شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


تاریخچه تصویرسازی


تاریخچه تصویرسازی
آدمیزاد از هزاران سال پیش میدانسته كه می تواند به كمك ابزار تصویر بسیاری از مفاهیم را خوب وخوبتر منتقل كند . مفاهیمی كه واژه هایی برای آنها وجود نداشته ، واگر داشته ،رسایی كافی نداشته است حتّی به یاری واژه های متعدد توصیفی وقیدی .
قدیمیترین خطها ،تصویرهایی بوده كه انسانها برای ارسال پیام وبیان مقاصد واهداف ونظرات،یا بیان عواطف واحساسات خود ،بر دیواره های غارها ،تنه ی درختان ، یا برسنگها تصویر میكردند.
● تاریخچه تصویرسازی در جهان:
تصویرسازی در طول تاریخ چیزی جز روایت گری تصویری یا داستان پردازی تصویری نبوده است. اما شروع داستان سرایی به صورت مكتوب خود با آغاز تمدن های اسطوره ای وپیدایش اشكال خطوط نوشتاری ( كه قدیمیترین آنها خطوط تصویری مانند خط هیروگلیف مصری وخطوط میخی باستان از قبیل خط سومری و عیلامی) بوده است كه به كمك آنها افسانه هـــــای اساطیری در كتیبه های سنگی و مهرها یا پاپیروس نوشته می شد . در خلال تمام آن تصاویر داستانهایی در مورد خلقت جهان و انسان ،نیروهای مافوق طبیعی وراز تولد ومرگ و جهان ماورا موجود بود كه در پلانهای داستانی به هم مربوط میشدند . هنر تصویرسازی قبل از پیدایش خط در دوران پارینه سنگی و میان سنگی در نمونه هایی مثل نقاشی غارها مثل غارهای لاسكو و التامیرا و غار میر ملاس در لرستان چیزی جز نقاشی جادویی نبوده است . درآن دوران نقوش در ارتباط با انتقال جادویی قدرتهای مرموز جهان طبیعت به درون زندگی جمعی انسانها در موقع شكار برای سیطره بر قدرت حیوانات در مواقع دیگر به همراه مراسم ورقصهای آیینی به منظور چیرگی بر قدرتهای تخریب گر طبیعت یا ظاهر كردن باران وامثالهم به تصویر كشیده میشدند .
سپس به تدریج در دوران نوسنگی با به وجود آمدن كشاورزی ودامپروری وظهور هسته های اولیّه زندگی اجتماعی انسان در شهرها وتوتم های افسانه ای ( علامتهای مقدس ) وحماسه ها شكل می گیرند وتصویر سازی به همراه متون كتابهای مقدس ( مانند انجیل عهد عتیق و انجیل عهد جدید ) وسیله ای می شود برای بازگو كردن روایتهای مذهبی وداستانهای پیامبران ومردمان هم عصر آنها وتجسم چهره های ادیسه وفرشتگان و رویارویی نیروهای خیر وشر.
درمشرق زمین مثلاًدر سرزمین چین تصویرسازی باز گویی نمادین گونه نقوش بود و به تدریج تحت تأثیر تعلیمات فرزانگانی چون كنفسیوس و لائوتسه پس از دورانها تصویرسازی حكایتی اندرزگونه وپرداختی شاعرانه از پدیده های طبیعی میشود .
● تاریخچه تصویرسازی در ایران:
در سرزمین ایران درسنت نقاشی مینیاتور پس از دوره عباسی (مكتب بین المللی عباسی ) سلجوقی (مكتب سلجوقی تا دوره تیموریان مكتب هرات ) و سپس آغاز عصر نوین در عهد صفویّه (مكتب تبریز و قزوین و اصفهان ) نقوش تصویری روایی (دارای محتوی داستان ) راوی قصص وحكایتهای منظوم شعرگونه بوده اند .
آثار منظومی چون مقامات حریری ورقه و گلشاه ،كلیله ودمنه ودیوانهای اشعار چون شاهنامه وداستانهای عاشقانه در منظومه هایی مثل خمسه نظامی كه در این ها تصاویربیانگرمضامین داستانی موجود در اشعار می باشند.سپس دردوره صد ساله اخیر تصویرسازی معاصر در سبكهای قهوه خانه ای و سقا خانه ای دیگر بار داستانهای حماسی شاهنامه در پرده سازی و حكایت های مذهبی مانند داستانهای مربوط به واقعه كربلا به تصویر كشیده شدند .
● انواع متون داستانی :
متون داستانی بر اساس دو مولفه:
۱) شخصیّت قهرمان وقهرمان پردازی.
۲) محیط وفضای داستان تقسیم میشوند كه شامل : اسطوره ،رمانس (داستانهای دیو وپری )، محاكات (تقلیدی اندرزگونه ازنوع برتر وفروتر) ،طنزآمیز می باشند.
● پیدایش تصویرسازی گرافیكی در غرب:
پایه ریزی طراحی گرافیكی در دهه ۱۹۲۰ به وسیله لاسلو ماهولی ناگی و یان تاشی كولد انجام گرفت .
آنها در كتابی به نام تایپوگرافی جدید استانداردهای جدیدی رادرجهت ستایش سازه های ماشینی درتصاویر فتوگرافیك طرح ریزی كردند .و از این پس شاخه ای به نام طراحی محض از تصویرگری داستانی جدا شد و گسترش یافت.
توسعه دوربین عكاسی به عنوان یك ابزار ثبت در اواخر قرن نوزدهم میلادی بسیاری از هنرمندان را از مسئولیّت واقعه نگاری رهایی بخشید ،دوربین جزئیات محیط بیرونی را ثبت میكرد واز این طریق هنرمندان را به جستجوی ذهن وگستره های نهان مجاز كرد ابتدا به وسیله نهضت امپرسیونیسم (اصالت دریافت حسی ) وسپس اكسپرسیونیسم (اصالت بیان) هنرمندان آن قرن از سخت گیریهای رئالیسم (واقع گرایی ) آكادمیك رهایی یافتند و پوسته های حفاظتی را از احساسات خود به كناری افكندند.
سپس در اوایل قرن بیستم به وسیله كوبیست ها فهم جدیدی از روابط فضایی و زمانی و گسترش تكنیكی در هنرهای تجسمی پا گرفت و رفته رفته به واسطه وسایل جدید ارتباطات نظیر رادیو تصاویر متحرك ونهایتاً تلوزیون خصیصه های بصری جدید در حوزه تبلیغات برای فروش كالاهـا و تجارت شكل گرفت .در اواسط قرن نوزدهم تصویرسازی فقط به منظور اهداف روزنامه نگاری به كارگرفته شد اما از دهه ۱۸۷۰ به بعد طراحی تصویرسازانه به شكل جدیدی كه همانا تركیبی از تایپ ورسّامی بود به وسیله ژول شره در پوسترهای تبلیغاتی تغییر یافت .حروف نگاری او در هماهنگی با تصاویر سحر انگیز و رنگارنگ و مملو از تأثیرات حسی (امپرسیون) طراحی می شدند .
پوسترهای او پیشاهنگ نهضت جدیدی به نام آرت نووه (هنر جدید) شد كه توسط فرم های اندام وار (ارگانیك) زاده شده و از ماشین برای دنیای جدید مصرف تعریف می شد . سپس این سبك گرافیكی توسط افراد دیگری چون تولوز لوترك و آلفونز موكا پی گیری شد و در دهه اول قرن بیستم طراحی تصویرسازانه با سبك جدیدی كه پوسترهای (شی واره) نامیده می شد ابتدا در آلمان وسپس در انگلستان و فرانسه و ایتالیا ادامه یافت.
این سبك ابتدا توسط (لوسیان برنارد) هنرمند آلمانی با طرد عناصر غیر ضروری تصویری و نوشتاری به نفع صورت پردازی از یك شی یا موضوع تبلیغی شكل گرفت .چنین پوسترهایی معمولاً فقط با علامت تجاری كالا به جای متن ارائه می شدند. آن پوسترها كه از لحاظ زیبایی شناختی گیرا وبه لحاظ تجاری موفق بوده اند وحدت عمیقی از رسّامی وطراحی را به نمایش میگذارند. پوسترهای برنارد برای كمپانی پریستر مچ مصادیقی بودند برای قدرت تصویر ونوشتار طراحی شده در یك مجموعه موزون.
در طی سالیان نخستین قرن بیستم تصویرسازی وعكس با وزن و ارزشی یكسان البته در ارتباط با متن نیاز و بودجه ای خاص استفاده می شدند. عكس بهترین وسیله برای نشان دادن واقعیت بود در حالی كه تصویرسازی برای افسانه پردازی و قهرمان پردازی از یك كالا یا یك ایده مناسب تر بود و چنین چیزی یك استراتژی (روش راهبردی دراز مدت) معمول برای فروش بود خصوصاً در ایالات متحده كه رقابت برای كالاهای بیشتر سرعت بیشتری نسبت به اروپا داشت این روش تا نیمه اول قرن بیستم ادامه داشت.
ما بین دو جنگ جهانی واقع گرایی در هنرهای زیبا و كاربردی آمریكا بالاترین مرتبه را داشت. در حالیكه اروپاییان به سمت تصاویر انتزاعی و ماشین واره پیش می رفتند.حتی در اروپا دو رویكرد به صورت موازی (گهگاه ادغام شده)ظاهر شد یكی خالص ودیگری دكو راتیو.
ساده كردن فـــرم در بعضی از هنرهای كاربردی معمول گشت كه تحت تاثیر جنبشهای ایدئولوژیك و مكتبهای هنر مدرن قرار داشتند . چنین امری مشتمل بر بكارگیری كولاژهای تصویری و تجزیه فرمهای نوشتاری به عنوان عناصر طراحی كه همانا سمبل عصر ماشین بودند می باشند.رویكردی كه هم فتوریست های ایتالیایی وهم دستیل های هلندی و سازه گراهای روسی و اروپای شرقی و هم چنین باهاوس آلمانی را در بر می گرفت .
تصویرسازیهای (ال لیستیزكی) برای كتاب اشعار انقلاب (ولادیمرمایاكوفسكی)با عنوان (برای صدا) مثال بسیار خوبی است برای یك تصویر سازی غیر تزیینی كه در آن سمبلهای گرافیكی هم برای همراهی با متن و هم به لحاظ زیبایی شناسی طراحی استفاده شده است .به عنوان یك شیوه متفاوت و تجاری در مقابل رویكرد مدرن ،طراحان ،یك نوع شیوه گرایی استیلیزه (سبكی) را در آثار متنوعی به كار گرفتند كه در آن موقع با عنوان (هنر مدرن یا مدرنستیك) یا عامه آن به عنوان (آرت دكو) نامیده می شد.
در اواخر دهه ۲۰ واویل دهه۳۰ یك نوع آمیزه ویژهای از مدرن ومدرنه توسط پوستر سازان فرانسوی به نامهای (ای-ام كاساندر) (ژان كارلو) (چارلزلوپو) و دیگران ظهور كرد . تبلیغات آنها به طور مشخص،طراحی تصویر سازانه آن روزگار را به خوبی مجسم می ساخت كه در خلال آنها شیوه های متعددی برای تركیب تایپ و گرافیك و تصاویر نقاشانه به چشم میخورد .
منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان


همچنین مشاهده کنید