حیث فضیلت عبادت است، و مناسب با غرض قرآن هم همین معنا است، چون همه عنایت قرآن در این است كه مردم را به سوی خدا نزدیك، و به وسیله عبادت زنده كند، و زنده‏داری آن شب با عبادت بهتر است از عبادت هزار شب.و ممكن است همین معنا را از آیه سوره دخان نیز استفاده كرد، چون در آنجا شب قدر را پر بركت‏خوانده، و فرموده: "انا انزلناه فی لیلهٔ مباركهٔ" .البته در این میان معنای دیگری نیز هست، كه ان شاء الله در بحث روایتی آینده خواهد آمد.
"تنزل الملئكهٔ و الروح فیها باذن ربهم من كل امر"كلمه"تنزل"در اصل تتنزل بوده، و ظاهرا مراد از روح آن روحی است كه از عالم امر است و خدای تعالی در باره‏اش فرموده: "قل الروح من امر ربی"، و اذن در هر چیز به معنای رخصت دادن در آن است، و یا به عبارت دیگر اعلام این معنا است كه مانعی از این كار نیست.
و كلمه"من"در جمله"من كل امر"به گفته بعضی از مفسرین به معنای باء است.
بعضی دیگر گفته‏اند: به معنای خودش است، یعنی ابتدای غایت، ولی سببیت را هم می‏رساند، و آیه را چنین معنا می‏دهد: "ملائكه و روح در آن شب به اذن پروردگارشان و به سبب هر امری الهی نازل می‏شوند".
بعضی دیگر گفته‏اند: باء برای تعلیل به غایت است، و معنایش این است"ملائكه و روح در آن شب به اذن پروردگارشان نازل می‏شوند، برای خاطر اینكه هر امری را تدبیر كنند".
لیكن حق مطلب این است كه: مراد از امر، اگر آن امر الهی باشد كه آیه"انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له كن فیكون" تفسیرش كرده، حرف"من"برای ابتدا خواهد بود، و در عین حال سببیت را هم می‏رساند، و به آیه چنین معنا می‏دهد: "ملائكه و روح در شب قدر به اذن پروردگارشان نازل می‏شوند، در حالی كه نزولشان را ابتدا می‏كنند و هر امر الهی را صادر می‏نمایند".
و اگر منظور از امر مذكور هر امر كونی و حادثه‏ای باشد كه باید واقع گردد، در این صورت حرف"من" به معنای لام تعلیل خواهد بود، و آیه را چنین معنا می‏دهد: ملائكه و روح در آن شب به اذن پروردگارشان نازل می‏شوند برای خاطر تدبیر امری از امور عالم.
"سلام هی حتی مطلع الفجر" در مفردات گفته: كلمه"سلام"و"سلامت"به معنای عاری بودن از آفات ظاهری و باطنی است .
پس جمله"سلام هی"اشاره است‏به اینكه عنایت الهی تعلق گرفته است‏به اینكه رحمتش شامل همه آن بندگانی بشود كه به سوی او روی می‏آورند، و نیز به اینكه در خصوص شب قدر باب نقمتش و عذابش بسته باشد، به این معنا كه عذابی جدید نفرستد.و لازمه این معنا آن است كه طبعا در آن شب كید شیطان‏ها هم مؤثر واقع نشود، همچنان كه در بعضی از روایات هم به این معنا اشاره رفته است.
ولی بعضی از مفسرین گفته‏اند: مراد از كلمه"سلام"این است كه: در آن شب ملائكه از هر مؤمن مشغول به عبادت بگذرند سلام می‏دهند.برگشت این معنا هم به همان معنای اول است و این دو آیه یعنی آیه"تنزل الملئكهٔ و الروح"تا آخر سوره در معنای تفسیری است‏برای آیه قبلی كه می‏فرمود"لیلهٔ القدر خیر من الف شهر
منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان


همچنین مشاهده کنید