جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

قرآن کتاب جهانی است


قرآن کتاب جهانی است
قرآن كریم درعین حال كه صیانتش به عهده خدای سبحان سپرده شده است؛ چنان كه خداوند فرموده: «نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون» پیروان خود را نیز مستقیما مسئول حفظ این كتاب نموده است. این مطلب اول، كه ما نیز مسئول حفظ قرآن هستیم، زیرا به همه ما به طور مستقیم و غیرمستقیم فرمود: «خذوا ما آتیناكم بقوه». اگر درباره یحیی(ع) آمده است: «یا یحیی خذ الكتاب بقوه » و در مورد بنی اسراییل هم فرمود: «خذوا ما آتیناكم بقوه » به ما هم فرموده: «واعدو لهم ما استطعتم من قوه».
در ذیل آیه مباركه «خذوا ما آتیناكم بقوه » وقتی از وجود مبارك امام صادق(ع) می پرسند: منظور از قوت، قوت در قلب است یا قوت در بدن؟»، ذات مقدسش هردو را فرمود: «فیهما جمیعا» ای بقوه القلوب و بقوه الابدان. یعنی یك حوزه و دانشگاه قوی، یك سپاه و ارتش قوی لازم است كه این میراث را حفظ كنند.
اما این كه این دو خطر چیست و دشمن از كدام جبهه حمله كرده است، ذات مقدس پیغمبر(ص) این ندا و صلا را داد كه همیشه این هست: «یا رب ان قومی اتخذوا هذا القرآن مهجوراً» یعنی مردم قرآن را رها كردند. خدایا! مردم قرآن را رها كردند. اما در دو جبهه با قرآن جنگیدند. این مهجورانه، یعنی متروك. مهجور اگر از هجر باشد، یعنی متروك. اگر از هجر باشد یعنی قرآن را افسانه و خرافات گرفته اند. آن كه در دانمارك آن حرف را می زند، قرآن را مهجور كرده. كسی كه معاذالله می گوید دین افیون و افسانه است، قرآن را مهجور كرده است. آن كه كاری با قرآن ندارد، فقط قرآن را برای مرده می خواند، قرآن را مهجور كرده است. این ها همه از مصادیق «هجر» است. ما هم باید با هجر بجنگیم هم با هجر. اگر می خواهیم هم با هجر (متروك كردن قرآن) و هم با هجر (هذیان گویی ها و سخنان غیرحق درباره قرآن) مبارزه كنیم، یك حوزه قوی، نیرومند و علمی لازم داریم، یك تبلیغات قوی می خواهیم تا بتواند با هجر بجنگد. اگر قرآن به ما فرمود : «خذوا ما آتیناكم بقوه » برای این است كه از دو جبهه داریم آسیب می بینیم.
قرآن و اهل بیت(ع) با هم یك حقیقت اند. اگر این حقیقت به صورت انسان در بیاید، می شود چهارده معصوم و اگر به صورت كتاب درآید، می شود قرآن. چنانچه غیراز این باشد، از هم جدا می شوند. گاهی كسی معاذالله تصویر مبارك پیامبراكرم(ص) را به صورتی اهانت آمیز درمی آورد، گاهی هم این كار را با خود قرآن می كنند فرقی بین آن دو نیست. نمی دانم آن حادثه ای كه در انگلستان پیش آمد، دیدید كه عمال داخلی شان یك مهر باطلی پیدا كردند و آن را بر بسیاری از صفحات قرآن زدند، از آن عكس برداری كردند و برای ما فرستادند. حالا معلوم شد معنای این كه به ما گفته اند: «خذوا ما آتیناكم بقوه » چیست. حفظ قرآن و دین، فقط كار سپاه و ارتش نیست، حوزه و دانشگاه هم جدا مسئول اند.
مطلب بعدی این است كه همه ائمه(ع) مخصوصا وجود مبارك امام محمدباقر(ع) فرموده اند: شما موظفید كه خودتان را بر قرآن عرضه كنید. این كتاب، ترازو است. قرآن، یك كتاب جهانی است. هم همیشگی است و هم همگانی. این دو اصل را همراه خود آورده است؛ چنان كه قرآن فرموده: این كتاب تا روز قیامت، «للعالمین نذیرا» و «ذكری للبشر» است. «همیشگی بودن» و «همگانی بودن» دو اصلی است كه همزاد با قرآن كریم است. پس جوامع بشری موظف اند خود را بر قرآن عرضه كنند.
همان طور كه درسوره مباركه اعراف فرمود، در معاد وزن حق است. نفرمود: الوزن حق، مثل الموت حق، بلكه حق را با «ال» ذكر كرده است و فرموده: «الوزن یومئذ الحق». یعنی حق وزن است و عقاید و اخلاق و اعمال را با آن وزن می كنند. امروز سنگ وزن است نان موزون، فردا حق وزن است، دین موزون.
البته امروز هم همین طور است و ما باید مكتب های تازه عرضه شده را خوب بشناسیم. اولا: محققانه امور را بر این ترازو بگذاریم و با این ترازو ارزیابی كنیم. ثانیا: محققانه جواب آن را از قرآن دریافت كنیم. ثالثا: بعد آن را منتشر كنیم تا قرآن هم از هجر بیرون بیاید، هم از هجر.
مطلب بعدی این است كه ما در تعامل با جهان چه وظیفه ای برعهده داریم. بالاخره جهانی است كه اكثریت یا گروه قابل توجه آن، دین را نشناختند یا گرفتار هجر شده اند یا هجر.
● حال ما چه باید بكنیم؟
۱) اول این كه همین قرآن به ما آموخته است كه نه تنها با خودمان كه «انما المؤمنون اخوه» نه تنها با اهل كتاب كه «قل تعالوا الی كلمه سواء بیننا و بینكم» بلكه با هر كسی كه سخن می گوییم و انسان است «قولوا للناس حسنا» یعنی باید به نیكی برخورد كنید. مبادا كسی را برنجانید. در گفتارتان، رفتارتان، نوشتارتان و تحقیقاتتان، هیچ كس را تحقیر نكنید. قرآن نگفت. «قولوا للشیعه» یا «قولوا للسنی» و یا «قولوا لاهل الكتاب حسنا»، بلكه فرموده: «قولو للناس حسنا».
۲) دوم آن كه قرآن فرموده در تعامل های جهانی تان هم كم نگذارید؛ نه كسی را كم به شمار بیاورید و نه كم بگذارید؛ «لاتبخسوا الناس اشیاءهم» ابن میثم بحرانی در جلد اول شرح نهج البلاغه خود آورده است كه وجود مبارك پیامبر(ص) فرمود: من این چنین هستم. یا علی! تو هم این چنین هستی؛ «اوتیت جوامع الكلم ...» جوامع الكلم، یعنی اصول كلی جهان و قانون اساسی جهان، فرمودند در باره هیچ كسی كم نگذارید و از كسی كم نیاورید.
اما در مورد رابطه آنها با ما، فرموده: «ولیجدوا فیكم غلظه ». قرآن می خواهد بگوید سلسله جبال زاگرس و البرز باشید. این سلسله جبال، سراسر بركت است و در درونش معدن دارد، چشمه دارد ودر دامن خود سبزه زار دارد. اگر چه كوه است و مزاحم كسی هم نیست، ولی كسی هم نمی تواند به او ضربه بزند.
بنابراین شما مسلمانان طوری باشید كه اگر خواستید با جهان تماس بگیرید، رفتارتان، گفتارتان، كردارتان و نوشتارتان، نور و رحمت باشد؛ «قولوا للناس حسنا» مگر شما امت رحمه للعالمین نیستند. رحمه للعالمین وصف امام شماست و شما هم امت «رحمه للعالمین» هستید. پس «قولوا للناس حسنا» اگر آن امام شما رحمه للعالمین است، شما هم باید پیرو او باشید و با همه به خوبی رفتار كنید؛ البته طوری رفتار كنید كه هیچ كس در شما طمع نكند. اگر نهج البلاغه به این عظمت باقی مانده است، برای همین است كه سیدرضی(ره) برخی از مطالب حقی كه با توجه به شرایط زمان علی(ع) فرموده بود ولی دیگران زمینه، شرایط و عمل شنیدن آنها را نداشتند حذف كرد والا آنها نهج البلاغه را از بین می بردند و تلاش خالصانه سیدرضی اگر نبود نهج البلاغه به این شكل باقی نمی ماند. عاقل بودن، خوب حرف زدن و حرف خوب زدن، كار سید رضی(ره) است. لازم نیست انسان هر حرف راستی را هرجا بگوید. وقتی شما حرف تندی را گفتید، طرف مقابل هم حرف تندتری را به شما می گوید. حالا اگر ابن ابی الحدید این مطلب را در شرح خود نقل كرده، نباید این را تابلو كرد و در تریبون ها گفت؛ چون وحدت اسلامی را خدشه دار می كند.
درحال حاضر هم می توان این گونه حرف زد و بحث های فرعی را بین خود و خدای خود داشت. بنابراین، ما موظفیم طبق «قولوا للناس حسنا» عمل كنیم و ازسوی دیگر، «ولیجدوا فیكم غلظه » باشد تا احدی نسبت به ما طمع نكند.
آیت الله جوادی آملی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید