پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


نوروز در بروجرد


نوروز در بروجرد
● استقبال از نوروز:
نوروز در منطقه بروجرد همانند سایر مناطق کشور از مقام و اهمیت بالایی برخوردار است و بروجردی ها این آئین باستانی برا با شکوه تمام برپا می دارند. با شروع اسفند ماه، خریدهای شب عید آغاز می شود و جمعیت شهری و روستایی زیادی هر روزه در خیابانهای اصلی شهر تردد می کنند که باعث راهبندان و آشفتگی خیابانها و پیاده روها می شود. دستفروشان فرصت را غنیمت شمرده و بساط خود را در خیابانها می گسترانند. بازار بروجرد در این ماه به شدت فعال است و شیرینی، آجیل، مواد غذایی و رخت عید مهمترین کالاهایی هستند که به فروش می روند. با نزدیک شدن به شب عید بر شلوغی بازار افزوده می شود به نحوی که معمولا در چند روز آخر سال خیابانهای منتهی به بازار بروجرد نظیر جعفری، خیام و صفا کاملا توسط دستفروشان مسدود می شوند و تردد ماشین در این مسیرها ممنوع می شود. این بازار تا چند دقیقه مانده به آغاز سال نو همچنان پابرجاست و بعد از تحویل سال نو به یکباره برچیده می شود. طبیعت بروجرد به گونه ای است که در نیمه دوم اسفند و نیز سراسر فروردین بارندگی فراوانی دارد. به همین روی ممکن است گاه بارش شدید باران موجب بر هم خوردن موقتی بازار شب عید، کند شدن دید و بازدیدها و یا ناتمام ماندن تفریح سیزده بدر شود. بروجردی ها علاقه زیادی به گذراندن تعطیلات نوروزی در شهر خود دارند و معمولا سفر به دیگر مناطق را به زمان دیگری موکول می کنند.
گردگیری یا خانه تکانی معروف به گرتوئه معمولا از اوایل اسفند شروع می شود و یک هفته مانده به عید به پایان می رسد. معمولا هر خانواده یک یا دو هفته با گردگیری خانه مشغول است. در این زمان فرشها، پرده ها و لباسها را برای نظافت به فرش شویی ها و خشک شویی ها می دهند و یا آنها را در خانه می شویند. وجود فرشهای رنگارنگ آویخته از بامها، جلوه زیبایی به خیابانهای شهر می دهد. گردگیری به نوعی همراه با بازیابی مواد بی مصرف است و خانواده ها به این ترتیب خانه تکانی واقعی انجام می دهند.
● سمنوپزان:
سمنو یک خوراکی شیرین ایرانی است که از جوانه گندم تهیه می شود و یکی از عناصر اصلی سفره هفت سین نوروز ایرانی هاست. بروجردیها در تهیه سمنو مهارت ویژه دارند و سمنوی بروجرد از کیفیت بالا و طعم و رنگ مطبوعی برخوردار است. معمولا با شروع اسفند بسیاری خانواده ها اقدام به رویاندن جوانه های گندم می کنند و سپس در یکی دو هفته آخر سال شروع به پختن سمنو می کنند. تهیه سمنو و فروش آن، یکی از مشاغل رایج در بروجرد در هفته های آخر سال است و تعدادی از خانواده ها بطور سنتی این حرفه موقت را هر ساله ادامه می دهند. در سالهای اخیر و با سهولت یافتن حمل و نقل، سمنو فروشان بروجرد دامنه فعالیت خود را گسترش داده اند و شهرهای بزرگ کشور بویژه تهران، اهواز و اصفهان شاهد حضور سمنو فروشهای بروجردی هستند. با توجه به قیمت ارزان و کیفیت سمنوی بروجرد، مردم دیگر شهرها نیز استقبال خوبی از آن به عمل می آورند و بدین ترتیب باید گفت که سمنوی بروجرد دارای شهرت ملی شده است.
سمنوپزان یا مراسم تهیه و پختن سمنو در گذشته با آداب بومی و مذهبی همراه بوده و نوعی قداست خاص داشته است. مثلا برای پختن سمنو همانند سایر آشهای نذری، زنان بصورت گروهی همکاری کرده و با ذکر دعا و صلوات دیگ سمنو را کنترل می کردند و با پاروی مخصوص، آن را هم می زدند. همچنین در گذشته سعی می شد تا از آب باران برای تهیه سمنو استفاده شود. کار پختن سمنو عموما در شب انجام می شود و تا سپیده دم، دیگ سمنوی داغ آماده شده است.
اگر سمنو برای نذری و هدیه باشد در بامداد، آن را در کاسه های کوچک ریخته و بین همسایه ها و حاضران توزیع می کنند. اگر برای فروش باشد مرد خانواده و یا پسران بزرگ وی، دیگهای سمنو را بر گُرده گاری دستی می گذارند (درگذشته لانجینهای کوچکتر را بر سر می گذاشتند) و با روان شدن در کوچه پس کوچه های شهر یا بازار و مراکز خرید، سمنوی تازه خود را به فروش می رسانند. مردم نیز بسته به میزان علاقه ای که به سمنو دارند ظرفی کوچک یا بزرگ از آن را خریده و به خانه می برند. به هرحال ظرف کوچکی از سمنو بصورت جداگانه برای زینت بخشیدن به سفره هفت سین نگهداری می شود.
● سبزه گیری:
معمولا از دو هفته مانده به عید، بسیاری خانواده ها شروع به گرفتن سبزه می کنند. برخی رسم دارند تعداد زیادی سبزه برویانند و به اقوام و دوستان خود هدیه دهند. سبزه نوروزی عمدتا از گندم، عدس و ماش تهیه می شود. دو نوع رایج سبزه گرفتن یکی استفاده از سینی است (برای گندم مناسب است) و دیگری استفاده از کوزه سفالین که این یکی کار بیشتری می برد. یکی دو روز مانده به نوروز سبزه ها را برای هدیه به خانه همسایه و اقوام می برند. سبزه پای ثابت سفره هفت سین است و عموما تا سیزده بدر نگاه داشته می شود و در این روز به طبیعت باز گردانده می شود. به این ترتیب که یا به رودخانه ای انداخته می شود و یا در جایی کاشته می شود. هر چند ظاهرا این کار برای رفع نحوست انجام می گیرد اما فلسفه واقعی آن قدردانی از طبیعت و کمک به احیای طبیعت است.
● چهارشنبه سوری:
چهارشنبه سوری یکی از بخشهای آغازین جشنهای نوروزی ایرانیان است که قرنهاست جایگاه خود را در میان ایرانیان اعم از مسلمان و غیر مسلمان حفظ کرده است. هرچند بی مبالاتی و بی دقتی برخی جوانان و نوجوانان در استفاده از ترقه و مواد آتش زا، موجب تلخکامی خانواده ها و در خطر افتادن این مراسم شده، اما با دقت بیشتر و بازبینی این مراسم باستانی می توان به ماهیت حقیقی آن پی برد و با تاکید بر جنبه های مثبت آن، مانع از زوال یا دگرگونی این سنت فرهنگی شد.
چهارشنبه سوری یكی از مهمترین جشنهای دوران ایران باستان است كه در آخرین چهارشنبه‌ی هر سال برگزار می ‌شود. قدمت چهارشنبه سوری دست کم به دوره ساسانیان می رسد و از آن به عنوان جشن اتحاد از آن یاد می‌كنند، چرا كه ابعاد متعدد انسانی این جشن كه جامعه آن روزگار را به سوی نیكبختی رهنمون می‌شده، جملگی به یك پیام مشترك منجر شده كه همان ارتقای روحیه‌ی اتحاد و نوع دوستی بوده است. این جشن با آمدن حاجی فیروز كه یكی از قدیمی‌ترین شخصیتهای نمایش شادی آور بوده است آغاز می شده است. حاجی فیروز درست ۱۰ روز قبل از آمدن عید نوروز با صورتی سیاه شده و لباسی قرمز در بین مردم حاضر می‌شده است. سپس همه با جشنی دور هم جمع می‌شدند خارها و گیاهان هرز زمین را كنده و زمین منطقه را آماده باروری می‌كردند و زباله‌ها را نیز صبح چهارشنبه از كوچه و خیابان جمع می‌كردند و شب همراه با خارها و بوته‌ها می‌سوزاندند. به همین خاطر چهارشنبه سوری افزون به جشن اتحاد چشن پاكسازی محیط زیست هم بوده است. در واقع یكی از پیامهای این جشن این است كه بسوزانید و نابود كنید خارها را، و خارهای نفستان و زشتی‌ها و پلیدی‌های سال كهنه را (۱).جشن چهارشنبه سوری در بروجرد همانند سایر شهرهای ایران امروزه در غروب آخرین سه شنبه سال برگزار می شود. با تاریک شدن هوا، مردم پشته هایی از چوب و خار و خاشاک در میانه هر کوچه فراهم می کنند. تعداد این پشته ها به هفت عدد می رسد. سپس آنها را آتش می زنند. ابتدا زنان و مردان مسن تر از روی بته ها می پرند و سپس جوانترها این کار را بارها و بارها انجام می دهند و معمولا تا خاموش شدن تدریجی بوته ها این کار ادامه می یابد. به هنگام پریدن از روی بته ها، رسم است بخوانند: " زردی من از تو، سرخی تو از من". معنای درست این جمله به این صورت است که زردی من برای تو باشد و سرخی تو به من برسد. زردی به معنای رخوت و سستی و بی‌تحركی و سرخی به معنای گلكون و باطراوت و شاداب بودن است. به این ترتیب، مردم طلب سلامتی و نشاط می کنند. لازم به ذکر است که آتش، در دین باستانی ایرانیان یا زرتشتی عنصری مقدس است و به همین روی نوعی دعا و پرستش در این مراسم نهفته است.
شخصیت حاجی فیروز در این شب با جامه قرمز خود حاضر شده و با دوده حاصل از سوختن بوته ها صورت خود را سیاه می کرده و برای جشنهای بعدی نوروزی آماده می شده است.
مراسم دیگری نیز در شب چارشنبه سوری در بروجرد انجام می شود. یکی از این مراسم، بخت گشایی دختران است. به این ترتیب که دختران جوان، با پوشیدن چادر، بصورت گمنام در کوچه ها فالگوش ایستاده و بخت خود را از کلام عابران دریافت می کنند. علاوه بر این در این شب ممکن است دختر را از روی لاشه مرغ یا گوسفند بی جانی عبور دهند تا بختش باز شود. قاشق زنی و آب بازی نیز کم و بیش در بروجرد دیده می شود.
مراسم شال اندازی در گذشته در بروجرد رایج بوده ولی امروزه بیشتر در روستاها و یا دیگر بخشهای لرستان دیده می شود. در این مراسم، مردان جوان به پشت بام خانه ها رفته و شال بلند یا چادری را آویزان می کنند و منتظر می شوند. صاحب خانه معمولا آجیل یا شیرینی یا سکه ای را در آن چادر قرار می دهد. گاه صاحبخانه ناراضی ممکن است زغال افروخته ای را در این شال بگذارد که البته این حالت بسیار نادر است. اصل این مراسم برای خواستگاری بوده است و جوانان به این ترتیب به نوعی تقاضای خواستگاری می کرده اند.
خوردن آجیل و تنقلات و میوه و جمع شدن فامیل و خانواده ها نیز از دیگر برنامه های چارشنبه سوری است. در گذشته، پدر بزرگها و مادر بزرگها خاطرات خود و یا قصه ها و متلهای عامیانه را برای بقیه تعریف می کردند.
امروزه علاوه بر پریدن از روی آتش، از ترقه ها، فشفشه ها و مواد محترقه گوناگونی نیز استفاده می شود که گویا این کار قدمت چندانی ندارد و برگرفته از فرهنگ دیگر کشورهاست. به این ترتیب سر و صدای ترقه های کوچک و بزرگ تا ساعتها و حتی تا روزها در بروجرد شنیده می شود و معمولا این کار تا اواخر تعطیلات عید نیز ادامه می یابد که عمدتا موجب برهم زدن آسایش همسایگان می شود. تولید سنتی و دست ترقه، موشک، فشفشه، کوزه و دیگر مواد آتش زا در دو شهر بروجرد و نهاوند از اقبال زیادی برخوردار است و هرساله انفجار این مواد موجب مرگ و میر و آسیبهای جدی شهروندان می شود. ضمن اینکه بلندکردن صدای ضبط صوت ماشینها نیز ماهیت و هویت اصلی چهارشنبه سوری را به خطر انداخته است و پلیس و مسئولان را در مقابل مردم قرار داده است.
● شب جمعه آخر سال:
آخرین پنجشنبه سال به یاد درگذشتگان برگزار می شود و بروجردیها ضمن دیدار از گورستانها، برای مردگان خود خیرات می دهند. با غروب هوا، تقریبا تمامی خانواده های بروجردی شروع به پختن حلوا می کنند و این حلوا را سر شب بین همسایه ها پخش می کنند. مقدار حلوای نذری در این شب به حدی است که عموما کسی شام درست نمی کند و ممکن است برای چند وعده حلوای کافی داشته باشد.
▪ شب الِفه:
آخرین بعد از ظهر پیش از عید را الفه گویند و رسم است که در این روز باز هم به دیدار اهل قبور بروند.
● سال تحویل:
رسم است که همه افراد یک خانواده یا فامیل شب عید در منزل والدین یا برادر و خواهر بزرگتر جمع شوند. میزبان غذای شب عید تهیه می کند که همه ساله ثابت است و هر خانواده سعی می کند همین غذا را در شبهای عید سالهای بعد هم بپزد. با نزدیک شدن زمان تحویل سال سفره هفت سین چیده می شود و میزبان اسکناس یا سکه های نو را در لای قرآن می گذارد. اهل خانه لباسهای نو می پوشند و منتظر تحویل سال می مانند. تحویل سال با ترقه بازی و روشن کردن کوزه (نوعی نور افشانی) اعلام می شود و معمولا چند دقیقه فضای شهر با سر و صدای ترقه ها پوشیده می شود. بعد از آن، همه اعضای خانواده با هم روبوسی می کنند و سال نو را به هم تبریک می گویند. پدر یا فرد دیگری قدری قرآن می خواند و اسفند دود می کند. بعد سکه ها یا اسکناسهای نوی لای قرآن را به عنوان عیدانه به تک تک اعضای فامیل می دهد. دیگر اعضای بزرگسال خانواده هم به نوبه خود پول یا هدایایی را به دیگران می دهند. بعد از آن میهمانان با شیرینی و آجیل پذیرایی می شوند و ممکن است شروع به رقص و پایکوبی کنند.
● دید و بازدید نوروزی:
چند ساعت بعد از تحویل سال، دید و بازدید نوروزی با آمدن فامیل ها به خانه ریش سفید فامیل آغاز می شود. ممکن است گروهی از مردان و زنان بدون فرزندان خود این کار را به سرعت انجام دهند و بعدها مجددا با فرزندان به دیدار بزرگان فامیل بروند. معمولا صبح اولین روز سال و پیش از شروع دید و بازدیدها، بروجردی ها با لباسهای نو به گورستانهای شهر رفته و با درگذشتگان خود دیداری تازه می کنند. اگر خانواده ای کسی را در سال گذشته و بویژه در ماههای آخر سال از دست داده باشد معمولا به جای مراسمی به نام نوعید برگزار می کند و میزبانان بزرگسال به دیدار آن خانواده رفته و فاتحه می خوانند و با آنان دیدار می کنند. رسم است در هر دیدار عید، میزبان با چای یا شربت، شیرینی های مختلف بویژه کلوچه بروجردی و نیز میوه و آجیل از میهمانان پذیرایی کند و سپس ساعتی را با میهمانان به گفتگو بنشیند. هنگام خروج، میزبان به کودکان میهمان عیدانه می دهد و جمع آوری و شمارش عیدانه، یکی از سرگرمی های کودکان در این روزهاست. هر دیداری، بعد از دو سه روز با یک بازدید همراه می شود. دید و بازدیدها در چند روز اول به خانواده و اقوام نزدیک اختصاص دارد و بعد از آن به دوستان و همکاران می رسد. از آنجا که میهمانان زیادی در نوروز به بروجرد می آیند دعوت به صرف شام و ناهار به صورت کاملا فشرده در این زمان انجام می شود. مثلا ممکن است چند خانواده برای ناهار جایی میهمان باشند و شب همان گروه برای صرف شام، جای دیگری گرد آیند. به هر حال، سیزده روز عید با دید و بازدیدها و سورچرانی همراه است.
● سیزده بدر:
خصلت طبیعت دوستی و گردشگری بروجردیها باعث شده تا سیزده بدر از اهمیت فراوانی برای آنان برخوردار باشد. غذای سیزده بدر عموما همان غذایی است که شب عید تهیه می شود. مثلا اگر خانواده ای رسم داشته باشد که شب عید خورش قیمه بخورد روز سیزده هم همان غذا را درست می کند. به هرحال، با روشن شدن هوا، خانواده ها، سبزه ها را جمع آوری کرده و با غذا و تنقلات فراوان به دامن صحرا و طبیعت می روند و تا غروب همانجا می مانند. این روز زیبا با بازگرداندن ماهیها و سبزه ها به طبیعت گرامی داشته می شود و خانواده ها ساعات خوشی را در کنار هم می گذرانند و انواع بازیهای گروهی را انجام می دهند که از میان آنان می توان به اله چو و تنور اشاره کرد. کوهپایه های بروجرد رویشگاه گیاهان خوراکی فراوانی است و در این روز خانواده ها سعی می کنند کنگر، ریواس، شنگ، شبدر و یا گیاهان دارویی و خوراکی بچینند. گره زدن سبزه برای گشایش بخت دختران جوان در بروجرد بسیار رایج است.
منبع : سایت اصفهان


همچنین مشاهده کنید