شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


مناره‏ ها


مناره‏ ها
كلمه مناره مصدر میمی است از فعل نار ثلاثی مجرد و منامه و معنی اسم مكان می دهد یعنی جای روشن.
مناره در قدیم الایام بین دو مرز می ساختند و در آن چیزی نورانی قرار می دادند تا مرز وابسته را نشان دهد و كم بكم در میان راه های عمومی نیز اینگونه مناره ‏ها را بنا می كردند تا مسافران و كاروانان بتوانند مسیر و مقصد خود را بشناسند.
اول مناره‏ای كه گفته ‏اند بنا گردید مناره اسكندریه بود كه ارتفاع آن دویست و سی ذراع بوده است.
این گونه مناره ‏های بعد از اسلام و در ممالك اسلامی برای گفتن اذان بنا گردید و از اینرو در بیشتر جاهائی كه بعد از اسلام احداث گردیده مناره ‏های پیوسته به مساجد و یا عماراتی است كه جنبه مذهبی و تقدیس دارد.
بیشتر مساجدی كه در قرون اولیه اسلام ساخته شده مناره هم داشته است مانند مسجد جورجیر اصفهان كه نوشته‏ اند مناره آن بیش از یكصد ذراع بوده یا مسجد شهرستان كه اینك اثری از مسجد و مناره آن دیده نمی شود.
در این مناره ‏ها جائی هم برای موذن در نظر گرفته‏ اند كه در آنجا اذان بگوید و آن را ماذنه می گویند و روی این اصل است كه بعضی از مناره ‏ها را كه در آن چنین جائی ساخته نشده مربوط به پیش از اسلام می دانند.
● مناره باقوشخانه
شاید ساختمان مزبور با مناره ‏ها مرتبط باشد و در زمان سنجر ساخته شده باشد و تقریباً از نظر تاریخ بنا مربوط به حدود قرن ششم می ‏گردد.
▪ از كتیبه زیر مقرنس های بالای مناره كه به خط ثلث سفید معرق بر زمینه كاشی لاجوردی رنگ است فقطه جمله (و من دخله( باقی مانده كه در وقایع قسمتی از آیه:
ان اول بیت وضع للناس الذی ببكهٔ مباركا و هدی اللعاغلمین فیه آیات بینات مقام ابرایهم و من دخله كان آمنا می ‏باشد.
به نظر نگارنده این آیه دلالت دارد كه محل مزبور مشتمل بر مسجدی بوده و در اثر مروز زمان از میان رفته است.
▪ در داخل مرنس های مناره ‏ها هر سوسن یا طاس شامل یك كلمه است و كلمات موجود به خط ثلث سفید معرق بر زمینه كاش لاجوردی چنین است:
«محمد» «علی» «وفاطمه» «والحسن» «والحسین»
▪ پوشش تزییناتی مناره ‏ها مزبور به خط بنائی فیروزه ‏ای بر زمینه شطرنجی آجری در هفت ردیف به شرح زیر است:
ردیف اول كلمه (الله(، ردیف دوم تكرار كلمه« اكبر»، ردیف سوم تكرار كلمه (الله(، ردیف چهارم تكرار كلمه «محمد»، ردیف پنجم تكرار كلمه «و علی»، ردیف ششم تكرار كلمه «و حسن»، ردیف هفتم تكرار كلمه «و حسین» این مناره زیر شماره ۲۷۲ به ثبت تاریخی رسیده است.
● مناره ساربان
این مناره هم در محله جوباره در میان فضائی وسیع واقع شده و از مناره ‏های بسیار زیبای عهد سلاجقه در اصفهان است.
▪ مؤلف دانشمند گنجینه آثار تارخی اصفهان راجع به این مناره چنین نوشته است:
این مناره كه یكی از زیبارتین مناره ‏های عهد سلاجقه در اصفهان است در انتهای شمالی محله جوباره ناحیه یهودی نشین اصفهان نزدیك مناره چهل دختران در گوشه یك میدان كوچكی كه یقیناً در زمان ساختمان آن محل مسجد كوچیك در پای مناره بوده است واقع شده.
ارتفاع این مناره در حدود ۴۸ متر است و محیط قاعده آن ۱۴ متر می‏ باشد و از پائین به بالا دارای هفت قسمت متمایز است قسمت اول آن آجر چینی ساده است. قسمت دوم و سوم آن دارای تزیینات عالی آجری می‏ باشد. قسمت چهارم آن تاج اول مناره است كه مقرنس های آجری توأم با كاشی فیروزه ‏ای دارد و بسیار جالب و پر حالت است. قسمت پنجم آن تزیینات آجری است. قسمت ششم آن تاج دوم مناره است و قسمت هفتم آن تارك مناره است.
در قاعده دو تاج این مناره دو كتیبه بسیار زیبا از بهترین رنگ فیروزه ‏ای كاشی دیده و خوانده می ‏شود. مناره مزبور كه از ارتفاع اولیه آن اندكی كاسته شده است در حال حاضر به سمت مغرب متمایل شده و این تمایل از دور و نزدیك كاملاً نمایان است. سال ساختمان این مناره در كتیبه ‏های فعلی آن موجود نیست لذا به طور قطع نمی ‏توان زمان ساختمان آن را معلوم كرد. پرفسور پوپ سال ساختمان این مناره را اواخر قرن پنجم هجری می‏ داند و آقای مایرون به منت سمیث ساختمان آن را بین سالهای ۵۵۰تا ۶۸۸ هجری تخمین زده است.
▪ كتیبه فوقانی مقرنس های تارك این مناره به خط كوفی فیروزه ای بر جسته بر زمینه آجری به شرح زیر است:
«لا اله الا الله صادقا مخلصا محمد رسول الله »
▪ كتیبه زیر مقرنس ها به خط كوفی فیروزه ‏ای بر جسته بر زمینه آجری به شرح زیر است:
«بسم الله الرحمن الرحیم و من احسن قولا ممن دعا الی الله و عمل صالحاً و قال اننی من السلمین»
▪ كتیبه وسط این مناره به خط بنائی فیروزه ای بر زمینه آجری تكراری نام های:
(محمد) و (ابوبكر) و (عمر) و (عثمان) و (علی).
▪ در نصف تحتانی مناره مزبور و در اشكال مربع به خط بنانی فرو رفته بر زمینه شطرنجی و به طور درهم و بر هم عبارات زیر تكرار شده است:
(لا اله الا هو) (و هو بكل شی‏ء علیم) (و هو السمعی البصیر).
در تاریخچه اصفهان نوشته شده كه مناره ساربان به مناره مسجد علی شباهت دارد و ارتفاع آن ۴۴/۲ متر و مدخل پلكان در ارتفاع ۷ متری تنه مناره واقع شده و تعداد پلكانش ۱۳۵ است و پهنای پلكانهای ۶۸ سانتیمتر است.
و نیز گفته است كه ساختمان مناره متعلق به عهد سلجوقیان و بنا به گفته گدار فرانسوی مربوط به سالهای ۵۲۵ تا ۵۵۰ هجری است.
● كتیبه‏ های مناره را چنین بیان كرده كه از سه كتیبه كوفی تزیین یافته است:
۱) كتیبه یكم با كاشی آبی عبارت: لا اله الله صادقاً مخلصاً محمد رسول الله بر آن منقوش است.
۲) كتیبه دوم شامل آیه ۳۳ سوره فصلت قرآن است.
۳) كتیبه سوم به خط كوفی چهار گوش با آجر تراش بر روی كاشی آبی شامل اسامی: محمد (ص) و خلفای راشدین است.
این مناره كمی به سمت مغرب تمایل پیدا كرده و زیر مناره كه خالی و به جای زیر زمین از آن استفاده می‏ كردند در سال یكهزار و سیصد و بیست و چار شمسی به طرز خوبی بسته و پر شده است.
پس می ‏توان گفت كه مناره ساربان ارتفاعش بین ۴۴/۲ متر تا حدود ۴۸ متر و محیط قاعده آن ۱۴ متر و دارای ۱۳۵ پلكان و سه كتیبه كوفی می‏ باشد و تاریخ ساختمان قرن پنجم و ششم بوده است.
▪ در كتاب نصف جهان فی تعریف الاصفهان چنین گفته:
و در محله جویباره هم چند مناره دارد یكی از آنها را مناره ساربان می ‏نامند و از همه این منارها منار ساربان بلندتر و خوش نماتر ساخته شده و معتبرتر است و به خاطر فقیر چنان می ‏رسد كه این منار را نام منار سارویه بوده و در آن محل واقع بوده است، اسم آن محل متروك و مهجور شده و كسی نام سارویه ندانسته است، آن را ساروان خیال كرده و با آن نام اشتهار یافته باشد و الله اعلم.
اما وجه تسمیه منار ساربان به نظر می‏ رسد گفته نصف جهان درست باشد و ساختمان سارویه كه شرح آن در مبانی معدومهٔالاثر بیان گردیده در همین محله بوده و هنگامی كه خمارتكین تصرفاتی در آن بنا كرد احتمال دارد این مناره را هم او ساخته باشد و مناره به نام محل اشتهار داشته و كم بكم سارویه به ساروان و ساروان به ساربان تغییر وضع داده است.
این مناره زیر شماره ۲۳۲ به ثبت تاریخی رسیده است.
● مناره ‏های دردشت
مناره ‏ها كه سر آنها افتاده وصل به ساختنمانی بوده كه واحدی از مدرسه و مسجدی از زمان ال مظفر را تشكیل می‏ داده و پس از خرابی مسجد و مدرسه تبدیل به كاروانسرا گردیده و در زمان حاضر كاروانسرا هم خانه شده است.
در جوار این دو مناره مقبره‏ای است كه گنبد خشتی و بسیار زیاد و مرتفع دارد و در آن سنگ قبری است كه از آن نام صاحب قبر معلوم می ‏گردد.
▪ مؤلف تاریخچه ابنیه تاریخی اصفهان راجع به این دو مناره چنین نوشته است:
در محله در دشت دو مناره قدیمی كاشیكاری مغولی وجود دارد كه قسمتی از سر آنها خراب شده و می ‏گویند هر كس قصد خرابی این دو مناره را نموده از بین رفته است و مربوط به دوره دوم سلجوقی است.
این دو مناره طرفین سر در مدرسه‏ ای بوده كه در زمان شاه ابواسحاق مسجدی وجود داشسته و خراب شده و بعدها به كاروانسرا و حالیه اراضی آن تبدیل به چند خانه مسكونی گردیده و این دو مناره به حالت مخروبه ‏ای هنزو باقی است. در جنب این دو مناره مقبره‏ای است كه گنبد خشتی بسیار زیبا و بلندی دارد. در این بنا سنگ قبر عالی است كه این عبارات بر روی آن خوانده می ‏شود «هذه الصخرهٔ المقدسهٔ انشاتها الخاتون العظمی سلطان بخت آغا ابنهٔالامیر خسرو شاه ادام الله توفیقها لنفسها بعد وفاتها فی رمضان سنهٔ ثلث و خمسین ...
و منظور دختر كیخسرو اینجو می‏ باشد كه در سال ۷۵۹ ه وفات یافته، شوهرش شاه محمود و برادر شوهرش شاه شجاع نام داشته كه در جنگ دو برادر رشادت های زیاد به خرج داد و عاقبت شاه محمود او را در حال مستی در سال ۷۶۹ ه بكشت. گویند این سنگ را قبل از فوت خود نقش كرده بوده است. در كنار این كتبیه اطاق كوچكی موجود است كه به زیر نقب یا دخمه ‏ای راه دارد.
نام سلطان بخت آغا و یا آغا سلطان در كتیبه ایوان جنوبی به خط نستعلیق و در سر درب مسجد جامع رو به كوچه ساوجیان به خط كوفی معرق به سال ۷۶۰ ه موجود است.
در گفته‏ های مؤلف تاریخچه ابنیه تاریخ اصفهان دو اشتباه دیده می ‏شود یكی این كه در عبارت سنگ قبر بجادی ادام الله اشتباهاً ادامه الله نوشته ‏اند در صوتری كه عبارت سنگ قبر همان ادام الله است. دوم این كه بانو سلطان آقا بانی تزیینات ایوان جنوبی مسجد جامع عتیق اصفهان را كه در قرن دهم می ‏زیسته با سلطان بخت آغا دختر كیخسرو و یا خسرو شاه كه در قرن هشتم بوده است اشتباه كرده ‏اند.
مؤلف گنجینه آثار تاریخی اصفهان درباره مناره ‏های مزبور بحثی محققانه كرده كه دو مناره در دشت بر فراز سر در بلندی به ارتفاع حدود پانزده متر كه از عظمت دیرین ان حكایت می‏ كند قرار دراند. ارتفاع باقی مانده ‏های دو مناره در دشت از سطح پشت بام آن بیش از ۸ متر نیست و حكایت از بنای مفصل و وسیعی می ‏كند كه در عقب مناره ‏ها و سر در مجلل آن واقع می ‏شده است. از ترتیب استقرار ساختمان های بعد از سر در به علت تغییرات زیادی كه در وضع این ناحیه داده شده اطلاعاتی در دست نیست و از ساختمان وسیع آن غیر از فضای مختصری كه در عقب سر در واقع است چیزی باقی نمانده ولی به طوری كه معمرین ساكن در اطراف این بنای تاریخی برای نگارنده نقل كرده ‏اند تا یك قرن پیش هم اطاق های ویرانه اطراف مدرسه در دشت كه مناره ‏ها و سر در فعلی مدخل آن محسوب می ‏شده باقی بوده است و تدریجاً ضمیمه خانه ‏های اطراف شده و تا یك قرن پیش به صورت (تكیه) محلی برای اجتماع مردم محله در دشت بوده است.
در اطراف گردنه گنبد آرامگاه سلطان بخت آغا نیز آثاری مشاهده می ‏شود كه اتصال بقعه در به بناهای دیگر در اطراف آن می ‏رساند و چنین استبناط می ‏شود كه باقی مانده اثاری از یك مجموعه ساختمانی مفصال و وسیع بوده است كه به احتمال قوی بانی ساختمان آن خود سلطان بخت آغا و یا شوهر او سلطان محمود آل مظفر بوده است.
بقعه فعلی از طرف ضلع شمالی راهی به داخل مدرسه داشته است كه فعلاً مسدود می‏ باشد و ترتیب ساختمان در مجاورت سر در و راه داشتن آن به مدرسه باز مؤید این مطلب است كه ساختمان مناره ‏ها و سر در فعلی مدرسه نیز از اقدامات خود سلطان بخت آغا بوده است و بقعه اختصاصی آرامگاه وی نیز در زمان حیات خود او ساخته شده و كلیه این اقدامات ساختمانی با فراغت تمام صورت گرفته است حتی سلطان بخت آغا به موجب الواح موجود بر سنگ قبر نفیس او سنگ مزبور را در زمان حیات خود در سال ۷۳۵ هجری و شانزده سال قبل از آنكه كشته شود دستور تهیه و تزیین ان را داده است و بعد از قتلش در بقعه اختصاصی خود مدفون شده و سنگ مزبور نیز بر آرامگاه او قرار داده شده است. با علاقه زیادی كه محمود شاه ال مظفر به این زن داشته است و تأثر و تحسر شدیدی كه پس از قتل او اركان زندگی او را فرا گرفتنه و تا آخر عمر او را سخت نادم و پشیمان نموده است و علاقه خود شاه محمود آل مظفر به عمران و ساختمان كه آثار دوره او نیز در صفه عمر در مسجد جمعه اصفهان و در امامزاده اسماعیل موجود است می ‏توان احتمال داد كه اگر ملكه زیبا و زیبا پرست او خود بانی ساختمان بنای مزبور نبوده است یقیناً در تشویق پادشاه وقت به انجام این قبیل امور مشوق مؤثری بوده و نقش مهمی داشته است و با تنوجه به جنگ های متعدد و لشكر كشی ‏های دائمی این سلطان و جنگ و ستیزهای دائمی بین او بردران و رقیبانش كه او را واردار می ‏كرده از پای تخت خود اصفهان خارج شود می ‏توان به احتمال قریب به یقین گفت كه سرپرستی و نظارت در عملیات ساختمانی دوره حكومت او با زن رشد و لایق او سلطان بخت آغا بوده است.
منبع : سایت اصفهان


همچنین مشاهده کنید